خامنه‌ای «علیه» خامنه‎ای؟ «سیدهادی» ناپرهیزی نمی‌کند!

-سیدهادی خامنه‌‏ای برادر سیدعلی خامنه‎ای به عنوان رییس اصلی‎ترین تشکیلات اصلاح‌طلبان ایران انتخاب شده بود.
- کمتر از یک هفته بعد سیدهادی اعلام کرد این مسوولیت را نمی‎پذیرد.
- چه عواملی دست به دست هم داد تا او نخواهد در این مقام ایفای نقش کند؟
- آیا او نمی‎توانست به عنوان برادر رهبر رژیم اندکی از مطالبات اصلاح‎طلبان را در این مقام پیگیری کند؟

سه شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۶ برابر با ۱۷ اکتبر ۲۰۱۷


«کاش در زندان‌های شاه از پا در می‎آمدم و این روزها را نمی‎دیدم».

این کلیدی‌ترین جمله‌ای بود که هادی خامنه‎ای، برادر رهبر جمهوری اسلامی و نماینده‎ی پیشین مجلس شورای اسلامی در نطق پیش از دستور جلسه‌ی علنی ۲۲ دی ماه ۱۳۸۱ در واکنش به توقیف «حیات نو» روزنامه‌ای که خودش مدیر مسوول‎اش بود بیان کرد.

سیدعلی و سیدهادی خامنه‌ای (تصویر آرشیوی)

چهار روز پیش از این نطق، یعنی هجدهم دی ماه آن سال، روزنامه‏ «حیات نو» با دکتر غلامعباس توسلی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران درباره‌ی «سرمایه اجتماعی» مصاحبه کرد. او در این مصاحبه با شرح اوضاع نابسامان اجتماعی در ایران هشدار داده بود که «هنوز به مرز فروپاشی نرسیده‌ایم». اما این همه‎ی ماجرا نبود، در وسط صفحه اندیشه‏‌، کاریکاتوری عجیب چاپ شده بود: دستی بزرگ، که موجودی شبیه یک ملّا را زیر فشار قرارداده است.

همین‌ها کافی بود تا «حیات نو» سال‌ها توقیف شود و تعدادی از اعضای تحریریه آن گرفتار شوند.

نطق هادی خامنه‎ای نماینده مشهد و مهدی کروبی رییس پیشین مجلس شورای اسلامی واکنشی بی‎نتیجه به توقیف این روزنامه بود. گرچه آنچه این دو در مجلس آن روز گفتند بیش از آنکه دفاع از از آزادی و ماهیت حرفه‎ی روزنامه‎نگاری باشد،‏ جملاتی بی‎رمق و تعریف و تمجیدهایی محض از آیت‎الله خمینی بود.

نطق سیدهادی خامنه‎ای در مجلس شورای اسلامی در اعتراض به توقیف رونامه «حیات نو» بازتاب زیادی داشت

آبی که به یک جوی نرفت و سفره‌ای که جدا شد

هادی خامنه‎ای سال‎هاست سفره‎اش را از برادرش جدا کرده است، اما شاید اوج اختلافات او با برادرش در حوزه سیاسی مربوط به سال ۱۳۸۸ بود؛ آن زمان که به هر مناسبتی خیابان‌های تهران در اعتراض به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری پر از جمعیت می‏‌شد و رژیم نگران از آینده، سرکوب سبزها را در دستور کار خود قرار داده بود، «حیات نو» که زمان زیادی از رفع توقیف آن نگذشته بود به حمایت از جنبش‏ سبز و میرحسین موسوی پرداخت و به برخوردهای امنیتی اعتراض کرد.

در خطبه‌های نماز جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ علی خامنه‎ای در حمایت از احمدی‎نژاد در برابر هاشمی رفسنجانی جمله معروف «نظر آقای رییس جمهور به نظر بنده نزدیک‌تر است» را گفت و تهدید کرد که باید بساط اردوکشی و زورآزمایی خیابانی جمع شود وگرنه کسانی که بخواهند برای اصلاحِ ابرو، چشم را کور کنند مسوول هر خونی که ریخته شود هستند.

تیتر جنجالی «حیات نو» در واپسین روزهای فعالیت پیش از توقیف در سال ۸۸

نه گوش معترضین به این تهدیدها بدهکار بود و نه رسانه‎های منتقد عقب‌نشینی کردند. «حیات نو» با مدیریت هادی خامنه‎‏ای هم در صف آنها بود. روزنامه‎‏ی او ۱۷ آذر همان سال (یعنی حدود شش ماه بعد) توقیف شد. «حیات نو» گزارش حواث روز دانشجو را در تیتری با عنوان «۱۶ آذر با تدابیر شدید امنیتی برگزار شد» منتشر کرده و به اختلاف سران سه قوه پرداخته و یادداشتی در مورد نابرابری‌ها و استفاده از زور در برابر اعتراضات دانشجویی چاپ کرده بود.

در تمام این سال‌ها هادی خامنه‌‏ای به اندازه‌‏ی ظرفیتی که داشت از آنچه دست‌پخت برادرش در سیاست بود انتقاد می‎کرد اما نه مستقیم. با این حال در زمره‎‏ی اصلاح‏‌طلبانی بود که سنگ آیت‎الله خمینی را مدام بر سینه می‎زند و معتقد به یک روزگار نادیده بود: «دوران طلایی امام»؛ بی‎آنکه در نظر بگیرد آش پر روغنی که امروز برای او و هم طیفی‌هایش قابل هضم نیست، در همان روزگار به اصطلاح طلایی بار گذاشته شد.

کار به آنجا رسید که او در یک سخنرانی گفت «برخی که قدیس هم هستند مانع رسیدن به اهداف انقلاب می‌شوند». وی به صدا و سیما تاخت، از مهدی کروبی حمایت کرد و با مسئله‎دارها نشست و برخاست کرد، اما ناپرهیزی نمی‎کرد.

فرصتی برای میدانداری، ترس مبهم از حرکت 

هادی خامنه‌‏ای، دبیرکل تشکیلاتی به نام «مجمع نیروهای خط امام» است و هجدهم مهرماه امسال خبرگزاری‌ها اعلام کردند که او رییس دوره‎ای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات شده که از آن به عنوان مهم‌ترین و قدرتمندترین تشکیلات اصلاح‎طلبان در ایران یاد می‏‌شود.

دو برادر، یکی رهبر نظام و دیگری رییس بزرگترین جریان داخلی منتقد نظام! کمدی- سیاسی‌ای ویژه متعلق به حکومت‎های توتالیتر و سنتی و قبیله‌ای. مدلی که مثلاً در پاکستان نوعی از آن با برادران شریف (نواز و شهباز) و رقابت میان آنها تجربه شد یا به شکل دیگری در رقابت میان اعضای خاندان سعودی‎ها دیده می‌شود.

اما هنوز از اعلام ریاست هادی خامنه‌‏ای بر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات زمان زیادی نگذشته بود که زمزمه‎هایی از نپذیرفتن این مسوولیت از طرف او به گوش رسید، تا اینکه این خبر روز دوشنبه ۲۴ مهر رسماً اعلام شد.

اینکه چرا سیدهادی خامنه‌ای قید ریاست بزرگترین تشکیلات اصلاح‏‌طلبان را زده به طور دقیق مشخص نیست، اما قابل بررسی است.

حمید قزوینی، عضو شورای مرکزی مجمع نیروهای خط امام (همان شورایی که سیدهادی خامنه‌‏ای ریاست آن را به عهده دارد) در پاسخ به این سؤال که دلیل نپذیرفتن ریاست شورای هماهنگی جبهه اصلاحات از جانب وی چه بوده، گفته «من را از پاسخ به این سؤال معاف کنید»، ولی اساساً ریاست آن از ابتدا پذیرفته نشده بود.

«شورای هماهنگی جبهه اصلاحات» تشکیلاتی است که هماهنگی میان احزاب اصلاح‌طلب را به‌عهده دارد و ریاست این شورا هر سه‌ ماه یک‌ بار به‌ عهده یکی از احزاب است.

احزاب اصلاح‌طلب حاضر در این تشکیلات عبارتند از مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها، انجمن اسلامی جامعه پزشکی، انجمن اسلامی مهندسان، انجمن اسلامی معلمان، مجمع نیروهای خط امام، مجمع نمایندگان ادوار، حزب اراده ملت ایران، حزب اسلامی کار، حزب همبستگی، انجمن روزنامه‌نگاران زن، جمعیت زنان مسلمان نواندیش، خانه کارگر، حزب اعتماد ملی، مجمع دانش‌آموختگان ایران اسلامی، مجمع فرهنگیان، سازمان عدالت و آزادی، کارگزاران سازندگی، مردم‌سالاری و حزب جوانان ایران اسلامی.

این مجموعه خود را وامدار سیدمحمد خاتمی می‎دانند و به طور طبیعی رییس و اعضای شورای آن باید با رییس دولت اصلاحات به عنوان رهبر معنوی جریان اصلاح‌طلب در جمهوری اسلامی مراوده داشته باشند.

آیا ارتباط با سیدمحمد خاتمی که تندروهای رژیم از او به عنوان «راس فتنه»  نام می‌‏برند و با چراغ سبز سیدعلی خامنه‌‏ای و به دستور قوه قضاییه تصویرممنوع و مصاحبه‌ممنوع است و اخیراً هم از حضور در مراسم عمومی منع شده و سر تا پایش خط قرمز شده است برای برادر رهبر جمهوری اسلامی انتخاب خوبی خواهد بود؟

اصلاح‎طلبان گرفتار اختلافات داخلی هستند و جمع کردن آنها زیر یک سقف، هنر هاشمی‌‏رفسنجانی بود در حالی که به نظر می‏‌رسد این امر از عهده‏‌ی سیدهادی خامنه‏‌ای خارج است.

همایش هم‌اندیشی اصلاح‌طلبان در کانون توحید تهران سال ۱۳۹۴٫ از راست: رسول منتجب نیا، محمدرضا عارف، سیدهادی خامنه‎ای، مصطفی کواکبیان

شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با تشکل اصلاح‌‏طلب یعنی «شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح طلبان» مشکل دارد و هر دو با اصلاح‎طلبانی که خود را «نو اصلاح‌‏طلب» می‌دانند دچار اختلاف هستند. دسته سوم از عملکرد محافظه‎کارانه‎ی دو تشکل عمده بریده‎ و از صف منتقدین جدا و به مخالفان بیشتر نزدیک هستند و به دنبال عبور از باید و نبایدهای اصلاح‌‏طلبان بیت امامی.

از طرفی مطالبات جریان اصلاح‎طلب و منافع آنها و رقابت میان اعضای ارشد آنها زیاد است. تیم محمدرضا عارف یک ساز می‎زند، کارگزارانی‌های نزدیک به خانواده‏‌ی هاشمی‏‌ رفسنجانی یک ساز دیگر. لیست‎های انتخاباتی را گروهی خاص می‌‏بندد و زندان و دادگاه بازجویی و بازداشت برای گروه دیگر است.

در چنین شرایطی که اصلی‎ترین مطالبه‎ی شهروندان به ویژه آنهایی که به حسن روحانی رای داده‎اند، «رفع حصر» است، سیدهادی خامنه‎ای چطور می‎تواند بار آن را به دوش بکشد در شرایطی که دستور فقط از بیت برادرش می‌آید و لاغیر؟

شاید اینها خلاصه‎ای از دلایلی باشد که سیدهادی را مجاب کرده قید پنجه در پنجه شدن با برادرش و جماعت آتش به اختیار اطراف او را بزند.

عبدالله نوری، وزیر کشور دولت اصلاحات گفته «باید بر وعده‌های انتخاباتی آقای روحانی پافشاری کرده و آنها را تکرار کنیم.» عبدالله رمضان‌زاده، سخنگوی دولت اصلاحات گفته «امیدوارم روزی کلیه حقایق سال ۸۸ آشکار گردد» و دختران میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در نامه‌‏ای به مراجع تقلید نوشته‎اند که «شهادت می‌دهیم از ستمی که در حصر خانگی در جریان است.»

در چنین شرایطی  روشن است که سیدهادی خامنه‎ای یا قد خود را اندازه‌‏ی پاسخگویی به این مطالبات نمی‎داند، یا می‌داند که برادرش کیست و قدمی عقب نمی‌‏نشیند و وی حوصله‌‏ی دردسر خریدن برای خود ندارد.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=91438