(+ویدیو) حمید بقایی دوست نزدیک و دستیار احمدینژاد در دولت دهم چهارشنبه شب (چهارم مرداد) بس از سپردن وثیقه ۲۰ میلیارد تومان یا زندان آزاد شد. وثیقهای که به نوشته وبسایت دولت بهار، توسط هواداران مردمی احمدینژاد تامین شد.
بقایی ۱۸ تیر بازداشت شد و از ۲۲ تیر در اعتراض به بازداشت غیرقانونی دست به اعتصاب غذا زد و ۱۸ روز ادامه داشت.
حالش نامساعد شد و او را به بیمارستان بقیهالله منتقل کردند. بیمارستانی متعلق به سپاه پاسداران که دست کم زندانیان سیاسی وقتی ناخوش احوال میشوند کمتر سابقه داشته به این بیمارستان اعزام شوند.
شامگاه سهشنبه سوم مرداد، زمانی که بیماران در بیمارستان معمولا وقت ملاقات ندارند، محمود احمدینژاد و علیاکبرجوانفکر با پاسداران محافظ احمدینژاد راهی بیمارستان میشوند تا با بقایی ملاقات کنند که ماموران از ورود آنان به داخل بیمارستان جلوگیری میکنند.
بقایی که از زندان آزاد شد، لاغرتر از گذشته با ریشی بلند که نشان میداد فرصت و یا توان و ارادهای برای اصلاح آن نداشته، و یا عمدی بوده، در همان خیایان معرکهگیری را شروع کرد و در جمع اندک حامیان احمدینژاد که چهره و جثه و نوع لباس پوشیدن آنها بسیار شبیه لباسشخصیها بود، گفت: «خیالتون راحت، نون حروم قوه قضاییه رو نخوردم! تو انتخابات شرکت کردیم میدونیم کجاهاتون میسوزه و میدونیم که به زودی سرنگون میشین!»
هواداران دور گردن وی حلقهی گُل انداختند و او با سلام و صلوات به دیدار احمدینژاد رفت.
پیامی هم از طرف او منتشر شد که گفته «به پشتوانه این ملت است که ما قدرت پیدا میکنیم، از خدای متعال میخواهم انشاالله به روزی و به جایی برسیم که در ایران اسلامی ما دیگر از ظلم خبری نباشد».
جوانفکر هم در یک نامه پرطمطراق نوشت «بسیار خوشحال و شادمان هستیم که او اینک به آغوش خانواده و فرزندانش باز میگردد، فرزندانی که در فراق پدر اشک ریختند و در همصدایی و همدلی با او، مدتی را لب از غذا فرو بستند».
او در این نامه نوشته که «بقایی انسان مظلومی است که برای اثبات بیگناهی خود دست به اعتصاب غذا زد و اینک از او جز پوست و استخوانی بیش نمانده است و باید سجده شکر به جای میآوریم که خدا بر ما منت نهاد و موجبات آزادی آقای بقایی را فراهم ساخت.»
اسفندیار رحیممشایی هم نامهای با عنوان «برادر روزه عشق قبول!» خطاب به بقایی نوشت: «برادرجان! در صفر عاشقی تو یکه و تنها، دور از کاشانه، در کنج مریضخانه، سرسخت در امتحانی سخت، در نمایش وفا و صفا، بیگناه و بیپناه، در عاشقی بیست شدی!»
بقایی در ویدیوهایی که پس از آزادی او منتشر شده نشان داد که توپ پُری دارد. بهخصوص از محسنیاژهای سخنگوی قوه قضاییه که در یک سخنرانی علیه او ادعاهایی کرد که حسابی خون بقایی را به جوش آورده.
یکی دیگر از آنهایی که بقایی نامشان را آورد حسین فریدون برادر حسن روحانی بود.
بقایی در یکی از ویدیوها مدعی شده «بازپرسم آقای قاسمزاده گفته حسین فریدون ۶٠ میلیارد پول گرفته تا فلانی رو بذاره، اگر در مجموعهی احمدینژاد یک ریال تخلف تونستید ثابت کنید نیاز به محاکمه نیست، اونهم مستند بگیرید پخش کنید تو تمام سایتها.»
اینکه تیم احمدینژاد نه با قوه قضاییه بلکه با تمام رژیم دچار اختلافات عمیق شدند یک سوی ماجراست و سوی دیگر آن مربوط به عملکرد آنها پس از دستگیری بقایی است.
احمدینژاد و تیم او تلاش کردند از زندان رفتن بقایی برای قرار دادن خود در جایگاه مظلوم بهرهبرداری کنند. آن هم با استفاده از کلیدواژههایی چون «دستگیری غیرقانونی»، «اعتصاب غذا»، «وخامت حال جسمی»، «انتقال به بیمارستان»، «ممانعت از ملاقات»، «سپردن وثیقه»، «مخالفت با سپردن وثیقه»، «آزادی» که در رسانهها مختص حال و روز زندانیان سیاسی- عقیدتی و خانوادههای آنها هستند.
باور اینکه بقایی در جایگاه مظلوم قرار گرفته کار چندان سادهای نیست، زیرا اول باید فراموش کرد که او پیش از این به اتهام اختلاس و قاچاق اشیاء عتیقه و قیمتی از ایران در زمانی که رییس سازمان میراث فرهنگی بود بازداشت شده است.
در مرحله بعد باید فراموش کرد که او پس از ۱۸ روز اعتصاب غذا به قید وثیقه آزاد شد، در شرایطی که دهها زندانی سیاسی نه تنها برای رسیدگی به وضعیت خود ماهها بدون نتیجه در اعتصاب غذا بودند بلکه آنقدر مورد بیتوجهی قرار گرفتند که پس از انواع و اقسام بیماریها از جمله خونریزی معده و روده، در نهایت به بهداری زندان اوین منتقل شدند و شماری از آنها نیز به دلیل عدم رسیدگی پزشکی در زندان درگذشتند.
بسیاری از زندانیهای سیاسی در حالی که قاضی با آزادی آنها با سپردن وثیقه موافقت کرده، اما امکان مالی برای سپردن وثیقههای ۱۰۰ میلیونی را هم ندارند و مجبورند پشت میلههای زندان بمانند.
حمید بقایی مدعی است از اطرافیان محمود احمدینژاد ریالی فساد مالی ندارند، یعنی شنونده باید فراموش کند که محمدرضا رحیمی معاون اول احمدینژاد، سعید مرتضوی دوست نزدیک احمدینژاد، بابک زنجانی، مه آفرید امیرخسروی و خیلیهای دیگر سر سفره دولت او نشستند و هر چه توانستند غارت کردند.
با این وجود فیلمهایی که از او در دیدارش با احمدینژاد بیرون آمده پر است از مسائلی که شاید کمتر تا این حد علنی درباره آنها صحبت شد و مورد توجه شهروندان قرار گرفته است. از جمله اینکه او گفت در زندان افرادی را دیده که در ۱۳ ماه، یک بار هم تماس با خانواده نداشته و فردی که ۲۱ میلیارد رشوه گرفته بود، یک روزه آزاد شد.
اظهارات بقایی با واکنش کاربران در فضای مجازی نیز مواجه شده است.
نیوشا صارمی نوشته «حتا بقایی هم داره میگه اینا رفتنین. نوروز در وطن».
حسام زیدآبادی نوشته «ایشون آرزوی سرنگونی کی رو میکنه؟ بابا دو هفته رفتی زندان سرنگونخواه شدی؟ چقد بی جنبهاید و پوچ آخه».
کاربری با نام سقز نیز توییت کرده «قشنگ معلومه بقایی ازوناست که با خاطرات سربازیش پدر همه رو درآورده بابا چندروز مگه اون تو بودی».
کمتر کسی حداقل در فضای مجازی یا رسانهها، زندانی سیاسی بودن بقایی را جدی گرفتند. طنز و شوخی و کنایه محور اصلی واکنشها به جمع دوستانه بقایی در نارمک بود که به قول میرا قربانی، روزنامهنگار در تهران میخواهند اپوزیسیون باشند.