سعدی و سنفونی قالی!

جمعه ۷ مهر ۱۳۹۶ برابر با ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۷


آوازه – انقلاب اسلامی که به ظهور پیوست هنرمندان ایرانی به ویژه موسیقیدانان در جستجوی راه گریزی از محدودیت‌ها به مشورت با یکدیگر پرداختند. از همان نخست اختلاف نظر مشهود بود. گروهی فکر می‌کردند که این نیز خواهد گذشت و به زودی اوضاع به روال عادی باز خواهد گشت به همین جهت معتقد بودند که در برابر هیجانات انقلابی صبور باید بود و در طی زمانی کوتاه موسیقیدانان ما نیز به کار خود باز خواهند گشت.

عده‌ای از موسیقیدانان برعکس معتقد بودند که باید مقاومت کرد و نیروی خود را در یک سندیکای حرفه‌ای متمرکز ساخت و علیه محدودیت‌ها شورید. آهنگساز ساده‌دلی چون علی تجویدی پیشنهاد می‌کرد که از میان خودشان نمایندگانی انتخاب کنند و برای مذاکره با اعوان و انصار خمینی آماده شوند.

تنها عکس از سعدی حسنی که در اینترنت به دست آمد

سعدی حسنی مفسر موسیقی و سرپرست تالار رودکی از وزیر فرهنگ وقت، آقای حسن حبیبی، قرار دیدار گرفت و خوش‌بین بود که چون حبیبی را از دوره تحصیل در پاریس می‌شناسد و رفاقتی بین‌شان جاری است حتما مراعات حال تالار رودکی را خواهد کرد و با شرط و شروطی هم که شده اجازه برنامه‌های تالار رودکی را صادر خواهد کرد. دیدار و گفتگو با حبیبی فردای آن‌ روز نتیجه داد؛ نتیجه‌ی منفی. حبیبی با نهایت وقاحت گفته بود دوستی من و شما آقای حسنی در پاریس هیچ ربطی به انقلاب اسلامی ندارد. ما مسلمانیم و از قواعد اسلامی تبعیت می کنیم. من حالا وزیر فرهنگ دولت اسلامی هستم و رفتار و گفتارم با دوره پاریس فرق می‌کند.

حالا شما می‌توانید حال و وضع حسنی را با شنیدن این جملات حدس بزنید. سرخورده و پریشان به دفتر خود در تالار آمد و کیف و مدارک‌اش را برداشت و برای همیشه با تالار رودکی وداع کرد. و دیدیم که چه بر سر تالار رودکی آمد. جای هنرمندان طراز اول را ملایان گرفتند و به جای موسیقی اصیل و میهنی مراسم مذهبی برپا کردند.

جامعه موسیقی ایران همیشه از حضور کسانی که آینده‌نگر باشند و جامعه شناسی موسیقی را بشناسند خالی بوده است. در رشته موزیکولوژی نیز به زحمت می توان در آثار باقی مانده اشارات قرص و محکمی پیدا کرد. سعدی حسنی که از او یاد کردیم بی‌اغراق نخستین موزیکولوگ و مفسر موسیقی به شمار می‌رود. نخستین کتاب درباره موسیقی بین‌المللی نیز یادگار اوست. وقتی پس از تحصیل در برلین و پاریس به ایران بازگشت کمبود ادبیات موسیقی را حس کرد و دو کتاب با عناوین «تاریخ موسیقی» و «تفسیر موسیقی» انتشار داد. کتاب‌هایی که سخت مورد استفاده پژوهشگران موسیقی و نیز هنرجویان کنسرواتوارها قرار می‌گرفت. اینک که بیست و هفت سال از مرگ دردانگیز سعدی می گذرد، بد نیست کمی به کارهای او بپردازیم.

ژونس موزیکال ایران

بازگشت او به ایران کم و بیش مصادف با بنیاد اپرای تهران بود. او که در زمینه دراماتورگی اپرا نیز مطالعاتی داشت در ساخت و پرداخت نخستین اپراها فعال شد. می‌دانیم که لیبرتوی اپرا کاری دشوارتر از فیلمنامه‌نویسی است. چون هم باید مراقب صحنه‌های تئاتری اپرا باشد و هم مراقب نظم و ترتیب موسیقی مربوط به آن. نتیجه کار سعدی و تالار رودکی در زمینه اپرا، متن‌نویسی اپراهایی چون دلاور سهند، و بیژن و منیژه که بعدها به صورت باله درآمد، از اوست. از آن گذشته حسنی بنیانگذار ژونس موزیکال ایران شد. ژونس موزیکال که بیشتر به موسیقی جوانان توجه دارد و مرکزش در پاریس است دراغلب کشورهای غربی و حتی شرقی نمایندگی دارد و کنسرت‌های متعدد ماهانه با اجرای ارکستر مخصوص جوانان از برنامه‌های این سازمان است.

حسنی برای ژونس موزیکال ایران نقشه‌های زیادی در سر داشت. مهم‌ترین آنها سفر هنری جوانان به شهرستان‌های مختلف کشور بود تا از این راه جوانان ما با آثار موسیقی جهانی آشنا شوند. متاسفانه انقلاب اسلامی جلوی این نقشه‌ها را گرفت.

از یاد نبریم سعدی حسنی یکی از نخستین برنامه‌گزاران رادیویی در زمینه موسیقی بین‌المللی بود. هر هفته سی دقیقه برنامه در اختیار او بود که با همکاری هما و هوشنگ پرتوی از رادیو تهران پخش می‌شد. در این برنامه او و یارانش به پرسش‌های شنوندگان رادیو نیز در زمینه موسیقی کلاسیک پاسخ می گفتند.

یک اندیشه ابتکاری سعدی حسنی کشف رابطه درونی میان نقش قالی و سنفونی بود. او می‌گفت با دقیق شدن در طرح‌های کلاسیک قالی ایران، آن‌را مشابه با فرم سونات و سنفونی تشخیص می‌دهد. وقتی هنر قالی‌بافی که اصیل‌ترین هنر ایرانی است چنین ساختاری دارد چرا موسیقی ایرانی آن‌ را نداشته باشد. در قالی‌ها معمولا یک نقش بزرگ در وسط و دو نقش کوچک متقارن در بالا و پایین است و در اطراف قالی نیز حاشیه‌هایی ریز می‌آید. سعدی حسنی حاشیه‌ها را  به مقدمه سنفونی تشبیه می‌کند که چند ضربه و آکورد را در خود دارد. نقش وسط قالی، تم اصلی سنفونی است که تا آنجا که می‌تواند بسط پیدا می‌کند و بعد به دو بخش متقارن منتهی می‌شود که با برگشت تم اصلی در سنفونی برابر است.

نقش‌های ریز و درشت بین اینها نیز نقش پاساژهای معمول در سنفونی‌نویسی را ایفا می کنند. تفاوتی که او میان فرم قالی و سنفونی می بیند در تناوب تم‌ها است. به همین جهت اگر کسی یک سنفونی را کاملا از روی طرح قالی تصنیف کند شخصیت تازه‌ای در موسیقی به وجود خواهد آورد. به ویژه اگر معادل رنگ‌آمیزی‌های قالی، سنفونی نیز از سازآرایی‌های رنگینی برخوردار شود. با این کار اصالت هنر ایران نیز کاملا محفوظ می‌ماند.

سعدی در مورد موسیقی و آهنگسازان ایران نیز نظر ویژه‌ای داشت. او معتقد بود که موسیقی محلی ایران سازگارترین محتوا را برای جامعه ایران می‌سازد. تنها برای سازآرایی باید هارمونی ویژه موسیقی ایران را کشف کرد. بعد او از آهنگسازانی چون امین‌الله حسین، هوشنگ استوار، مرتضی حنانه و ثمین باغچه‌بان یاد می‌کند که فعالانه در یافتن راه حل برای آینده موسیقی ایران کوشا بوده‌اند.

سعدی حسنی همان‌طور که اشاره کردیم به مرگ دردانگیزی از دنیا رفت. او گرفتار بیماری  شد که به زبان عامه آب شدن ماهیچه‌ها نامیده می شود. حسنی برای مداوا به برلین رفت ولی در همان مقر زندگی دانشجویی خود درگذشت.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=89627