جوایز کتاب سال: باور کنید این تصاویر مربوط به یک مراسم ادبی است!

-در مراسم سی‌ و پنجمین دوره کتاب سال، نه چهره‌های ادبی و نویسندگان بلکه روحانیون و حوزوی‌ها حضور داشتند!
-تمامی کتاب‌های برگزیده مربوط به نهادهای دولتی و حکومتی بودند.
-حسن روحانی در این مراسم «سانسور» را مشکل نویسندگان خوانده است و پیشنهاد کرده که خود ناشران و نویسندگان این سانسور را انجام بدهند!

چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ برابر با ۰۷ فوریه ۲۰۱۸


مراسم اهدای جوایز کتاب سال ایران با حضور حسن روحانی رئیس‌ دولت دوازدهم در حالی برگزار شده که این جوایز به خود وزارت ارشاد، آستان قدس رضوی، دو نویسنده عراقی و یک نویسنده لبنانی اهدا شد!

«کتاب سال ایران» از سال ۱۳۳۴ راه‌اندازی شد تا ۱۱ کتاب برتر رشته‌های علوم و فنون، ادبی، علوم انسانی، علوم اجتماعی و تربیتی و کودکان و نوجوانان را معرفی کند. این مراسم، پس از انقلاب اسلامی در سال ۵۷ طبیعتا متوقف شد و در سال ۱۳۶۲ با بازنگری دوباره شروع به فعالیت کرد.

کتاب سال، سی‌و‌پنجمین دوره خود را امسال در حالی پشت سر گذاشت که همه جوایز به کتاب‌هایی با مضامین دینی و حوزوی داده شد؛ نه نویسندگان مستقل بلکه نویسندگان دولتی، نویسندگانی از جهان عرب که می‌توان حدس زد از چه قماشی هستند و همچنین نهادهای حکومتی و وابسته چون آستان قدس رضوی جوایز مربوطه را دریافت کردند!

این در حالیست که حسن روحانی در سخنرانی خود مدعی آزادی بیان پس از انقلاب شد و گفت که مردم پس از انقلاب به ادبیات و هنر علاقمندتر شدند!

روحانی در سخنانی عجیب ممیزی و سانسوری را که دولت وی نیز مانند دولت‌های قبلی بر کتاب و نویسندگان تحمیل می‌کند یکی از مشکلات نویسندگان دانسته و گفته که در این زمینه وزارت ارشاد باید ممیزی خود را به انجمن‌های نویسندگان، ناشران و فرهیختگان بزرگ واگذار کند تا این فرآیند در آنجا دقیق‌تر انجام شود! یعنی خود تولیدکنندگان کتاب، خودشان را سانسور کنند!

روحانی همچنین مدعی فضای باز فرهنگی پس از انقلاب شده و گفته که بخش بزرگی از جامعه ما و کسانی که اهل مسجد بودند، متأسفانه به دلایلی از هنر فرار می کردند، حتی از نقاشی، موسیقی و سینما فاصله می‌گرفتند و محیط‌ها را برای فرزندانشان مناسب نمی‌دیدند. وی فراموش کرد بگوید که هنر در ایران همزمان با تأسیس جمهوری اسلامی با چنان هجوم و حمله‌ای روبرو شد که هنوز هم نیمی از جمعیت کشور، زنان، نمی‌توانند آزادانه آواز بخوانند، انواع ابزار موسیقی بنوازند و کنسرت برگزار کنند. محدویت‌های بر سر فعالیت هنرمندان در همه عرصه‌های هنری در ایران چیزی نیست که کسی بتواند آنها را لاپوشانی کند.

و اما به برگزیدگان هر رشته، ۳۰ سکه تمام بهار آزادی و به هر یک از شایستگان تقدیر نیز ۱۰ سکه تمام بهار آزادی اهدا شد و کتاب‌هایی هم که در این مراسم به عنوان «کتاب‌های سال ایران» اعلام شدند از این قرارند:

در بخش «کلیات دین اسلام»، کتاب «تاسیس الشیعه الکرام لعلوم الاسلام» نوشته سیدحسن صدرکاظمی عاملی برادرزاده امام موسی صدر جایزه دریافت کرد که در سال ۱۳۱۴ فوت کرده است. این کتاب از سوی آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با اعضای مجلس خبرگان تایید شده بود و آن را ستوده بود.

در بخش «دین و کلام»، کتاب ۸ جلدی «دلائل الصدق لنهج الحق» که به زبان عربی است، جایزه گرفت که توسط یکی از موسسات زیرمجموعه آیت‌الله سیستانی منتشر شده است.

در بخش «دین و سیره معصومین»، کتاب «الصحیح من سیرۀ الامام علی» اثر سیدجعفر مرتضی عاملی برگزیده شد که نویسنده‌ای لبنانی است و کتاب دیگرش «سیره پیامبر» نیز در نمایشگاه بین‌المللی کتاب مورد تقدیر قرار گرفت.

مراسم کتاب سال که قرار بود بهترین آثار ادبی ایران و جهان را در طول یک سال معرفی کند، بیش از هر چیز شبیه مراسمی مختص حوزه علمیه بود؛ چنانکه در این مراسم حتی چهره‌های ادبی و فرهنگی ایران هم حضور نداشتند و اغلب مهمانان از کشورهای اسلامی و نویسندگان دینی و مذهبی بودند.

در بخش دین، دو اثر از نویسندگان عراقی و یک اثر از نویسندگان لبنانی برگزیده شد که همگی در دفاع از مذهب شیعه نوشته شده‌اند.

در بخش کلیات، عبدالحسین آذرنگ برای کتاب «تاریخ و تحول نشر: درآمدی به بررسی نشر کتاب در ایران از آغاز تا آستانه انقلاب» جایزه کتاب سال را برد. این کتاب توسط انتشارات خانه کتاب، برگزارکننده جایزه کتاب سال منتشر شده و درواقع خود وزارت ارشاد به کتاب‌های خودش جایزه داده است!

نکته جالب دیگر این مراسم، جایزه بخش هنرهای تجسمی به کتاب «شاهکارهای هنری در آستان قدس رضوی؛ کتیبه‌های صحن عتیق» نوشته مهدی صحراگرد تعلق گرفت که توسط موسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی منتشر شده است.

محمدرضا شرفی نیز با کتاب «بی‌کتابی» در نثر معاصر، جایزه دریافت کرد. این کتاب را موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب منتشر کرده که یک ناشر فعال اصولگرا در زمینه ادبیات است. مدیر گروه شعر این موسسه میلاد عرفان‌پور یکی از شاعران شعر معروف عید فطر در نقد دولت حسن روحانی است که میثم مطیعی آن را خواند!

در این مراسم مریم جهانی تنها نویسنده زن ایرانی بود که با کتاب «خیابان سرعت‌گیر ندارد» از بخش خصوصی جایزه دریافت کرد که «نشر مرکز» آن را منتشر کرده است.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=104884

6 دیدگاه‌

  1. رستم

    ملاها در کتاب‌هایشان می‌نویسند که کس دیگری جز شیعیان را به « بهشت » راه نمی‌دهند. اگر چنین است پس تکلیف محمد چه می‌شود او که شیعه نبود!
    آیا اورا به عنوان «پناهنده»، مانند «جولیان اسانژ» در یک سفارتخانهٔ شیعی قبول می‌کنند تا بتواند از پنجره اتاقش بهشت را تماشا بکند؟
    یا برای او و خلفایش در جهنم یک «بلوک هاوس» ضد آتش می‌سازند وچند حوری باکره را مأمور می‌کنند که گه گاه سری به آنها بزنند؟

  2. عباس قلی خان

    ایران برای همیشه این بار تکلیفش را با اسلام و میهمان ناخوانده ۱۵۰۰ ساله روشن خواهد کرد. باشد که دیگر نه از اخوند و نه از اسلام باقی بماند. بجز خاطره تلخ و بدبختی‌های ملتی در مدت ۴۰ سال. ایران از وجود این جرثومه‌های عقب‌ماندگی و زشتی و تاریکی برای ابد ازاد و رها خواهد شد.
    دورانی برسد که ایرانیان اینده خمینی را شکر‌گزاری کنند به خاطر این که در این دیگ متعفن ۱۴۰۰ ساله را برداشت و به ایرانیان نشانش داد.

  3. عباس قلی خان

    اقا اینها از نوادگان شیخ فضل‌الله نوری هستند و نه از قشر مرحوم نائینی‌ها و طالقانی‌ها… یک طایفه گشنه و دزد و بی‌سواد و نالایق… تشریح و تعریف اینها را در تاریخ مشروطه مرحوم کسروی و اثار فریدون ادمیت می‌توان خواند و پی برد که این طایفه چقدر حقیر و بدذات و زشت‌سیرت‌اند.

  4. مسافر کوچولو

    یه قول هادی خرسندی عزیز:

    آمد و با همه پختگیم خامم کرد
    ملت زنده بدم امت اسلامم کرد
    بر درختی که خودم کاشتم آویخت مرا
    با طنابی که خودم بافتم اعدامم کرد…

  5. رضا

    طبق نظرسنجی در ایران هر نفر ماهیانه ۱۵ دقیقه کتاب به دست می‌گیرد آن هم نه برای خواندن بلکه برای ورق زدن. در همین مثال بالا تمام حرف‌های آقای “ارکیان”نمونه بارز آن است .آری این سیستم دولتی وفکری در ایران بنا به دلایل فرهنگی و اجتماعی در سال ۵۷ در جامعه رشد کرد و اکثر ما از آن دفاع کردیم، ولی متاسفانه هنوز بعد از ۴۰ سال باز با همان شعارهایی روبرو هستیم که در سال ۵۷ دچار آن شدیم و باز به خاطر درک غیرواقعی از خودمان و جامعه‌مان باز “شعار” انقلاب می‌دهیم و این نشان می‌دهد که ما هیچ شناختی از دنیای مدرن نداریم و یک علت آن نداشتن مطالعه مدام درباره دنیاست.

  6. ارکیان

    ملت بالنده، سرافراز و بزرگ ایران شایسته حکومتی مدرن، کارآمد و مترقی است. گله آخوند‌های متحجری چون خاتمی و روحانی، با چنین ساختار ارتجاعی، اهریمنی و منحوس مذهبی همراه با مسئولان مرتجع، دزد، ناتوان، دروغگو و خونخوار لیاقت نمایندگی مردم ایران را ندارند و محکوم به سقوط می‌باشند! همه این خیمه‌شب‌بازی‌ها و صحنه‌سازی‌ها، نمایانگر بی‌آبرویی و بی‌فرهنگی آخوندهای دایناسور است و چیزی جز آب در هاون کوبیدن ر ژیم نیست! ریزش نظام جهالت از درون و بیرون آغاز گردیده‌ است!

Comments are closed.