رضا پرچیزاده – از نظر جغرافیای سیاسی آیا امکان دارد کشوری یکپارچه نباشد؟ آیا ممکن است اراضیِ یک کشور به هم متصل نباشند اما هنوز یک کشور باشند؟ این گرچه پدیدهای نادر است، اما نمونههایی از آن در جهانِ معاصر وجود دارد. یکی از این نمونهها «نخجوان» است؛ نخجوان در حالی که بخشی از جمهوری آذربایجان به شمار میرود توسط ارمنستان از این جمهوری جدا شده است. نخجوان در میانِ ارمنستان، ایران و ترکیه محصور است. نمونهی دیگر خَصَب در عمان است. معمولا تصور میکنند تنگه هرمز میانِ ایران و امارات مشترک است، در حالی که سوی دیگرِ تنگه هرمز خاکِ عمان است و نه امارات. آن قسمتی که امارات آن را از خاک اصلی عمان جدا کرده «خصب» نام دارد و مطابق شواهد یکی ایستگاههای انتقال تسلیحات جمهوری اسلامی به حوثیها در یمن است.
اما مشهورترین کشوری که یکپارچه نیست روسیه است. استان مهم «کالینینگراد» روسیه از خاک اصلیاش جدا افتاده؛ ناحیهای که در طول تاریخ ماجراهای شگفتانگیز بسیاری به خود دیده است. در این مقاله قصد دارم به بررسیِ ناحیه تاریخی و ژئوپولیتیکی کالینینگراد بپردازم و نکاتی را مطرح کنم که از بسیاری جهات جالب خواهد بود.
کونیگسبرگ (Königsberg) شهری تاریخی در شرق امپراطوری آلمان و سپس جمهوری وایمار بود که پس از اشغالش توسط اتحاد جماهیر شوروی حینِ جنگ جهانی دوم به کالینینگراد (Kaliningrad) تغییر نام داد.
ریشههای کونیگسبرگ به قرون وسطای میانه میرسد، هنگامی که شوالیههای توتانیک (Teutonic) حین لشکرکشی صلیبیشان به سوی شرق بر ضد لیتوانیاییهای کافرکیشِ حوزهی دریای بالتیک این شهر بندری را در سال ۱۲۵۵ در منتهیالیه سرزمین پروس قدیم بنا نهادند. معنای کونیگسبرگ به آلمانی قدیم «کوهستانِ پادشاه» است، و به افتخار شاه اُتوکار دوم بوهم نامگذاری شده است. این شهر در طولِ حیات خود ابتدا مرکز فرقهی شوالیهایِ توتانیک بود؛ بعد بینِ سالهای ۱۵۲۵ تا ۱۷۰۱ پایتخت دوکنشین پروس شد؛ و پس از انتقال پایتخت امیرنشینهای آلمانی به برلین کماکان یکی از بزرگترین و مهمترین شهرهای پروس شرقی باقی ماند.
کونیگسبرگ در روزگار اوج خود یکی از مهمترین مراکز فرهنگی اقوام آلمانی بود. دانشگاه مشهور آلبرتینا که در طول تاریخ خود محل تحصیل، تدریس و زندگیِ بزرگانی همچون کانت، داخ، کولویتس، هوفمان و آرنت بود در سالِ ۱۵۴۴ در کونیگسبرگ بنا نهاده شد. این شهر همچنین از مراکز مهم لوتریسم در اروپا بود، و بسیاری از آثار مهم مذهب لوتری اولین بار در کونیگسبرگ منتشر شدند. از آن جمله بود اولین ترجمهی لهستانیِ کتابِ «عهدِ جدید» (۱۵۵۱) و اولین کتاب دعای لوتری به زبان آلمانی (۱۵۷۴). اولین کتاب به زبانِ لیتوانیایی نیز در همان سال در کونیگسبرگ منتشر شد.
پس از جنگ جهانی اول که به شکستِ امپراطوری آلمان انجامید، از آنجایی که لهستان – که یکی از نیروهای پیروزِ جنگ بود – به دریا راه نداشت، قدرتهای پیروز در تصمیمی عجیب بر اساسِ معاهدهی ورسای باریکهای زمین به سوی دریای بالتیک به لهستان دادند که از خاکِ آلمان میگذشت و پروس را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم میکرد. بدین ترتیب کونیگسبرگ ارتباط زمینی خود با سرزمینِ اصلیِ آلمان را از دست داد؛ و حفظ ارتباط با پروسِ شرقی همواره یکی از دغدغهای جمهوری وایمار بود. وجودِ این باریکهی لهستانی که به «تونلِ دانتزیگ» مشهور بود بعدها به یکی از دلخوریهای عمیقِ هیتلر تبدیل شد و بهانهای شد برای او تا به لهستان حمله کرده آتشِ جنگِ جهانیِ دوم را روشن کند.
در زمانِ جنگ جهانی دوم کونیگسبرگ منتهیالیه شرقی آلمانِ نازی محسوب میشد و بنابراین از اولین جاهایی بود که حین ضدحملهی روسها مورد بمباران هوایی قرار گرفت. در اثر این بمبارانهای شدید بیشتر آثار تاریخی شهر از بین رفت. هنگامی که روسها سرانجام کونیگسبرگ را به اشغالِ خود درآورند، حین پروسهای «آلمانیزدایانه» که به تخریب باقیماندهی آثار تاریخی شهر نیز منتهی شد، جمعیت آلمانی شهر را اخراج و آن را با جمعیت روسی جایگزین کردند. در نهایت، در سال ۱۹۴۶ روسها به افتخار میخاییل کالینین، یکی از رهبرانِ حزب کمونیست شوروی، نام کونیگسبرگ را به کالینینگراد تغییر دادند.
امروزه این شهر مرکز استان کالینینگراد روسیه است؛ شهری که از شرق با لیتوانی و از جنوب با لهستان همسایه و مرکز پایگاه دریای بالتیک نیروی دریایی فدراسیون روسیه است. نکتهی جالب دربارهی کالینینگراد اینست که همچونِ سلف خود، کونیگسبرگ، در دوران جمهوری وایمار به طور کامل از کشورِ اصلیاش یعنی روسیه جدا شده است و هیچ راه زمینی به روسیه ندارد. لیتوانی و بیلوروسی این استان را از سرزمین اصلی روسیه جدا کردهاند. ظاهرا سرنوشتِ شگفتانگیز این خطهی پر فراز و نشیب دنیا اینست که همیشه از مادرسرزمینش جدا بماند.