محمود احمدینژاد پنجشنبه، ۱۸ امرداد، در پیامی ویدئویی به حسن روحانی تاخت و با زیر سوال بردن مشروعیت او گفت «مردم شما را قبول ندارند» و تاکید کرد «اگر قبول ندارید رفراندوم برگزار کنید»! گویا احمدی نژاد مانند دیگر وابستگان نظام در این توهّم است که اگر مردم آن یکی را قبول ندارند، پس حتما او را قبول دارند! آن هم در حالی که دولتهای نهم و دهم نظام جمهوری اسلامی از بدترین و بیآبروترین دولتهای چهل سال گذشته بودهاند.
در این ویدئو که حدود ۱۸ دقیقه است احمدینژاد بدون اشاره به اینکه دو دولت وی از ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ که جای خود را به روحانی داد، در وضعیت فلاکتبار کنونی مردم چه نقشی داشته، گفته در حال حاضر اقتصاد در آستانه متلاشی شدن است، اعتماد عمومی به کل سیستم به صفر نزدیک شده، نارضایتی در اوج است و فاصله طبقاتی در اوج و فقر گسترده است! امثال احمدی نژاد گمان میکنند با سوء استفاده از شرایط اقتصادی میتوانند گروههایی از مردم را با خود همراه کنند و نمیبینند که معترضان از هر آنکس که تناش به تن این نظام خورده باشد بیزارند چه برسد به دار و دسته احمدی نژاد که بیشترین اقدامات برای آبروریزی علیه کشور و فلاکتپروری در دوران وی انجام شد!
او با اشاره به این بحرانها خطاب به روحانی گفته شما که تمام زندگیت امنیتی بوده چه بلایی سر مملکت آوردی؟ هر کس حرف میزند خفهاش میکنید، در دهانش میزنید و سرکوب میکنید!
https://www.youtube.com/watch?v=YMe5a8vqiOY
احمدینژاد در بخش دیگری از این پیام با اشاره به اینکه «ملت از یک طرف باید فقر و مشکلات را تحمل کند، از یک طرف باید فساد را تحمل کند که در دوره روحانی ۱۰ برابر شده» عنوان کرد «امروز من به صراحت می گویم ملت کلا ناراضی است، بخصوص از دولت. مردم دیگردولت را قبول ندارند. قوای دیگر را هم قبول ندارند که من به وقتش خواهم گفت.»
آنچه احمدینژاد در پیام اخیر خود مطرح کرده حاوی چند نکته است. نخست «گستاخی» و «بیشرمی» او و یارانش در فراموش کردن فجایعی است که در دوران ریاست جمهوری وی اتفاق افتاد؛ از اختلاس و دزدیها گرفته تا بازداشتها و سرکوب آزادی بیان و تحریمهای بینالمللی. احمدینژاد در بلاهت و حماقت آنقدر جلودار و پیشرو بود و توجه علی خامنهای رهبر سیاسی و مذهبی نظام را نیز به خود جلب کرد و رهبر جمهوری اسلامی بارها در حمایت از او علیه منتقدان و رقبایش در داخل موضع گرفت و صراحتاً گفت او «مردمی» و «سادهزیست» و «بهترین انتخاب» است و معتقد بود نظرش به نظر او نزدیکتر است.
اینکه احمدینژاد به قول معروف خود را «به کوچه علیچپ زده» یک روی سکه است اما آن روی سکه سوء استفاده از واقعیتهایی است که او به صراحت از آنها سخن میگوید تا دولت مدعی تدبیر و امید و اصلاحطلبان را بکوبد و آنها پاسخی برای آن ندارند بجز وارد کردن همان اتهامها به خود او و همچنین دست و پا زدن برای تحریک نهادهای امنیتی بلکه شاید احمدینژاد را هم مثل دوستاناش بقایی و مشایی پشت میلههای زندان بیاندازند.
پیشنهاد کنارهگیری حسن روحانی از ریاست جمهوری و برگزاری انتخابات زودهنگام و همچنین روی کارآوردن دولت نظامی را اولین بار در ماههای اخیر اصلاحطلبان کلید زدند و خوابی است که خودیها برای رییس دولت دیدهاند.
سیدحسین موسویان سفیر سابق جمهوری اسلامی در آلمان در زمان «ترور میکونوس» و عضو پیشین تیم مذاکرهکننده هستهای که نافش را با دروغ بریدهاند در گفتگو با روزنامه همشهری (تیرماه) از روحانی خواسته بود فداکاری و ازخودگذشتگی کند و برای حل مشکلات تن به انتخابات زودهنگام بدهد.
پس از او سعید حجاریان از مهرههای امنیتی نظام در گفتگویی با عنوان «برای روحانی چه خوابی دیدهاند؟» در روزنامه اعتماد که مدیر مسئول آن الیاس حضرتی از فرماندهان پیشین سپاه است زمزمههایی در بارهی برگزاری انتخابات زودهنگام و روی کار آمدن دولت نظامی کرد و همزمان در خارج از ایران افرادی مثل هوشنگ امیراحمدی از مدافعان جمهوری اسلامی در واشنگتن در این شیپور دمیدند و در داخل بعضی روزنامههای اصلاحطلب از جمله شرق به تبلیغ این تاکتیک پیوستند. کارگزارانیها هم تنور کنار زدن روحانی را داغ کردند.
در این میان، روزنامه ایران ارگان دولت به صحبتهای احمدینژاد واکنش داده و آن را «فرافکنی» خوانده و نوشته که او «ارکان نظام را هدف قرار داده است.»
محسن غرویان استاد حوزه و پای ثابت تبلیغات علیه احمدینژاد در روزنامههای اصلاحطلب گفته صحبتهای احمدینژاد «دعوت به فرو پاشاندن نظام است» و پرسیده چرا با یک دعوتکننده به براندازی تا این حد مدارا میشود؟!
صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران که این روزها در دفاع از نظام گوی سبقت را از امثال حسین شریعتمداریها ربوده در یادداشتی با عنوان «شباهت و تفاوت احمدینژاد با براندازان» نوشته «احمدینژاد و براندازان، در حقیقت یک وجه اشتراک و یک وجه افتراق با یکدیگر دارند. وجه اشتراک آنان این است که هر دو میگویند براندازی نظام، که احمدینژاد به صورت دیپلماتیک این براندازی را مطرح میکند و براندازان رسماً و علناً در کف خیابان شعار میدهند و میگویند که این نظام نباید باشد. وجه افتراق این دو اما این است که یک عده از براندازان میگویند به سلطنت بازگردیم، عدهای دم از جمهوری دموکراتیک میزنند و برخی هم از سلطنت ملی میگویند اما آقای احمدینژاد هیچی نمیگوید. فقط میگوید نظام نباشد.»
زیباکلام با طرح این سوال از احمدینژاد که «بدیل و آلترناتیو شما برای این نظام چیست؟» او را متهم کرده روی امواج پوپولیستی سوار شده و شعار براندازی نظام را سر میدهد تا محبوبیتاش افزایش پیدا کند. صادق زیباکلام از آب گلآلود ماهی گرفته و رفتار احمدینژاد با محمد خاتمی را مقایسه کرده و رییس دولت اصلاحات را دلسوز نظام معرفی کرده است. این همه تلاش و صغرا کبرا چیدن از سوی مدافعان نظام که احمدینژاد هم یکی از آنهاست و اتفاقا برخلاف ادعای زیباکلام هرگز نگفته که «نظام نباشد» بلکه میخواهد دولت روحانی و اصلاحطلبان نباشند، در حالیست که مردم از همه این افراد و حرفهایشان خسته شدهاند و شوق هوای تازه در یک فضای باز دارند که این جناحین و این چهرههای تکراری تنها بازیگران روی صحنهی سیاست نباشند.
روزنامه آرمان هم به همین سمت و سو در گزارشی با عنوان «تفاوت دو رئیسجمهور پیشین؛ صداقت- پررویی» از خاتمی دفاع کرده و نوشته احمدینژاد با حمله به ارکان، ساختار و قوای نظام قصد دارد خود را در موضع اپوزیسیون داخلی قرار دهد.
روزنامه اعتماد نیز با فهرست کردن بخشی از فسادهای گسترده در دو دولت احمدینژاد به نقش او در کاهش اعتماد عمومی به مسئولان نظام اشاره کرده و به این نتیجه رسیده او به دنبال تبدیل شدن به اپوزیسیون داخلی است. این روزنامه تلویحاً هشدار داده احمدینژاد با مطرح کردن درخواست تجمع در روز ۲۸ امرداد ۹۷ برنامهای ویژه برای تخریب دولت و تحمیل هزینه به نظام دارد.
به راستی، چرا وقتی موضوع برگزاری رفراندوم یا کنار رفتن روحانی و انتخابات زودهنگام از درون جریان اصلاحطلب مطرح میشود امثال صادق زیباکلام و رسانههای نزدیک به این جریان خود پرچمدار میشوند اما وقتی احمدینژاد آن را مطرح میکند آن را پیراهن عثمان و براندازی نظام قلمداد میکنند؟!
هم احمدینژاد و هم اصلاحطلبان مستقیم و غیرمستقیم از هم منتفع میشوند. احمدینژاد با تاختن به اصلاحطلبان و در ابعاد کمتر انتقاد به نظام، گذشتهی فاجعهبار خود را «ماستمالی» میکند و برای حفظ جایگاه خود در بین حامیاناش دست و پا میزند و در مقابل، اصلاحطلبان در شرایطی که با ریزش پرشتاب روبرو هستند و جایگاه اجتماعی خود را در حال فروریختن میبینند با حمله به احمدینژاد تلاش میکنند شتاب این ریزش را کم کنند.
اتفاقا اصلا آنقدر که اصلاحطلبان پمپاژ میکنند احمدینژاد در حال حاضر روبروی نظام نایستاده و به همین دلیل هم هستههای مرکزی قدرت فعلا از او بیمی ندارند. چنانکه اصلاحطلبان نیز در تناقضی که گرفتار آن هستند، اعتراف میکند که احمدی نژاد دارای «حاشیه امن» و «مصونیت» است و هر چه میخواهد میگوید.
در عین حال، اصلاحطلبان در دورهی کنونی سعی میکنند «مشروعیت» خود را از سرشاخ شدن با براندازان بگیرند. فکر میکنند به نفع آنهاست بجای نقد نظامی که خود بخشی از آن هستند، برای افزایش اعتبار خود در باندهای قدرت و جلب اعتماد نظام، بیش از پیش به براندازان حمله کنند. با این تاکتیک میخواهند حاشیه امن خودشان را بیشتر کنند. از این رو در آجرچینی برای احمدینژاد به عنوان اپوزیسیون جعلی و برانداز داخلی مشارکت میکنند. نفع این تاکتیک را قبلا نیز بردهاند. چنانکه با «لولو» ساختن از احمدینژاد در ایام انتخابات مطرح کردند که انتخاب رییسی بازگشت مجدد به دوران اوست و شعار «به عقب نمیگردیم» زاییدهی همین بستر جعلی بوه است.
اغلب اصلاحطلبان در واکنش به پیام ویدئویی احمدینژاد برای پروار کردن خاتمی استفاده کردهاند. چنانکه زیباکلام در انتهای یادداشت خود مینویسد محمد خاتمی، مصطفی تاجزاده آنچه را به خیر و صلاح مملکت است بیان میکنند و فکر محبوبیت نیستند، ولو اینکه خیلیها خوششان نیاید. زیباکلام تاکید کرده «نظام اگر تضعیف شود به جلو که نمیرویم هیچ به عقب بازخواهیم گشت.»
نظام ۳۹ سال عمر کرده و ۱۶ سال از آن در دوره ۸ ساله خاتمی و احمدینژاد رییس دولت بودند و هر کدام در وضعیت امروز کشور نقش دارند و باید پاسخگو باشند. دو قطبی احمدینژاد- خاتمی به هر دوی آنها و حامیانشان این فرصت را میدهد که با محکوم کردن یکدیگر مسئولیت را از دوش خود بردارند و هر دو گروه به دنبال احیای جایگاه از دست رفته خود در جامعه هستند، اما آیا شنیدهاند که مردم شعار میدهند «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا؟» آری شنیدهاند! اما علی شکوریراد دبیرکل حزب اصلاحطلب اتحاد ملت روز شنبه، ۲۰ امرداد، توییت کرده «براندازی شعار فریبنده است» و این یعنی وحشت از براندازان واقعی نه نسخه جعلی که احمدی نژاد است!
شعار «دیگه تمومه ماجرا» شعار تیز و تازهای علیه اصلاحات بود که در یکی از تجمعات دیماه سرداده شد و با تکرار در فضای مجازی و برخی رسانهها بعنوان رویکرد اصلی اعتراضات مطرح و براندازی بعنوان آلترناتیو اصلاحات معرفی شد. #براندازی شعاری فریبنده است ولی افقی پیش روی مردم نمیگشاید.
— علیشکوریراد (@alishakourirad) August 11, 2018
اینکه ظرف ۴۰ سال گذشته همه مسائل حل شدنی ایران به گره کور و استخوان لای زخم تبدیل شده اند ناشی از سوء مدیریت نیست، بلکه نشانه مدیریت درست و حساب شده ای است که در جهت نابودسازی ایران صورت می گیرد. اراده ای وجود دارد که ایران هر روز مفلوک تر و ناتوان تر گردد.
ادامه:
عزیزان من، گاهی اوقات فقط باید به جلو نگاه کرد و گام اول را برداشت و بعد از ثابت شدن گام اول به سراغ گام دوم رفت. این طور نیست که منتظر بمانیم تا آینده کاملا روشن شود و بعد تلاش کنیم. گاهی اوقات باید فقط رو به جلو حرکت کرد. شرایط ایران فعلی چنین شرایطی است.
تعجب می کنم از ساده لوحی بعضی از آقایان که می گویند برای برانداری باید برنامه داشت. زهی خیال باطل.
عزیزان من، گاهی اوقات شرایط به مرحله ای می رسد که شما فقط به فکر رهایی هستید و اصلا مجال و توانی برای فکر به آینده ندارید. بلکه باید از منجلاب فعلی بیرون بیایید. مثل این است که در بیشه ای رفته باشید و شیری به شما حمله کند و در آنجا کلبه ای هم باشد. چه می کنید؟ خوب باید به درون کلبه بروید. حال اگر کسی بیاید و بگوید از کجا معلوم که در کلبه یک شیر دیگر نباشد شما به او چه می گویید؟ خوب معلوم است که به عقل او شک می کنید.
هیچ کسی، هیچ غلطی نمیتواند بکند؟ …تنها این سیدعلی (خ.ر)…برهنه می تواند هر غلطی که خواست بکند!؟
خب ، اینها ( اموال و ناموس ایران!) همه از غنایم اسلام است تا دلتون بخواد و با اطرافیان خود هراندازه که توانستید دزدی کنید و دروغگوئی را رواج دهید، زنا و فحشا بکنید …مال مردم رو بخورید…اختلاس کننید…کشش هم نده اید…و منتهی…زیادی خوردن و غلط زیادی کردن مضأغف کار من ملا با این بدن علیل…ای مولای ما…برس بداد ما…ما حداقل دویست سال عقب انداختیم اینها را و ایران را…
تنهاراه رهایی سرزمین ایران آگاهی آگاهی وآگاهی است مردم ایران بایداندیشیدن رایادبگیرندیادبگیرندگول نخورندوآگاهانه مسیرسعادت ونیکبختی راواین میسرنیست مگربه رسانه های ازادونواندیش نقش رسانه بسیاراثرداردباید شب وروزنسل ایرانی رااگاه کرد
براندازی شعاری فریبنده است ولی افقی پیش روی مردم نمیگشاید خوب بفرمایید اصلاحات جنابعالی چه برنامه و بقول شما افق جدیدی بعد از ۴۰ سال کارنامه بشدت سیاه اقتصادی سیاسی حقوق بشری فسادو… جمهوری اسلامی دارد شما حتی در جواب یک سوال ساده که چه چیزی را میخواهید اصلاح کنید درمانده اید حضرات سوپاپ اطمینان نظام
واقعا کار خاتمی تمام شده است .هیچ کس در ایران حرفی از او نمیزند !
ممکن است همانند امدن دکتر بختیار در اواخر حکومت پهلوی ، با تحت فشار قرار گرفتن حکومت انها در پاییز و زمستان پیش روی برگ مهندس موسوی را برای حفظ نظام رو کنند .
شعار های طرفداران اذری تیم تراکتور سازی در استادیوم ازادی تهران در روز جمعه که بر علیه دیکتاتوری خامنه ای قابل توجه بود . انها شعار رضا شاه را نیز بیان میکردند که این شعار بدترین فحش و توهین بر علیه اخوندها محسوب میشود !هیچ شعاری اینگونه اوضاع ملاها را اشفته نمیکند همانند جن که از بسم الله وحشت دارد .
که از لج اخوندها بیان میگردد .
سلطنت طلبان گرامی به خود نگیرند که پهلوی دوم و شاهزاده منظورشان نیست ؟!