فرید خلیفی – بشر، موجودی زنده مملو از امکانات پیچیده. امکاناتی که در قالب سیستمهایی پیشرفته در اندام او به وجود آمدهاند. به غذا نیاز دارد. به استراحت نیاز دارد. نیاز دارد به آنکه عشق بورزد. و نیاز دارد به آنکه ارتباط جنسی برقرار نماید. نیازی که چون خوردن غذا، مرکز کنترل در مغز او را نیز راضی و آرام میکند. آرامشی که منجر به آن میشود تا برای مدتی این نیاز را آرشیو کرده و در پی تأمین سایر نیازهای زندگی خود باشد.
علاقه توأمان به ثروت و قدرت، عدهای را به آن وا داشته تا در جوامعی که مردمان ناآگاه و سادهاندیش زندگی میکنند، با بهره از روشهایی مشخص، علاوه بر تاراج داراییها، آنان را به بند هم بکشند. اعمال محدودیت بر نیازهای جنسی ساکنان جامعه یکی از کارآمدترین روشهای دیکتاتورها برای کنترل یک جامعه است. دیکتاتورها با آگاهی از نیاز طبیعی آدمها به جاذبههای جنسی، افراد جامعه را در معرض محدودیتهای شدید جنسی قرار داده و اینگونه بخش قابل توجهی از ذهن ساکنان جامعه را درگیر یافتن راههایی برای تأمین آن میکنند.
انقلاب اسلامی و انقلاب جنسی:
بنده خدایی پیدا شود و این دو انقلاب را در کنار هم قرار داده و تضادهای ان را با هم مقایسه کند.
چند سال قبل روزی به دانشگاه پلی تکنیک تهران (امیرکبیر) رفتم که نگهبان (حراست) از ورود من به دلیل دانشگاهی نبودن و پوشیدن پیراهن استین کوتاه جلوگیری نمود!
اینگونه گزارشها برای از ما بهتران خارجنشین است.
به قولی ما در داخل کشور برای کسب غذا و خارج نشینها برای هضم غدا تلاش میکنند.
اسلام وادیان سامی خاورمیانه انسان را یک موجود مصنوعی ساختهی یک خدای «آسمانی» دارای همهی خصائل یک فرعون «زمینی» میدانند که موجودات دست ساختهی خود را «بندگان» خود مینامد.
در ضمن خدا غرایزی را در کالبد این بندگان بیشعور کار گذاشته که عمدأ پیروی از آن غرایز را منع کرده تا بهانهای برای تنبیه آنها داشته باشد.
این خدای «الرحمان والرحیم» برای تنبیه بندگانش تشکیلات مفصل شکنجه چون کورههای آدم سوزی به نام جهنم نیز راه انداخته است که معلوم نیست انگیزهی این کارهای ضد و نقیض چیست!