در روزهای گذشته چهار نفر در بلژیک، آلمان و فرانسه به اتهام برنامه‌ریزی برای یک عملیات تروریستی همزمان با همایش سالانه سازمان مجاهدین خلق در حومه پاریس دستگیر شدند. یکی از این چهار نفر اسدالله اسدی، ۴۷ ساله، که در یک استراحتگاه میان‌راهی در اتوبانی در ایالت بایرن آلمان، به درخواست مقامات امنیتی بلژیک دستگیر شده است، از سال ۲۰۱۴ به عنوان دبیر سوم در سفارت جمهوری اسلامی در وین خدمت می‌کند.
این پرونده با دستگیری یک زوج ایرانی در بندر آنتورپ در بلژیک گشوده شد. ماموران بلژیکی در اتومبیل امیر سعدونی (۳۸ ساله) و نسیم نعامی (۳۴ ساله) ۵۰۰ گرم مواد منفجره از نوع استون پیروکسید کشف کردند که در یک کیف لوازم آرایش جاسازی شده بود. نفر چهارم مهرداد عارفانی، یک ایرانی- فرانسوی ۵۵ ساله است که در محله ویلیپنت در حومه پاریس بازداشت شد. برخی منابع خبری از بازداشت دو نفر دیگر نیز در همین رابطه صحبت میکنند، اگرچه اطلاعاتی در این رابطه تا کنون به بیرون درز نکرده است.
دیپلمات‌های امنیتی
دادگستری‌های آلمان و فرانسه با درخواست استرداد اسدالله اسدی و مهرداد عارفانی به بلژیک موافقت کردند. دولت اتریش نیز پس از مهلتی ۴۸ ساعته به جمهوری اسلامی برای سلب مصونیت دیپلماتیک از اسدالله اسدی، خود در اقدامی کم‌سابقه دست به این اقدام زد. اسدالله اسدی چهار سال پیش به وین اعزام شد و گفته می‌شود زیر پوشش دیپلماتیک هماهنگی فعالیت‌های امنیتی در این سفارت را عهده‌دار بوده است. مصطفی رودکی که تا سال ۲۰۱۴ میلادی در وین در همین سمت فعالیت می‌کرد، از سال گذشته به عنوان دبیر اول در سفارت جمهوری اسلامی در تیرانا، پایتخت آلبانی خدمت می‌کند. قابل توجه است این ماموریت جدید مصطفی رودکی کمی بعد از تکمیل روند انتقال اعضای سازمان مجاهدین خلق از عراق به آلبانی آغاز شد.
محمد‌جواد ظریف، عباس عراقچی و بهرام قاسمی، سه دیپلمات ارشد جمهوری اسلامی بلافاصله فریاد توطئه سردادند و ادعا کردند سازمان مجاهدین خلق برای کسب اعتبار و تخریب دستاوردهای سفر حسن روحانی به سوئیس و اتریش، «این مضحکه» را به راه انداخته است. البته وزارت خارجه جمهوری اسلامی با فراخواندن سفرای بلژیک و فرانسه، و کاردار سفارت آلمان، در غیاب سفیر، به بازداشت دیپلمات خود اعتراص کردند. رسانه‌های نزدیک به محافل امنیتی جمهوری اسلامی، عکسی از امیر سعدونی در کنار مهدی ابریشمچی، همسر سابق مریم رجوی و از رهبران سازمان مجاهدین خلق منتشر کرده و تلاش کردند به ادعای دست داشتن سازمان مجاهدین خلق در این طرح سندیت بدهند.
امتناع از پاسخ به پرسش‌های رسانه‌ها
حسن روحانی برای حضور در نشست رسانه‌ای مشترک با همتای اتریشی خود، شرط گذاشته بود که هیچگونه پرسشی در رابطه با این پرونده و به ویژه مسئولیت اسدالله اسدی دبیر سوم سفارت جمهوری اسلامی در وین، مطرح نشود. حال آنکه اگر جمهوری اسلامی مدارک و شواهدی مبنی بر دست داشتن سازمان مجاهدین خلق در طراحی این بمب‌گذاری در دست می‌داشت، بهترین موقعیت برای ارائه آنها همین نشست مطبوعاتی می‌بود. از سوی دیگر اگر اسدالله اسدی با سازمان مجاهدین خلق در ارتباط بوده، مشخص نیست به چه دلیل جمهوری اسلامی او را به حال خود رها نمی‌کند و هنوز تلاش در دفاع از او را دارد! بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه، مدعی است جمهوری اسلامی مدارک و شواهد زیادی مبنی بر وابستگی امیر سعدونی و همسرش به سازمان مجاهدین خلق در اختیار دارد. سخنگوی وزارت خارجه از این زوج با عنوان «اعضای عملیاتی» این سازمان نام می‌برد.
تنها «مدرکی» که تا کنون از سوی جمهوری اسلامی منتشر شده است، همین یک عکس است. عکس گرفتن با چهره‌های شناخته شده مخالف جمهوری اسلامی ایران، مانند عکس امیر سعدونی در کنار مهدی ابریشمچی، بسیار متداول است و حکایت از هواداری از این یا آن سازمان سیاسی ندارد. در بسیاری موارد متقاضیان پناهندگی اینگونه عکس‌ها را ضمیمه پرونده خود میکنند. در عکسی که رسانه‌های نزدیک به محافل امنیتی جمهوری اسلامی منتشر کرده‌اند، شخص سومی هم حضور دارد که صورت او بریده شده است تا شناسایی نشود. اگر این شخص سوم ناشناس هم مانند امیر سعدونی هوادار سازمان مجاهدین خلق است، چرا نام و مشخصات او را نیز منتشر نکردند و تلاش برای ناشناس ماندن او دارند؟! ساده‌ترین پاسخ به این پرسش این است که امیر سعدونی و نفر سوم این عکس، هر دو ماموریت داشتند به سازمان مجاهدین خلق نفوذ کنند.
ملاقات دیپلمات با تروریست‌ها
روزنامه اتریشی Kleine Zeitung به نقل از منابعی که از آنها نامی نمی‌برد، می‌نویسد این دیپلمات ایرانی مواد منفجره را در اختیار زوج ایرانی- بلژیکی گذاشته و در راه بازگشت از این ماموریت به وین، به درخواست مقامات بلژیکی در اتوبان بازداشت شده است. مجله معتبر آلمانی «اشپیگل» نیز در پایگاه اینترنتی خود، به نقل از منابع اطلاعاتی اروپایی می‌نویسد که اسدالله اسدی با زوج دستگیر شده در بندر آنتورپ بلژیک، ملاقات داشته است. اگر امیر سعدونی و نسیم نعامی از «اعضای عملیاتی» مجاهدین خلق هستند، به چه دلیل یک دیپلمات جمهوری اسلامی باید با آنها ملاقات داشته باشد؟!
دیپلمات‌ها و مقامات ارشد جمهوری اسلامی تا کنون در عملیات تروریسی زیادی در خارج از کشور شرکت داشته‌اند و دادگاه‌های چندین کشور مدارک و شواهد این مشارکت را منتشر ساخته‌اند. به عنوان مثال می‌توان به ترور عبدالرحمان قاسملو و یارانش در حومه وین، قتل صادق شرفکندی و یارانش در رستوران میکونوس برلین، بمب‌گذاری در مرکز همیاری یهودیان آرژانتین در بوئنوس آیرس، ترور محمد‌حسین نقدی در ایتالیا و پرونده‌های دیگر اشاره کرد.
طرحی برای بایگانی برجام؟
نهادهای امنیتی بسیاری از کشورهای غربی از ابتدای سال جاری میلادی صحبت از «بیدار»شدن هسته‌های تروریستی جمهوری اسلامی و گروه‌های تحت حمایت نیروی قدس میکنند و در این زمینه به فعالان سیاسی مخالف نظام هشدار داده‌اند که مراقبت‌های امنیتی را رعایت کنند. یک فعال سیاسی عرب ایرانی نیز سال گذشته در هلند ترور شد. بمب‌گذاری در مقر دو حزب کرد ایرانی در اقلیم کردستان عراق و ترور رهبران کرد نیز در شمال این کشور، زنگ خطری است که نمی‌توان نادیده گرفت.
پرونده طراحی ناموفق بمب‌گذاری در جریان نشست سالانه سازمان مجاهدین که در آن شخصیت‌های سیاسی اروپایی، آمریکایی و عرب نیز حضور داشتند، چند پرسش مهم را مطرح می‌کند: چرا همزمان با سفر حسن روحانی به سوئیس و اتریش و تلاش‌های دیپلماتیک دولت برای جلب حمایت اروپا پس از خروج آمریکا از برجام، چنین طرحی در دستور کار قرار گرفت؟ آیا جناحی از حکومت در نظر داشت آخرین ضربه را به برجام و روابط جمهوری اسلامی با اروپا وارد سازد و این توافق را برای همیشه روانه بایگانی سازد؟ یا اینکه برخی در داخل نظام به این نتیجه رسیده‌اند که تکمیل روند انزوای جمهوری اسلامی در منطقه و جهان، راه را برای کنار گذاشتن دولت حسن روحانی و روی کار آمدن یک دولت نظامی هموار خواهد ساخت؟
البته در هر کدام از این معادلات هیچکدام یک عامل را در نظر نگرفته‌اند: خیزش مردمی که از دی‌ماه آغاز شده و همچنان در اشکال مختلف و در سراسر کشور ادامه دارد و تا زمانی که پاسخ مناسب دریافت نکند ادامه خواهد یافت.
احمد رأفت
آقا جان
محسن سوتی – رضایی – همین چند وقت پیش گفت که ما بیش از ۵۰۰۰ سلول خفته در کشورهای غربی داریم و در صورت لزوم به منافع آمریکا در هر گوشه جهان ضربه میزنیم
جمهوری اسلامی ۴۰ سال است که هر گونه پتانسیل بدیل جمهوری اسلامی را در نطفه خفه کرده است. بنابراین قدرت گرفتن مجاهدین ترس عمیقی در دل حاکمیت جمهوری اسلامی انداخته است. در طول این ۴۰ سال جمهوری اسلامی به اندازه کافی فرصت داشت تا با مخالفان خود کنار آید و مردم خود را به درون کشور دعوت کرده و طرح آشتی ملی واقعی را (نه آشتی با اصلاح‌طلبان!) را به اجراء درآورد. اما جمهوری اسلامی هرگز چنین راهی را نپیمود. هر زمان فرصتی یافت تمام تلاشش را در حذف فیزیکی منتقدان و مخالفان خود بکار بست. امروز روز ترس و وحشت آنها از تبعات ۴۰ سال دشمنی با مردم ایران است. لذا قطعاً طرح اینگونه برنامه‌ها از کانال روحانی هم می‌گذرد، در آن شکی نیست!
اگر این عملیات موفق به ایجاد انفجار در شوی تبلیغاتی مجاهدین میشد یک بازی دو سر برد برای رژیم و مجاهدین محسوب میگردید ، چرا ؟ زیرا که این بزرگترین پیروزی روانی برای مجاهدین و تبلیغاتی بزرگ جهت چسباندن خود بزور به آمریکا میشد ، خصوصا اگر در این انفجار یک یا چند آمریکایی اگر کشته میشدند ! فراموش نباید کرد که روابط سرویسهای امنیتی رژیم با بعضی کشورهای مخالف آمریکا بسیار پیچیده و بنوعی همکاری نزدیک میباشد ، اینکه اسرائیلیها با هوشیاری تمام این عملیات را خنثی نمودند پیام دیگری را برای تحلیل گران عاقل انتقال میدهد ، آنها در واقع بازی دو سر برد رژیم و احتمالا خود مجاهدین را بموقع سوزاندند و همینطور اربابان خارجی مجاهدین و ملاها را !
هر وقت این آخوندها یک جنایت عجیب میکنند، هواداران اینها فریاد میزنند چرا جمهوری اسلامی در زمانی که حسن فریدون را فرستاده بر معامله با اروپا دست به چنین کاری بزند این اصلا منطقی نیست، در جواب اینها باید گفت کدام کاری که این فرقه خون آشام بی خرد کرده منطقی بوده، اینها فقط یک هدف دارند آنهم جنایت است
ایا الترناتیو حکومت ( پادشاهی – مجاهدین ) – ( حکومت مشروطه – مصدق ) به همدیگر وصل میشوند یانه ؟!
مردم و قدرتهای بزرگ ( امریکا – روسیه – اروپا – انگلیس ) میگویند ، سالهاست که بدلیل نداشتن گزینه قوی ملاها سر کار هستند پس حال که اپوزیسیون نتوانست تکلیف را معلوم کند .
پس ما تعیین تکلیف میکنیم ؟!!!
ما هر روز و در طی چهل سال گذشته در شبکه های خارج از کشور می بینیم که عوامل تکنفره و یا کمتر از انگشتان دست قدرتهای استعمار گر و حکومت ولایت فقیه بر علیه مجاهدین و یا پادشاهی و……داد سخن میگویند .
اگر این اتفاق بیافتد مشکل و نقاط ضعف هر دو گروه پوشش داده شده و قدرت اول و شاخص برای اینده ایران خوهد بود .