در تنگناهاست که آدم‌ها بهتر مَحَک می‌خورند

سه شنبه ۱۲ دی ۱۳۹۶ برابر با ۰۲ ژانویه ۲۰۱۸


کوروش گلنام – لُبِ سخنان عبدی در نوشته تازه‌اش در روزنامه «اعتماد» این است: مسئولان چرا بیکار نشسته و به سرکوب شدید مردم نمی‌پردازید؟! می‌خواهند ایران را به لیبی و سوریه تبدیل کنند! باقی نوشته و حتا آنجایی که از حق مردم برای اعتراض پشتیبانی می‌کند، تنها رنگ‌آمیزی برای گم کردن متن اصلی است.

عبدی و همانند‌هایش با همه ادعا‌ها، در این روزهاست که به خوبی نشان می‌دهند تا چه اندازه از مردم، زندگیِ مردم و خواست‌های به‌حق، انسانی و قانونی مردم، حتا بنا بر قانون اساسی همین حکومتِ ستمگر، به دور هستند. عبدی به شدت هراسناک شده است، نه از دید میهن‌دوستی و مردم‌دوستی؛ نه، او نگران آینده خود و رژیم سرکوبگری است که نزدیک به  ۴۰ سال است با زور، زندان، شکنجه، کشتار، ریا، دروغ، دزدی، غارت سرمایه‌های ملی و ایجاد نفرت و دشمنی در منطقه و جهان، بر کشور حکومت کرده و این آقایان نیز زیر عبایِ آخوندها به جا و مقامی ‌رسیده‌اند. دردِ عباس عبدی و همزبانانش آینده خود و همراهی درازمدت آنان با جنایتکاران حاکم است نه چیز دیگری. در غیر این صورت مگر دانشجویان در تیرماه سال ۷۸ و یا خرداد سال ۸۸ جز راه مسالمت‌آمیز رفته بودند و مگر جز خواسته‌های به‌حق داشتند که چنان وحشیانه مورد یورش قرار گرفته و سرکوب شدند؟ مگر در سال ۸۸ مردم به شکل بسیار مسالمت‌آمیز در جنبشِ «رأی من کو» با آن درندگی و دریدگی به خاک و خون کشیده نشدند؟ چه کسانی آن زمان دست به «اغتشاش» زدند وبه  فروشگاه‌ها و اتومبیل‌ها و… آسیب وارد آوردند؟ خوشبختانه از دید مردم و شوربختانه از دید عبدی و حکومتیان، همه فیلم‌های  آن زمان موجود است که چگونه بسیجی‌ها، لباس‌شخصی‌ها و نیروهای نظامی‌ سرکوبگر بنا بر دستور و برنامه‌ریزی شده، دست به خرابکاری‌ زدند و آن را به مردم نسبت دادند تا بتوانند با آن درنده‌خویی به کشتار و جنایت دست بزنند. مگر مردم در کمال آرامش و مسالمت‌جویانه، بی پرده‌پوشی بارها در خواست یک «رفراندُم» با کنترل سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری را نکرده‌اند؟ چرا حکومت نپذیرفت و هرگز نمی‌پذیرد. مگر «امام»ِ شما نمی‌گفت «پدران ما چه حق داشتند برای ما حکومت تعیین کنند؟»‌ (نقل به مضمون) چرا امروز این را نباید بر زبان آورد؟

اکنون دست کم دو نسل از انقلاب گذشته است. این نسل‌های جوان بارها فریاد زده‌اند که این حکومت را نمی‌خواهند و این خواسته را بارها با زبان مسالمت ابراز داشته‌اند. چرا شما به سخنِ «امامِ» ساختهِ و پرداخته‌ی خود رفتار نمی‌کنید؟ نزدیک به ۴۰ سال مردم را سرکوب کرده‌اید؛ سرمایه‌ای را که می‌باید در راه رفاه و بهبود زندگی مردم و میهن به کار ببرید برای هدف‌های شوم دینی/ سیاسی خود در عراق، لبنان، غزه، سوریه، یمن و…، بی‌کمترین پرسش و اجازه از مردم که دارنده حقیقی این سرمایه‌ها هستند، به باد داده‌اید و هر زبان سرخِ سخنگویِ حقیقت‌جو و افشاگر را بریده‌اید؛ رفاه را تنها برای آخوند و ریزه‌خواران حکومت شکل داده‌اید و… آنگاه می‌خواهید مردم برای شما هورا کشیده و تا ابد دست به سینه و تسلیم و بی‌اراده در برابر شما بایستند و کمر خم کنند؟ مردم حق خود را می‌خواهند. کارد به استخوانشان رسیده است و دیگر بردباری خود را از دست داده‌اند. چه چشم‌داشتی دارید از مردمی ‌که دردِ هزاران قربانی بی‌گناه در دل دارند، خانه‌خراب، نادار و ناامن شده‌اند، جوانانشان در بیکاری به اعتیاد، و تن‌فروشی کشیده شده‌اند؛ در نبردی که علیه ستمگران و پیروانشان چون شما، آغاز کرده‌اند، خشم‌شان لبریز نشده و گاه زیاده‌روی‌ای نیز پیش نیاید؟ شما که نگذاشته‌اید جز برای «خودی‌ها» حزب و سازماندهی دیگری در ایران وجود داشته باشد. مردم دستِ خالی، بدون اسلحه و مسالمت‌جویانه به خیابان‌ها آمده‌اند تا بگویند: «ما حکومت اسلامی/ آخوندی نمی‌خواهیم» چرا نیروی نظامی ‌و بسیج را در برابر آنها قرار داده، به آنان یورش برده و تیراندازی می‌کنید؟ آیا مردم حق دفاع از خود را در برابر سرکوب ندارند؟ آیا تجربه‌های گذشته به مردم نیاموخته است که آنان خود باید از حق خود دفاع کنند؟

سر از زیر برف در آورید

عبدی و همزبانانش همچنان سرِ زیر برف کرده و پیرامون خود را درست نمی‌توانند ببینند. او در نوشته‌اش همچون حسین شریعتمداری در کیهان چاپ تهران و دیگر همانندان او، حکومت را هُشدار داده و می‌ترساند که اگر کاری نکنید و به «شدت سرکوب نکنید» سرنوشت لیبی و سوریه چشم به راه شماست. او نیر چون  «رهبر معظم» و بلندگوی گوش‌خراش و بدهیبت و بدنامِ او حسین شریعتمداری، از همین ترفند پوسیده و نخ‌نمایِ همیشگی «توطئه دشمنان و دست‌های خارجی» در برابر اعتراض‌ها و خیزش‌هایِ مردم استفاده می‌کند. این نمونه روشنفکرِ حکومتیِ دست‌پروردهِ «ولایت مطلقه» است! نه آقا! نه دستِ بیگانگان در بین است، نه ایران، عراق، لیبی و سوریه است. ایرانیان هرگز اجازه چنان اغتشاش و هرج و مرجی را در میهن خود نخواهند داد و همگی یکپارچه، همنوا و همراه در چهارچوب مرزهای ایران، برای ایرانی آزاد، حکومتی مردمی/ سکولار و ایجاد آرامش و سازندگی مبارزه خواهند نمود.

نظامیان میهن‌دوست

در پایان باید از ارتشیانِ میهن‌دوست، بدنه سپاه و بسیج و شماری از فرماندهان آنان که می‌دانیم دل با مردم دارند، همزبان با مردم، خواست که ترس را کناری نهاده، نقشی تاریخی ایفا کرده، از درگیری و تیراندازی به مردمانِ خسته شده از زور، فشار، گرانی و ناامنی، خودداری نموده و آشکارا به مردم بپیوندند. آنان مطمئن باشند که آغوش مردم  همیشه برای پذیرش آنان باز است. ایرانیان همگی خواستار آزادی، آرامش، دادگری، رفاه و پیشرفت میهن خود هستند. به فرمانِ حکومتِ ضد ایرانی و ستمگر، نباید به روی مردم میهنِ خود آتش گشود. این ننگ است، ننگ که ارتشیان و نظامیان دنباله‌رو  یک مشت آخوند بیکاره باشند!

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=100724