رییس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران گفته اگر تحریمها بازگردد خروج ما از برجام قطعی است. او مدعی شده هدف اصلی آمریکاییها از تدوین راهبردهای جدید، براندازی نظام است و کسی که هدفش براندازی است، لیاقت مذاکره ندارد.
سرلشکر پاسدار محمد باقری، روز دوشنبه هشتم آبان طی سخنانی تاکید کرده تصویب قوانینی در آمریکا ضد ایران، مانند قانون کاتسا، با هدف ایجاد شکاف بین مردم و حاکمیت اجرا شده است. او گفته هدف آمریکا، قرار دادن ما بر سر یک دو راهی است که یا دفاع از شرف و حیثیت خودمان کنار تنگنای معیشتی را بپذیریم یا اینکه پذیرش ذلت و نابودی کنار قولهای آنها برای کاهش تنگنای معیشتی را قبول کنیم.
باقری عنوان کرده این تصمیم جمهوری اسلامی است که محدودیتهایی را در موضوع هستهای بپذیرد تا تحریمهای مرتبط با این حوزه برداشته شود، اما اگر این تحریمها به بهانههای دیگری برگردد تصمیم نظام آن خواهد بود که ماندن در برجام معنایی نخواهد داشت.
در حالی که بالاترین مقام نظامی جمهوری اسلامی ایران پس از علی خامنهای، تصویب تحریمهای جدید را عامل خروج از برجام دانسته، یک ماه پیش محمد جواد ظریف، وزیر خارجه گفته بود اگر آمریکاییها از برجام خارج شوند، خارج شدن ما «یکی از گزینههاست» اما همزمان از کشورهای اروپایی خواست در صورت خروج احتمالی ایالات متحده از توافق، با تحریمهای آمریکا علیه ایران مقابله کنند.
ظریف پیش از این نیز گفته بود گزینه خروج از برجام و بازگشت سریع به برنامه هستهای برای ایران محفوظ است.
این اظهارات بیانگر چند نکته است:
– سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تلاش میکند، تحریمهای احتمالی دولت و کنگره آمریکا علیه سپاه را که به دلیل فعالیتهای موشکی و حمایت از تروریسم وضع میشود با سرنوشت توافق اتمی و برجام گره بزند.
– در مقابل محمدجواد ظریف، تلاش میکند، به هر قیمتی برجام حفظ شود و حتی از اروپاییها میخواهد اگر آمریکا از آن خارج شد، آنها توافق را حفظ کرده و با تحریمها مقابله کنند. موضوعی که خامنهای نیز در سخنان اخیر خود از اروپاییها خواسته بود. خامنهای همچنین گفته بود تا طرف مقابل برجام را پاره نکند ما آن را پاره نمیکنیم.
– در این میان برای سپاه پاسداران جمهوری اسلامی، هم برجام یک محدودیت مهم است و هم تحریمها آن را بیش از پیش محدودو میکند، با این تفاوت که محدودیتهایی که برجام برای سپاه ایجاد کرده، غیرمستقیم است و وجاهت قانونی دارد و گریز از آن سخت است، چرا که میدان عمل را تا حدودی از سپاه گرفته و به دولت میدهد. همچنان که دولت بعد از برجام به فکر جذب سرمایهگذار خارجی افتاد و خواست که سپاه از پروژهها عقب بنشیند.
برخی معتقدند اگر آمریکا به هر دلیل سپاه را تحریم کند، آنها میتوانند در تقابل با دولت ردای مظلومیت بر تن کنند، و با شعار اینکه به دنبال تسلیحات دفاعی هستند و تحریمها قانونی نیست، مسوولیت را از روی دوش خود برای انجام اقدامات تحریکآمیز که منجر به سقوط برجام شده بردارند و از همه مهمتر حمایت علی خامنهای و تندروها را بیشتر به خود جلب کنند. البته این در حالیست که در چند هفته اخیر و پس از اعلام مواضع صریح دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا، همه مقامات و مسوولان کشوری و لشکری جمهوری اسلامی از اصلاحطلب تا اصولگرا، از به اصطلاح میانهرو تا تندرو به طور تمامقد پشت سپاه پاسداران ایستاده و از آن به عنوان «محبوب» مردم ایران و منطقه حمایت کردند.
– نباید فراموش کرد، هم سپاه و هم وزارت خارجه با دستور مستقیم علی خامنهای تصمیمگیری میکنند و مسوولان سپاه و دولت بدون در نظر گرفتن خواست خامنهای در مورد هیچ مسئلهای موضعگیری یا حتی سخنرانی نمیکنند. بنابراین دوگانگی و حتی چندگانگی مواضع سپاه و وزارت خارجه در مورد برجام، تجلی ذهن آشفتهی علی خامنهای در یک موقعیت دشوار و پیشبینیناپذیر نیز هست که مجبور است سیاست «یکی به نعل و یکی به میخ کوبیدن» را دنبال کند تا سرانجام مشخص شود که آمریکا در برابر رژیم جمهوری اسلامی چه خواهد کرد.
– اظهار نظر در مورد تحریمها، توافق اتمی و برجام ظاهرا در حیطه مسوولیت وزارت خارجه و دولت است. آمریکا برای تشدید این دوگانگی یا چندگانگی، رعایت دولت روحانی را میکند و به همین دلیل فعلا قصدی برای تحریم دولت ندارد، همچنان که تیلرسون در سفر خود به هند تاکید کرد قرارداد هندوستان و ایران در چابهار که میلیاردها دلار سود برای دولت دارد، چون مشروع است هیچ مانعی برای ادامه آن نیست.
فرماندهان سپاه بیش از دیگران خود را درگیر موضوع تحریم میکنند و زبان آنها زبان تهدید است، اما آنچه از سوی جمهوری اسلامی به گوش میرسد نشانگر یک نکتهی روشن است و آن هم «بلاتکلیفی» است. یعنی نه سپاه، نه وزارت خارجه و در واقع نه «علی خامنهای» نمیدانند که سرنوشت آنها به کدام سو در جریان است و همین موضوع «دیپلماسی» نظام را دچار بحران کرده. همچنان که علیاکبر صالحی رییس سازمان انرژی اتمی، شتابزده گفته «تحریم سپاه» را «به معنای اعلان جنگ تلقی میکنیم» و ظریف محتاطانه میگوید، «اگر آمریکا از برجام خارج شود ایران نیز گزینه خروج را دارد».
– با افزایش احتمال تحریم سپاه، دولت که تا پیش از این جریانها به شدت از دستدرازیهای دولت با تفنگ (سپاه) در همه حوزهها کلافه بود، به یکباره موضع خود را تغییر داد تا از سپاه در برابر تحریمها حمایت کند زیرا در صورت لزوم دولت بیتفنگ به تفنگ سپاه نیاز دارد!
– رهبر جمهوری اسلامی نیز تردید دارد، که آیا توافق تصمیمی درست بوده یا نه، اما خوب میداند که تحریمهای اقتصادی در دولت اوباما راهی به جز توافق برای او و جمهوری اسلامی باقی نگذاشته بود. حالا با ترامپ روبروست که نه اعتقادی به توافق دارد و نه منافع آمریکا را در گرو آن میداند. حتی اگر آمریکا از برجام خارج نشود، آنقدر راه برای ترامپ باز هست که حکومت ایران را به مسلخ ببرد آن هم وقتی که به صراحت اعلام میکند که از مخالفان جمهوری اسلامی و «صداهای تازه» علیه آن حمایت میکند. در واقع آنچه خامنهای نگران آن است، از زبان باقری شنیده میشود: آمریکا به دنبال براندازی است. موضوعی که نه ترامپ و تیلرسون وزیر خارجه ایالات متحده ترسی از طرح علنی آن ندارند و بارها گفتهاند از عناصر اپوزیسون داخلی برای تغییر مسالمتآمیز حمایت میکنند.
دولت ترامپ، سعی کرده علی خامنهای را در منگنه و تنگنا قرار دهد. دیگر از دیدارهای گرم و گپ و گفتهای صمیمی و چهرههای خندان محمدجواد ظریف و جانکری خبری نیست و رکس تیلرسون نیز ظاهرا به ظریف میدان نمیدهد. آمریکا حتی وقت زیادی هم برای گفتگو بر سر ایران با اعضای اروپایی ۱+۵ در مورد ایران نمیگذارد و ترامپ در پیامی شفاف به آنها گفته هر قدر دلشان میخواهد از ایران سود ببرند، چون آمریکا نیازی ندارد برای پیشبرد برنامههای خود در مورد جمهوری اسلامی با اروپا مشورت و مشارکت کند.
اینکه سیاستهای آمریکا تا چه اندازه فشار بر تهران را زیاد میکند و اینکه رژیم ایران آیا باز هم مجبور به انعطاف خواهد شد و یا راه دیگری را انتخاب میکند، فرآیندی است که به نظر میرسد یک سر آن سپاه است و سر دیگرش منافع واشنگتن.