ورود طبقه متوسط به کف خیابان؛ دیکتاتوری مذهبی ایران کار نمی‌کند

- جامعه شهری ایران با وجود ارتکاب اشتباهات متعدد در گذشته، تغییر جهت افکار عمومی با بادهای موسمی در آن، متهم بودن به داشتن مزاج دم‌دمی و همچنین وجود شواهد تاریخی دشمنی با حاکم وقت– حتی مقابله با حاکم خوب، از منظر سیاسی اندیشمند و از پخته‌ترین جوامع منطقه است.
- نقطه جوش اعتراض‌های شهری زمانی دیده خواهد شد که تظاهرات مردم رنگ صنفی و طبقاتی را پشت سر گذاشته و شکل عام بگیرد.
- بر خلاف ترس‌آفرینی‌های حکومت و حتی برخی منتقدان و مخالفان حکومت کنونی، ایران در هیچ زمینه‌ای شبیه سوریه و لیبی نیست و خلاء طولانی قدرت سیاسی در آن شکل نخواهد گرفت اگرچه طولانی شدن دوران فروپاشی نظام می‌تواند هزینه‌های انتقال قدرت به مردم را افزایش دهد.

پنج شنبه ۷ تیر ۱۳۹۷ برابر با ۲۸ ژوئن ۲۰۱۸


رضا تقی‌زاده – تعطیل روز دوشنبه (۴تیر ۹۷) بازار تهران که روز سه شنبه به سایر شهرها کشیده شد آغاز مرحله‌ای  تازه است در روند رویارویی‌های مردم با حکومت که طی آن شاخه‌ای قدرتمند و با نفوذ از «طبقه متوسط» ایران به منظور مقابله فعال و آشکار با حکومت به «کف خیابان» آمده است.

موج‌های اعتراضی دی‌ماه سال گذشته که از مشهد آغاز شد و با سرعت از یک‌صد شهر ایران گذشت به طبقه کم‌درآمد جامعه نسبت داده شده بود در حالی که شمار غالب معترضین کنونی «کف خیابان»، که علاوه بر تهران در بازار های اصفهان و تبریز نیز فریاد می‌کنند، متعلق به طبقه متوسط و سرمایه‌داران کوچک است که کسب و کار و آینده خود را در خطر می‌بینند.

تظاهرات گسترده بازار تهران چهارم تیر

نقطه جوش اعتراض‌های شهری زمانی دیده خواهد شد که تظاهرات مردم رنگ صنفی و طبقاتی را پشت سر گذاشته و شکل عام بگیرد.

پیشتر، بازنشستگان در اصفهان با ابراز نارضایتی از مشکلات خود، و زنان در تهران با قد برافراشتن در برابر حجاب اجباری نشان دادند که قشرهای متفاوت جامعه برای شرکت در واکنش‌های  اعتراضی یکپارچه آماده و در انتظار فرصت هستند.

بازماندن دولت از یافتن راه حل مشکلات داخلی و خارجی، حتی به صورت مسکن و مقطعی، نه تنها مردم، که تعدادی از کارگزاران نظام را نیز وادار ساخته که با طرح پیشنهادهایی نظیر «ترمیم کابینه»، «استعفای دولت و برگزاری انتخابات تازه» و یا «تشکیل دولت نظامی» واقعیت قرار گرفتن نظام در بن‌بست را بپذیرند در حالی که  رهبر و مسئولان ارشد حکومت همچنان در مرحله روانی «انکار» بحران باقی مانده‌اند.

تکرار تاریخ؛ بازگشت به سال ۵۶          

وجه مشترک جامعه امروز ایران، با تفاوت‌هایی، قابل مقایسه با جامعه تب‌دار چهل سال پیش است که بخش بزرگی از آن با حضور در خیابان تغییر حکومت را طلب می‌کرد.

یک تفاوت شاخص ایران امروز با جامعه ناآرام انتهای سال ۱۳۵۶ و ابتدای سال ۵۷ ،  فقدان رهبری سیاسی و حتی صنفی در صفوف معترضین امروزی است و تفاوت دیگر، در طبیعت مطالبات عمومی.

طی ناآرامی‌های پیش از انقلاب ۵۷، عوامل مذهبی در راه تفکر تجددخواهی و حرکت نظام پادشاهی برای بردن ایران به دوران مدرنیته قرار گرفتند و خمینی با پشتیبانی رهبران سیاسی مخالف، عوامل جبهه ملی و گروه‌های چپ که دانشجویان و جوانان و به اصطلاح روشنفکران نیز از آنان پشتیبانی می‌کردند، رهبری اپوزیسیون را به‌ دست گرفت.

جنبش اعتراضی امروز ایران بدون رهبر، فاقد انسجام سازمانی و دور از رنگ عقیدتی است که این آمیزه می‌تواند به نوبه خود شکلی مخرب بگیرد. شاید با احساس ترس از ورود اعتراض‌های خیابانی به شکل تخریبی است که بازاریان و صاحبان کسب و پیشه، نیز در تظاهرات روز دوشنبه و سه‌شنبه بر پرهیز از تخریب تاکید می‌کردند.

تا ظهر دوشنبه ۴ تیر تقریبا تمام بازار تعطیل شده بود

به حرکت در آمدن طبقه متوسط امروز ایران بیشتر ناشی از ترس‌های اقتصادی، مال‌باختگی، و اعتراض‌های طبقه کم درآمد به مشکلات معیشتی و ریشه گرفتن فقر است حال آنکه نا آرامی‌های پیش از انقلاب از سر سیری بود.

پیش از انقلاب به مردم طرفدار مذهب این فکر فروخته شده بود که در صورت عبور از نظام پادشاهی، اختیار خواهند داشت  که سنت‌های بی‌رنگ شده اسلامی را احیا کنند و به چپ‌ها و جمهوریخواهان نیز وعده داده شده بود که در حکومت بعدی سهم قابلی از قدرت سیاسی نصیب آنها خواهد شد.

طی ناآرامی‌های جاری در ایران امروز، نقطه قوت مردم ضعف و ازکارافتادگی حکومت است و تنها نقطه قوت باقی‌مانده برای حکومت، توسل به زور و اعمال خشونت؛ چنانکه برای حل مشکلات اقتصادی مملکت، بجای وزیر اقتصاد و یا تجارت، قاصی‌القضات نظام با تهدید به اعدام و حبس ۲۰ ساله، نسخه می‌پیچد!

در وضعیت کنونی که جامعه معترض همچنان فاقد رهبری سیاسی است و اپوزیسیون داخلی و خارجی محروم از اقبال عمومی، مردم با ذهنیتی «نوستالژیک» الگوی مطلوب تغییر را بازگشت به گذشته می‌بینند- دلار هفت تومانی، مینی‌ژوپ، و حتی موزیک و فیلم‌های سینمایی که روشنفکران قلابی خلاف فرهنگ خوانده بودند؛ به قول معروف،‌از طلا گشتن پشیمان گشته‌ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید!

سربازان و افسران جوانی که گسیل شده‌اند تا مشکلات اقتصادی را سرکوب کنند!

طی دو دهه پیش از انقلاب ایران، نظام پادشاهی رشد اقتصادی را بر ملاحظات و مطالبات سیاسی ترجیح می‌داد و گشودن گام به گام پنجره‌ها را به دوران بعد از تثبیت رشد با دوام اقتصادی موکول کرده بود. الگوی امروز مردم برای آینده ایران، بازسازی گذشته‌ای است که تخریب کرده‌اند.

متفاوت با رنگ سیاسی و مذهبی ناآرامی‌های ۵۷،  جنبش امروز ایران، ظاهرا بدون داخل شدن مستقیم در مقولات سیاسی، گشایش گره‌های اقتصادی را به عنوان مطالبات اولیه مطرح می‌کند ولی در باطن هدف نهایی آن عبور از حکومت است.

یک ترس شایع ولی غیرواقعی در راه، ازهم‌پاشیدگی ایران در صورت فروپاشی نظام دیکتاتوری مذهبی است که بیشتر از درون حکومت هم سرچشمه می‌گیرد و هم تبلیغ می‌شود تا بیرون از آن.

نگرانیهای خارجی؛ خلاء قدرت

جامعه شهری ایران با وجود ارتکاب اشتباهات متعدد در گذشته، تغییر جهت افکار عمومی در آن با بادهای موسمی، متهم بودن  به داشتن مزاج دم‌دمی و همچنین وجود شواهد تاریخی دشمنی با حاکم وقت، حتی مقابله با حاکم خوب، از منظر سیاسی، یکی از پخته‌ترین جوامع منطقه به شمار می‌رود.

مانند استانبول که کودتای سال ۲۰۱۶ ترکیه را به شکست کشید، و قاهره که تکلیف بهار عربی در آنجا روشن شد، تهران با جمعیت پانزده میلیونی خود، عمق دفاع راهبردی کشور وعامل پیشگیری از فروپاشی زیرساخت‌های اداری، تولید و عرضه خدمات کشوری است؛ اگرچه عرضه خدمات و تامین نیازهای عمومی حتی پیش از فروپاشی سیاسی حکومت کنونی نیز می‌تواند برای مدتی موقت روی دهد و روی هم خواهد داد.

بر خلاف ترس‌آفرینی‌های حکومت و حتی برخی منتقدان و مخالفان حکومت کنونی، ایران در هیچ زمینه‌ای شبیه سوریه و لیبی نیست و خلاء طولانی قدرت سیاسی در آن شکل نخواهد گرفت اگرچه دوران انتقال قدرت از حکومت به مردم، می‌تواند  کوتاه و یا طولانی‌تر از حد انتظار شود که به نسبت هزینه‌های تغییر نیز کاهش یا افزایش می‌یابند.

ایران، ترکیه و مصر با داشتن عمق دفاعی کافی و نیروی حفظ انسجام، حتی در صورت فلج شدن نیروهای نظامی در اختیار حکومت، چندپاره نخواهند شد. وضعیت ایران با جمهوری‌های اتحاد شوروی سابق متفاوت است و بعد از فروپاشی و سقوط جمهوری اسلامی، با وجود ناآرامی‌های موقت و محتمل در مناطق مرزی، در خطر جدی جدایی قرار نمی‌گیرد.

در هیچ نقطه دنیا طرحی برای تجزیه ترکیه، ایران و مصر تدوین نشده و در دست هیچ نیرویی برای اقدام قرار ندارد.

تو خود حجاب خودی!

در مرحله کنونی «انکار»، نظام حاکم بر ایران بروز بحران را نتیجه عملکرد دولت می‌بیند در حالی که دولت بخش بسیار بزرگی از مجموعه حاکمیت است و کلیت حاکمیت است که در بن‌بست قرار گرفته.

مشکل امروز، دیروز، و فردای ایران تنها عملکرد دولت وقت نبوده و نیست، مجموعه حاکمیت مذهبی است که روز نخست از بیراهه آغاز کرده و امروز به انتها رسیده و در بن‌بست کنونی با شگرد هیچ دولتی (نظامی و غیرنظامی) قادر به کار نیست.

مردم در داخل، اعم از اکثریت خاموش و یا فعالان مطالبه‌‌گر کف خیابان، و کشور‌های خارجی و حتی دولت‌هایی که جمهوری اسلامی آنها را متحدان راهبردی خود می‌پندارد، به این جمع‌بندی رسیده‌اند که زمان امید به دوام حکومت مذهبی در ایران سر آمده و نفس‌های ان به شماره افتاده است.

می‌توان انتظار داشت که طی هفته‌های آینده فشارهای خارجی و داخلی علیه دیکتاتوری مذهبی ایران رو به افزایش بگذارند و به همان نسبت بر اختلاف‌های داخلی نظام نیز در مورد توسل به راه حل‌های عبور از بحران افزوده گردد.

با آغاز دور تازه‌ای از ناآرامی در شهرها و کشیده شدن اعتصاب‌ها از بازار و مغازه‌ها به شرکت‌ها و واحدهای تولیدی و دوایر دولتی و ادارات، به تدریج شمار الگوهای تغییر حکومت در ایران محدود‌تر می‌شوند و انتظار می‌رود در صورت ادامه غیبت رهبری موثر و سازمان‌یافته برای مدیریت اعتراض‌ها، نیروهای کف خیابان رهبران خود را در گذرگاه‌های تبریز و تهران و شیراز و مشهد جستجو کنند، چنانکه مردم چکسلواکی با واسلاو هاول نمایشنامه‌نویس و لهستانی‌ها با لخ والسای کارگر و ساکنان شمار بزرگی از کشورهای آزادشده از قید دیکتاتوری‌های کمونیستی، با رهبران سیاسی خود از قشرهای مختلف در فاصله کوتاهی پیش از تغییر عهد بستند و به پیروزی رسیدند.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=121069

9 دیدگاه‌

  1. ناشناس

    “به حرکت در آمدن طبقه متوسط امروز ایران بیشتر ناشی از ترس‌های اقتصادی، مال‌باختگی، و اعتراض‌های طبقه کم درآمد به مشکلات معیشتی و ریشه گرفتن فقر است حال آنکه نا آرامی‌های پیش از انقلاب از سر سیری بود.
    پیش از انقلاب به مردم طرفدار مذهب این فکر فروخته شده بود که در صورت عبور از نظام پادشاهی، اختیار خواهند داشت که سنت‌های بی‌رنگ شده اسلامی را احیا کنند و به چپ‌ها و جمهوریخواهان نیز وعده داده شده بود که در حکومت بعدی سهم قابلی از قدرت سیاسی نصیب آنها خواهد شد.”
    آقای تقی زاده خیلی ممنون، این نوشته شما هم برای من خیلی معنی درست داشت.

  2. کمبوجیه

    آقای ناشناس هر شروعی یک پایانی دارد این قانون طبیعت است و آخوند پلید هم از این قانون مجزا نیست فقط با مکر و فریب میخواهد چند صباحی این پایان را عقب بیاندازد غافل از آنکه هر چه این پایان عقب افتاد هزینه هم بالا خواهد رفت

  3. 4

    حجم نقدینگی ۲۰۰ درصدافزایش می دانید یعنی چی یعنی تاریخ با همین درصد تلنبار شده با همین شتاب هم بارش را میخواهد زمین بگذارد. ببینید چه چرخشی کند این روزگار.
    یعنی تمام نقدهای کتب و مقالات این سالها شده اند نَقد, آمده اند کف خیابان. میخواهید به این نقد, نسیه بدهید. باشید تا صبح دولتتان نه اینکه بدمد, بلکه وَدمد.
    شما علما و فضلا چهل سال است می خواهید یکی شوید این همه کتابخانه پشت سرتان هست به یک کلمه مشترک نرسیده اید.
    ببینید همان خشکیدهِ هزاران سال ارتجاع که له له قدرت میزد و عطش داشت چگونه با وحدت کلمه اش همه را بخط کرد. سناتور جلال الدین تهرانی را با آن کتابخانه و طمطراق چگونه دو زانو نشاند. بروید ببینید.

  4. 4

    یا سفسطه میکنید, با حروف میخواهید بر عدد غلبه کنید. عدد جواب می خواهد عدد باید به نتیجه برسد.
    سر کدام کیسه را شل کنند. مگر کشور استبدادی هم سراغ دارید که مردمانش مهاجرت نکرده باشند.
    اوراق تاریخ را خط خطی میکنید میخواهید به عنوان تفسیر واقع بینانه نشان چه کسی بدهید.
    هر کدام از این مردم و جیره هایشان صفرهایی شده اند که تا بخواهند به یک برسند خیلی که شانس بیاورند میشوند یک دهم.
    با این تفاسیر شما باید ام آی تی و هاروارد را تعطیل کرد.

  5. 4

    این کامنت ناشناس که در پنج خط تکلیف همه را روشن کرد, کتاب تاریخ و علم اقتصاد را هم بست و تمام
    نمونه شاخصِ یکی از زوایای تاریکِ تفاوت دو عبارت انقلاب و فروپاشی است که ابزار سو استفاده حقه استمرار است
    حجم نقدینگی ۲۰۰ درصدافزایش , تا همین جا تاریخ ۲۰۰ درصد شتاب گرفته
    کار به اعداد رسیده. اعداد که از روی هم پرش نمی کنند مگر تحصیلات ندارید
    در مدرسه ریاضی خوانده اید برای نمره گرفتن, مدرک گرفته اید برای فامیل
    بلیط بخت آزمایی, این نمودارها و بردارها را جدول هفت سنگ دوران کودکی دیده اید یا کاردستی کودکستان

  6. ناشناس

    جمهوری اسلامی از این بالا پایین ها بسیار دیده و در بازی با مردم ایران حسابی خبره شده. امروز هم فقط کافی است به اندازه ارزنی سر کیسه را شل کنند و جیره ای به مردم برسد، چنان رام و ثنا گو شوند که انگار هیچ خبری در این کشور نبوده.
    اگر اندک امیدی به اصلاح وضع ایران می رفت میلیونها ایرانی(که باهوش ترین مردم کشورمان هم هستند) میهن خود را برای همیشه ترک نمی کردند. این آرزوی یک تحول مثبت و فوری درست مثل امید بستن به برد یک بلیط بخت آزمایی است. می دانیم که شانس آن خیلی کم است ولی برای فرار از غم ها و حس فلاکت خوب است.

  7. خشم ملت

    فقط کافیست مردم یک ماه در کف خیابان بمانند.. کار تمام است…
    با شل کن سفت کن کار درست نمیشود…

  8. ناشناس

    از زمانی که اقایان تقی زاده و مجید محمدی از رادیو فردا به کیهان لندن کوچ کرده اند ما هم همراه ایشان خواننده این سایت شدیم

  9. ناشناس

    سرنگونى جمهـورى اسلامى و ذوب شدگان در ولایت

Comments are closed.