فیروزه رمضانزاده – پس از گذشت نزدیک به چهار دهه از انقلاب ۵۷ و استقرار حکومت اسلامی در ایران، همچنان روند ایدئولوژیک کردن نظام آموزشی در کشور ادامه دارد. تا کنون طرحهای مختلفی برای اسلامی کردن هرچه بیشتر نظام آموزشی و محیطهای آموزشی در ایران اجرا شده است که میتوان به پاکسازیها و اخراج گسترده پس از انقلاب زیر عنوان «انقلاب فرهنگی»، پاکسازی رشتههای علوم انسانی، تغییر محتوای کتابهای درسی، تدریس آموزش مسائل اسلامی در یک چهارم کتابهای درسی و به تازگی نیز ممنوعیت تدریس زبان انگلیسی در مدارس ابتدایی اشاره کرد.
برگزاری نماز جماعت و اعزام و حضور ثابت مبلغان مذهبی در مدارس نیز از مهمترین طرحهایی هستند که به صورت ویژه از سوی مسئولان آموزشی در ایران دنبال میشوند.
محمدرضا مسیبزاده مدیرکل قرآن، عترت و نماز وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی در روز نهم اسفندماه جاری در گفتگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از اضافه شدن «زنگ نماز» در مدارس ایران خبر داد.
در همین رابطه، مجتبی ملکی دبیر ستاد همکاریهای حوزه و آموزش و پرورش با اشاره به اشتغال تماموقت ۵۰۰۰ روحانی و استقرار ۲۵۹۱ روحانی در مدارس گفت: «۱۹ هزار مبلغ مذهبی نیز به مدارس اعزام خواهند شد.»
یک خانم آموزگار چادری و مذهبی با اشاره به زنگ نماز در مدارس تهران به کیهان لندن میگوید: «ما در مدارس زنگی داریم به اسم زنگ نماز که برای بچهها نشاطآور است، زمانی که من در خانه نماز یا قرآن میخوانم برای دخترم که در کلاس اول دبستان است اوایل، علامت سوال بود که مامان چکار میکند، هرروز ۳وعده خلوتی دارد، بر روی سجاده مینشیند و کتابی را در آرامش و سکوت مطالعه میکند و جواب این سوال مرا دخترم در مدرسه به نحو احسن دریافت میکند؛ کجا؟ در زنگ نماز.»
اما در این میان خانوادههایی هم اعم از مذهبی و غیرمذهبی هستند که خواندن نماز و رعایت مسائل دینی و مذهبی را موضوعی خصوصی میدانند و مایل نیستند مدارس و نهادهای حکومتی در عقاید آنها دخالت کنند. بسیاری از فرزندان خانوادههایی هم که اصلا به انجام این اعمال مذهبی اعتقادی ندارند مجبور هستند تظاهر کنند و در مکانهای عمومی مثل مدارس یا دانشگاهها نماز بخوانند.
یک دانش آموز دبیرستانی در این زمینه معتقد است: «ما داریم خانوادههایی که اصلا در خط خواندن نماز و خواندن کتاب قرآن نیستند اما فرزندانشان به راحتی و علاقه زیاد به خواندن نماز و قرآن مشغول هستند، در میان دوستانم هم هستند کسانی که پدر و مادرشان مذهبی نیستند و نماز نمیخوانند، اما مجبور هستند پیش دوستان نمازخوانشان تمرین کنند تا سر زنگ نماز و پیش معلمهای دینی اشتباه نماز نخوانند.»
خانم آموزگار چادری و مذهبی اما بدون توجه به این واقعیت در ادامه توضیح خود در مورد زنگ مدارس میگوید: «در مقطع ابتدایی این زنگ در مدارس بسیار کارساز و تاثیرگذار است چون میدانید که بچهها قدرت یادگیری و درک بالایی دارند، اگر ازهمان سنین کوچکی آموزش ببینند بسیار مثمرثمر و کارساز است، به نظر من خواندن نماز و کتاب دینی یک عمل قلبی است، البته ما با هر دین و مذهبی که هستیم احتیاج به یک نوع عبادت و خلوت داریم.»
یک کارمند اهل شهر کرمان نیز اجباری بودن زنگ نماز را به پرسش میکشد. او با اشاره به اینکه دخترش در کلاس ششم دبستان تحصیل میکند میافزاید: «زنگ نماز در مدرسه دختر من هر روز مخصوص یک پایه است که حدوداً سی تا چهل درصد دانش آموزان به محل برگزاری نماز میروند اما لزوما به معنای نماز خواندن نیست و اغلب برای وقتگذرانی میروند اما از سوی دیگر معلمان مدرسه به بچهها گفتهاند اگر کسی سر نماز جماعت حاضر نشود نمره منفی میگیرد. البته آنهایی هم که میروند واقعاً برای خواندن نماز نمیروند؛ یکی برای ترس از نمره منفی است و دیگری هم برای وقتگذرانی.»
از او می پرسم با اعمال این روش دختر شما چقدر به نماز خواندن و رعایت حجاب علاقمند شده است جواب میدهد: «اصلاً! در خانه نمازخواندن را تمرین میکند تا در مدرسه به او گیر ندهند.»
در همین زمینه مسیب زاده، مدیرکل قرآن، عترت و نماز وزارت آموزش و پرورش سه سال پیش در گفتگویی از اجباری شدن نماز جماعت در مدارس خبر داده و گفته بود: «در تمامی مدارس کشور باید به مدت ۳۰ دقیقه نماز جماعت اقامه شود و به هیچ وجه نباید این زمان به کار دیگری اختصاص یابد.»
از خانم آموزگار مذهبی در مورد اجباری بودن زنگ نماز در مدارس میپرسم؛ میگوید: «من نمیدانم در مدارس شهرستانها به چه صورت است اما زنگ نماز در مدارس دخترانه تهران اصلاً طرحی اجباری نیست، یک طرح داوطلبانه است، چون مدارس دیگر را من دیدهام که به این شکل هست، حتی در مقاطع بالاتر راهنمایی و دبیرستان، تمام مدارس زنگ نمازشان دلبخواه است یعنی هیچ اجباری برای بچهها نیست.»
به گفته این آموزگار، مدیریت مدرسه یا معلمان دینی خیلی دوستانه به بچهها آموزش میدهند و هیچگونه نمره منفی انضباطی هم برای نرفتن سر نماز وجود ندارد؛ وی میگوید: «دختر بزرگ من اصلاً نماز نمیخواند راغب هم نبود که به زنگ نماز برود و هیچگاه هم نمره انضباط بد و منفی به خاطر این مساله نگرفته.»
او در ادامه توضیح میدهد: «در ایران دختربچهها در سن نه سالگی به سن تکلیف میرسند، از این سن، جشن تکلیف برایشان گرفته میشود که جشن خیلی شادی است، بچهها این را میدانند که در این سن میتوانند نماز خواندن را شروع کنند تا یک ارتباط مستقیم با معبودشان داشته باشند، البته برای بچههای اول و دوم دبستان که دختر خود من هم کلاس اول دبستان است زنگ نماز یک تفریح محسوب میشود؛ دختر من هنوز به سن تکلیف نرسیده اما برای زنگ نماز خیلی با شور و نشاط است، به خاطر اینکه سر زنگ نماز با دوستانش خیلی راحت است.»
از این خانم آموزگار در مورد حضور مبلغان اسلامی در مدارس سوال میکنم؛ میگوید: «مبلغان مذهبی به همه مدارس اعزام نمیشوند، آنها در یک سری مدارس مستقر هستند و زیر نظر مدیریت مدرسه کار میکنند.»
یک خانم خانهدار ساکن غرب تهران هم که تنها دخترش دانشجو است میگوید: «در دورانی که دخترم در مدرسه درس میخواند نمازخواندن در مدرسه اجباری نبود ولی چون ما در خانه هیچ کدام اهل نماز نیستیم دخترم نماز خواندن را با مادرم تمرین میکرد تا اگر در مدرسه از او سوالی در مورد نماز بپرسند بتواند آن را به صورت عملی اجرا کند.»
اما خانم آموزگار مذهبی در ادامه صحبتهایش توضیح میدهد: «دختر بزرگ من دانشجو است اما در مدرسه هیچ وقت ندیدم زنگ نمازشان اجباری باشد، چون این را به شما بگویم که بحمدالله اکثر مدیران مدارس ایران خیلی پایبند این عقیده هستند که عبادت و خواندن نماز باید از روی قلب و دلخواه باشد نه اجبار.»
وقتی پای بحث حجاب و اجباری بودن حجاب به میان آمد خانم آموزگار چادری و مذهبی ضمن مقایسه وضعیت زنان در ایران و زنان در غرب میگوید: «بعضی از خانمهای ما خیلی به راحتی در خیابانها دارند تردد میکنند شاید بعضی وقتها حجابهایشان بسیار زننده هم باشد. در خیابانهای ایران داریم میبینیم که اگر اسم زور را برای حجاب گذاشتهاند اما در کنار آن خانمهایی را داریم که متاسفانه اصلا وضع ظاهری مناسبی ندارند پس ما نمیتوانیم بگوییم حجاب در ایران اجباری است یا اینکه زوری بالای سر خانمهاست، اصلًا به این شکل نیست!»
او در پایان صحبتهایش میگوید: «اگر عکس پروفایل تلگرامم را دیده باشید میبینید که من چادر سرم میکنم اما دختر خودم یک دختر مانتویی امروزی است که هیچگاه زور بالای سرش نبوده اما همیشه به او گفتم که مامان چادر، یک اعتقاد قلبی است شاید من این جوری خودم را راحتتر و سبکتر حس میکنم.» البته در ایران پوشش به هیچوجه اختیاری نیست و حجاب و داشتن روسری به صورت قانونی، اجباری است و در صورت عدم رعایت آن میتوان زنان را بازداشت و مجازات کرد.
با این همه با وجود گذشت بیش از چهار دهه از اجرای سیاستهای آمرانه اسلامی کردن نظام آموزش و پرورش و دانشگاهی، و به راه انداختن چندین نهاد موازی برای کنترل دانشآموزان، دانشجویان، آموزگاران، استادان و رفت و آمد مردم در خیابان، اما همچنان مسئولان جمهوری اسلامی بر اجرای این سیاست شکستخورده اصرار میورزند.
والدین باید مواظب باشند هرگز این بچه ها را با اخوند تنها نگذارند . جدی میگم
با مطالعه
اگر به همین شکل پیش بریم در هر خانه یک گردن کلفت میگمارند که ببیبند نماز میخوانند یا نه ، و پس از مدتی اگر مورد اعتراض صاحب خانه و اهل خانواده قرار نگیرند به خانم خانه و دختران تجاوز میکنند و بچه هایی که از این تجاوز متولد شوند سید نامیده میشوند، امیدوارم سانسور نشود ، در حمله قادسیه اول این اتفاق افتاده ،امیدوارم تکرار نشود ،در هیچ کشوری سید به معنای اولاد پیامبر وجود ندارد جز در ایران
نه ! این دیوانه ها دارند همان اشتباهی را مرتکب میشوند که آقای شاه کرد. ما هم روز های چهار م آبان رژه رفتیم،بیست یکم آذر هورا کشیدیم ،جلوی مقدم اعلاحضرت و علیا حضرت و ولیعهد گل ریختیم ،در صبحگاه سرد زمستان ،در صف خواب آلوده مدرسه برای سلامتی آریا مهر دعا کردیم. و لی در آخر کار روزی که او در فرودگاه اشک تأثر میریخت،در خیابان فریاد کشیدیم :شاه فراری شده،سوار گاری شده. بله برادر ما این نمایش مضحک را تجربه کرده ایم .در ضمن این ما هستیم که کارمان به گاری سواری کشید آن خدا بیا مرز با کمال عزت و احترام با ما خدا حافظی کرد و رفت،بله بی وفا،شنیدی؟
یک نکته :دختریکی ازآشنایان تعریف میکرد که در دبیرستان یک دبیرتاریخ وقتی داشته ازرضاشاه بدگویی میکرده بیکباره تمام دانش آموزان کلاس شروع به تعریف وتمجید ازرضاشاه کرده اند وجالبتر آنکه بعضی ها ازدبیر سوال میکرده اند رضاشاه (منظور شاهزاده رضاپهلوی)کی به ایران برمیگردد؟واین به معنی اینست که رژیم مذهبی هرچه که سعی کرده هویت ایرانی راازنسلهای جدید پاک کند نتوانسته است !!!
آیا در اسلام و قوانینش یک مورد، تنها یک مورد وجود دارد که به آزادی اراده انسان احترام بگذارد؟
اسلام چه چیزی را برای آدم تعیین نمیکند؟
پوشش زورکی، عبادت زورکی، روزه، زورکی، ریش زورکی، حلال و حرام زورکی، ممنوعیتهای بی انتهای زورکی (موسیقی، نقاشی، رقص، دوستی با جنس مخالف و …) و از همه مهمتر ممنوعیت اندیشیدن، چرا که این کلا مغایر اسلام است!
راستی تفاوت بین جامعه اسلامی بر مبنای شریعت و دامداری صنعتی چیست؟