حنیف حیدرنژاد – در چند روز گذشته در شهرهای مختلف کوچک و بزرگ ایران تجمعات اعتراضی جریان داشته است. این اعتراضات چند ویژگی دارد که پرسشهایی را بر میانگیزد.
ویژگی تجمعات اعتراضی
– شروع اعتراضات نه همچون گذشته از تهران، بلکه از مشهد و نیشابور بوده است.
– شعارهای داده شده اساسا علیه شخص حسن روحانی (رئیس قوه مجریه) بوده است.
– مطالبات مطرح شده در ابتدا جنبه اقتصادی، کار و معیشت و… داشته است.
– در اکثر فیلمهای کوتاه منتشر شده در شبکههای اجتماعی، حضور نیروهای انتظامی مشاهده میشود که تجمعات را حفاظت کرده و در مواردی با تجمعکنندگان همدلی کرده است. تا زمان نوشتن این مطلب موارد معدودی بوده که بین نیروی انتظامی و بخشی از تجمعکنندگان درگیری شده است (مشهد و کرمانشاه).
– در روزهای بعد شعارهای دیگری که جنبه سیاسی داشته نیز شنیده شده است که آنها نیز بر ناتوانی اداره کشور توسط «دولت» تاکید کردهاند. تا کنون شعارهایی که خامنهای رهبر نظام را نشانه رفته باشد کم و محدود بوده است حال آنکه بر همه در ایران روشن است که مسئول اصلی هر ناتوانی و نارسایی در اداره کشور، چه در سیاست داخلی یا خارجی، علی خامنهای است.
– بر اساس فیلمهای تا کنون منتشر شده که بخشی از آنها دیده شده است، تجمعات، دهها یا چند صد نفری هستند. شعارهای اصلی داده شده (علیه روحانی) بیشتر از درون یک هستهی فعال در میان جمعیت سر داده میشود. اگرچه در اطراف تجمعکنندگان مردم بیشتری دیده میشوند و شعارهای ضد نظام یا علیه خامنهای بیشتر از سوی این دسته است که سر داده میشود.
– در شعارهای داده شده، برای نخستین بار پس از انقلاب، شعارهایی در حمایتِ نظام سلطنتی و پهلویها سر داده میشود (حتی در شهر قم).
– بر خلاف تظاهرات و اعتراضات گذشته، تا کنون نشانهای از قطع ارتباطات تلفنی و اینترنتی در ایران دیده نشده و فیلم این تجمعات نیز به سرعت در شبکههای اجتماعی ظاهر میشود.
– در برخی واکنشهای تا کنون منتشرشده از سوی برخی روحانیان طرفدار سپاه، با اعتراضکنندگان و خواستهایی که حسن روحانی و دولتِ او را نشانه رفته ابراز همدلی شده، ولی همزمان هشدار داده میشود که نباید اجازه داد تا شعارها جنبه «انحرافی» پیدا کند (ضد تمامیت نظام و یا علیه علی خامنهای).
احمد علمالهدی، نماینده خامنهای در مشهد گفته است: «مردم همواره میتوانند بهطور قانونی مشکلات خود را مطرح و از طریق تجمع، مطالبات به حق خود را بیان و به نتیجه برسانند همچنان که کارگران و دیگر گروههای صنفی بارها با این روش مشکلات خود را بیان و بر طرف کردهاند. در اتفاقات پنجشنبه مشهد، اشکال بر مردمی وارد است که برای بیان مطالبات بهحق خود، دعوت مرجعی ناشناس را پذیرفته و به خیابان آمدند.»
حسین نوری همدانی گفته است: «این اعتقاد وجود دارد که مردم خواسته حقی دارند و پشتیبان آنها هستیم، زیرا از گرانی، سختی معیشت و بیکاری رنج میبرند که با جلسه، سخنرانی، الفاظ و آمار و ارقام درست نمیشود، رفع این گرانی، فقر و بیکاری خواسته به حق مردم است و ما پشتیبانی میکنیم.
در مملکت مالباختگانی هستند که برای ما نامه مینویسند که ما به مراکزی پول دادیم و دولت اقدام نمیکند پول را پس بگیریم این در حالی است که دولت به واسطه بانکها دیرکرد دریافت میکند و بارها بیان شده دیرکرد حرام و رباست ولی دریافت میکند.
اکنون حرکتهایی در شهرها به وجود آمده و امروز دشمن حرکتها را پخش کرد، بنابراین به مردم بیان میکنیم هوشیار باشید که عدهای موجسواری میکنند. نگذارید عدهای وارد شوند که از ابتدا مخالف انقلاب و نظام و فتنهگر بودند و طوری شعار میدهند که نظام را زیر سؤال میبرند. خواسته خود را بگویید و افراد با بصیرت، انقلابی و قوا با شما هستند ولی نگذارید افراد ضدانقلابی با موجسواری قاتى شوند و طوری شعار دهید که همه زیر سؤال برود و دشمن سوء استفاده کند.»
حمید رسایی، از اصولگرایان گفته: «آقای روحانی و رسانههای اقماریش که تمام همّ و غمشون برگزاری کنسرت خصوصا در مشهد بود حالا که تعدادی از مردم مشهد در اعتراض به وضع موجود به خیابان ریختن و دسته جمعی کنسرت مرگ بر روحانی رو اجرا کردن چرا عصبانین و این مردم رو سانسور میکنن؟»
چند پرسش و یک احتمال
آنچه در چند روز گذشته در شهرهای مختلف ایران جریان داشته و نوع واکنش رژیم به آن با آنچه از جمهوری اسلامی و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آن در ۳۸ سال گذشته میشناسیم همخوانی ندارد. اینکه این تجمعات سرکوب نمیشود، اینکه نیروی انتظامی در موارد متعدد در کنار تجمعات حضور داشته یا حتی با آنها همراهی میکند، اینکه با وجودی که یک پتانسیل بسیار بالا در جامعه علیه رژیم و علیه شخص خامنهای وجود دارد جمعیت تظاهرکنندگان محدود و شعارهای داده شده اساسا حسن روحانی را نشانه میرود و…
همچنین تجارب گذشته نشان داده است که یک ضعف بزرگ جنبش اعتراضی مردم در ایران نبود سازماندهی و تشکل و رهبر یا رهبرانی است که اعتراضات را سازماندهی و مطالبات را هدایت کنند. اینکه با وجود چنین کمبودی، چگونه در یک فاصله زمانی چند روزه و بطور زنجیرهای و محدود تجمعات اعتراضی در شهرهای مختلف کوچک و بزرگ شکل گرفته و فیلمهای آن نیز منتشر میشود، همه و همه با آنچه از این رژیم میشناسیم همخوانی ندارد و آنچه در جریان است را با ابهام مواجه میکند.
اگرچه نمیتوان با قاطعیت این نظر را بیان کرد که سپاه پاسداران «پشت» این جریان قرار دارد، اما نظر به کشمکشهای سیاسی بین جناحهای مختلف درون نظام و با در نظر داشتن وضعیت سلامتی خامنهای و تعیین رهبری بعد از او، میتوان تصور کرد که سپاه پاسداران میتواند با بهرهجویی از اعتراضات مردم در هدایت و کنترل و سمت و سو دادن به آن نقش داشته باشد. هدف میتواند این باشد که ابتدا به چنین اعتراضاتی میدان باز داده شود. از آنجا که مردمِ به جان آمده با شعارهای تند و رادیکالتر تجمعات را علیه تمامیت نظام و شخص خامنهای خواهند کشاند، سپاه با انگشت گذاشتن بر ناتوانی حسن روحانی و با تاکید بر «جلوگیری از آشوب و اغتشاش و تامین امنیت» و… برای قبضهی کامل قدرت اقدام خواهد کرد. اگرچه شکل نهایی این قبضهی کامل قدرت و حذف نهایی رقبای سیاسی (روحانی، احمدی نژاد و…) قابل پیشبینی نیست، اما علائم و نشانهها حاکی از آن است که سپاه در حال دورخیز و زمینهسازی برای محقق کردن این هدف میباشد. ربط دادن اعتراضات به قدرتهای خارجی و «جبهه ضدانقلاب داخلی و خارجی» و اعلام حمایت رضا پهلوی و مریم رجوی و ترامپ و وزارت خارجهاش همان برگ مهمی است که سپاه در انتظار آن نشسته تا با بهانه قرار دادن آن، پس از آنکه در ابتدا به این تجمعات و اعتراضات میدان داد، بتواند به راحتی برای سرکوب معترضین و تصفیه حساب سیاسی وارد عمل شود.
کودتای خزنده یا آشکار؟
اگر نظریه فوق درست باشد، البته سناریویی است با ریسک بالا. در این حالت تمام تلاش سپاه این خواهد بود که کنترل و هدایت جریان از دستش خارج نشود. ریسکی که اگر درست کنترل نشود میتواند تمامیت نظام را به خطر بیاندازد، اما اگر به نتیجه مورد نظر سپاه منجرشود یک دورهی طولانی یأس و سرخوردگی را در جامعه دامن زده و قدرت سپاه در همه عرصهها را بیش از آنچه تا کنون بوده تثبیت کرده و تنشهای بعد از مرگ خامنهای را مهارپذیرتر خواهد کرد.
http://www.hanifhidarnejad.com