فرجام برجام و پایان بازی!

شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۶ برابر با ۱۰ مارس ۲۰۱۸


محمدرضا حسینی – توافق FATF و برجام، دو تیغه قیچی، در ماه‌های مه و ژوئن به یکدیگر می‌رسند تا بازوهای اصلی جمهوری اسلامی در منطقه را قطع کنند.  اما حکومت آیا از این قطع عضوها، جان سالم به در خواهد برد؟

با نزدیک شدن این دو تیغه‌ تیز و بُرنده، تحرکات در خاورمیانه شدت گرفته است. تهدیدها و صف‌آرایی‌های منطقه‌ای نشان از آماده‌سازی نیروها برای دوران پس از سپاه قدس دارد. خبر مرگ برجام را همه شنیده‌اند.

اعلام رفراندوم از سوی برخی، در واقع اعلام خبر مرگ برجام بود. رفراندوم از سوی عده‌ای به عنوان پروژه‌ای برای  آشتی ملی و جلوگیری از پاشیدگی نظام مطرح شد که به دلیل ابهامات بسیار و فقدان زمینه‌های اجرایی، با بی‌توجهی حکومت و نیشخندهای مردم مواجه شد و تنها نتیجه‌اش اعلام فرجام برجامی شد که تنها تکیه‌گاه جمهوری اسلامی بود.

با توافق برجام همه ما کم و بیش آشنا هستیم اما توافق FATF چیست؟

گروه ویژه اقدام مالی  (FATF)ده سال پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی ایران در پاریس مطرح و تشکیل شد.

در آن زمان جمهوری اسلامی، بر اساس استراتژی سه‌گانه خمینی (تسلط بر ایران؛ تسلط بر خاورمیانه؛ تسلط بر جهان) به فاز دوم، یعنی تسلط بر خاورمیانه وارد شده بود. اشغال سفارت آمریکا دو فرصت طلایی به او داده بود: حکومت اسلامی ایران را در خط مقدم مبارزه با امپریالیسم آمریکا قرارداده و تحریم‌ها، راه را بر روابط بی‌حساب و کتاب مالی‌اش باز کرده بود.

رسالت جهان‌گشایی جمهوری اسلامی ریشه در ایدئولوژی جنگجویانه‌ای دارد که  از همان ابتدا باعث جنگ‌های بی‌شمار قبیله‌ای در عربستان شد و پس از فراغت از داخل (پایان فاز اول)، متوجه امکانات فراوان اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و زیستی در منطقه شده و با حمله به ایران و دیگر کشورهای همسایه وارد فازهای بعدی گسترش خود شد. ماهیت جنگجویانه و گسترش‌طلبانه‌ای که هیچگاه فرو نخوابید و قرن‌ها بعد با امپراتوری عثمانی ظهور کرد. و اینک، در عصر حاضر، حکومت اسلامی ایران با رسالت ادامه تلاش‌های ناموفق قبلی در گسترش اسلام، با توجه به زمینه‌های بحران‌زای خاورمیانه و با تکیه بر درآمدهای عظیم نفتی خود، توانسته بود جبهه‌ای موسوم به مقاومت را در خاورمیانه بگشاید. در این راه با خریدن رسانه‌ها و فراهم آوردن امکانات و تبلیغات گسترده به نفع خود و جذب اقلیت‌های ناراضی در منطقه به هر طریق ممکن، سعی در کنترل مرکز حساس انرژی جهان یعنی خاورمیانه را دارد.

امنیت بین‌الملل، در سال ۱۹۸۹ زنگ خطر را شنید و با تأسیس گروه ویژه اقدام مالی (FATF) با هدف اصلی مبارزه با پولشویی و شفافیت امور مالی همه کشورها ابتدا توسط هفت کشور تشکیل و سپس با تایید و پیوستن بیش از ۱۹۰ کشور دیگر به کار خود ادامه داد. در همان اقدامات اولیه، چند کشور از جمله جمهوری اسلامی ایران را در لیست سیاه خود قرار داد.

لیست سیاه شامل کشورهایی می‌شود که به دلیل عدم شفافیت مالی و احتمال کمک به نیروهای تروریستی در حوزه روابط تجاری و مالی بین‌المللی ایجاد خطر می‌کنند و به این دلیل تمام راه‌های مالی بین‌المللی بر آنها بسته می‌شود. جمهوری اسلامی که به منظور رفع موانع همکاری با نهادهای مالی و بانک‌های مهم جهان چاره‌ای جز پیوستن به FATF را نداشت در ژوئن ۲۰۱۶ (۱۳۹۵) به این توافق پیوست. پیوستن به این توافق به معنای اعلام آمادگی ایران برای اصلاحات بانکی، شفافیت امور مالی و قبول استانداردهای بین‌المللی تجارت جهانی بود. این آمادگی باعث شد تا اسم جمهوری اسلامی در لیست سیاه موقتا به حالت تعلیق درآید. این مهلت در ژوئن ۲۰۱۸ به پایان می‌رسد و جمهوری اسلامی مجبور به ارائه شفاف فعالیت‌های مالی و تجاری خود می‌باشد و این به معنای شفافیت فعالیت‌های سپاه قدس و قطع تمام کمک‌های مخفیانه‌ای‌ست که تا کنون به امثال حزب‌الله لبنان، حشدالشعبی، فاطمیون و غیره می‌شده است. بخش عمده‌ی جمهوری اسلامی ایران که قدرت اصلی را در دست دارند این توافق را به زیان امنیت ملی و ابزاری برای فشار بر حزب‌الله لبنان و سپاه پاسداران می‌دانند و با آن مخالفت می‌کنند. بخش دیگر، گیر کرده در مخمصه‌ای بدون راه حل، از طرفی ادامه وضع فعلی را غیرممکن می‌دانند و از طرفی قطع بازوهای حکومت در منطقه را، سوراخی غیرقابل کنترل در کشتی نظام می‌بینند.

جبهه‌های اصلی درگیر با بحران جمهوری اسلامی (آمریکا، روسیه، اسراییل، عربستان، چین و کشورهای اروپایی) که مساله برجام را به طور مستقیم رصد می‌کنند، موافق و مخالف، به این نتیجه رسیده‌اند که با وجود تهدیدات تو خالی، جمهوری اسلامی توان برگشت به شرایط پیش از برجام و تهدید اتمی را ندارد. اقتصاد ورشکسته و نارضایتی‌های روزافزون داخلی، توانایی از سر گرفتن بازی هسته‌ای را از حکومت سلب کرده است. بازی کودکانه‌ای که حقیقتا تمام انرژی و سرمایه مملکت را به خود کشید و در انتها به بهای اندکِ چند سال حکومت اضافه به عده‌ای فروخته شد.

جمهوری اسلامی در حالتی از ضعف بسر می‌برد که به یک جنگ دیگر نیز نمی‌تواند بیندیشد. تنها سلاحی که در دست دارد سلاح کهنه «جبهه مقاومت ضد امپریالیستی» است. با این سلاح شاید بتواند گروهی را تحریک کرده و آتشی دیگر، هر چند کوچک و ناپایدار در منطقه ایجاد کند.

برخی آنچنان تصویر‌پردازی می‌کنند که نقض برجام می‌تواند به جنگ جهانی سوم منجر شود. اینان نمی‌دانند که برجام برای حکومت‌های اروپایی و روسیه حتی، در ردیف منافع کوتاه‌مدت محسوب می‌شود. آیا این حکومت‌ها آنقدر خام هستند که در دفاع از حکومتی ناپایدار،  منافع درازمدت خود را به آتش جنگ و نابودی بکشانند؟

بدون شک بازوهای حکومت اسلامی قطع خواهند شد. قطع این بازوها ، خلایی در منطقه ایجاد خواهد کرد و خاورمیانه دستخوش تحولاتی خواهد شد که بستگی به نیروهای جایگزین‌شونده خواهد داشت. اما تحولات بعدی منطقه هرچه که باشند حداقل برای مردم محنت‌کشیده ایران برای مدتی جاذبه چندانی نخواهند داشت. مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در ایران آنچنان بزرگ و عمیق است که برای مدت‌های طولانی تمام توجه مردم را به خود جلب خواهند کرد.

پرسش بزرگ برای مردم ایران این است که پس از فرود دوتیغه قیچی توافق FATF و برجام، حکومت اسلامی ایران آیا قادر به ادامه حیات خود خواهد بود؟

نظام حاکم بر ایران به روشنی ثابت کرده است که نه قادر به جراحی سرطان‌های اقتصادی‌اش است و نه توان بازسازی ویرانی‌های چهل ساله‌اش را دارد. افق‌های تیره پیش ‌رو، چالش‌های بزرگ سیاسی-اجتماعی و اقتصاد ورشکسته، آنچنان با ساختار نظام، با استراتژی ایدئولوژیک، سوء مدیریت، کوته‌بینی و انحصارطلبی‌های تمام بخش‌های حکومت اسلامی در هم تنیده است که حل بحران ایران، بجز با سقوط جمهوری اسلامی ممکن نخواهد بود.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=108304

3 دیدگاه‌

  1. فروغ‌زمان

    قابل تأمل بود و حساب شده و با چند جانبه نگری نگاشته شده است.

    پیش بینی پایان هر بازی همواره مبتنی بر تحلیل یک مجموعه از تحولات و سوابق و بر اساس رفتارشناسی چهره های اصلی اثرگذار در بازی است. به شرطی که دو‌طرف، بر پایه ی منطق اولیه بازی و‌ در چارچوب مشترک بازی کنند و مفاهیم تلویحی arbitrary بینشان برقرار باشد. اما ‌اگر کنش ها تعابیر مشترک نداشته باشند واکنشهای‌ غیر قابل پیش بینی محتمل است.

    بازی با ایران بر پایه قواعد شیک و با منتالیتی جهانی در دور و‌ تسلسل است و در این کشاکش این مردم ایران هستند که هزینه می دهند.

  2. sattar beheshti

    فکر کرده بودند با ایجاد رابطه با جان کری و مورینی میتوانند قراردادسوپر محرمانه ببندند و با گرفتن پول و رفع تحریم ها ؍ همچنان در خفا برای صدور ولایت ٫ موشک و بمب به گروههای شبه نظامیشان در منطقه بدهند و همچنان مردم گرسنه و بیکار کشور را در زندانها بکشند و اعلان خودکشی کنند!

  3. عسگر آقا

    بــــــــاد افسونگری شیخ و هوادارانش
    از سر گنبد این بتکده ها جار کنیم!

    برجام که مندرجات زیادی از آن نیز سرّی می باشد هرگز در راستای منافع ملی ایران نمی باشد. هیچ سرمایه گذار خارجی در جمهوری اسلامی سرمایه گذاری نکرده و نخواهد کرد. وضعیت روانی و اجتماعی و اقتصادی هر روز وخیم تر و این طایفه ملایان غارتگر از جان و ناموس این ملک و ملت کهن دست بر دار نخواهند بود تا مگر که دستشان را قطع کرد.

Comments are closed.