لابی‌ رژیم اسلامی در بن‌بست

دوشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۷ برابر با ۲۶ مارس ۲۰۱۸


فرد صابری  – با بحرانی شدن و تشدید جنگ‌های خاورمیانه و خونریزی  تصورناپذیر در منطقه، کاخ سفید و دولت آمریکا بیش از هر زمان دیگر متقاعد شده‌اند که برجام (برنامه جامع توافق هسته‌ای) آن اعتماد متقابلی را که باید به وجود می‌آورد، نیاورده و فریب و نیرنگ، سیاست نهادینه شده‌ی حکومت اسلامی در ایران است؛ و چنین حکومتی نباید و نمی‌تواند از اعتماد و احترام جهانی بهره‌مند شود. این خلاصه آن چیزی است که کاخ سفید به تکرار به آن اشاره کرده است.

فرد صابری

از سوی دیگر دستگاه دیپلماسی نظام نیز هرچه داشت و نداشت و همه هستی دیپلماسی خود را در همان گفتگوها و چانه‌زنی‌های برجام هزینه کرد و ماحصل آن بر باد دادن تمامی توشه و هستی و دارایی مردم ایران بوده است. برای درک علت‌های چنین فاجعه‌ای و نقش گروه «نایاک» و عقل موجود در سر حسین موسویان (سفیر پیشین جمهوری اسلامی در آلمان در زمان ترور میکونوس و تحلیلگر فعلی] باید کمی حوصله کنیم.

شورش‌های سال ۵۷ که به سقوط مشروطه پادشاهی ایران انجامید، در همان ساعت‌های نخستین، خرد و شعور خود را به دست خمینی سپرد و خمینی نیز با سلطه بر عقل شورشگران با شتاب بی‌نظیری تدارک تهاجم و جنگ و تهدید به جنگ را تبدیل به شاخصه‌ی اصلی سیاست داخلی و خارجی خود کرد. اینکه او چند بار جام زهر را سر کشید، کوچکترین تاثیری در روند سیاست‌های عینی داخلی و خارجی نظام نداشته و نمی‌توانست داشته باشد. سر کشیدن جام زهر خمینی، نه تنها هرگز به بازگرداندن عقل و تعقل آسیب‌دیده شورشگران نیانجامید، بلکه بر دیوانگی و جنون آنان شدت نیز بخشید. در ادامه‌ی همین دیوانگی بود که رژیم آخوندی به بن‌بست رسیده و در محاصره مردم منطقه و حتی مردم جهان قرار گرفته است.

شعارنویسی

حال چه باید بکنند؟ نه یارای مقابله دارند و نه شهامت عقلانی اندیشیدن. بنا بر این، برای حفظ و ادامه تهدیدها و عربده‌کشی‌ها که گویا بدون جنگ و زد و خورد نظامی می‌بایست انجام گیرند، به صرافت غنی‌سازی اورانیوم و اعلام دسترسی به دانش تهیه بمب اتمی افتادند! هیچ‌کس نیز از خود نپرسید که با یک یا دو بمب هسته‌ای چه می‌توان کرد؟ با قانون راند دوم چه می‌کنید؟ (قانون راند دوم به اقدامات تلافی‌جویانه کشور مورد تهاجم اتمی گفته می‌شود). کشوری که از نظر ذخایر سنگ اورانیوم در حد صفر است، چگونه می‌تواند دست به چنین دیوانگی بی‌سرانجامی بزند؟ بالاخره زندگی اجازه بلاهت ابدی به هیچ‌کس نداده است و نظام اسلامی نیز از این امر مستثنا نیست. و به ناگزیر و از روی ناچاری به آمریکاییان روی آوردند.

از این نقطه است که به نایاک می‌پردازم. برای تسلیم شدن پذیرش و مراوده با تحویل‌گیرنده، تسلیم‌شونده نیز، لازم است. پس لازم بود از دلالان و پااندازان خارج از کشور استفاده شود که شد. کانون‌های به اصطلاح صلح آمریکایی با بزک کردن چند گروه، آماده ترغیب کردن آخوندهای حاکم به تسلیم شدن هستند. هیئت حاکمه‌ی ایران، یعنی آخوندهای سلحشور ولی بیچاره را به پای میز توافق هسته‌ای کشاندند. اما هرگز نفهمیدند و درک نکردند که اگر سران کاخ سفید از تسلیم و اجبار به تسلیم شدن حکومت اسلامی مطمئن نبودند، هرگز اجازهٔ نزدیک شدن به چمن کاخ سفید را هم به آنان نمی‌دادند.

در این تسلیم‌نامه، حکومت اسلامی تعهداتی را پذیرفته است و مهم‌ترین این تعهدات، قبول نکردن هیچ‌گونه تعهدی از طرف مقابل است. این البته به نایاک یا حسین موسویان مربوط نیست ولی به دلواپسین برهم خوردن این توافق‌نامه چطور؟ حکومت اسلامی ایران که هرگز باور نمی‌کرد کشورهای غربی صلح و امنیت منطقه را به تکه کاغذی به نام برجام ترجیح بدهند، این بار با برنامه موشکی و با پرتاب موشک به آنان پاسخ گفت و نشان داد که حتی شایسته رحم و شفقت جهانیان نیست.

اما آخوندهای حاکم در مقابل اسناد و مدارک غیرقابل انکار جهان غرب چه می‌کنند؟ هیچ! آخوندها تلاش‌های مذبوحانه‌ای می‌کنند که صورت مسئله را به وسیله عوامل نایاک تغییر دهند و جای دزد و پاسبان را عوض کنند. اما چگونه؟ به این صورت که با یاری همدستان خود، آمریکا را جنگ‌افروز و بدعهد قلمداد کند و خود را مظلوم جلوه داده تا بلکه بتواند جهانیان را بفریبد و چند صباحی بیشتر بر اریکه‌ی قدرت تکیه زند.

تلاش نایاک و عوامل حکومت آخوندی در این خلاصه شده که به افکار عمومی بقبولاند که خروج یا ورود به برجام مسئله‌ی اساسی است و بود و نبود آن به ناگزیر سرنوشت و امرِ جنگ و تجزیه کشور را رقم خواهد زد. هدف اما تنها یک چیز است: حفظ و بقای رژیم به هر صورت ممکن. عمده نمودن و تحت شعاع قرار دادن مبارزات مردم ایران در پرتو خروج یا ماندن در برجام وظیفه مرکزی گروهک‌های زیرمجموعه نایاک است.

نایاک نه میهن‌دوست است و نه آمریکادوست؛ در یک کلام بی‌بته و بدون پرنسیب است و چونان آخوندها طاووس علیین. نه سابقه و احترام مردمی دارد و نه آثارهنری و یا فرهنگی ایران در قد و قواره آن است. از هرطرف شود کشته به او چه مربوط! امروز برای حفظ برجام فلسفه‌بافی می‌کند و فردا برای استقرار نیروهای ایرانی در پاکستان یا در ونزوئلا و یا در سوریه و لبنان و یمن و… اما برای ایرانیان از اهمیت بنیادین برخوردار است که خروج و یا باقی ماندن در برجام را در صدر محاسبات خود قرار دهد.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=110216

5 دیدگاه‌

  1. ف. م. سخن

    سلام. دو کامنت بالا نوشته ی من نیست. با سپاس و احترام. سخن

  2. fmsokhan

    همه چیز در روسیه ماهیت جنایات کارانه دارد .
    اما مارکسیست های روسی فقط علیه مجاهدین خلق شعار های خطرناک ، وحشتناک ، استبداد ، نوکر امریکا ، تروریسم میدهند ….
    چرا ؟ واقعا غیر از مجاهدین سازمان تروریستی هوادار استبداد ( سانترال دموکراسی ) نیست ؟ سازمانهای تروریستی فداییان خلق ، حزب جاسوسی توده ، سازمانهای تروریستی کرد نمی توانند دیکتاتوری تولید کنند ؟
    مسخره تر اینکه این مزدوران روسیه و ملاها جوری تبلیغ میکنند انگار الان دموکراسی است و فساد نیست و ملاها وابسته نیستند و اگر اینها بروند جای آنها مجاهدین می آیند که لچک به سر هستند ، دیکتاتوری تولید میکنند ، وابسته هستند !

  3. fmsokhan

    مسخره تر اینکه این مزدوران روسیه و ملاها جوری تبلیغ میکنند انگار الان دموکراسی است و فساد نیست و ملاها وابسته نیستند و اگر اینها بروند جای آنها مجاهدین می آیند که لچک به سر هستند ، دیکتاتوری تولید میکنند ، وابسته هستند ! فقط همین لینک را د رمورد پوتین بخوانید تا بدانید بسیار بدتر از مجاهدین در ایران هستند همین الان ( حکومت وابسته عقب مانده فاسد دیکتاتوری نوکر روس) اسد بهتر از مجاهدین است
    ۱۱ Vladimir Putin Opponents Who were Murdered, Poisoned or Assassinated by Putin
    http://modernclassics.info/Putin_Enemies/putin-enemy-1.html

  4. احمد

    به نظر من مقاله جالب نبود چون بخش بالایی رژیم برای راضی کردن مردم می توانستند حداقل تامین شغل و درآمد را ایجاد کنند. می توانستند گرد و غبار و کم آبی را کمتر کنند اما نکردند چون می خاهند با افزایش این بحران ها زمینه ظهور فراهم شود. پسرم ۱۶-۱۷ سال پیش می خندید و تعریف می کرد که دبیر تعلیمات دینی گفته که برای ظهور امام زمان ۵۰ علامت لازمه که ۴۸ تایش بروز پیدا کرده است.

  5. خشایار

    مقاله خیلی جالب جناب صابری ولی متاسفانه خیلی کوتاه. شاید به خاطر همین هم از نقش روسها در این سیرک اتمی صحبت نکردید واز افشاگریهای ارزشمند حسن داعی در اینباره همچنین.

Comments are closed.