یک قصه بود، هرچند ناتمام

جمعه ۱۱ خرداد ۱۳۹۷ برابر با ۰۱ ژوئن ۲۰۱۸


(رضا مقصدی)

مردی شِگفت بود.
با مردمش پیاله زد وُ از زمانه گفت.
در «قیصر»ش، شکُفت.
از سال‌های دور
درد ِ بلند ِ تیغه‌ی چاقو را
در پُشت ِزخم‌خورده‌ی خود داشت.
در پای هر چه خاطره، بنشست.
سر بر فراز ِعاطفه، افراشت.
او از برای «مردم ِ بی‌لبخند»
یک قصه بود
هرچند ناتمام.

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=117925

یک دیدگاه

  1. پیمان جهان بین

    بسیار زیبا.مثل همیشه زیبا. بهترین شاعر این دوران.بهترین،خو ب تر ین.ناصر خا ن در بهشت می خندد.صدای خنده او شیرین ودلپذیر،مثل این شعر زیبا و دلپذیر.

Comments are closed.