نگرانی از وضعیت محمد حبیبی، معلم بازداشت شده

- محمد حبیبی در مقابل هنرستان محل کارش و با حضور معلمان و دانش‌آموزان با ضرب و شتم و پاشیدن اسپری فلفل به صورتش و تهدید با اسلحه بازداشت شد.
- چند تشکل صنفی با صدور بیانیه بازداشت حبیبی را محکوم و خواستار آزادی او شدند.
- همکارانش بازداشت او را پیام دولت حسن روحانی به فعالان صنفی معلمان ارزیابی می‌کنند.
- قرار است شامگاه پنجشنبه یک توفان توییتری در حمایت از این معلم زندانی بر پا شود.

پنج شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۶ برابر با ۱۵ مارس ۲۰۱۸


محمد حبیبی، عضو کانون صنفی معلمان ایران و ادمین کانال تلگرامی این تشکل که ۱۳ اسفندماه بازداشت شد همچنان در زندان بسر می‌برد و همسرش می‌گوید از اتهامات و علت بازداشت وی بی‌اطلاع است.

محمد حبیبی ۱۳ اسفندماه مقابل هنرستان کامپیوتر شهریار و در حضور دانش‌آموزان و همکارانش، همراه با خشونت فراوان و زدن اسپری فلفل در چشمانش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

به گفته همکاران این معلم، زمانی که مأموران برای بردن او به هنرستان کامپیوتر شهریار آمدند حبیبی از ماموران لباس‌شخصی که می‌خواستند او را سوار اتومبیل کنند، می‌خواهد که حکم جلب‌اش را نشان دهند اما آنها به جای نشان دادن برگه حکم جلب در وسط خیابان و مقابل چشم دانش‌آموزان، معلمان و عابران او را مورد ضرب و شتم شدید قرار می‌دهند و به صورت او اسپری فلفل می‌پاشند سپس اسلحه را به سویش نشانه می‌روند تا او مجبور شود سوار اتومبیل شود.

مأموران پس از بازداشت حبیبی به همراه او به خانه‌اش رفته و پس از جستجو در خانه، کتاب‌ها، لپ‌تاپ و موبایل او را با خود می‌برند. همسر این معلم گفته است اسپری فلفل موهای حبیبی را سوزانده و چشمانش را به شدت متورم کرده بود بطوری که چشمانش باز نمی‌شد.

خدیجه پاک‌ضمیر همسر محمد حبیبی در گفتگو با وبسایت هرانا گفته است: «از روزی که ایشان را بازداشت کردند ما به‌صورت مرتب به بازپرسی مراجعه کردیم ولی هیچ پاسخی درباره‌ی اتهام ایشان به ما ندادند. تماس‌هایی هم که خود آقای حبیبی با من داشتند چیزی درباره‌ی اتهام به ما نگفتند اما حتماً تا این مرحله تفهیم اتهام شده‌اند.»

همسر محمد حبیبی همچنین گفته است: «آقای حبیبی در این ده روزی که بازداشت بودند سه بار توانستند با ما تماس بگیرند. اولین تماس در روز چهارم بود، از طرفی در تماس‌هایشان هر چه ما می‌پرسیم که اتهام چیست چیزی به ما نمی‌گویند، انگار که تماس‌ها کنترل می‌شود و اجازه نمی‌دهند که حرفی زده شود.»

همسر محمد حبیبی به هرانا گفته است همراه چند نفر از اعضای کانون صنفی معلمان با محمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش دیدار کرده‌اند و بطحایی قول داده وضعیت این معلم زندانی را پیگیری کند. با این حال همکاران محمد حبیبی چندان امیدوار نیستند وزیر آموزش و پرورش دولت روحانی بتواند اقدام موثری در این‌باره انجام دهد.

یکی از همکاران محمد حبیبی در گفتگو با «ایران وایر» گفته است: «دستگیری محمد پیام واضحی از طرف دولت اقای روحانی است. یعنی اجازه نفس کشیدن به فعالان صنفی نمی‌دهیم.» او در توضیح می‌گوید: «بعد از دادن مجوز به برگزاری انتخابات کانون‌ها در دوره اول روحانی (آبان ۹۵) کانون‌ها با تغییر شیوه انتخاب با دستور وزارت کشور تقریبا به محاق رفت و تعداد معدودی از اعضا در پیگیری و فعالیت های صنفی از پای ننشستند و بر تلاش صنفی ادامه دادند. یکی از آن‌ها آقای حبیبی بود که هم در حوزه صنفی و هم در حوزه رسانه ایی پیگیری مطالبات صنفی و انعکاس رسانه ایی نارسایی‌های آموزشی را در برنامه کاری خود قرار داد. اما همینقدر پیگیری هم تحمل نشد.»

پس از بازداشت این معلم زندانی چند تشکل صنفی با صدور بیانیه بازداشت او را محکوم کردند و خواستار آزادی بی قید و شرط و سریع این فعال صنفی شدند. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و  حومه، کانون صنفی فرهنگیان بوشهر، هسته‌ی کنشگران صنفی فرهنگیان مازندران، کنشگران صنفی فرهنگیان استان قزوین از جمله تشکل‌های صنفی هستند که پس از بازداشت محمد حبیبی بیانیه صادر کردند.

از سوی دیگر صبح روز چهارشنبه، ۲۳ اسفندماه، تعدادی از معلمان، همکاران و  دوستان معلم زندانی محمد حبیبی به همراه خانواده‌هایشان برای ساعاتی در مدرسه محل کار وی در شهریار تجمع کردند. در این تجمع اعتراضی افرادی از  از کانون صنفی معلمان تهران، کانون البرز، پیشکسوتان فرهنگی ایران، اتحاد بازنشستگان، کانون شهر قدس و همکارانی از کرمان و شیراز و تاکستان حضور داشتند.

از سوی دیگر عبدالفتاح سلطانی، وکیل زندانی، ۱۷ اسفندماه دلنوشته‌ای برای محمد حبیبی منتشر کرد. در ابتدای این دلنوشته آمده است: «فلک به مردم نادان دهد زمام مراد، تو اهل فضلی و دانش همین گناهت بس».

عبدالفتاح سلطانی در ادامه نوشته است: «من معلمم و معلمی رسالتی بس سنگین و گناهی بس بزرگ است! گناهم روشنگری، حق‌طلبی، عدالت‌خواهی و زنده نگه داشتن هر ارزشی که بر تارک انسانیت می‌درخشد؛ از این‌رو حق دارند که مرا برنتابند، اسیرم کنند یا شلاق زنند و چون مسیح به صلیبم کشند؛ یا چون حلاج به دار آویزند و یا چون سقراط جام شوکرانم دهند.

از نخستین روز مسیح‌وار صلیب بر دوش کشیدم و طناب دار را بافته و بر گردن انداختم. به فرزندان میهنم آموختم تا حق را از باطل، عدل را از ظلم، روا را از ناروا، راست را از دروغ، کس را از ناکس، مردمان را از نامردمان تمیز دهند؛ این همه برای مکافاتم بس نیست؟!

هریک از این پیامدها می‌تواند موجبات محکومیت به مرگم را فراهم نماید. آری از همان روز نخست می‌دانستم که معلمی شغل پیام‌آوران است و پیام‌آوران در طول تاریخ به دست جزم‌اندیشان بی‌شکیب سخت کیفر دیده‌اند.»

گفتنی است فعالان مدنی و صنفی یک توفان توییتری در حمایت از این معلم زندانی برای شامگاه پنجشنبه، ۲۴ اسفندماه، ساعت ۲۱ تا ۲۲ و با استفاده از هشتگ savinghabibi# تدارک دیده‌اند.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=109020