(+ویدیو) عدم حضور حسن روحانی و برادران لاریجانی به عنوان سران سه قوه مجریه، قضایی و مقننه در جلسهی اخیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و حضور سوت و کورِ محمود احمدینژاد آنقدر محسوس است که به عنوان یک اختلاف جدی میان عالیترین مقامهای سیاسی جمهوری اسلامی تعبیر شود.
عبدالله گنجی مدیر مسوول روزنامه جوان نزدیک به سپاه یکشنبه، ۱۹ اسفند، در سرمقالهی این روزنامه با عنوان «منطق احمدینژاد را پیروی نکنید» صریحاَ اشاره کرده عدم حضور سران سه قوه در سه جلسه پیدرپی مجمع تشخیص مصلحت نظام اعتراض به حضور احمدینژاد است.
او نوشته احمدینژاد «با شخصیسازی مسائل با رؤسای قوا و خصوصاً دستگاه قضا به آنان هجمه میکند و حتی برایش مهم نیست که منصوبکننده رییس دستگاه قضا (رهبری) درباره سخنان وی چه نظری دارد» و این را هم تاکید کرده «سران قوا باید با اثبات رشدیافتگی و عظمت روحی و کار و تلاش همهجانبه از داستان غمانگیز احمدینژاد عبور نمایند نه اینکه همانند او در مقابل چشم رهبری و ملت به مقابله به مثل بپردازند و دوقطبی کاذب موجود را به دوقطبی واقعی تبدیل نمایند.»
نگرانی از دوقطبی شدن فقط دیدگاه گنجی از قلمبدستان سپاه نیست. حمیدرضا جلاییپور فعال سیاسی اصلاحطلب در زمان انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ نیز گفته بود احمدینژاد در پی دوقطبی کردن فضای کشور است.
عبدالله گنجی تلویحاً نوشته روحانی و برادران لاریجانی معترضند که چرا علی خامنهای، احمدینژاد را در مجمع منصوب کرده یا چرا اخراج نمیکند و به همین دلیل از حضور و تأثیر خود در مجمع صرف نظر میکنند.
کمتر از یک ماه پیش وقتی احمدینژاد خواستار عزل رییس قوه قضاییه شد و درخواست برگزاری زودهنگام انتخابات ریاست جمهوری و مجلس را داد سیدمصطفی میرسلیم رو به احمدینژاد توییت کرد که «معمارى نظام ما به گونهاى است که به هیچ بنبستى گرفتار نمىشود تا مثلا نیاز به انتخابات زودرس باشد و هر معضلى از طریق مجمع تشخیص مصلحت قابل حل است.»
پس از چند جلسه که سران قوا یک خط در میان حاضر میشدند حالا وضعیت فرق کرده و این سه نفر جلسات را بایکوت کردهاند و در آخرین نشست که ۱۸ اسفند برگزار شد صندلی خالی آنها توسط بقیه اعضا پُر شد.
در فضای مجازی این اختلاف از چشم کاربران پنهان نمانده است. کاربری به اسم علی کریمی نوشته «کار زیربنایی و اصولی یعنی این؛ در مجمع تشخیص مصلحت صلاح بر این دیدند که مدبرانه جای صندلی سران قوا را جابجا کنند که غیبت ایشان در عکسها به چشم نیاید.»
احمد جان نثاری هم توییت کرده «کشورداری تبدیل به خاله بازی شده است.»
در این میان، زمزمههایی از درخواست بعضی از اعضای مجمع برای عزل احمدینژاد به گوش میرسد. محمدعلی پورمختار عضو کمیسیون قضایی مجلس گفته «تعلیق احمدینژاد از مجمع تشخیص مصلحت نظام تنها در دست خود رهبر انقلاب است.»
در سرمقاله روزنامه جوان اشاره شده است که خامنهای اهل عزل کردن کسی نیست و حتی عضویت موسوی و کروبی را هم تا پایان دورهشان لغو نکرد.
برخی دوباره معتقدند که احمدینژاد ترمز بریده است و این ادعا را بر اساس صحبتهای اخیر وی بهخصوص سخنرانیاش به مناسب روز زن مطرح میکنند که گفت «شیطان با ترویج جهل، خرافه، تعصبات جاهلی، خودخواهی، خودبرتریجویی انسانها را به بند میکشد […] اوست که به خودش اجازه میدهد مال مردم را بالا بکشد و فقر را بر جامعه تحمیل کند.»
او در پایان سخنرانی خود تاکید کرد «اطمینان دارم که با خواست و اراده و وحدت مردم، شرایط کشور خیلی زود به نفع مردم و آرمانهای انقلاب اصلاح و مشکلات به سرعت برطرف خواهد شد.»
عموم انتقادهای که امروز محمود احمدینژاد از سران حکومت و وضعیت زندگی مردم میکند در زمان خود او هم بود ولی لام تا کام درباره آن نهتنها حرف نمیزد بلکه تعریف و تمجید هم میکرد. یک نمونه آن تحویل کلید صندوق سازمان تامین اجتماعی به دست سعید مرتضوی بود در حالی که پروندهی او در جنایت کهریزک همچنان باز بود. با این همه امروز او در مقابل نظام ایستاده است و پا روی خط قرمزهایی میگذارد که کسی جسارت آن را ندارد و حرفهایی میزند که بسیاری از رأیدهندگان به روحانی و هواداران اصلاحطلبان انتظار دارند از مدافعان اصلاحات بشنوند و نه از احمدینژاد!
احمدینژاد اصل نظام و خانوداههای مافیایی حاکم را به باد انتقاد گرفته و آنچه از فساد در جمهوری اسلامی است را، که خود هم برخاسته از آن و هم جزیی از آن است، آنقدر علنی بیان میکند که بساط اصلاحطلبان را به شدت کساد کرده. اصلاحطبان با مطالبات زیرحداقلی و با خفیفترین انتقادات همچنان خود را زیر سایهی نظام و خامنهای میدانند در عین حال ادعای نمایندگی منتقدینی را دارند که خواهان تغییر در وضعیت موجود هستند. حرفهایی را که آنها باید از سالها پیش میزدند، احمدی نژاد با اهداف دیگری بر زبان میآورد.
بیست یا سی نفر پیر کفتار که طی این چهل سال همه کاره حکومت بودند، یکی یکی در صف به درک واصل شدن هستند . اخوند محمد یزدی در بیمارستان بستری است و اخوند جنتی هم بعلت کهولت سن و الزایمر از نماز جمعه کنار گذاشته شده است .
یک اتفاق متفاوت این دوره وجود نسل جوان بین ۱۵ الی ۳۰ سالی است که اصلا و ابدا به مزخرفات اخوندها اعتنایی ندارد و اگر نگویم خدا ، بلکه دین و هر چه ….. را برایش فاتحه هم نمیخواند و بلای جان ملاها و حکومت ولایت وقیح میباشند ؟!
ناصر خسرو :
خدایا راست گویم فتنه از توست
ولی از ترس نتوان گفتن
تو که ریگی به کفش خود نداری
چرا بایست شیطان افریدن !