فرناز عبدلی از طراحی مد و برند «پوش» و انفرادی سپاه تا ترکِ ایران؛ چرا باید می‌ماندم؟!

- «در دادگاه، دادیار، نماینده دادستان به وکیل من گفته بود «تو حق نداری دفاع کنی، تو داری از فعل حرام دفاع می‌کنی» برای او هم پرونده تشکیل دادند!»
- «یک سری نهادها می‌گفتند تحت پروانه فروش و تولیدتان می‌توانید از ما وام بگیرید ولی کم کم به بهانه‌های مختلف، قراردادهایشان را لغو کردند.»
- «همان سال که بازداشت شدم اسفندماه بود و شب عید، نزدیک به 100 میلیون پارچه وارد کرده بودیم، با بازداشت من فعالیت ما متوقف شد و عملا ما را فلج کردند.»
- «همیشه با خودم می‌گفتم من فرار نمی‌کنم، می‌مانم و می‌جنگم ولی همه این تصورات، تخیلاتی بیش نبودند، نمی‌توانستم تحمل کنم که سال‌هایی طولانی در حوزه مورد علاقه‌ام  کار نکنم، چرا باید می‌ماندم؟»

شنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۷ برابر با ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۸


فیروزه رمضان‌زاده- کودکی و نوجوانی را در لابلای پارچه‌ها و نخ و سوزن‌های کارگاه خیاطی مادرش در شیراز سپری کرد. پس از دریافت مدرک کارشناسی گرافیک و ارشد MBE از دانشگاه «شهید بهشتی»، دوره طراحی مد را تحت امتیاز انستیتو طراحی مد و فشن IED  بارسلونا در ایران گذراند.

فرناز عبدلی در سال ۱۳۹۱ به دور از طرح‌های سلیقه‌ای و تحمیلی دستگاه‌های دولتی با ارائه رنگ‌های چشم‌نواز و ایده‌هایی خلاقانه، برند «پوش» یا «پوش ما» را برای پوشاک زنان ایرانی راه‌اندازی کرد اما طراحی‌های او خوشایند مسئولان حکومت ایران نبود. او و همکارانش، یک بار در سال ۹۲ و بار دیگر در سال ۹۴ از سوی مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سایبری وابسته به سپاه پاسداران بازداشت و روانه زندان شدند.

فرناز عبدلی

مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سایبری وابسته به سپاه پاسداران از  سال‌های ۹۳ و ۹۵ در قالب طرح‌های امنیتی با عناوین «عنکبوت ۱ و ۲» صدها تن از کاربران شبکه‌های اجتماعی و مدیر گروه‌ها و شبکه‌های مجازی در حوزه‌های مدلینگ، مزون،‌ آتلیه، عکاسی و طراحی لباس را به اتهام‌های واهی نظیر «ترویج فساد و فحشا» و «استحاله سبک زندگی ایرانی» بازداشت و روانه زندان کرده است.

در آخرین مورد،  ۲۵ تیرماه ۹۷، نیروی انتظامی‌ هرمزگان، ۴۶ فعال مدلینگ را به اتهام «جریحه‌دار کردن عفت عمومی و اشاعه ضدفرهنگی» بازداشت کرده و اعلام کرده است که آنها «شبکه مدلینگ»‌ در شهر بندرعباس تشکیل داده بودند و «تصاویر مبتذل» منتشر می‌کردند!

از برند «پوش» تا انفرادی سپاه

فرناز عبدلی از شروع فعالیت حرفه‌ای تا صدور حکم سنگین زندان و ممنوعیت از کار و در نهایت خروجش از ایران به کیهان لندن می‌گوید: «در سال ۹۱ وقتی شروع به کار کردم کسی در این حوزه به این شکل کار نمی‌کرد، البته ادعا نمی‌کنم  جزو اولین کسانی هستم که به کار طراحی لباس روی آوردم، چون پیش از من کسانی بوده‌اند که در مزون‌های خصوصی در این حوزه کار می‌کردند ولی نه به این شکل که کسی در کنار طراحی، لباس‌های خود را بر تن مدل کند و از آنها عکس بگیرد.»

می‌گوید زمانی که کارش را به این شکل شروع کرد فکرش را هم نمی‌کرد که در حال ساختارشکنی و انجام یک کار غیرقانونی است: «پیگیر مسائل قانونی بودم که به شکل قانونی  کارم را ادامه دهم ولی متوجه شدم معیارهای ذهنیم با معیارهای مسئولان مطابق نیست. چون ایده ذهنی من، کاری هنری بود.»

همان زمان با  ارائه طرح‌های برند «پوش» مانتوهای طرح‌دار، جلوباز و گلدار به شکلی گسترده در ایران مد شد.

به گفته فرناز عبدلی، قبل از ارائه  این مدل‌ها در قالب یک مجموعه، شاید از همین طرح‌ها می‌پوشید اما کسی به ظاهرش ایراد نمی‌گرفت چون مانتوهای بلندی بودند. ولی وقتی این مدل‌ها به جامعه بسط پیدا کرد موضوع پیچیده شد و بعد از آن هم یک سری شلورهای چسبان در ایران و همزمان در همه دنیا مد شد که در ایران به اسم «ساپورت» معروف شدند. وی ادامه می‌دهد: «من هم از این شلوارها در مجموعه‌هایم استفاده کردم ولی این موضوع آنچنان مورد توجه رسانه‌های منتقد قرار گرفت که تصاویر کارهایم را حتی در مجلس به نمایش گذاشتند!»

فرناز عبدلی ۲۳ ساله بود که کارش را شروع کرد، طراحی‌های حرفه‌ای در کنار چیدمان عکس‌های مدلش‌هایش از همان ماه‌های نخست، با اقبال چشمگیر زنان و دختران ایرانی روبرو شد اما فعالیت‌های هنری او به مذاق دستگاه‌های دولتی جمهوری اسلامی ایران خوش نیامد.

او در این مورد معتقد است: «کسانی هستند که تمایل ندارند زنان و دختران در اجتماع، فعال باشند و کار تاثیرگذاری ارائه دهند و عده‌ای را هم با خود همراه کنند و اساساً در بطن قضیه با این موضوع مشکل دارند، یکی از بزرگترین مشکلاتشان از همان ابتدا با من همین مسئله بود، فارغ از حوزه کاریم که به قول یکی از دوستانم «دست در کندوی زنبور کردن» بود. آنها به مدت ۴۰ سال اجازه نمی‌دادند هیچ تغییری در حوزه پوشاک بانوان ایجاد شود ولی با این وجود، این تغییرات به وجود آمده بود.»

فرناز عبدلی با اشاره به تحمیل حکومت در نوع و شکل لباس همانند کره شمالی می‌گوید: «بحثی که  در پرونده با آنها داشتم این بود که می‌گفتند «همه زنان باید «یکدست» باشند، تو هر روز یک مدل، یک طرح و یک رنگ ارائه می‌کنی و این باعث تنوع می‌شود و به قول خودشان «تبرج» است؛ یعنی «خودنمایی»، یعنی اگر زنان، لباسی بپوشند که رنگی، گلدار یا دارای مدل متفاوتی باشد از نظر آقایان «تبرج»، خودنمایی و فعل حرام  محسوب می‌شود.»

یکی از طراحی‌های فرناز عبدلی در ایران در ژوییه ٢٠١٧ که به سفارش شخصی طراحی و اجرا شده

بعد از برپایی اولین نمایشگاه انفرادی فرناز در شیراز، وی مجموعه دوم را برپا کرد. بعد از مجموعه دوم  برای توسعه برند خود با یک سرمایه‌گذار شریک شد و به تهران رفت. آنها کارگاهی راه‌انداختند و با استخدام تعدادی کارگر، کار تولید برند «پوش» را شروع کردند.

برخی از وبسایت‌های ایرانی مرتبط با صنعت پوشاک و مد نام او را در فهرست ۷۰ طراح برتر نامدار ایرانی قرار داده‌اند. شبکه CNN نیز او را جزو ۱۰ زن رؤیایی جهان در سال ۲۰۱۳ معرفی کرده بود.

طراح برند «پوش» ادامه می‌دهد: «وقتی مجموعه دوم و سوم در بین رسانه‌های داخل و خارج ایران، سر و صدای زیادی به پا کرد، در سال ۹۲ من و شریکم آقای وجودی که سرمایه‌گذار برند بود، به دادسرای اوین شعبه شش احضار و ساعت‌ها بازجویی شدیم. قاضی دادگاه، فرد منصفی بود به ما گفت «برای شما پرونده خیلی قطوری تدارک دیدند، ولی چیزی که می‌بینم دو تا جوون هستند که می‌خواهند کار کنند، لباس‌هایی که در عکس‌ها می‌بینم چیزهای عجیب و غریبی نیستند، من خانه‌ام در سعادت آباد است و همه، همین شکلی لباس می‌پوشند، ولی اینها می‌ترسند مردم پررو شوند و فردا با شورت بیایند بیرون»! این عین جمله‌ای بود که آن قاضی به ما گفت. او بعد از اینکه سفارش کرد بیشتر مراقب طراحی‌هایم باشم ما را تبرئه کرد. بعد از اینکه او قرار منع تعقیب برای پرونده ما صادر کرد شاکی پرونده ما، پلیس امنیت اخلاقی به خاطر این حکم اعتراض کرد.»

تلاش حکومت برای اسلامی کردن مد و مدلینگ

در سال ۹۱، همزمان با شروع فعالیت برند «پوش» بود که «بنیاد ملی مد و لباس اسلامی و ایرانی» به ‌منظور حمایت از طراحان و تولیدکنندگان «پوشاک اسلامی ایرانی» راه‌اندازی شد. سه سال بعد، این کارگروه خبر از صدور «کارت صلاحیت مدلینگ» داد.

مباحث و آموزه‌های دینی، روش‌های فنی نمایش و ارائه محصول بدون «تبرج» و خودنمایی و توجه به «ارزش‌های اسلامی ایرانی»  در سرفصل منابع آموزشی ۶۵ ساعت آموزش برای دریافت کارت صلاحیت مدلینگ قرار دارند. بر اساس تاکید کارگروه ساماندهی مد و لباس،  فقط کسانی که دارای این کارت هستند قابلیت فعالیت دارند.

فرناز عبدلی با اشاره به دریافت مجوزهای یادشده می‌گوید: «کارکردن با چارچوب‌های مشخص شده از طرف این بنیاد، بسیار سخت است، چون می‌خواستیم لباس‌های زیبایی برای زنان ارائه کنیم و در عین حال می‌بایست به ساز آنها هم برقصیم. اما  با همین روال کار کردیم تا در اسفند ۹۴ که یک روز ماموران امنیتی به خانه‌ام آمدند و گفتند اطلاعات سپاه از تو شکایت کرده؛ بعد، نماینده دادستانی آمد؛ آن روز خانه‌ام را زیر رو کردند؛ بسیاری از وسائل شخصی مثل‌ هارد، لپ تاپ، گوشی، طراحی‌هایم، انواع مجله‌های مد و ژورنال‌های ما و یادداشت‌های شخصی مرا با خود بردند و هرگز آن وسائل را به من برنگرداندند. بعد مرا بازداشت کردند به اتهام «ترویج فساد و فحشا»! من بدون دسترسی به وکیل یک ماه در انفرادی اطلاعات سپاه بازداشت بودم، هر روز بازجویی می‌شدم، بازجویی‌های چند ساعته با سناریوهای عجیب و تخیلی! می‌پرسیدند «بگو کی به تو خط داده؟ از کجا پول گرفتی؟ چه جوری اینقدر موفق شدی؟ تو کی بودی که فکر کردی می‌تونی پوشش دخترها رو عوض کنی؟ حتما از یک جایی خط گرفتی، انگلیس به تو پول داده به خاطر اینکه فلان شبکه انگلیسی یا فلان شبکه آلمانی در رسانه‌هایشان با پوشش خبری فعالیت‌هایت از تو حمایت کرده‌اند.»

فرناز عبدلی ادامه می‌دهد: «در آن مدت، بارها به خاطر سفرهای خارجیم بازجویی شدم؛ بارها نوشتم و دوباره می‌گفتند «بنویس!» بعد از یک ماه، شکنجه روحی و روانی وحشتناک به قرار وثیقه ۳۰۰ میلیونی آزاد شدم تا زمان دادگاه که در آن مدت هم بارها مزاحمت ایجاد کردند. بازجو دائم به من تلفن می‌زد و می‌گفت «با ما همکاری کن، اگر با ما باشی هر کاری دوست داری می‌تونی انجام بدی» می‌گفتم «نمی‌دونم چه همکاری می‌تونم با شما داشته باشم» می‌گفت «یک سری ماموریت‌ها بهت میدیم.» بعد دیدند  زیر بار نمی‌روم، در نهایت به افرادی که دنبال پرونده‌ام بودند گفته بودند که «این از اونهاست که میگه شما اونورید من اینورم، نمیشه باهاش راه اومد». در نهایت در دادگاه بدوی که ۴ جلسه بسیار طولانی داشت ۵ سال حبس تعزیری، دو سال تکمیلی، در مجموع ۷ سال ممنوعیت از کلیه فعالیت‌های مرتبط با پوشاک و ۷ سال ممنوعیت خروج از کشور برایم صادرکردند که بسیار شوکه‌آور بود.»

وی در ادامه‌ی گفتگو با کیهان لندن توضیح می‌دهد که دادگاه حتی از وکیل او هم شکایت کرد: «در دادگاه، دادیار، نماینده دادستان به وکیل من گفته بود «تو حق نداری دفاع کنی، تو داری از فعل حرام دفاع می‌کنی» برای او هم پرونده تشکیل دادند، او تا پایان پرونده حضور داشت ولی همکاری نمی‌کرد و حتی چند بار از ما خواست وکیلمان را عوض کنیم ولی از آنجا که پرونده در مرحله‌ای بود که تعویض پرونده برایم سودی نداشت به دنبال تغییر وکیل نبودم. بعد از اعتراض ما پرونده به دادگاه تجدید نظر رفت و حکم زندان ما نصف شد.»

در ایران امروز نمی‌شود کار کرد

از فرناز عبدلی در مورد ادامه فعالیت برند «پوش» پس از روزهای زندان می‌پرسم. می‌گوید: «وقتی از فعالیت برند «پوش» که حاصل شش سال تلاش شبانه‌روزی و سرمایه‌گذاری بزرگی بود جلوگیری کردند، آقای وجودی، سرمایه‌گذار این برند در مضیقه بسیار سخت مالی قرار گرفت؛ تمام محاسبات مالی ما به هم خورد؛ با وجود تمام دروغ‌هایی که در مورد حمایت از تولیدات داخلی می‌گویند در تمام این سال‌ها از هیچ جا حمایت نشدیم؛ وام بانک ملت را با ۳۳ درصد سود برای تامین تجهیزاتمان گرفتیم و همچنان در حال پرداخت اقساط این وام هستیم و تمام هم نشده. یک سری نهادها هم گفتند تحت پروانه فروش و تولیدتان می‌توانید از ما وام بگیرید ولی کم کم به بهانه‌های مختلف، قراردادهایشان را لغو کردند و سود وامشان را بالاتر بردند، الان کمترین سودی که به بانک‌ها می‌پردازیم ۲۱ درصد است. همان سال که بازداشت شدم اسفندماه بود و شب عید، نزدیک به ۱۰۰ میلیون پارچه وارد کرده بودیم، با بازداشت من فعالیت ما متوقف شد و عملا ما را فلج کردند.»

این طراح جوان ایرانی می‌گوید: «از زمان بازداشتم که ۲۰ اسفند ۹۴ بود تا  ۱۹فروردین ۹۵ که در انفرادی بودم با خشمی ‌بی نهایت به دنبال گرفتن حقم بودم، بعد از اینکه حکم برگشت به دیوان عدالت، متوجه شدم گویا قرار نیست عدالتی اجرا شود! و حکم به اجرای احکام رفت. بعد از آن دیدم که تک تک بچه‌های فعال، از جمله مدل‌ها و مزون‌دارها را احضار،  بازداشت و به زندان می‌فرستند؛ در تمام شهرهای ایران نزدیک به ۳۰۰ نفر را احضار کردند. بسیاری از آنها دوران زندان از یک تا ۷ ماه را سپری کردند. یکی از مدل‌هایم به خاطر کار مدلینگ، در ۱۹ سالگی به مدت چند ماه دوران زندان را تحمل کرد. بسیاری از مدل‌ها با قرار تعهد، آزاد شده‌اند، اما بسیاری از آنها همچنان درگیر تهدیدها، تعقیب قضایی، بازجویی و احضار هستند.»

او اضافه می‌کند: «بیشتر بچه‌هایی که با من کار کردند یا دیگر سراغ این کار نرفتند و یا از ایران بیرون آمده‌اند و خوشبختانه در کشورهای مختلف به کار مدلینگ ادامه می‌دهند و در کارشان موفق هم هستند.»

فرناز در ادامه توضیح می‌دهد: «وقتی زیر نظر وزارت ارشاد، کارم را شروع کردم عکس مدل بی حجابم را در صفحه برند منتشر نکردم هرچند عکس‌های بی‌حجاب خودم را در صفحه شخصیم منتشر کرده بودم ولی بچه‌های مدل، عکس‌های بدون حجابشان را در صفحات شخصی‌ خودشان منتشر کردند. قبل از وقوع این مشکلات، کسی خطری احساس نمی‌کرد چون با توجه به محدودیت‌های اجتماعی در جامعه بیشتر افراد از فضای مجازی به عنوان فضای امنی برای انتشار تصاویر شخصی بدون هیچگونه محدودیت استفاده می‌کنند. ولی به هر حال من شریک داشتم، نیم میلیارد، سرمایه‌گذاری پشت برند بود،  نمی‌خواستم به خاطر عقاید شخصی، این مسئله را در معرض خطر قرار بدهم.»

این طراح لباس می‌گوید: «در آن شرایط، تحمل یک روز زندان را نداشتم، اطرافیانم گفته بودند که اگر به زندان بروی معلوم نیست کی بیرون بیایی؛ یادم هست بازجوی من که در دادگاه حاضر بود گفته بود «یک سری پرونده‌های دیگر هم برای ایشان تشکیل دادیم! در طول مدتی که بازداشت بود متوجه یک سری مسائل و اتهامات دیگر هم شدیم که بعدا به ایشان تفهیم می‌شود!» من با چند نفر از جمله آقای بهمن کشاورز مشورت کردم، به مجلس رفتم و در کمیسیون اصل نود شکایت کردم، به جاهای زیادی رفتم که فکر می‌کردم راهی برایم باز می‌شود و می‌توانم حقم را بگیرم؛ همیشه با خودم می‌گفتم نه؛ من فرار نمی‌کنم! می‌مانم و می‌جنگم! ولی همه این تصورات، تخیلاتی بیش نبودند؛ نمی‌توانستم تحمل کنم تا سال‌های طولانی در حوزه مورد علاقه‌ام  کار نکنم؛ چرا باید می‌ماندم؟! در نهایت با تحمل شرایط بسیار دشوار، توانستم از ایران خارج شوم و در جایی بهتر، بدون بهانه‌های واهی برای آزار و اذیت به کار مورد علاقه‌ام ادامه دهم.»

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=123926

2 دیدگاه‌

  1. افسون

    فرناز بهترین کاری رو کرد که هر زن موفق ایرونی میتونست بکنه.آخه جاعش و قجرها و فرمانفرمایان لیاقت همچین زن هنرمندی رو دارند.امیدوارم برند پوش رقیق جدی برند زارا بشه یه روز!

  2. ناشناس

    شرح دقیق و صحیح است، فشار برای همکاری.

Comments are closed.