روشنک آسترکی – سازمان ملل متحد در سال ۱۹۸۲ روز ۲۱ سپتامبر را به عنوان روز جهانی صلح نامگذاری کرد و از همان زمان این روز در اکثر کشورهای دنیا به رسمیت شناخته شد و در تقویم رسمی جا گرفت.
روز جهانی صلح در حالی فرا رسیده که در بسیاری از نقاط کره زمین نشانهای از صلح و آرامش دیده نمیشود و سال به سال شعلههای جنگ و ناامنی میان کشورها شدت میگیرد و ماه به ماه تعداد بیشتری از جمعیت این کره خاکی خانه و کاشانه خود را از دست داده و از کشور خود آواره میشوند.
هر ساله همزمان با برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل، این روز نیز در صحن سازمان ملل متحد، گرامی داشته میشود اما به نظر نمیرسد همه کشورها چندان به برقراری صلح پایبند یا علاقمند باشند؛ برخی دولتها در کشور خود با سرکوب مخالفان داخلی و بخشی از ملت خود، صلح و دوستی را به سخره میگیرند و برخی دیگر برای کسب قدرت و دستیابی به سهم بیشتری از منابع موجود در این کره خاکی به اعمال زور روی آورده و دستهای هم برای سود اقتصادی از تولید و تجارت اسلحه آتش سوزاننده جنگ را در جهان شعلهور میکنند. تروریسم نیز در سالهای گذشته به بحرانی بینالمللی و فراگیر تبدیل شده است.
در این میان به نظر میرسد که بشر نه تنها دارد صلح با انسان را از یاد میبرد که حتی با محیط زیست و حیوانات و طبیعت هم سر جنگ دارد و سال به سال بیشتر و بلندتر برای نابود کردن و به فنا سپردن همه چیز گام بر میدارد.
آتش جنگی که نقاط مختلفی از کره زمین را به اشکال مختلف فرا گرفته و پیرو آن میلیونها انسان را آواره کرده است باعث شده امسال به مناسبت روز جهانی صلح توجه مقامات سازمان ملل متحد به سوی آوارگان، پناهجویان و پناهندگان متمرکز باشد.
سازمان ملل متحد شعار امسال روز جهانی صلح را «همه با هم برای صلح: احترام، مصونیت و عزت برای همه» اعلام کرده و در توضیح آن آمده است این شعار برای حمایت از برنامه جهانی ترویج احترام، مصونیت و عزت برای کسانی است که مجبور به مهاجرت و ترک کشور خود شدهاند.
در بخشی از پیام امسال سازمان ملل به مناسبت روز جهانی صلح آمده است: «برنامه «همه با هم» سازمان ملل، ۱۹۳ کشور عضو، بخش خصوصی، جامعه مدنی، موسسات علمی و شهروندان کشورها را برای حمایت از تنوع، عدم تبعیض و پذیرش مهاجران و پناهجویان متحد میکند.»
شاخص صلح جهان تعریفی ندارد
موسسه اقتصاد و صلح ابتدای ژوئن ۲۰۱۷ برابر با ۱۱ خردادماه ۹۶ گزارش سالانه خود در مورد وضعیت صلح جهانی در سال ۲۰۱۷ را منتشر کرد که در آن شرایط کشورهای مختلف جهان از لحاظ برخورداری مردم آنها از صلح، ثبات و آرامش بررسی و طبقهبندی شده است.
در این گزارش آمده است که شاخص کل صلح جهانی در مقایسه با ده سال پیش، همچنان حاکی از افزایش خشونت و تضعیف صلح و آرامش در جهان است. بر اساس این گزارش در یک سال منتهی به ژوئن ۲۰۱۷ در مجموع قاره اروپا صلحآمیزترین منطقه جهان و خاورمیانه و شمال آفریقا پر مخاطرهترین مناطق جهان بودهاند. در این گزارش همچنین کشورهای یمن، سودان جنوبی، عراق، افغانستان و سوریه به ترتیب ردههای ۱۵۹ تا ۱۶۳ بدترین کشورها در زمینهی صلح بودند.
در این بررسی، کشورها از نظر سطح امنیت و ایمنی اجتماعی، ناامنی و خشونت داخلی، درگیری خارجی و نظامیگری یعنی افزایش موقعیت و نفوذ نهادهای نظامی طبقهبندی شده و مورد بررسی قرار گرفتهاند.
آماری از قربانیان جنگ و ناامنی
گفتنی است امروز در جهان ۱۴ کشور به طور مستقیم درگیر جنگ هستند. میلیونها انسان آواره از خشونت و تبعیض، دیکتاتوری، نبود آزادی و در یک کلام، عدم امنیت، گریختهاند و به سرزمینهای دیگری پناه بردهاند، هزاران نفر در تلاش برای گریز هنگام عبور از دریاها جان باختهاند و شمار زیادی نیز در جنگها و خشونتها جان خود را از دست داده یا نقص عضو شدهاند.
بر اساس گزارش کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان که در خردادماه ۹۶ منتشر شد ۶۵ میلیون و ششصد هزار نفر در جهان پناهنده و یا پناهجو هستند و یا در کشورهایشان بیخانمان شدهاند. بر اساس گزارش این سازمان، تعداد این افراد در پایان سال ۲۰۱۶ میلادی نسبت به سال پیش از آن ۳۰۰ هزار نفر بیشتر شده است.
این سازمان گفته است که این آمار بالاترین نرخ پناهندگان و پناهجویان جهان است که تا کنون ثبت شده است.
برای نمونه تنها در کشور سوریه طی چند سال اخیر دو سوم جمعیت این کشور بیخانمان شدهاند. همچنین بیش از ۴ میلیون عراقی و بیش از ۳ میلیون شهروند سودان جنوبی نیز به دلیل جنگ و ناامنی از خانههای خود فرار کردهاند.
وضعیت جنگ و ناامنی در جهان چنان تاسفبار است که فیلیپو گرندی، رئیس کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، گفته است: «به نظر میرسد که جهان قادر به ایجاد و برقراری صلح نیست.»
در خاورمیانه که سالهاست منطقه شعلهور کره زمین است، جنگ نیابتی حکومتهایی چون جمهوری اسلامی و آل سعود با یکدیگر از یک سو و پدید آمدن گروههای اسلامگرای افراطی مانند طالبان و داعش و همچنین گروههای تروریستی قومی مانند «حرکه النضال العربی لتحریر الاحواز» باعث شده است امید به برقراری صلح و آرامش در این منطقه، رویایی دور به نظر آید.
جمهوری اسلامی، ادعا در بیرون، فشار در داخل
در این میان وضعیت «صلحورزی» حکومت ایران در داخل کشور هم در نوع خود قابل توجه است. صلح نه تنها مفهوم معنای دوستی و روابط مثبت دو کشور با یکدیگر را در بر دارد بلکه به معنای اعمال نکردن زور، داشتن آزادی فردی و وجود برابری اجتماعی در میان مردم یک کشور نیز هست.
حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری در حالی در اجلاس سالانه سازمان ملل شرکت کرد و تنها یک روز پیش از روز جهانی صلح از «صلحورزی» جمهوری اسلامی و حقوق شهروندی سخن گفت که تنها چند ساعت پیش از آن یگان ویژه جمهوری اسلامی در دو مرحله به کارگران معترض دو کارخانه در اراک با باتوم و گاز اشکآور حمله و آنها را به خاک و خون کشید؛ کارگرانی که تنها به دلیل ماهها دریافت نکردن حقوق و حق بیمهی خود تجمعی مسالمتآمیز برگزار کرده بودند.
روحانی همچنان از صلح میگوید در حالی که چند هفته پیش از این سخنان دادستان تهران برای زندانیان سیاسی محبوس در زندانهای جمهوری اسلامی خط و نشان کشید و گفت تسلیم اعتصاب غذای آنها نمیشود و به این ترتیب تلاش کرد تنها ابزاری را که زندانیان برای فشار به مسئولان زندان و قوه قضاییه برای گرفتن حقوق خود در دست دارند، یعنی اعتصاب غذا، از آنها بگیرد.
در دولت حسن روحانی و همه دولتهای پیش از آن، تعداد زیادی فعال سیاسی و البته فعالان مدنی، صنفی و حتی فعالان حفظ محیط زیست بارها و بارها احضار و دادگاهی و به حبس محکوم شدهاند آن هم در شرایطی که روزنامهنگاران غیروابسته همگی از دید جمهوری اسلامی متهم هستند مگر خلاف آن اثبات شود.
در سالهایی که جمهوری اسلامی بر ایران حاکم است بسیاری از مردم ایران، به دلایل مختلف مجبور به ترک ایران شده اند؛ آن هم نه برای جنگ و فرود آمدن بمب و موشک بلکه برای نبود صلح و امنیت در داخل کشور خودشان و میان حکومت با ملت ایران!
در چنین فضایی که مقامات جمهوری اسلامی در سالهای گذشته برای ایران درست کردهاند سخن گفتن از صلح از سوی مقامات مضحک به نظر میرسد و البته برای بسیاری که زخم خنجر استبداد جمهوری اسلامی را بر پهلو دارند، دردآور است.
ایرانِ امروز شاید بهترین نمونه از کشوری باشد که در آن جنگی به مفهوم عام در جریان نیست اما بخش قابل توجهی از جمعیت آن آواره شده و به عنوان پناهجو و پناهنده در دیگر کشورها زندگی میکنند. ایران بدون جنگ، از سال ۵۷ به این سو سه موج مهاجرت را پشت سر گذاشته است: مهاجرت به دلیل انقلاب اسلامی در سال ۵۷، مهاجرت به دلیل سرکوب جنبش زنان و دانشجویان در سال ۷۸، و مهاجرت به دلیل جنبش اجتماعی ۸۸.
واقعیت این است که نمیتوان در داخل درگیری و فشار و سرکوب داشت و در خارج و با همسایگان و دیگر کشورهای جهان در صلح و همزیستی بسر برد. جمهوری اسلامی نیز این ادعا را ثابت میکند.