بهجت امید – «نشر و کتابفروشی آیدا» در شهر بوخوم آلمان، روز دوم دسامبر سال جاری میلادی پانزدهسالگی خود را جشن میگیرد. فعالیتهای این مرکز فرهنگی تنها به نشر و عرضهی کتاب محدود نمیشود. اکرم جوادی و همسرش، عباس قیائی، مدیران نشر و کتابفروشی آیدا، با تشکیل کلاسهای زبان فارسی برای بچهها و بزرگسالان، کلاسهای موسیقی، همچنین اجرای برنامههای متنوع فرهنگی و هنری از جمله تئاتر، کنسرت، سخنرانی و دیگر گردهماییها، این «کتابفروشی» را به یک «پاتوق یا خانهی فرهنگی» فارسیزبانان تبدیل کردهاند.
برنامههای متنوع
جشن پانزدهمین سالگرد تاسیس آیدا، با برنامههای گوناگون ادبیـ هنری، اجرای قطعات موسیقی و ترانه، همچنین معرفی کتاب همراه است. در بخش موسیقی از جمله گروه «شاندیز» که از هلند دعوت شده، قطعاتی از آلبوم «زی» خود را مینوازد و آزیتا طیّبی، نویسندهی کتاب «رویای یک مبارز» با روخوانی بخشهایی از آن، نخستین اثر ادبیاش را که در نشر آیدا منتشر شده، معرفی میکند.
نشر آیدا تا کنون ۵۴ عنوان از نویسندگان ایرانی و افغان منتشر کرده است. صفحهبندی و ویرایش دو تا سه کتاب در سال نیز در همین چارچوب صورت میگیرد. با اینکه بوخوم یک دانشگاه و چند مدرسهی عالی دارد و شمار دانشجویان و ساکنان ایرانی آن بر شش هزار تن بالغ میشود، با این حال «مشتریان دایمی کتابفروشی آیدا» از شهرهای اطراف آن میآیند.
کیهان لندن برای آشنایی با فعالیتهای این پاتوق فرهنگی ایرانیان با اکرم جوادی، مدیر مسئول نشر و کتابفروشی آیدا گفتوگو کرده است:
بهجت امید: وقتی انتشارات آیدا پانزده سال پیش شروع به کار کرد، نشر و سفارش اینترنتی بهطور کلی جا افتاده بود. چه انگیزهای باعث شد که با وجود این رقیب قوی مجازی باز هم به انتشار کتاب و به راه انداختن یک کتابفروشی دست بزنید؟
اکرم جوادی: در سیام نوامبر ۲۰۰۲ پس از هفده سال زندگی در تبعید، چندین سال تجربه در کتابفروشی فارسی و ادارهی کتابخانهی فارسی «آگاه» در شهر بوخوم که در سال ۱۹۸۷ خودمان بنیاد گذاشته بودیم و هنوز هم پابرجاست، اقدام به تأسیس کتابفروشی فارسی کردم که آرزوی همیشگیام بود. از ابتدا، ایجاد یک بنگاه نشر هم در برنامهام بود که این بخش را همسرم، عباس قیائی به عهده دارد.
انگیزهی اصلی، علاقه به کتاب و اهمیت این کالای فرهنگی در رشد و پرورش مناسبات اجتماعی بود. هنوز هم با وجود گسترش روابط مجازی (اینترنتی)، مکان کتابفروشی ما میعادگاه دوستداران فرهنگ است. و ما این گمان را داشتیم که علاقمندان به فرهنگ حوزهی زبان فارسی میتوانند ما را پایدار نگه دارند؛ تا امروز که پانزده ساله شدهایم.
ـ از حدود پنج سال پیش فعالیت ناشران کتابهای الکترونیک فارسی در برونمرز هم آغاز شده. این پدیدهی جدید چه تاثیری بر کار انتشار و فروش کتاب شما داشته است؟
ـ ما هنوز مشتریان زیادی داریم که دوست دارند کتاب را با همهی وجودشان لمس کنند، ورق بزنند و کلمات را روی کاغذ بخوانند تا تشنگی خواندنشان برطرف شود. بنابر این نشر الکترونیک تأثیر زیادی در کار ما نگذاشته. البته این هم خدمتی است که شاید در آینده ما هم ارائه کنیم.
ـ چندی پیش یکی از همکاران شما در آلمان در فهرستی، اسامی پنج کتاب پرفروش خود را منتشر کرد. همهی این عنوانها، در زمینههای تاریخی، سیاسی و فلسفی بودند. حتی مجموعههای شعر هم در میانشان دیده نمیشد. خریداران کتابهای شما به چه مسائلی علاقمندند؟
ـ مشتریان ما طیفهای مختلفی از فارسیزبانان ایرانی و افغان و مراکز دانشگاهی در آلمان و دیگر کشورهای اروپایی هستند که این، پاسخ به پرسش شما را مشکل میکند. اما در مجموع به ترتیب اهمیت میتوانم بگویم: موضوعات سیاسی روز، پرورش خویشتن، فلسفه، رمان و اشعار کلاسیک، تاریخ، کودکان و نوجوانان، شعر و ادبیات نو.
ـ به نظر شما چرا جامعهی ایرانی خارج از کشور به خواندن رمان، داستان و شعر که سنتی دیرینه در ایران دارد، علاقهی کمتری نشان میدهند؟
ـ متأسفانه امروزه کتاب جایی در زندگی اکثر ایرانیان ندارد. پس ما دربارهی اندکی از جامعه ایرانی خارج از کشور صحبت میکنیم. در مورد این اندک کتابخوانان میتوان گفت: با توجه به بافت جامعهی ایرانیان خارج از کشور، (یعنی از ایرانگریختگان تبعیدی و مهاجر)، طبیعی است که موضوعات سیاسی و تاریخی نزدیکترین موضوعات به هویت آنها باشد.
علاوه بر این جامعهی کتابخوان خارج از کشور، آئینهای از داخل کشور است. در ایران هم بهطور نسبی گرایش به ادبیات، بهخصوص شعر کمتر از دههی پنجاه است.
ما ایرانیان سالهاست که در یک گرهی تاریخی هستیم و این ذهن همه را چه در داخل و چه در خارج گرفته است. شناختن این گره، نیاز به آزادی دارد که ما در اروپا از آن برخورداریم. پس بدون ترس از زندان و شلاق و خودسانسوری، گرایش به مطالعهی موضوعات اجتماعی امری طبیعی است.
ـ آیا بحران اقتصادی در برونمرز تاثیر تعیینکنندهای در فروش کتاب دارد؟ به عبارت دیگر میشود گفت که کتاب فارسیخوان زیاد وجود دارد، ولی این گروه به دلیل مشکلات مالی، کتاب را از فهرست خرید خود حذف کرده است.
ـ بحران اقتصادی برونمرز که شما نام میبرید تأثیر چندانی در فروش کتاب نداشته. زیرا کسانی که کتاب اصولاً در فهرست خریدشان بوده است، یعنی نیازمندان به کتاب، در هر شرایطی از خرید کتاب صرف نظر مطلق نمیکنند. حتی اگر شده به طور قسطی کتاب تهیه میکنند. اینکه در فهرست خرید بسیاری از ایرانیان کتاب وجود ندارد مشکل اقتصادی نیست، بلکه مشکل فرهنگی است.
ـ امکان رفت و آمد به ایران که به نظر میرسد پس از رویکار آمدن حسن روحانی بیشتر شده، چه تاثیری بر کسب و کار شما داشته است؟
ـ رفت و آمد به ایران اصولاً از زمان خاتمی شروع شد و این تأثیر منفی بر کار ما کتابفروشان خارج گذاشت. در دوران روحانی، عوامل دیگری هم به آن اضافه شده: گران شدن کتاب داخل ایران، پایین رفتن تیراژ کتاب در ایران و ممیزی پابرجای آخوندی، علاقه و اعتماد بیشتر ایرانیان را به کتاب فارسی کاهش داده است.
اما پایهی اصلی ما کتابفروشان خارج، نشر و فروش کتابهای چاپ خارج است که عموماً در تقابل با سانسور در ایران هستند. مشتریان این بخش از حامیان اصلی ما هستند.
ـ آیا برگزاری نشستهای رونمایی کتاب و بحث و گفتوگو با نویسنده، به امر رونق کار شما کمک میکند؟
ـ بله، حتما. ما هر ساله دو تا سه نشست رونمایی کتاب داریم. اسم این نشستها را «کتابسوران» گذاشتهایم. در «کتابسوران» علاقمندان به کتاب، هم برای آشنایی حضوری با نویسنده و اثرش، و هم برای گپ و دیدار با دیگر کتابدوستان گرد هم میآیند. طبیعتاً در چنین فضایی کتاب نقل مجلس میشود. در نشستهایی که به موضوعات سیاسی و تاریخی میپردازند، فروش کتاب بیشتر است.
ـ اصولا برای جلوگیری از کاهش فعالیتهای انتشاراتی و فروش کتاب چه اقدامات یا برنامههایی در پیش گرفتهاید؟
ـ با فضای بزرگ و زیبایی که درست کردهایم، کتابفروشی ما در واقع خانهی فرهنگی است. با تشکیل کلاسهای زبان فارسی برای بچهها و بزرگسالان، کلاسهای موسیقی، همچنین برنامههای متنوع فرهنگی و هنری از جمله تئاتر، کنسرت، سخنرانی و دیگر گردهماییها، افرادی بیشتری را به کتابفروشی خودمان جذب میکنیم.
همچنین در نظر داریم تبلیغات اینترنتی و وبسایتمان را گسترش دهیم تا توجه فارسیزبانان پراکنده در دنیا را به کتابفروشیمان بیشتر جلب کنیم. با این حال در شرایطی که حتی رسانههای گروهی خارج از کشور هم توجه زیادی به ناشران و کتابفروشان خارج نشان نمیدهند، بیش از این به رونق این کار امیدی نمیتوان داشت. در هیچ دورهای از تاریخ معاصر ایران، بنا بر تجربهی خودمان و به گفتهی کتابفروشان و ناشران ایران، گریز از کتاب به شدت امروز (دههی ۹۰ خورشیدی) نبوده است. حل مشکل بحران کتاب فارسی در توان ما نیست.
ـ شما همانطور که گفتید علاوه بر نشر و فروش کتاب، فعالیتهای فرهنگی دیگری هم در این مرکز دارید. استقبال از این برنامهها تا چه اندازه است؟
ـ استقبال از برنامهها در گذشته خیلی بیشتر بود. اما بعد از سرکوب جنبش ۸۸ حضور افراد در برنامههای فرهنگی کمتر شده. در این هشت سال گذشته به تعداد ایرانیان (یعنی نسل اولیها) در بوخوم، نسل جوانی هم که میانگین سنیاش تقریباً ۲۷ سال است به طور چشمگیری افزوده شده است. و درست همین طیف کمترین حضور را در برنامههای فرهنگی دارند.
ـ اصولا چند درصد از جمعیت ایرانیان ساکن بوخوم مشتری کتابفروشی آیدا هستند؟
ـ جمعیت ایرانیان ساکن بوخوم حدود شش هزار نفر است. البته باید بگویم که این شهر به دلیل آنکه در مرکز خطهای به نام «منطقهی رور» واقع شده، موقعیت جغرافیایی خاصی دارد. «رور» نام رودخانهای است که در کنارهی آن شهرهای متعددی ساخته شده. فاصلهی بیشتر این شهرها با بوخوم تقریبا ۲۵ کیلومتر است. جمعیت ایرانیان ساکن «منطقه رور»، حدود ۱۵ هزار نفر است و حدود ۲ تا ۴ درصد این جمعیت، مشتریان ما هستند.
ـ با وجودی که نسل جوان ایرانیتبار بیشتر به زبان جامعهی میزبان آشناست تا به زبان فارسی، آیندهی این شغل را چگونه میبینید؟
ـ ایرانیان خارج از کشور همیشه یک نسل اولی دارند که با زبان فارسی بیشتر عجین است. از زمان تبعیدیان ازلی در استانبول (دوران جنبش مشروطه)، کتابفروشی فارسی در خارج بوده و امروز هم ما هستیم. آیندهی این شغل چندان مسئلهی ما نیست. امروز مهم است که هستیم.