فاصله دو نقطه

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۷ برابر با ۲۱ آپریل ۲۰۱۸


محسن سازگارا – مقاومت مدنی کارنامه درخشانی برای گذار از حکومت‌های غیردمکراتیک به دمکراسی دارد. دراین مبارزات دو نقطه عطف مهم وجود دارد.

در تظاهرات دی‌ماه ۹۶

۱ـ نقطه عطف اول زمانی است که عموم مردم به این نتیجه می‌رسند که حکومت دیگر توان حل مشکلات آنها را ندارد. درایران این نقطه در ۶ دی ماه سال ۱۳۹۶ فرا رسید. رسیدن به این مرحله بیش از همه به دلیل بی‌لیاقتی‌های حکومت است.

۲ـ نقطه عطف دوم زمانی است که عموم مردم به این نتیجه می‌رسند که دیگر حکومت برایشان تهدیدی نیست و درواقع زورشان به حکومت می‌رسد. رسیدن به این نقطه دوم نیازمند برنامه‌ریزی مخالفین ومدیریت شایسته دوران گذار است.

۳ـ بررسی مبارزات مدنی درکشورهای مختلف نشان می‌دهد که فاصله این دو نقطه به طور متوسط حدود سه سال است. دربعضی موارد مثل تونس یک هفته طول کشیده، درلهستان هفت سال و درشیلی ده سال طی دومرحله طول کشیده است.

مدیریت گذار یعنی راهبری پیمودن این فاصله با حداقل تلفات و رسیدن به اهداف مردم.

سه ستون مقاومت مدنی

برای رسیدن به نقطه دوم از طریق مقاومت مدنی، تاکتیک‌های متعددی باید در سه ستون به صورت همزمان به اجرا درآیند.

ستون اول ـ اعتراضات عمومی مثل شعارنویسی گسترده، مشارکت عمومی درایجاد هماهنگ اصوات، حرکت مشترک درکاستن ازسرعت حرکت ترافیک، تحصن، تجمع، اعتراضات خیابانی و… هیچ جنبشی فقط با اعتراضات عمومی به پیروزی نرسیده است.

ستون دوم ـ تاکتیک‌های عدم همکاری و فلج‌ ساختن حکومت مثل بایکوت کردن‌ها، نپرداختن قبض‌ها و عوارض و مالیات‌ها، نافرمانی‌های مدنی، کند کردن کارها (اعتصاب سفید) فشار روی گلوگاه‌ها برای بیرون نیامدن محصول نهایی (اعتصاب ایتالیایی)، اعتصابات کامل و…

ستون سوم ـ ریزش ازحکومت و زمینه‌سازی برای جدا کردن بخش‌های مختلف حکومت از نقطه کانونی قدرت، درایران رهبری در این کانون قرار دارد. برای ریزش از حکومت باید برنامه داشت و هرگاه این ریزش به ماشین اصلی سرکوب حکومت برسد که در ایران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، رسیدن به نقطه عطف دوم تسهیل می‌شود.

سه اصل حداقلی برای پیروزی

برای پیروزی در مبارزات مدنی به سه اصل حداقلی نیاز است که اگر هر کدام غایب باشد، این مبارزات به پیروزی نمی‌رسد والبته برای موفقیت قطعا اموردیگری هم مورد نیاز است.

این سه اصل عبارتند از اتحاد، برنامه‌ریزی و حفظ دیسیپلین مبارزات بی‌خشونت.

۱ـ درمبارزه مدنی اتحاد بخش‌های اصلی مخالفین برای پیروزی یک اصل قطعی است. در این اتحاد مخالفین باید بتوانند میان مسائل ملی و کلان و مسائل سیاسی مورد رقابت احزاب، تفکیک قائل شوند. در اولی به توافق برسند و دومی را به آینده دمکراسی و رقابت‌های سیاسی احزاب واگذار کنند. در مورد ایران به نظر می‌رسد پنج موضوع کلان ملی وجود دارد که در سه تای آن توافق کامل میان مخالفین وجود دارد، اما در دو مورد فعلا توافقی نیست، ولی این توافق وجود دارد که می‌تواند به آینده و تشکیل مجلس موسسان منتخب مردم پس از سقوط رژیم احاله گردد. سه موضوع مورد توافق عبارتند از برقراری دمکراسی، جدایی نهاد دین از نهاد قدرت و اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون‌های ملحق به آن. دوموضوع مورد اختلاف عبارتند از تعیین سمبل کشور به صورت یک پادشاه تشریفاتی یا یک رئیس جمهور وجزئیات اختیارات دولت مرکزی و دولت‌های منطقه‌ای. سایر موارد مثل برنامه‌های اقتصادی یا اجتماعی و فرهنگی می‌تواند مورد بحث قرار بگیرد، ولی باید به رقابت احزاب در دمکراسی آینده و صندوق رای واگذارشود.

۲ـ برای پیروزی برنامه‌ریزی لازم است. ارائه کلیات این برنامه به مردم باید به گونه‌ای باشد که آنان را قانع نماید از این طریق می‌توانند بر رژیم غلبه کنند و پیروزشوند. این برنامه‌ریزی باید هر سه ستون مبارزات مدنی را به صورت همزمان به پیش ببرد. مبارزات مدنی یک نبرد است و مثل هر نبرد دیگری نیازمند شناسایی زمین نبرد، برنامه‌ریزی استراتژیک، تربیت مبارزین وانجام تاکتیک‌های متعدد است. بزرگترین اشکال مخالفین در سوریه این بود که تصور می‌کردند مثل میدان تحریر در قاهره، سه هفته به خیابان می‌روند و بعد بشار اسد سقوط می‌کند. وقتی سه هفته گذشت و اسد با کمک جمهوری اسلامی و سرکوب وحشیانه مردم سقوط نکرد، مبارزین نمی‌دانستند بعد از آن چکار باید بکنند و برنامه‌ای نداشتند. به همین دلیل هم سه گروه شدند. یک گروه دلسرد شد و از مبارزه کنار کشید. گروه دوم به همان یک تاکتیک اعتراض خیابانی ادامه داد و به شدت سرکوب شد و گروه سوم دست به اسلحه برد. هرچه گروه دوم بیشترو وحشیانه‌تر سرکوب شد، گروه سوم بیشتر در دام خشونت‌ورزی رژیم افتاد.

۳ـ حفظ دیسیپلین مبارزات بی‌خشونت در مقاومت مدنی یکی از سخت‌ترین کارها برای رهبران این مبارزات است. لحظاتی هست که حکومت به طرق مختلف مخالفین را به سوی خشونت‌ورزی سوق می‌دهد و پرهیز از افتادن در این دام هوشیاری و پایمردی بالایی را می‌طلبد. پرهیز از خشونت البته به معنای ایستادن و قربانی شدن نیست. به معنای سلب حق دفاع از خود هم نیست، بلکه به این معنا است که در استراتژی مبارزین، جنگ مسلحانه و دست به اسلحه بردن جایی ندارد و تمام تاکتیک‌های آنها بر قدرت مردم و یا به قول واسلاو هاول برقدرت بی‌قدرتان استوار است.

مدیریت گذار

اکنون می‌توانیم به موضوع مدیریت گذار برگردیم. درایران با توجه به شکاف‌های موجود جامعه، مخالفین باید به مردم نشان دهند که به دنبال یک سیمرغ نگردند، بلکه بپذیرند که سی مرغ روی هم تشکیل سیمرغ را می‌دهند. شعرفروغ فرخزاد، «خواب دیده‌ام کسی خواهد آمد» را دراین مورد فراموش کنند و بدانند که هیچ کس جز خود مردم نخواهد آمد. این مدل با توجه به نکاتی که درخصوص اتحاد مخالفین گفته شد، باید بتواند سه موضوع را راهبری کند.

۱ـ ترسیم دورنمای آینده، هیچ ملتی دوست ندارد پا در تونلی تاریک با آینده‌ای نامعلوم بگذارد. مدیریت گذار باید با طرح شعارهایی ساده آینده ایران دمکراتیک و مدل اجرایی آن را به ملت نشان دهد. این دورنما هرچه برای مردم مقبول‌تر باشد، امکان مشارکت آنان در مبارزه را بالاتر می‌برد.

۲ـ مدیریت گذار غیر از برنامه‌ریزی استراتژیک مقاومت مدنی بر اساس سه ستون این مبارزات، باید سایر وجوه گذاراز رژیم را هم مد نظر قرار دهد. برنامه‌ریزی برای تبلیغات داخلی وخارجی، تامین منابع مالی، برقراری ارتباطات مبارزین، حفاظت از مبارزینی که در طول مبارزه صدمه می‌بینند و ده‌ها مورد دیگر که موضوع نوشته دیگری است.

۳ـ مدیریت گذارباید بتواند توجه جامعه جهانی، اعم از بخش‌های دولتی یا غیردولتی را به مبارزات مردم در داخل و خارج از کشور جلب و با آن هماهنگ نماید.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=113204

5 دیدگاه‌

  1. خشایار

    آزاده خ حرف درست را زد.
    دست از سرجنازه این کشور که امثال شما و سپاهتان نابودش کرده‌اید بردارید سردار سازگارا.
    شما که تا دیروز همپالکی چریک مخملباف بودید. بروید لطفاً به کارهای چریکیتان برسید.
    در ضمن وقتی در آمریکا پای عکس خمینی میایستید و مصاحبه میکنید فکر این باشید که ایرانیان گر چه خیلی ساده و زودگول خور هستند، ولی نه همه‌شان!

  2. احمد

    در مورد این مقاله با زنده بگور موافقم.

  3. زنده بگور

    هر جند دل خوشی از امثال ایشان نداریم اما نکات مثبتی را هم متذکر شده اند .
    از جمله :
    – اتحاد – برنامه ریزی و دیسیپلین
    – مدیریت گذار
    اتحاد بین چه گروه هایی و بعد مسائل دیگر و…..
    الف – میتواند توسط پادشاهی و مجاهدین و ملیون و….اپوزیسیون تشکیل و هدایت شود .
    – ب – یا توسط اصلاح طلبان و کارگزاران و اعتدال و……حکومتی تشکیل و به پیش برود .
    منظور ایشان از سی تا مرغ کدام است .؟ مردم بدون جریان رهبری چگونه مسائل را به پیش ببرند ؟
    اینجاست که ادمی میفهمد که جای رهبرانی چون امثال روانشاد دکتر شاپور بختیار از بابت داشتن جسارت و شجاعت چقدر خالی است ؟!اولین خصلت یک فرد سیاسی داشتن شهامت است ……

  4. آزاده خراسانی

    خطابم به محسن سازگارا است
    جنابعالی بروید به منزل و کاری به روند تغییر و پایان دادن به این مصیبتی که برای ایران و ایرانی فراهم کردید، نداشته باشید.
    قدر مسلم ایرانی دیگر از شما انتظار ندارد در سیاست ایران دخالت کنید ، چه مقاله نوشتن باشد و چه تجزیه و تحلیل و چه بیشتر از اینها باشد
    شما اکنون در ارتباط با ایران هیچکاره هستید ، هیچکاره !!

  5. کورش

    این کنفرانس برای گذار به دمکراسی بود ،یا برای این بود که جلوی گذار به دمکراسی را بگیرد ، چه چیز تازه ای گفته شد، حرفهای ۳۵سال پیش میهن پرستان را زدید با این تفاوت که همه بیایند زیر علم شما برای تداوم ج ا ، مسایلی مثل رفراندوم زیر نظر رهبر ، هنوز شما ۵۰سال از مردم کوچه بازار عقب هستید

Comments are closed.