سرِ تعظیم در برابرِ مردم

یکشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۶ برابر با ۰۷ ژانویه ۲۰۱۸


تاریخ راه خود را می‌رود. درست یا نادرست ندارد! این مردم هستند که تجربه می‌کنند و شکست می‌خورند و به پا می‌خیزند و پیروز می‌شوند و دوباره شکست می‌خورند و در حرکتی دیگر باز پیروز می‌شوند و…

راه دور نمی‌رویم. در همین چهل سال اخیر، نخستین تظاهرات که کمتر از یک ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در ۱۷اسفند ۵۷ علیه زمزمه‌های حجاب اجباری به راه افتاد، واکنشی بود علیه نظامی که می‌رفت قانون اساسی خود را برای ولایت بر مردم، و نه حق حاکمیت ملی، تدوین کند.

دهه‌ی شصت خورشیدی یکی از پراعتراض‌ترین و در عین حال سیاه‌ترین دوران تاریخ معاصر ایران بود. حکومت اسلامی در این دهه، مخالفان را به معنای واقعی کلمه قلع و قمع کرد.

در دهه‌ی هفتاد، دیگر بهانه‌ی جنگ و همچنین مخالفان در کار نبود. سردمداران با پرچم «سازندگی» به میدان آمدند، اما نه تنها ویرانی‌های جنگ را آباد نکردند بلکه تخریبی را ادامه دادند که پیامدهایش امروز گریبان ملت و مملکت را از خاک و آب و هوا گرفته است. بیشترین اعتراضات زنان و دانشجویان در دهه هفتاد شکل گرفت که با همکاری جناحین حکومت، «محافظه‌کاران» و «اصلاح‌طلبان» در هم کوبیده شد.

در دهه‌ی هشتاد بر کوهی از تخریب، و عمدتا بر اساس منافع بخش عافیت‌طلب طبقه‌ی متوسط، «جنبش سبز» شکل گرفت. با توهم «اصلاحات» و شعار «رأی من کو» مانند یک انقلاب، خون ریخته شد آن هم‌ در نظامی که حتی جواب سکوت را با گلوله می‌دهد.

اما چهل سال، یعنی اضافه شدن دو نسل جوان بر نسل‌هایی که هنوز کار و بار و آرزو داشته و با اقتصاد، ارتباط مستقیم دارند:‌ آنها باید اقتصاد را بگردانند و اقتصاد آنها را! در حالی که به دلیل انسداد و انحصارطلبی سیاسی و اقتصادی رژیم، هیچ‌کدام توان گرداندن همدیگر را ندارند!

پس، دهه‌ی نود شاهد جنبشی است که بنا بر قوانین اقتصادی و اجتماعی، نه تنها خط قرمزهای رژیم را زیر پا می‌گذارد، بلکه جناح‌بازی‌ها را نیز در برابر همه بی‌آبرو و بی‌اعتبار می‌کند. «مشروعه ‌خواهان» که از انقلاب مشروطه تکلیف‌شان معلوم بود. این بار در تظاهرات سراسری، مردم به اصلاح‌طلبان نیز فهماندند که جمهوری اسلامی اصلاح‌پذیر و «مشروطه بشو» نیست!

این مردم هشت سال در جنگی که می‌توانست آغاز نشود و یا پس از دو سال به پایان برسد، از کشور خود دفاع کرده و قربانی دادند؛ برای حفظ و کسب حقوق مسلم خود اعتراض کرده و به شدت سرکوب شدند؛ در شرایطی که چاره‌ای برایشان نگذاشتند رأی خود را خرج ترجیح «بد» بر «بدتر»‌ کردند؛ دیگر چه باید می‌کردند تا دستگاه بریز و بپاش قدرت فاسد و مطلقه‌‌ی مذهبی، به مطالبات آنها توجه کند؟! راه آخر را خود رژیم با ناتوانی محتوم و تاریخی‌اش به روی مردم گشود:‌ عبور از این سدّ تاریخی و بستن پرانتزی که تاریخ معاصر ایران را به ننگ و سیاهی آلوده است.

در برابر چنین مردم صبور و پُرتوانی فقط باید سر تعظیم فرود آورد.

[کیهان لندن شماره ۱۴۳]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=101289

3 دیدگاه‌

  1. noname

    شیرین عبادی: دستگیرشدگان در اعتراضات اخیر در زندان شکنجه شده‌اند و آمار بازداشت‌شدگان در کل کشور به بیش از ٢هزار نفر می رسد! بر اساس اطلاعاتی از سوی زندانیان سیاسی اوین صدای ناله و شکنجه برخی از این افراد به گوش می‌رسد به ویژه در بند ٢۴١ و بند ٢ الف، آنها به شدت تحت فشار و شکنجه هستند که به دروغ اعلام کنند از خارج هدایت شده‌اند و پول گرفته‌اند که به خیابان‌ها بیایند و تظاهرات کنند!
    وی ابراز نگرانی کرد که مبادا کهریزک دومی به راه افتد.

  2. به «هاشم»

    حرف شما منطقی نیست چون مردم و ملت معنی انتزاعی دارند. به نظر من سر تعظیم فرود آوردن در مقابل این معنی و مفهوم هست که تاریخ را می‌سازد. من هیچ از اینکه در مقابل مثلا مادرم سر تعظیم فرود بیارم و دستش را ببوسم و یا دست دوستی را ببوسم هیچ احساس بدی ندارم. ظاهرا ایرانیان مثل مارگزیده‌ها به خاطر این تجربه‌های بد با حکومت‌های مستبد حتی می‌خواهند برای احساس بقیه هم راه و تکلیف تعیین بکنند و معنی عبارت‌ها و ضرب‌المثل‌هاو… را هم تغییر بدهند!

  3. هاشم

    اجازه بدهید این ادبیات “سر تعظیم فرود آوردن” در برابر مردم و خلق را تعدیل کنیم که دیده‌ایم عواقب بدی داشته. هیچ آدمی و مجموعه‌ای از آدم‌ها و احزاب مقدس نیستند و شایسته تعظیم نیز نمی‌باشند. احترام و قدردانی امر دیگریست. کار تعظیم در برابر خلق به تعظیم در برابر رهبر و پیشوا می‌کشد.

Comments are closed.