رژیم انقلابی ایران و شروط آمریکا و فرماندهان متحجر سپاه

جمعه ۴ خرداد ۱۳۹۷ برابر با ۲۵ مه ۲۰۱۸


پس از چند دهه بالاخره رژیم تهران متوجه شد که دوران گذشت آمریکا به پایان رسیده است و اکنون تهران در مقابل یک صحنه‌ منطقه‌ای و بین‌المللی جدید و کاملا متفاوت از ۱۲ سال گذشته قرار گرفته است. دوره‌ی ۱۲ ساله‌ای که طی آن رژیم ایران توانست از سیاست متهورانه جورج دبلیو بوش وحمله‌اش به افغانستان و سپس به عراق به نفع خود در منطقه بهره‌برداری کند و بعد از سیاست عقب‌نشینی دولت باراک اوباما رئیس جمهوری سابق آمریکا از صحنه بین‌المللی و بحران‌های منطقه‌ای برای گسترش نفوذ خود استفاده کرده و با امضای توافق هسته‌ای با غرب که به وسیله باراک اوباما بر متحدان اروپایی و دوستان سنتی آمریکا در منطقه خاورمیانه تحمیل شد، به توسعه‌طلبی خود مشروعیتی بین‌المللی بدهد.

دیدار خامنه‎ای با کارگزاران نظام

اولتیماتوم اخیر آمریکا به تهران برای تغییر رفتارش در منطقه دیگر نیازی به تفسیر یا تحلیل ندارد.

مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا، استراتژی جدید این کشور در رابطه با نحوه برخورد با ایران را اعلام کرده است. شرط‌هایی که ایران با قبول آنها می‌تواند از رویارویی اقتصادی و دیپلماتیک با واشنگتن و عدم انزوای بیشتر تهران در سطح بین‌المللی جلوگیری کند. اما قبول چنین شرط‌هایی واجرای عملی آنها برای رژیم تهران بسیار دشوار و تقریبا ناممکن است.

آنچه در شرط‌های دوازده‌گانه واشنگتن جدید است، این است که بیشتر بر هدف قرار دادن «اصل رژیم و تهدید بقای آن» تمرکز کرده تا اصلاح شرایط توافق هسته‌ای یا دستیابی به یک توافق جدید. استراتژی پمپئو  دارای خطرناک‌ترین سیگنال‌های مربوط به سرنوشت آینده رژیم از سال ۱۹۷۹ تا حالا بوده است تا جایی که یکی از مقامات بلندپایه ایران به خبرگزاری رویترز گفته است: «آمریکا می خواهد ایران را تحت فشار قرار دهد تا خواسته‌های غیرقانونی خود را برآورده کند؛ اظهارات پمپئو  ثابت می کند که آمریکا قطعا به دنبال تغییر رژیم در ایران است».

مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا

واشنگتن با مطرح کردن دوازده شرط دشوار، با حاشیه‌ای ضعیف از نوعی نرمش و تنها به منظور دادن میدانی کوچک برای تلاش‌های دیپلماتیک، توانست از اختلاف خودش با تهران در ارتباط با پروژه هسته‌ای، یک بحران داخلی در کشوری ایجاد کند که خود از شکاف سیاسی بین نخبگان‌ حاکم بر آن  رنج می‌برد. وابستگان رژیم به دو بخش تقسیم شده‌اند؛ بخشی از آنها خواهان قبول شرایط ایالات متحده جهت اجتناب از وضعیتی بدتر شده‌اند و بخش دیگری معتقدند که «بدترین‌ها» چیزی است که اکنون اتفاق افتاده، و ایران وارد مرحله رویارویی شده است. رویارویی و مقابله‌ای که در گذشته به دلیل ترس از هزینه‌های بی‌رحمانه مادی و انسانی همه گرایش‌های داخل رژیم از وقوع آن اجتناب می‌کردند. اگر ایران گزینه مقابله با آمریکا را انتخاب کند، نه تنها بسیاری از برگ‌های خارجی‌اش را از دست خواهد داد، بلکه چنین گزینه‌ای باعث بی‌ثباتی در داخل و از دست دادن انسجام ملی‌اش نیز خواهد شد بخصوص که رژیم ایران از اوضاع داخلی خود پس از موجی از تظاهرات گسترده ایرانیان در شهرهای مختلف ایران که در اعتراض به وخامت اوضاع اقتصادی و مالی در آغاز سال جاری برگزار شده بود،  نامطمئن است. در صورت عملی شدن تهدیدهای آمریکا مبنی بر محاصره شدید مالی و اقتصادی علیه ایران، تظاهرات‌ها و ناآرامی‌های گسترده هر آن انتظار می‌رود به صورت موجی بزرگتر و گسترده‌تر بازگردد. وزیر خارجه آمریکا  گفت: «ما فشار مالی بی‌سابقه‌ای بر ایران اعمال و تحریم‌های دردناک را افزایش خواهیم داد تا اینکه رژیم ایران رفتار خود را تغییر دهد».

دوازده سال از عقب‌نشینی آمریکا از ایفای نقش در خاورمیانه که با دوره دوم ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش آغاز و در ۲  دوره ریاست جمهوری باراک اوباما به اوج خود رسیده بود، پایان یافت. اکنون واشنگتن با ۱۲ شرط از سوی حکومت ترامپ که توسط پمپئو اعلام شد، بار دیگر با قدرت و مصمم به صحنه خاورمیانه بازگشته است . واشنگتن این بار اما از در تهدید به جنگ علیه ایران در صورتی که تحریم‌ها برای تغییر رفتار رژیم تهران در زمینه  توسعه‌طلبی‌هایش در منطقه منجر نشود، وارد شده است. دخالت ایران در امور داخلی کشورها به برجسته‌ترین بحران میان ایران و همسایگانش در منطقه تبدیل شده است.

رژیم تهران که بر مبنای ایدئولوژی صدور انقلاب پایه‌ریزی شده اکنون این ایدئولوژی را با فعالیت موشک‌های بالستیک‌اش و ارسال آن برای گروه‌های تروریستی در چارچوب پروژه ژئوپلیتیک  توسعه‌طلبی ارتباط داده است. ربط فعالیت موشک‌های بالستیک با چنین اندیشه‌ای، رویکردی بسیار خطرناک و ویرانگر است که نه تنها ثبات و امنیت را از بین می‌برد بلکه منطقه را با نابودی کلی مواجه خواهد کرد. به همین جهت منع فعالیت موشکی توأم با دخالت در کشورهای منطقه به یکی از مهمترین شرط‌های آمریکا تبدیل شده که تهران را ملزم به اجرای دقیق آن کرده است. ایران در شرایط بسیار سخت و دشواری بسر می‌برد و تصمیم برای قبول چنین شرایطی از جمله توقف دخالت در امور داخلی کشورها و متوقف کردن فعالیت موشکی، به یک تصمیم‌گیرنده‌ی شجاع نیاز دارد درست شبیه لحظه‌ای که آیت‌الله خمینی جرأت کرد جام زهر را برای محافظت از انقلاب و دولت در آن زمان بالا بکشد و از تلفات بیشتر مالی و  انسانی ناشی از ادامه جنگ هشت ساله با عراق جلوگیری کند.

عزاداری فرماندهان سپاه برای کشته‎های التیفور

در دهه ۱۹۸۰ نخبگان سیاسی ایران که حکومت را در دست داشتند پراگماتیک‌تر و کمتر ایدئولوژیک بودند، آنها بیشتر به دنبال حمایت از منافع نظام و حفظ آن بوده و تا حدودی هوای مردم را هم داشتند. فرماندهان سپاه نیز در آن دهه یا در جبهه‌های جنگ بودند یا در قرارگاه‌های پشت جبهه مستقر شده بودند. در آن زمان سپاه به عدم دخالت در سیاست متعهد بود در حالی که اکنون سپاه با اعمال سیاست میلیتاریسم در منطقه و با استفاده از نفوذ خود در ساختار نظام و تاثیرگذاری بر تصمیم دولت‌های متوالی در ایران حرف اول را در ترسیم سیاست منطقه‌ای می‌زند و با استفاده از نفوذ خود تلاش می‌کند در برابر اراده بین‌المللی و منطقه‌ای بایستد و از راه های تنش‌زا و بازی بر لبه پرتگاه‌های خطرناک در افزایش تنش‎ها در منطقه نقش منفی ایفا می‌کند.

اقدامات تنش‌آفرین سپاه در منطقه با افزایش وضعیت «تورم نظامی» ارتش آمریکا و نیاز فوری و ضروری این ارتش برای یک جنگ به منظور  عرض اندام و نمایاندن قدرت و بازگرداندن هیبت از دست رفته دوران اوباما، همزمان و در یک راستا و شرایط قرار گرفته است. ارتش  آمریکا پس از جنگ افغانستان و اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ تا کنون نجنگیده است، بنابراین زرادخانه نظامی ایالات متحده به مانوری با گلوله‌ها و تجهیزات حقیقی برای تخلیه انرژی خود نیاز دارد. پس تنها راه بقای رژیم ایران دوری جستن از رویارویی و جنگ با آمریکاست به ویژه در جهانی که مرتب در حال تغییر است. اما فرماندهان سپاه که در تهران نشسته‌اند بیشتر به ژنرال‌های امپراتوری روسیه تزاری می‌مانند که چخوف نویسنده بزرگ روس آنها را به «ژنرال‌های» تغییرناپذیری توصیف کرده که همچنان متحجر و تغییرناپذیرند.

*منبع: شرق‌الاوسط
*نویسنده: مصطفی فحص
*ترجمه از کیهان لندن

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=117169

6 دیدگاه‌

  1. بهمن راد (۲)

    از مسائل مهمی که بسیار کم سو و کم در باره ان منتشر شده است فلکه های عظیم نفت عراق و ایران است.قراردادهائی که مدت انها اسفند ماه تمام میشد و مرحوم شاه تمدید انها را ممکن نمیدانست چه شد؟ عراق اما فرق میکرد ایالات متحده با حمله به عراق عملآ فلکه های خود را تعین و تثبیت کرد.مگر تمام این جنگها و قربانی کردن زندگانی ملیونها انسان بر سر همین فلکه ها نبود و نیست؟بنظر میرسد امروز غرب ٬انانی که بیشترین نقش را در سیه روزی و ویرانی ایران و خاورمیانه داشته اند..امروز کانند دراز گوش در گل مانده اند که چه کنند؟ اوضاع خاوریمانه و کشور ما ایران بسیار پیچیده و حساس شده است.غربیها ۵۷ را کارگزدانی کردند اما امروز ..دیگر مانند ۴۰ سال پیش نیست..

  2. بهمن راد (۱)

    در سمینار ۷ روزه در تل اویو سال ۱۹۸۲/۳ چگونگی بسط ایدئولوژی اسلامی به رهبری خمینی و ملاهای بعدی وتقویت سازمانهای دارای دیدگاه های متضاد و مختلف دینی در خاورمیانه ٬از اولین برنامه های ان سمینار بود.اقای شفا نیز در اثر ارزشمند خود..تولدی دیگر از ان نوشته است و در همین کیهان لندت یک سال بعد نیز چاپ شد.این هرج ومرج سازمانهای ضد همدیگر و ناارام نگهداشتن خاورمیانه مهم بود جهت داشتن فرصت کافی برای شناخت موقعیت سیاسی موجود٬برای تجزیه کامل خاورمیانه و ایران! اما امروز انچه کارشناسان ترسیم کرده بودند..نشد و نیست.برای همین شاید در گل مانده اند

  3. مهین صلحی

    عقب نشینی آمریکا از افغانستان و عراق پس از اشغال این دو کشور و سرنگونی حکومت مرکزی در چهارچوب برنامه ای قبلی و بمنظور فرصت دادن به رژیم تندرو ایران برای افروختن جنگ های فرقه ای قبیله ای و حرکت بسوی تجزیه خاورمیانه بود.
    نیروهای شبه نظامی ایران، در نهایتِ بی خردی همراه با ستیزه جویی کور و قدرت طلبی مجری این طرح شدند. و البته قذافی که می توانست مانع و مزاحم باشد از سر راه برداشته شد. امروز نیز حرکات و اقدامات سیاسی آمریکا فقط و فقط در جهت محدود کردن اقدامات فرامرزی ایران است شاید طرح اولیه برنارد لوئیس در حال باز طراحی و تجدید نظر است چون دخالت روسیه مسیر جریانات را تغییر داد

  4. بهمن راد

    این چند سران تبهکار و جنایت پیشه و غارتگر و دزد در زمان ۸ سال خاتمی پرو بال گرفتند و جایگاه و پایشان را برای غارت و خیانت..محکم کردند.اغاز احمدی نژاد اغاز فعالیت اینها بود.محمد خاتمی بیشترین و بزرگترین خیانت را به ایران و ایرانیان نمود.بخاطر دارم در همان سالها رادیو فردا با دختر عباس عبدی مصاحبه ئی انجام داد.ظبط ان در دست اینجانب است.او گفت: اقای ..فلانی اقای خاتمی بیشترین خیانت را بما مردم انجام داد.چرا که در همان اغاز ریاستش میدانست فقط کارگز نظام است و خود ..هیچکاره سوال اینجاست که چرا ۴ سال دوم خود را دوباره کاندیدا کردی؟
    خاتمی ۸ سال مردم ایران را بیست ملیون..رای را فریب داد.این یک واقعیت است دوستان!

  5. حرامی شناس

    آگر این جماعت مفلوک در عکس ذره به اندازه ارزن به همان جعلیات خود گفته اعتقاد داشتند الان وضع مردم این نبود :
    میدانستند تا بیعت مردم نباشد آنها قانونی یا والی مردم نیستند و آنچه در بیت المال دخل و تصرف کنند حرام است
    خامنه ای در اصل با مردم نه در بیعت است و نه در رفراندمی انتخاب شده بلکه گماشته ای از طرف رفسنجانی است بنابر این یا باید برای ذیحق بودنش با مردم بیعت کند و در رفراندم پذیرفته شود و در غیر اینصورت بنا به روایات خودشان از ولینعمتشان حضرت علی حتی اگر بیت المال را به مهریه همسرشان باشد باید برگردانند چون حرام است و حرام خورده اند و فرزندانشان حرامزاده خواهند بود

  6. شابد العظیم

    هر وقت این سپاه جنایتکار و دزد از طرف امریکا بعنوان سازمانی تروریستی اعلام شد انگاه ما هم حرف این جماعت ریاکار و دغل باز را باور میکنیم وگرنه همه این حرفها باد هواست و به نتیجه هم نمیرسد ؟! این جانیان در طی چهل سال گذشته :

    چه تعداد ترور سیاسی در داخل و خارج کشور انجام داده است .؟
    چه تعداد انفجارهای تروریستی انجام داده است ؟
    چه مقدار مین کنار جاده ای کار گذارده است ؟
    – چه میزان کمک مالی به گروه های تروریستی هوادار خود در عراق و لبنان و…. داده است ؟
    – چقدر قاچاق مواد مخدر و کالا با داشتن مرزها و اسکله ها انجام داده و….. با هم بگویم …. خودتی امریکا

Comments are closed.