آیا زمان بیداری اروپایی‌ها نسبت به خطرات ناشی از توسعه طلبی رژیم ایران در منطقه و جهان و نیز خطرات تروریسم دولتی تهران با موشک‌های بالستیک که پیام منفی وغیرقابل قبول برای همسایگان و جهان دارد، فرا رسیده است؟
با قاطعیت تمام می‌توان گفت، موضع فرانسه در روزهای اخیر بسیار تغییر کرده است؛ صدای اعتراض فرانسوی‌ها نه تنها بلندتر شده بلکه پاریس از همه اروپایی‌ها خواسته است تا از خواب بیدار شوند و منافع اقتصادی کوتاه‌مدت با ایران را بر امنیت و ثبات قاره اروپا، ترجیح ندهند. در حال حاضر شهرهای بزرگ اروپا در تیررس موشک‌های «شهاب» ۴ است و آنچه تهران پنهان کرده بی‌شک خطرناک‌تر است.
ماکرون رئیس جمهوری فرانسه با صراحت و قاطعیت تمام از تهران خواسته است تا سیاست موشکی بالستیک خود را «روشن» کند.
او گفت: «موشک‌های ایران در هیچ چارچوبی یا ضابطه‌ی قانونی قرار ندارد».
رئیس جمهوری جوان فرانسه تنها به این جملات اکتفا نکرد بلکه تأکید کرد: «تهران باید سیاست «خصمانه و تهاجمی» در منطقه را متوقف کند و به جهانیان توضیح دهد که این موشک‌های بالستیک هجومی که به بهانه دفاعی برای چه اهدافی ساخته شده است».
فرانسه از خیر معاملات بزرگ اقتصادی با ایران گذشت و اگر بگوییم در معامله اقتصادی به رژیم ایران پشت کرده اغراق نکرده‌ایم؛ فرانسه به این باور اعتقادی راسخ دارد که نقش ایران در منطقه و جهان نقشی بی‌ثبات کننده است. ژان ایو لو دریان وزیر امور خارجه فرانسه، در باره نقش ایران چنین گفته: «رژیم ایران برای سلطه بر تمام منطقه تلاش می‌کند و این به معنای از بین رفتن ثبات، صلح و امنیت منطقه‌ای و جهانی است که پیامدهای منفی آن حال و آینده جهان را با خطر روبرو خواهد کرد».
موضع جدید فرانسه در قبال ایران، به طور غیرمستقیم، مکانیسم جدیدی را برای تفاهم و ارتباط میان ایالات متحده آمریکا و اروپا ایجاد کرده است. ارتباطی که با سر کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و اعلام استراتژی جدید واشنگتن در برابر رژیم ایران می‌رفت تا اعضای پیمان نظامی آتلانتیک را به دو بخش اروپا و آمریکا تقسیم کند. به این خاطر که اروپایی‌ها به دلیل منافع مالی‌شان با ایران، از توافق «بد‌خیم» هسته‌ای با تهران دفاع می‌کنند.
با موضع جدید فرانسه می‌توان ابعاد هماهنگی جدید میان واشنگتن و پاریس را به خوبی درک کرد. دو رئیس جمهور در یک مکالمه تلفنی بر ضرورت همکاری با متحدان منطقه‌ای خود برای مقابله با حزب‌الله لبنان و ایران، تاکید و توافق کرده‌اند.
آیا توافق و تفاهم جدید فرانسه و آمریکا آغاز یک تغییر و جهت‌گیری عمومی از سوی همه اروپاییان در قبال توافق هسته‌ای ایران خواهد بود؟
آیا اروپاییان به این حقیقت پی برده‌اند که چگونه با تامین مالی ایران راه را برای گسترش بی‌سابقه تروریسم در منطقه باز کرده‌اند؟
به نظر می‌رسد برای فرانسوی‌ها روشن شده که رژیم ایران عامل اصلی همه بیماری‌های تروریستی است که امروز جهان از آن رنج می‌برد و سایر گروه‌های تروریستی دیگر مانند «القاعده» و«داعش» تنها علائمی از این بیماری مزمن هستند.
اسناد و مدارکی که از وسایل اسامه بن لادن در «ابوت آباد» پاکستان به دست آمریکایی‌ها افتاد، این واقعیت را نشان می‌دهد که رابطه عمیقی میان بن لادن رهبر القاعده و رژیم ایران وجود داشته است. ایران از بن لادن حمایت مالی و لجستیک کرده است، هر چند بعدها این دو هم‌پیمان در باره نحوه کار با هم دیگر اختلاف پیدا کردند. برای مقامات ایران بزرگترین مشغله فکری، صدور انقلابشان به دیگر کشورها بود و بقیه اهداف را به مراحل بعدی یعنی پس از صدور انقلاب موکول کرده بودند این در حالیست که آنچه بیشتر ذهن هم‌رزم آنها بن لادن را به خود مشغول کرده و در خواب و بیداری به آن می‌اندیشید، «انتقام شدید از غرب» بود. القاعده در یک سو قرار دارد و تهران در سوی دیگر، و دوحه پایتخت و رابط اصلی میان تروریسم قاره‌های جهان و ایستگاه ارتباطات بین تروریست‌هاست.
اروپایی‌ها و در رأس آنها فرانسوی‌ها امروز یقین پیدا کرده‌اند که سکوت در برابر یاغی‌گری رژیم ایران در منطقه خاورمیانه در آینده برای همه جهان هزینه‌‌ای سنگین در بر خواهد داشت. هزینه رویارویی که امروز دو اردوی آمریکایی- اروپایی برای مقابله با بحران کره شمالی پرداخت می‌کنند، در آینده‌ای نه چندان دور برای رویارویی با ایران خواهند پرداخت به ویژه که میان رژیم‌های کره شمالی و ایران خط ارتباطی عمیق و هماهنگی در سطوح بسیار بالا وجود دارد به طوری که این ارتباط از چشمان سرویس‌های اطلاعاتی واشنگتن و بروکسل پنهان نیست.
یاوه‌گویی‌های مقامات ایران دیگر نه از سوی عرب‌ها، نه اروپایی‌ها و نه آمریکایی‌ها گوش شنوایی ندارد.
به نظر می‌رسد که اظهارات اخیر رئیس جمهوری فرانسه در باره ضرورت پاسخگویی ایران نسبت به سیاست موشکی‌اش، کانون رژیم ملایان ایران را به لرزه انداخته و نگرانی و اضطراب مقامات ایران در اظهارات تند و نامنظم آنها به ویژه اظهارات علی‌اکبر ولایتی مشاور رهبر جمهوری اسلامی ایران در امور بین‌المللی که از شبکه تلویزیونی ایران پخش شد، نمایان می‌شود. ولایتی در پاسخ به اظهارات ماکرون گفت: «مسئله موشک‌های ایران ربطی به فرانسه ندارد». ایران همچنین پاریس را به ایجاد تنش در خاورمیانه و گرفتن مواضعی جانبدارانه علیه سیاست‌های تهران در منطقه متهم کرد.
مقامات ایران همیشه گمان می‌کردند که با دادن امتیازات بزرگ اقتصادی و تجاری میتوانند دهان جهانیان از جمله اروپایی‌ها را ببندند و آنها دیگر از جنایت‌های سپاه پاسداران در داخل ایران و خارج آن در کشورهای منطقه، چشم‌پوشی خواهند کرد.
اما در واقع با گذر زمان چشم‌ها روز به روز بر اقدامات و نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و نقش این نهاد در ایجاد بی‌ثباتی، ناآرامی و بحران در کشورهای منطقه بازتر می‌شود. به همین دلیل است که ایالات متحده آمریکا برای همکاری با کشورهای عربی منطقه و با هدف جلوگیری از قاچاق موشک‌های بالستیک ایران، حضور خود در منطقه را فعا‌ل‌تر کرده است. حضور نظامی آمریکا در منطقه برای لحظه رویارویی با ایران که احتمالا اجتناب‌ناپذیر خواهد شد می‌تواند راه‌های قاچاق موشک‌های ایران را قطع کند.
فاجعه‌ی برخورد با رژیم ایران از این جهت روی می‌دهد که این رژیم نه با دیدگاه سیاسی و یا حتی دینی بلکه از زاویه ایدئولوژیک با مسائل برخورد می‌کند. ایران می‌خواهد رویای صدور پروژه‌ی دگم انقلابش را از طریق موشک‌های بالستیک، محقق سازد. بنابراین رژیم ایران به مراتب از «القاعده» و «داعش» خطرناک‌تراست. حال سئوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که آیا بیداری فرانسه و اتحادیه اروپا، آلمان را نیز که هنوز حقایق برایش روشن نشده، بیدار خواهد کرد؟
*منبع: شرق الاوسط
*نویسنده: امیل امین نویسنده مصری
*ترجمه از کیهان لندن
