آران – مخاطب این دلنوشته همه وجدانهای بیدار و رنج کشیده، مقامات قضایی و سیاسی کشور آلمان، سازمانها و گروهها و تشکلهای حقوق بشری، وکلا و حقوقدانهای آزاداندیش و همه انسانهایی هستند که در راه اعتلای آزادی و حقوق انسانی فعالیت دارند.
سیدمحمود هاشمی شاهرودی بعه نوان یک مقام ارشد حکومتی در سمتهای مختلفی برای دفاع از کیان رژیم هیچ شک و تردیدی نداشته و بر بیعت خود با ولایت فقیه پای فشرده. این اخلاص به حدی بوده که در کوتاهمدت یکی از عناصر کلیدی و اصلی نظام گردیده و با توسل به سمتهای گوناگونی که داشته و دارد در تصمیمگیریها و جهتدهی اقدامات رژیم که ارمغانی بجز فلاکت و بدبختی و مرگ نداشته یا گویاتر بگویم: اعدام، شکنجه، قطع عضو، زندان، مصادره اموال، متلاشی شدن خانوادهها، بسته شدن محل کار، تنظیم اسناد و پروندههای دروغین برای دگراندیشان و آزادیخواهان، ایجاد محدودیت و محرومیت برای اقلیتهای مذهبی، کمک به تداوم ظلم و ستم رژیم، کسب ثروت نامشروع و… نقش پررنگی داشته و دارد.
ارادت و وابستگی این جنایتکار به رژیم غارتگر و دیکتاتور جمهوری اسلامی ایران حد و مرزی ندارد و خود او یکی از تئوریسینهای این سیستم بیمار است، برای اثبات آن کافی است نگاهی کوتاه به سمتهای او در طول چند سال گذشته بیندازیم:
– تدریس در حوزه علمیه قم
– عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
– رئیس موسسه دایرهالمعارف فقه اسلامی طبق اهل بیت
– عضوشورای عالی انقلاب فرهنگی
– عضو فقیه شورای نگهبان
– نایب رئیس دوم مجلس خبرگان رهبری
-ریاست قوه قضائیه
– رئیس تشخیص مصلحت نظام
رئیس هیئت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه
و سمتهای پیدا و پنهان دیگرهمه و همه دلیلی محکم از نقش کلیدی و تاثیرگذار او در آرایش سیاسی و تصمیمات کلان و تداوم عمر نظام فاسد و دیکتاتور آخوندی بوده و هست. داشتن این عناوین با این کثرت و اهمیت، نشانه لیاقت و شایستگی فرد نیست چرا که رژِیم نه به تخصص بلکه به تعهد بها میدهد.
اصلیترین شاکیان این جنایتکار مردمی هستند در داخل ایران که نه دسترسی به مراجع بینالمللی دارند ونه خشم و انتقام رژِیم امکان ارتباط با آنها را فراهم میسازد.
از وجدانهای بیدار و آگاه و پاکدلان میپرسم:
– آیا ما یقین داریم که رژِیم آخوندی در ایران سالهاست مردم را در بند کرده و سرکوب نموده ثروت و بیتالمال یک کشور را جهت اهداف سیاسی و نظامی خود در منطقه و جهان هزینه کرده بیآنکه اهمیتی برای خود ایرانی و ایران قائل باشد؟
– آیا ما باور داریم که کشتار انسانها و جنگ نیابتی و تخریب شهرها و کشورها در عراق، سوریه، افغانستان، یمن، بحرین، غزه، لبنان و… در ارتباط با دکترین سیاسی و نظامی این رژِیم است؟
– آیا در آشوبهای منطقهای و جهانی از ترور و بمبگذاری تا ارسال سلاح و مستشار و نیروی نظامی رد پای رژیم مشهود است؟
– آیا بازداشت ایرانیان دوتابعیتی به دلایل واهی جهت معامله و معاوضه یا باجخواهی از دیگر دولتها از شگردهای رژِیم است؟
– آیا بیان نابودی یک کشور (اسرائیل) عملا اعلان جنگ نیست؟
– آیا کثرت اعدامها و نحوه برگزاری دادگاههای فرمایشی، تعداد بالای زندانیان سیاسی و روزنامهنگاران، بازداشتهای طولانیمدت بدون محاکمه، صدور قرار وثیقههای سنگین، پروندهسازیها، اعترافات اجباری و ساختگی، قطع عضو و تجاوز و سلب آزادی قلم و بیان، سانسور اینترنت، بستن نشریات، تخریب محیط زیست، فرار مغزها، خروج سرمایه، تعداد و ارقام بالای اختلاس و هزاران آیای دیگر گواهی بر جنایات رژیم و افرادش نیست؟
– آیا نمایش انتخابات فرمایشی و دروغین و بیان آمارغیرواقعی و سرکوب هر انسان دگراندیش و آزادیخواهی در دادگاههای غیرصالح نمادی از دمکراسی است؟
– آیا پایمال کردن حقوق اقلیتهای مذهبی و قومی جلوهای از برابری و عدم تبعیض است؟
– آیا ظلم و ستم به بانوان ایرانی و ایجاد محدودیت و محرومیت برای این قشر جامعه نمودی از برابری جنسیتی است؟
– آیا انتخاب شخص مرتضوی با حکم شاهرودی به عنوان دادستان تهران که بانی وقایعی همچون کهریزک، توقیف فلهای روزنامهها، قتل زیبا (زهرا) کاظمی و… بوده دلیلی بر جنایتکار بودن این فرد نیست؟
و پرسشهای فراوان دیگر…
اخیرا به خاطر آتش زدن پرچم کشور اسرائیل در آلمان توسط گروهی فریبخورده مطالبی در نشریات و مدیا مطرح و رسانهای شد که کاملا بجا و سنجیده بود ولی باید یادآوری کنم رژِیم آخوندی که شاهرودی یکی از مهرههای اصلی آن است در طول ۴۰ سال گذشته در هر فرصتی خواهان نابودی کشور اسرائیل شدند و در این راه میلیاردها دلار هزینه کردند و در همین رابطه گروه تروریستی حزبالله لبنان را تأسیس و تجهیز کردند.
حال باید پرسید چرا مسئولین اجازه ورود و بستری شدن به چنین فردی را آن هم به همراه خدمه و خانواده و محافظ صادر کردهاند؟ شما و آقای دکتر در قبال انسانها تعهد دارید؛ این فرد هیچیک از ویژگیهای انسانی را دارا نمیباشد.
قاضی صلواتی و مقیسه سالهاست همه روزه حکم جلب، زندان، شکنجه و اعدام و قطع عضو صادر میکنند و این احکام به تایید رئیس قوه قضائیه میرسد که شخص شاهرودی به مدت ده سال در این سمت بوده؛ این یعنی دو جلادی که زیر نظر ایشان فعالیت داشتند و احکام صادره آنها به تایید شاهرودی میرسیده، این عین جنایت است.
دروازههای اروپا و امریکا و حتی کل کشورها باید برای همیشه به روی افرادی اینچنین به هر بهانهای پزشکی، سیاسی، تجاری، سیاحتی، اقامتی و یا… بسته باشد.
لطفا اجازه ندهید قوانین حقوق بشری و انسانیت قربانی روابط تجاری و منافع مادی گردد.
به یاد داشته باشیم اگر سکوت کنیم و بیتفاوت باشیم ماشین کشتار رژیم قوه قضائیه و سازمان اطلاعات در داخل و سپاه پاسداران و سپاه قدس در داخل و خارج به کمک شاهرودیها تعداد بیشتری را همچون نداها، سهرابها، سیناها و… خواهند کشت و کشورهای بیشتری را درگیر جنگ و ویرانی خواهند ساخت.
باید باور داشته باشیم که دولتها و رژیمها رفتنی و فناپذیرند ولی کشورها و ملتها ماندگار هستند.
مردم آزادیخواه و صلحطلب ایران بیصبرانه منتظر اقدامات بایسته و شایسته شما مسئولین قضایی و سیاسی کشور آلمان در برخورد قانونی با این قاتلی هستند که بشریت را به دار آویخته است.
به امید آزادی همه انسانها و اعتلای بشریت در جهان هستی.