فیروزه رمضانزاده- مهدی نوید ادهم، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش روز ۱۶ دیماه در گفتگو با خبرنگار صدا و سیمای جمهوری اسلامی، تدریس زبان انگلیسی در مدارس ابتدایی دولتی و غیردولتی در ساعات رسمی یا غیررسمی را ممنوع اعلام کرد.
رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش هم دو روز بعد در تایید صحبتهای نوید ادهم گفت: «به خانوادهها توصیه میکنیم فرزندان خود را درگیر برنامههای متنوع آموزشی از جمله زبان انگلیسی تا قبل از دوره متوسطه اول نکنند.»
به گفته حکیمزاده «بر اساس برنامه مصوب درسی زبان انگلیسی در دوره ابتدایی تدریس نمیشود و آغاز تدریس آن در پایه هفتم (اول متوسطه) است.»
حذف آموزش زبان انگلیسی در مدارس ابتدایی پس از سخنان علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در اردیبهشت ۱۳۹۵ آغاز شد وقتی که در دیداری به مناسبت هفته معلم ترویج زبان انگلیسی را «میراث دوران طاغوت» دانست و گفت: «این اصرار بر ترویج زبان انگلیسی در کشور ما یک کار ناسالم است. بله، زبان خارجی را باید بلد بود امّا زبان خارجی که فقط انگلیسی نیست…» آن هم در دورانی که زبان انگلیسی به عنوان زبان تکنولوژی و رسانههای اجتماعی سالهاست جا افتاده است.
درست یک ماه بعد از انتشار این سخنان، احمد عابدینی، معاون شورای عالی آموزش و پرورش در روز ۱۹ اردیبهشت ۹۵ از آموزش پنج زبان آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی وروسی در مدارس خبر داد و گفت: «آموزش و پرورش موظف شده است شرایط تدریس و آموزش برای متقاضیان فراگیر زبانهای خارجی به غیر از زبان انگلیسی را در هر مدرسه فراهم کند.»
نکته جالب اینجاست که آن زمان این مقام مسوول برخلاف اظهارات معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش گفته بود: «بهترین زمان برای آموزش زبان خارجی به دانشآموزان در دوره ابتدایی و متوسطه دوره اول است.»
البته ممنوعیت آموزش زبان انگلیسی در مدارس ابتدایی اقدامی بیسابقه و موضوعی جدید نیست؛ مسعود ثقفی، سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران ۳۱ فروردین ماه ۹۴ در گفتگو با خبرگزاری ایلنا، از ممنوعیت برگزاری کلاسهای آموزشی زبان خارجه به صورت فوقبرنامه در تمامی مدارس ابتدایی شهر تهران اعم از دولتی و غیردولتی خبر داده بود.
اما آیا آنطور که دبیرکل شورای آموزش و پرورش جمهوری اسلامی بر آن تاکید کرده، هدف از حذف زبان انگلیسی در دوره ابتدایی، تقویت زبان فارسی و «فرهنگ ایرانی- اسلامی دانشآموزان» است؟ پس چطور در حال حاضر زبان عربی در قالب آموزش قرآن از سال اول تا ششم ابتدایی در مدارس ایران تدریس میشود و از سوی دیگر، بخش قابل توجهی از مطالب درسی دوره ابتدایی به آموزش اسلامی ارتباط دارند مانند آموزش قرآن، هدیههای آسمان (تعلیم و تربیت اسلامی) و تفکر و پژوهش و… که به صورت تبلیغ و ترویج ایدئولوژیک در مدارس اجباری هستند.
کیهان لندن برای بررسی پیامدها، اهداف و اثرات حذف آموزش زبان انگلیسی در دوره ابتدایی با مینو بدیعی، روزنامهنگار باسابقه ساکن تهران گفتگو کرده است.
این روزنامهنگار، زبان عربی را زبان کاربردی و علمی شناخته شده در جهان نمیداند و معتقد است: «در همه جای دنیا انگلیسی به عنوان زبان علمی مطرح است زمانی که میخواهید به عنوان یک دانشجو در دانشگاههای ایران تحقیق علمی انجام دهید بخش مهمی از کار تحقیقات و پژوهشهایتان باید به زبان انگلیسی باشد و این را سیستم آموزش عالی میخواهد، حال با پایه ضعیف زبان اساساً موفق نخواهید بود.»
وی در ادامه توضیح میدهد: «برای ادامه تحصیل در دوره آموزش عالی نیاز گسترده و اساسی به زبان انگلیسی دارید که بسیار مهم است. مثلاً برای امتحان جامع دوره دکترا حتماً نمره تافل و یا آیلتس شما باید بسیار بالا باشد، حالا اگر به کودکان در دبستان انگلیسی یاد ندهیم در شرایطی که مقطع راهنمایی هم حذف شده، بچهها در دبیرستان با مشکلات بسیار جدی روبرو میشوند و تازه در دبیرستان میخواهند انگلیسی یاد بگیرند و پایه انگلیسیشان آن هم با این وضعیت آموزش زبان در مدارس بسیار ضعیف میشود.»
به گفته این روزنامهنگار قدیمی، باید گفت نوعی تجاهل و بیدانشی در مورد حذف آموزش زبان انگلیسی در مدارس ابتدایی نهفته است. در اینجا نخستین پرسشی که مطرح میشود این است که مگر آموزش زبان انگلیسی به کودکان خردسال چه ایرادی دارد؟ بسیاری از کارشناسان امور آموزشی و زبانشناسان معتقدند که آموزش زبان دوم یا زبان غیرمادری باید از دوران کودکی آغاز شود، به عبارت دیگر بهترین دوران برای آموزش زبان دوم، حتی قبل از دبستان است. معلوم نیست چرا این تصمیم را گرفتهاند؟ آیا خواستهاند به قول مردم، بچهها به عربی و قرآنخوانی گرایش پیدا کنند که اساساً نه تنها این گونه نیست، بلکه این اجبار نتیجهی برعکس نیز داده است.
موضوع دیگری که مینو بدیعی بر آن تاکید میکند تاخیر در یادگیری زبان انگلیسی است که به گفته وی «عملاً کودکان دبستانی را از کسب یک مهارت بسیار مهم محروم میکند و با تاخیر در آموزش آن، کودکان، کم سوادتر پرورش پیدا میکنند.»
وی در ادامه به ساختار آموزشی ایران اشاره میکند و میافزاید: «قبلا نیز آموزش زبان انگلیسی در مدارس با مسائل متعددی روبرو بود به طوری که فارغالتحصیلان دبیرستانها نمیتوانستند کلمهای به زبان انگلیسی صحبت کنند یا جملهای بنویسند، حالا با این شرایط، نور علی نور میشود.»
این روزنامهنگار، اقدام اخیر وزارت آموزش و پرورش را «حرکتی نادرست» توصیف میکند و معتقد است: «این حرکت گامی در جهت عقب نگه داشتن جامعه از نظر سواد عمومی و پایهای است. در شرایطی که در دنیای امروز که حتی بسیاری از خردسالان برای درک جامعه ارتباطاتی امروز و استفاده از اینترنت نیاز به زبان انگلیسی دارند در حقیقت با این اقدام، بچههای خردسال در ایران، برای استفاده از اینترنت و به کار گرفتن آن در بالابردن سطح سواد پایهای خود، دچار مشکل خواهند شد.»
مینو بدیعی میافزاید: «عهد عتیق نیست که بچهها از طریق مکتب، الف، ب و پ و.. یاد بگیرند. من معتقدم باید در این تفکر غلط و عقبمانده تجدید نظر شود و این طرح لغو شود.»
درحالی که امروزه، بخش عمدهای از مطالب علمی دنیا به زبان انگلیسی، یکی از پنج زبان اصلی دنیا منتشر میشود گفتمان مبتنی بر رادیکالیسم ضدآمریکایی، ضد خارجی و ضد غربی جمهوری اسلامی آموزش زبان انگلیسی را گشودن دریچهای به فرهنگ غرب میداند و سالهاست که بر تقویت نظام آموزشی مبتنی بر اسلام سیاسی و شرعی تاکید میکند، اما تحمیل ایدئولوژی بر ساختار آموزشی در ایران تا کنون نه تنها کارایی نداشته بلکه به نتیجهی عکس رسیده و شکاف فرهنگی عمیق بین نسل جوان و حکومت و آموزشهای آن در ایران شاهدی بر این ادعاست.