ژان پِرو (۱۹۲۰ تا ۲۰۱۲) باستان‌شناس و پژوهشگر فرانسوی کاوش‌های وسیع باستان‌شناسی در ایران، ترکیه و اسرائیل انجام داده است. او در سال ۱۹۶۸ پس از بازنشستگی رومن گیرشمن به عنوان رئیس هیئت باستان‌شناسی در سایت‌های باستانی ایران مشغول به کار شد.

پرو سایت‌هایی مانند شوش و جعفرآباد را جستجو کرد و موفق شد پس از ۱۱۵ سال تحقیقات باستان‌شناسان پیش از خود، کاخ آپادانای داریوش را در شوش و مجسمه داریوش بزرگ را از محل دروازه کاخ پیدا کند. او همچنین اقدامات ارزشمندی در حفاظت از اشیاء و آثار باستانی به‌دست آمده برای ایرانیان انجام داد و حتی یک تکه از کشفیات خود را از ایران خارج نکرد.

او با گروهی متشکل از کارشناسان فرانسوی، ایرانی و آمریکایی کار می‌کرد که هر کدام در رشته‌های تخصصی مرتبط با باستان‌شناسی خبره بودند. ژان پرو از باستان‌شناسان متعهدی بود که پس از سال‌ها صدمات جبران‌ناپذیر بر پیکره شوش، کاوش‌های اصولی باستان‌شناسی داشت.

ژان پرو با همسر ایرانی‌اش منیژه پرو سال‌ها زندگی کرد و همواره تا آخرین لحظه‌ی حیات شیفته و علاقمند به ایران و تاریخ آن بود. او در سال ۲۰۱۱ کتاب «کاخ داریوش در شوش: اقامتگاه سلطنتی از تخت جمشید تا بابِل» را نوشت که نتیجه مطالعات وی درباره داریوش بزرگ بود.

کشف ریشه‌های تمدن ایران مرهون تلاش‌های خستگی‌ناپذیری است که پرو سال‌ها در سایت‌های باستان‌شناسی شوش و جیرفت انجام داد.

علی اشتیاق و آزاده کریمی در گفتگو با منیژه پرو همسر این باستان‌شناس فرانسوی گزارشی درباره‌ی تلاش و تحقیقات وی تهیه کرده‌اند.

لینک مستقیم به ویدئو

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

5 دیدگاه‌

  1. مهم است

    ان اثار به “غارت رفته” بهتر است در موزه لور بمانند تا به سرنو شت لوح طلای کاخ اپادانای تخت جمشید و اثار تمدن اور جیرفت دچار نشوند.

  2. javad

    به این افراد باید تابعیت ایران را هدیه داد.

  3. جمشيد

    و لى متاسفانه روح ابلیس در کالبد اشغالگران غاصب ایران حلول کرده که تاریخ و فرهنگ ایران را به ورطه نابودى کشانده‌اند، روان اقاى پرو شاد و در ارامش ابدى، افرین بر او.

  4. بیژن

    درود بر منیژه پرو
    ***
    پری‌چهره بینی همه دشت و کوه \\ ز هر سو نشسته به‌شادی گروه
    منـــــــــــــــیژه کجا دخت افراسیاب \\ درفشان کند باغ چون آفتاب
    همه دخت تــــوران پوشیده‌روی \\ همه سروبالا همه مشک موی
    همه رخ پر از گل همه چشم خواب \\ همه لب پر از می به‌بوی گلاب
    ***
    بگیریم ازیشان پری‌چهره چند \\ به‌نزدیک خسرو شویم ارجمـــــــــــند
    چو گرگین چنین گفت بیژن جوان \\ بجوشیدش آن گوهر پهلوان
    ***
    چنینست کار سرای سپنج \\ گهی ناز و نوش و گهی درد و رنج
    ***
    از داستان بیژن و منیژه که یکی از داستان‌های دلاویز شاهنامه فردوسی است.

  5. مهم نیست

    ایا برای ایشان امکان دارد:
    حال که این شرایط و چنین حالتی در وجود ایشان ایجاد شده به تبعیت از ان بزرگ‌مرد ایران باستان نسبت به برگرداندن اثار غارت شده اثار باستانی کشورمان از شهرهای باستانی شوش و هگمتانه همدان و… توسط همشهریان خود در طی قرن گذشته که اکنون در موزه لوور در ان کشور نگهداری می‌شود، اقدام بایسته را مبذول فرمایند؟

Comments are closed.