سایه‌‌ی سنگین نشر دیجیتال بر چاپ و پخش کتاب در برون‌مرز

یکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۶ برابر با ۲۶ نوامبر ۲۰۱۷


بهجت امید – رقابت با شرکت‌های بزرگ نشر دیجیتال و شبکه‌ها‌ی ایتنرنتی پخش کتاب برای ناشران و کتاب‌فروشی‌های ایرانی در برون‌مرز، چالشی بزرگ محسوب می‌شود. آناهیتا مهدی‌پور از کتاب‌فروشی و نشر «فروغ» در کلن با این ‌حال معتقد است که  «ناشر شدن و بودن هنوز هم ضروری است».

ناشران و مراکز فروش کتاب در سطح جهانی دست‌کم چهار دهه است که با چالش بزرگ نشر دیجتیال و فعالیت‌های گسترده‌ی شرکت‌های فروش‌‌کتاب آنلاین روبرو هستند. در حالی که جذب مخاطب کتاب‌‌دوست از راه کاربردهای تلفن‌های هوشمند، از تازه‌ترین گرایش‌های دنیای رسانه‌های الکترونیک و دیجیتال محسوب می‌شود، صاحبان صنعت چاپ و نشر کتاب می‌کوشند با شگردها و ترفندهای گوناگون مشتری‌های کتاب‌خوان خود را حفظ کنند و همگام با روند توسعه‌ی دیجیتال پیش‌ بروند. این تلاش‌ها با این‌ حال تا کنون مانع از کاهش روزافزون شمار ناشران و کتاب‌فروشی‌ها در گستره‌ی جهانی نشده است.

«تجارت مدرن کتاب»

در این میان شرایط ناشران و مراکز ایرانی فروش کتاب، به ویژه در خارج از کشور کمتر دست‌خوش دگرگونی‌های تعیین‌کننده شده است. این نهادهای فرهنگی همچنان می‌کوشند از راه ایجاد شبکه‌های سراسری چاپ،‌ استفاده از امکانات نشر کتاب‌های دو یا چندزبانه و شرکت در اتحادیه‌های ناشران مستقل در سطح جهانی دامنه‌ی فعالیت‌های خود را گسترش دهند و خواست‌ها و نیازهای مشتریان خاص خود را برآورند. برخی از کارشناسان این شیوه‌ی کار را «تجارت مدرن کتاب» خوانده‌اند. کتاب‌فروشی و نشر فروغ در شهر کلن آلمان، از پیشگامان این نوع «تجارت» است که به همت آناهیتا مهدی‌پور شکل گرفته و دنبال می‌شود.

خانواده مهدی‌پور که سال‌ها پیش کتاب‌فروشی «فروغ» را در کلن به راه انداختند

فعالیت‌های این ناشر جوان در  «فروغ» که به نوبه‌ی خود همچنان به کارهای کلاسیک چاپ و عرضه‌ی کتاب ادامه می‌دهد، از چهار سال پیش آغاز شده است. او که تحصیلات خود را در رشته‌های مردم‌شناسی و فلسفه در دانشگاه شهر بُن به پایان برده، عضو شبکه‌ی «ناشران جوان» و مدیر دفتر این گروه در شهرهای کلن و بُن است. این نهاد سراسری آلمانی با «اتحادیه‌ی ناشران مستقل» که در سراسر جهان فعال است،‌ همکاری دارد. مهدی‌پور به گفته‌ی خود معاون گروه هماهنگ‌کننده‌ی بخش زبان فارسی این اتحادیه است.

آناهیتا مهدی‌پور در نشست سالانه «ناشران جوان»

کیهان لندن برای آشنایی بیشتر با فعالیت‌های آناهیتا مهدی‌پور به عنوان یک ناشر جوان با او گفت‌وگو کرده است.*

بهجت امید: آیا اصولا به زحمتش می‌ارزد که در عصر دیجیتال، ناشر شد؟

 آناهیتا مهدی‌پور: به عنوان یک شغل ناشر شدن و بودن هنوز هم ضروری است. حتی برای انتشار کتاب‌های الکترونیک هم تجربه،‌ مهارت و کارایی یک ناشر لازم است؛ منتها این کار در حال حاضر برای ناشران صرف نمی‌کند. مهم این است که آدم به عنوان ناشر تشخیص دهد که چه کتابی در بازار خوب به فروش می‌رسد. همچنین یافتن راه‌ها و شگردهای جدید برای اینکه نسل جوان به مطالعه علاقه پیدا کند،‌ خیلی مهم است.

– به نظر شما از نظر ساختاری در این بخش چه تغییراتی رخ داده؟

– من بر اساس تجربه‌ی چهار ساله‌ام تنها می‌توانم بگویم که به دلیل ایجاد امکانات اینترنتی و تاسیس فروشگاه آنلاین «آمازون»، کتاب‌فروشی‌های کوچک توان رقابت ندارند و متاسفانه مجبورند کار را تعطیل کنند. مثل صاحبان دو کتاب‌فروشی روسی و لهستانی در کلن که مجبور شدند چندی پیش شغل دیگری انتخاب کنند. در حال حاضر سفارش کتاب در اینترنت مناسب‌تر است و گاهی می‌شود حتی کتاب‌های الکترونیک را به طور رایگان به‌دست آورد و خواند. ولی چاپ کتاب و نشر همچنان لازم  است.

– تغییرات اخیر صنعت چاپ را چگونه می‌بینید؟

– در این بخش با پدیده‌ی نویسنده- ناشر روبرو هستیم. اینها اغلب نویسندگانی هستند که  بنگاهی برای نشر آثارشان پیدا نکرده‌اند. برخی می‌گویند که پدیده‌ی نویسنده- ناشر به شهرت بنگاه‌های نشر صدمه می‌زند. به نظر من ولی مسئله‌ای نیست. این گروه تخصص ناشر را ندارند و خواننده هم با خواندن کتاب بالاخره به این امر پی‌  می‌برد. با این حال این امکان برای نویسندگان  جوان،  نویسندگان کمتر مطرح یا حتی نویسندگان خوب فرصت خوبی است.

دیگر اینکه،  هر چند دائم درباره‌ی ناهنجاری‌ها و نابسامانی‌های ناشی از روند جهانی شدن حرف می‌زنند، ولی به‌ نظر من این روند تاثیرات مثبتی بر آینده‌ی صنعت چاپ هم دارد: در حال حاضر کتاب‌های دو زبانه بازار خوبی دارند. در نتیجه‌ی ایجاد شبکه‌‌های اینترنتی و ارتباطی بنگاه‌های نشر این گونه کتاب‌ها در کشورهای مختلف بهتر می‌توانند با هم تماس برقرار کنند، این آثار را با کیفیت بهتر منتشر سازند، به بازار جهانی  عرضه کنند و در پخش عنوان‌هایی با تیراژهای بالا موفق باشند.

– شما نزدیک به چهار سال است که سعی می‌کنید، فعالیت‌های کتاب‌فروشی و نشر فروغ را گسترش دهید و از جمله کتاب‌های آلمانی هم عرضه می‌کنید. به دست آوردن حق امتیاز ترجمه و فروش این کتاب‌ها دشوار است؟

– در مورد بنگاه‌های نشر آلمان باید بگویم، هر چند ما عضو «انجمن  بنگاه‌های نشر و کتاب‌ آلمان» نبودیم، با این حال ارتباط ما بدون مشکل خاصی برقرار شد (عضویت در این انجمن از آنجا که در واقع همه‌ی کارهای ارتباطی و خرید و فروش حق امتیاز و مسائلی از این دست، از طریق این انجمن صورت می‌گیرد، اهمیت خاصی دارد). ناشران آلمانی همچنین در مورد شرایط برگزاری جلسات داستان‌خوانی و بحث و گفت‌وگو برای نویسندگانشان همه‌ جور امکان در اختیار ما گذاشتند. در این رابطه تنها با چند «مرکز واسطه‌ی کتاب» مشکل داریم که علاقه‌ی چندانی به همکاری با کتاب‌فروشی‌های کوچکی مثل ما را ندارند و فقط سفارش‌های کلان را قبول می‌کنند. البته ما این مشکل را از طریق دیگر حل کردیم.

اما آنچه به مسائل کسب حق‌ امتیاز نشر و فروش کتاب مربوط می‌شود، ما دشواری‌های زیادی داشتیم. اول اینکه می‌بایست ابتدا راه و روش کار را یاد بگیرییم و بعد از آن هم چون ایران هنوز حق تالیف (کپی رایت) را به رسمیت نمی‌شناسد، ما هم اینجا دچار مشکل می‌شویم و باید دائم توضیح بدهیم و مسئله را روشن کنیم که خیلی وقت‌گیر است.

فروش این کتاب‌هایی که به زحمت حق امتیازشان را به‌ دست می‌آورید، رضایت‌بخش هست؟

-فروش کتاب‌های آلمانی‌ای که ما حق انتشارشان را به فارسی به دست ‌آوردیم، خیلی خوب است. تقاضا برای کتاب‌هایی که می‌شود آنها را هدیه داد یا آثار دو زبانه که به کار یادگیری زبان می‌آید، دائم در حال افزایش است. ما مثلا با انتشاراتی «دورلینگ کینگسلی» در مونیخ روی کتاب «لغت‌نامه‌ی بصری فارسی- آلمانی» کار کردیم و نتیجه‌ی بسیار خوبی به دست آوردیم.

– شما همچنین یک شبکه‌ی نویسندگان ایرانی که به زبان آلمانی می‌نویسند، تشکیل داده‌اید. نتیجه‌ی این کار چه بوده؟

– این شبکه در پی برپایی جلسات داستان‌خوانی به زبان آلمانی در کتاب‌فروشی ‌ما تشکیل شد. آلمانی‌ها کم کم به ایران و کشورهای شرقی توجه نشان می‌دهند. در شب‌های کتاب‌خوانی هر بار ما چهره‌های تازه‌ای را در «فروغ» می‌بینیم که با علاقه مسائل این کشورها را دنبال می‌کنند. من فکر می‌کنم که کتاب‌ نوشتن به زبان کشور به اصطلاح میزبان،  آن هم در باره‌ی زادگاه خود نوشتن، چالشی عظیمی برای یک نویسنده است؛ به ویژه که کتاب، همان طور که گفتم، در باره‌ی زادگاه نویسنده باشد. این امر در عین حال قدم بزرگی در راه هم‌پیوندی او با جامعه است. از سوی دیگر برگزار کردن جلسه‌‌های داستان‌خوانی برای چنین نویسنده‌هایی حساسیت شرکت‌کنندگان آلمانی را نسبت به فرهنگ آن کشور که بسیار متفاوت با فرهنگ آلمانی است،‌ زیاد می‌کند، همین طور بحث و گفت‌وگو در این زمینه‌ها شرکت‌کنندگان را به هم نزدیک و تبادل نظر میان آنها را ممکن می‌‌سازد.

آناهیتا و خانواده‌اش  با زهره شاهی پس از رونمایی کتاب آشپزی وی به زبان آلمانی

– شما تلاش می‌‌کنید کتاب‌فروشی فروغ را به مرکز فروش کتاب به زبان‌های گوناگون تبدیل کنید. تا ‌حال چنین کتاب‌فروشی‌ای در شهر کلن وجود نداشته؟ بیشتر روی مشتری‌های ساکن کلن حساب می‌کنید یا  کسانی که از  شهرهای پیرامون می‌آیند؟

– من در کلن چنین کتاب‌فروشی‌ای سراغ ندارم. کتاب‌فروشی «کلاوس بیتنر» در مرکز شهر کتاب‌های زیادی به زبان‌های اسپانیولی، انگلیسی و فارسی دارد. کتاب‌فروشی «رومکه» هم یک بخش کتاب‌های ایسلندی دارد. در محله‌ی :اهرن‌فلد» گاهی  کتاب‌فروشی‌های ترکی باز می‌شوند که پس از چندی مجبورند، ببندند…

با این حال در کلن بیش از ۱۷۰ ملیت زندگی می‌کنند و در مدارس عالی آن اسپانیولی، پرتغالی، ایتالیایی، چینی و زبان‌های کشورهای اسکاندیناوی و چندین زبان دیگر آموزش می‌دهند. علاوه بر این در سال‌های گذشته، خرید کتاب به زبان‌های عربی و کردی هم افزایش یافته. به این ترتیب فکر می‌کنم که در این شرایط جای یک کتاب‌فروشی چندزبانه خالی است. معلوم است که من روی مشتری‌هایی که از اطراف کلن می‌آیند هم حساب می‌کنم.

– در چارچوب همکاری با کتاب‌فروشی و نشر فروغ چه برنامه‌هایی در آینده دارید؟

– برنامه‌‌های ما بسیار متنوع است که از نشر کتاب‌های درسی شروع می‌شود تا چاپ کتاب‌هایی در زمینه‌ها‌ی سیاست، فلسفه، تاریخ، روان‌شناسی، ادبیات، کتاب‌های بچه‌ها، زندگی‌نامه و ژانرهای دیگر. در نظر داریم که بخش کتاب‌های کودکان و رمان فروغ را به زبان‌های انگلیسی، روسی، اسپانیایی، ترکی، عربی و کردی هم گسترش بدهیم.

نشر فروغ، اغلب  آثاری را منتشر می‌کند که چاپ آنها در ایران به دلیل اعمال سانسور ممکن نیست. ما بیشتر زندگی‌نامه و کتاب‌های سیاسی منتشر می‌کنیم، گاهی هم رمان، فلسفه، روان‌شناسی. البته ما خیلی آگاهانه کتاب‌ها را انتخاب می‌‌کنیم و کمی طول می‌کشد تا واقعا تصمیم بگیریم و به نویسنده جواب بدهیم. ولی وقتی انتخاب کردیم و تصمیم گرفتیم، آن‌وقت دیگر با تمام وجود کار را دنبال می‌کنیم و پیش می‌بریم.


* این مصاحبه به زبان آلمانی صورت گرفته است.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=95836