(+ویدئو) سخنرانی روز دوشنبه، ۲۲ امرداد، علی خامنهای یکی از طولانیترین سخنرانیهای او در سالهای اخیر بود.
از محتوای سخنان رهبر جمهوری اسلامی میتوان برداشت کرد که او به دنبال القای چند منظور است و این هدف در صحبتهایش کاملاً ملموس بوده و ناشی از دغدغههای ذهنی و روانی است که به تناوب خواسته و ناخواسته بارها آنها را به زبان آورد.
اول:تلاش برای تحکیم جایگاه خود به عنوان «دانای کل» در نقش کشتیبان مسلّط بر همهی امور با جایگاهی مطلق و خدشهناپذیر؛ به تصویر کشیدن این نقش دروغین و حبابی بر دوش رسانهها گذاشته شد. آنها برای این القا با عناوین و شعارهایی مانند «بیشمارند آنهایی که حاضرند در رکاب او جان فدا کنند» با شعار «علمدار ولایت بسیجیان فدایت»، «خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست» و «لبیک یا خامنهای، لبیک یا حسین است» تلاش کردند.
دوم: «شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت شکستهای داخلی و انداختن آن بر دوش دولت» و گرفتن انگشت اتهام به سوی دشمنان خارجی و بازوهای داخلی آنها در برنامهریزی برای ضربه زدن به نظام.
سوم: «القای ابدی بودن و تزلزلناپذیر بودن نظام با تکیه بر توجهات خداوندی» و القای اینکه برای برون رفتن از وضعیت موجود هنوز راههای بسیاری وجود دارد.
بخش اول سخنرانی خامنهای مربوط به مسائل داخلی بود که با به مسلخ بردن برجام شروع شد. خامنهای باتلاقی را که او و نظام در آن گیرکردهاند و مسبباش نیز خودشان هستند تا حد قصور مسئولان دولتی تقلیل داد و بار مسئولیت در شکستها و مشکلات را از دوش خود برداشت؛ اگر چه گفت «اشتباه کردم» ولی مسئولیت را به پای دولت نوشت زیرا اشتباهاش را فقط در «قبول مذاکره» میبیند و حالا ظاهرا اعلام کرده که «مذاکره نمیکنیم»! اما مسئولیت پیشبرد چگونگی مذاکره و نتایج آن را به حساب دولت روحانی گذاشت. دولتی که خامنهای پس از مذاکرات مخفی با میانجیگری سلطان قابوس، با روی کار آمدنش در سال ۱۳۹۲ موافقت کرد تا با «نرمش قهرمانانه» به توافق اتمی برسد.
سلب مسئولیت
انداختن توپ در زمین دولت و پرداختن به فرجام برجام قدم اول خامنهای بود که گفت، در موضوع مذاکرات بنده اشتباه کردم و «به اصرار آقایان اجازه تجربه را دادم» که البته از خطوط قرمز معینشده هم عبور کردند و رییسجمهور «اعتراف» کرد اگر محدودیتهای شما نبود ما امتیازات بیشتری میدادیم. با این سخنان، حسن روحانی بیش از پیش به مهره سوخته تبدیل میشود زیرا تیم مذاکرهی دولت هم از خطوط قرمز عبور کرده و هم «رئیس جمهور اعتراف کرد» که «اگر محدودیتهای شما نبود» (بخوانید: اگر رهبریهای داهیانهی شما نبود!) «ما امتیازات بیشتری میدادیم» یعنی حسن روحانی اصلا در خط دیگری سیر میکرده و اگر «محدودیتهای» خامنهای نمیبود، از خط خارج میشد!
علی خامنهای در نقد دولت به نوسانات بازار ارز و سکه و کاهش ارزش ریال نیز اشاره کرد گفت، در قضایای ارز و سکه مبلغ ۱۸ میلیارد دلار از ارز موجود کشور آن هم در حالی که برای تهیه ارز مشکل داریم، بر اثر بیتدبیری، به افرادی واگذار شد و برخی از آن سوء استفاده کردند. این موارد مشکلات مدیریتی است و ارتباطی با تحریمها ندارد: «[…]وقتی ارز یا سکه به صورت غلط عرضه و تقسیم میشود، مشکلات فعلی بهوجود میآید زیرا این قضیه دو طرف دارد، یک طرف آن فردی است که دریافت میکند و طرف دیگر آن کسی است که عرضه میکند. همه بیشتر بهدنبال آن فردی هستند که ارز یا سکه را گرفته است در حالی که تقصیر عمده متوجه آن فردی است که ارز یا سکه را با بیتدبیری عرضه کرده است که اقدامات اخیر قوه قضاییه نیز در واقع برخورد با کسانی است که با یک تخلف و خطای بزرگ، زمینهساز این مسائل و کاهش ارزش پول ملی شدهاند.» در اینجا نیز دستگاه اجرایی و قوه مجریه و دولت «تدبیر و امید» هستند که «بیتدبیری» کردهاند.
رهبر جمهوری اسلامی که معلوم نیست از کی تا حالا اقتصاددان هم شده، «نقدینگی عظیم» را یکی از مشکلات اقتصادی کشور و ناشی از «سیاستهای اشتباه» دانست و گفت باید این نقدینگی به سمت تولید و بخشهای صنعت، کشاورزی و مسکن هدایت شود و اگر چنین کاری انجام شود، نقدینگی که امروز یک تهدید است، به فرصت تبدیل خواهد شد: «[…] برخی می گویند علت مشکلات فعلی در بازار، و کسب و کار این است که چون فعالان اقتصادی از زمان آغاز تحریمها یعنی نیمه مرداد و یا نیمه آبان مطلع بودند، کارهایی انجام دادند، حالا سؤال این است که اگر فعالان اقتصادی مطلع بودند و کارهایی کردند، مسئولان دولتی هم باید خود را برای مقابله با تحریم بیشتر آماده میکردند.» در اینجا نیز «مسئولان دولتی» هستند که از طرف خامنهای به پرسش کشیده میشوند.
کلیدیترین بخش صحبت علی خامنهای که تیتر تعدادی از روزنامهها نیز شد این بود که متوهمانه و به دروغ ادعا کرد «هیچ بنبستی در کشور وجود ندارد!» و مسئولان در هر سه قوه باید با تلاش، کار مشترک و استفاده از نظرات کارشناسان، مشکلات و فشارها را از دوش مردم بردارند. خامنهای با این سخن یک بار دیگر به وجود مشکلات و فشارها اعتراف میکند ولی اصرار میورزد که نظامی که او ولی مطلقه فقیه آن است به «بنبست» نرسیده و مشکلات قابل حل هستند.
اژدهای هفتسر فساد
قدم دوم او پرداختن به مسئولیتهای قوه قضاییه بود که بر نقش آن برای مقابله با «اژدهای هفتسر فساد» تاکید کرد و این را هم گفت که در مسیر مبارزه با فساد «قطعاً جیغ و دادهایی از گوشه و کنار بلند میشود.»
او دو باره تاکید کرد که نظام همچنان سرپاست: «[…] برخی درخصوص فساد به گونهای صحبت میکنند که گویا همه نظام فاسد است و ادعای فساد سیستمی و فراگیر میکنند در حالی که اینگونه نیست و ما در کشور، مدیران پاکدست و مؤمن فراوانی داریم و اینگونه سخن گفتن، ظلم به این افراد و ظلم به نظام اسلامی است […] در نظام اسلامی حتی تعداد کم افراد فاسد، زیاد است و باید با آنها قاطعانه برخورد شود، افراط و تفریط غلط است. برخی در صحبتها و نوشتههای خود بیملاحظه هستند. نمیتوان فساد در برخی دستگاهها و یا در میان برخی افراد را به کل کشور تعمیم داد.»
وی همچنین گفت که:
– مشکلات اقتصادی کشور راه حل دارد و اینگونه نیست که دشمن و برخی افراد دنبالهرو او در داخل و در رسانهها، خبیثانه تبلیغ کنند که کشور به بنبست رسیده و هیچ راهی جز پناه بردن به فلان شیطان یا شیطان اکبر وجود ندارد.
– ما در کشور نیروی خوب و با عُرضه و جوان کم نداریم، مسئولان باید همکاران خوبی را برای خود انتخاب کنند.
– البته اکنون هم دیر نشده است و میتوان تصمیمها و اقدامات لازم را در مقابل تصمیم خبیثانه دشمن، اتخاذ کرد و اگر کسی بگوید دیر شده و ممکن نیست، یا جاهل است و یا حرف بیجهت زده است.
– هرکسی که اعلام کند، ما به بن بست رسیدهایم، یا جاهل است و یا حرف او خائنانه است.
همه این سخنان اما ناخواسته تایید شرایط بحرانی کشور و تایید بنبست نظام است که خامنهای سعی در انکار آن دارد.
علی خامنهای در توضیح راهکارهای خود برای برونرفت از مشکلات به «راه حلهای ساختاری» و «کوتاهمدت» اشاره کرد و گفت هدف از درخواست برای تشکیل جلسه مشترک سه قوه، «یافتن مشترک راه حلها» با کمک گرفتن از کارشناسان امین است که این کار در حال انجام است.
از نظر خامنهای در این مسیر در درجه اول میبایست «دستگاههای نظارتی وابسته به دستگاههای اطلاعاتی» نقش ایفا کنند! همین خود نشان میدهد که رهبر جمهوری اسلامی مشکلات را عمدتا از زاویه امنیتی میبیند به همین دلیل راه حلاش هم در نخستین گام امنیتی است. وی تاکید کرد «قوه قضاییه» و «مجلس» نیز باید با قدرت و با چشم باز در میدان باشند و «آحاد مردم مؤمن» نیز باید با احساس وظیفه، در این خصوص، نقش ایفا کنند.
او با تأکید بر اینکه قوای مجریه و مقننه باید راههای فساد را ببندند گفت: «اگر در همین قضایای ارز و سکه، نظارت و دقت و پیگیری لازم انجام میگرفت، راههای فساد مسدود میشد.»
این بخش از سخنان خامنهای با ادعای آن استمرارطلبانی که مدعی هستند بحران ارزی برنامه سپاه بوده و یا دلواپسانی که مدعی شدند امارات و عربستان با چراغ سبز آمریکا پشت نوسانات ارزی هستند در تضاد است. «قضایای ارز و سکه» به دلیل شرایط موجود پیش آمده و خامنهای توصیه میکند که باید با «نظارت و دقت و پیگیری» از آن جلوگیری میشد.
خامنهای همچنین در این سخنرانی طولانی به خودش و دیگر زمامداران نظام دلداری داد و گفت «[…] گاهی در یک روزنامه یا در یک برنامه تلویزیونی و رادیویی، بهگونهای سخن گفته میشود که گویا همه درها بسته است؛ در حالی که اینگونه نیست… ملت ایران و نظام اسلامی، همچنانکه تا به حال از مراحل سختی عبور کرده است، از این مرحله نیز که آسانتر از مراحل قبلی است، عبور خواهد کرد.»
باید و نبایدها در مورد آمریکا
علی خامنهای البته آمریکا را در سخنرانی خود فراموش نکرد و درباره مذاکره با آمریکا تأکید کرد: با آمریکاییها به علت وجود استدلالهای دقیق، تجربه گذشته و ضررهای فراوان مذاکره با یک رژیم متقلب و زورگو مذاکره نمیکنیم و در پرتو وحدت و همدلی مردم و مسئولان، این مرحله را به خوبی پشت سر خواهیم گذاشت.»
رهبر جمهوری اسلامی سرانجام از زبان بسیاری از کارشناسان اقتصادی این اعتراف را هم کرد و گفت: «عامل همه مشکلات تحریمها نیست بلکه ناشی از مسائل درونی و نحوه مدیریت و سیاستگذاری اجرایی است.» خامنهای تاکید کرد «من نمیگویم تحریمها اثر ندارد، اما عمده مشکلات اقتصادی اخیر مربوط به عملکردها است و اگر عملکردها بهتر و با تدبیرتر و به هنگامتر و قویتر باشد، تحریم ها تأثیر زیادی نخواهد داشت و میتوان مقابل آن ایستاد.» در اینجا باز هم دولت «تدبیر و امید» حسن روحانی است بیتدبیری کرده و ناامیدی به وجود آورد و باید دست و پای خودش را جمع کند.
نارضایتی اقتصادی
خامنهای بدون آنکه ذرهای به روی خودش بیاورد که مردم شعار میدهند: «دشمن ما همینجاست، بیخود میگن آمریکاست»، گفت: «ایجاد تردید در افکار عمومی نسبت به مواضع نظام» از اهداف «دشمنان ملت ایران» است. وی با تاکید روی آمریکا، اسراییل و عربستان گفت: «آنها میخواهند با جنگ اقتصادی نارضایتی ایجاد کنند تا شاید این نارضایتی به اغتشاش و ناامنی تبدیل شود.»
خامنهای باز هم با انکار نارضایتی عمومی و تظاهرات مردمی در ایران گفت: «[…] آنها برای ایجاد ناامنی در دیماه گذشته، چند سال فعالیت کرده بودند اما ملت با هوشیاری تحسین برانگیز به میدان آمد و زمینهسازیهای چند ساله آنها را به باد داد»! اگرچه معلوم نیست خامنهای از کدام «ملت» سخن میگوید که «با هوشیاری تحسین برانگیز به میدان آمد» اما این سخن نیز ردیهای است بر ترفند استمرارطلبان که خیزش دیماه را به متولیان آستان قدس رضوی و علمالهدی و رئیسی نسبت داده بودند و حتی حسن روحانی نیز برای تبرئه دولت خود چنین ادعایی را مرتکب میشود.
حوادث مرداد محدود بود
رهبر جمهوری اسلامی با بستن پروندهی خیزش دیماه ۹۶ به امرداد ۹۷ رسید و گفت: «دشمنان به سال ۹۷ دل بستند و برخی مقامات آمریکا گفتند ۶ ماه دیگر خبرهایی از ایران خواهید شنید، منظور آنها همین حوادث مرداد بود که با وجود هزینههای فراوان مالی و سیاسی دشمنان اینگونه محدود از آب درآمد. مردم با هوش و با بصیرت هستند البته مشکلات معیشتی و اقتصادی اوقات خیلی از آنها را تلخ کرده اما این ملت زیر بار خواستهای سیای آمریکا و فلان رژیم روسیاه نمیرود.» وی افزود: «[…] دشمن همانگونه که تا کنون ضعیف و ناتوان و شکست خورده بوده است در آینده نیز ناکام خواهد ماند به شرط اینکه همه بیدار باشیم و با پرهیز از ناامیدی به وظایف خود عمل کنیم.» به این ترتیب خامنهای یک بار اصلا خیزشهای مردمی را انکار میکند و بار دیگر مجبور به اعتراف به آنها میشود ولی میخواهد اینطور القا کند که هیچ خطری از سوی این اعتراضات متوجه نظام نیست.
دولت باید سر کار بماند
از دیماه ۹۶ که تظاهرات اعتراضی در ایران آغاز شد اصلاحطلبان موجی به راه انداختند که سپاه به دنبال کودتای نظامی، برکناری دولت و روی کار آوردن دولت نظامی است. آنها اعتراضات مشهد را هم زیر سر ابراهیم رییسی و احمد علمالهدی دانستند. استمرارطلبان در فاصلهی کمتر از شش ماه در حالی که اعتراضات خیابانی دیماه را مقدمه کودتای سپاه برای ضربه به دولت روحانی میدانستند ناگهان خودشان «برکناری دولت روحانی» را مطرح کردند! عزل روحانی از سوی برخی حزباللهیها هم مطرح میشد اما خیلی خفیفتر از موجی بود که اصلاحطلبهای حامی روحانی به راه انداختند!
خامنهای در این سخنان طولانی خود به این گروههای دلواپس و استمرارطلب هم پاسخ داد و گفت: «برخی به اسم اینکه طرفدار ضعفا هستیم و میخواهیم اوضاع را درست کنیم، خودشان ملتفت نیستند اما عملاً در چارچوب نقشه دشمن حرف میزنند و اقدام میکنند. آنها که میگویند دولت باید برکنار شود در نقشه دشمن نقشآفرین هستند. دولت باید سرکار بماند و با قدرت، وظایف خود را در حل مشکلات انجام دهد.» با این سخنان خامنهای مانند همیشه روی دو صندلی نشست! وی که تا اینجا دولت را «بیتدبیر» و مسئول ناکامی برجام و قضایای سکه و ارز دانسته بود، در اینجا دستی به سر آن میکشد و از ادامه کار آن دفاع میکند. در عمل هم البته دولت سرسپردهی اوامر رهبر جمهوری اسلامی است. علی خامنهای کاسه و کوزهی مشکلات داخلی را سر دولت میشکند ولی ظاهرا هنوز برای مذاکرات مخفی (با وجود ادعای مذاکره نکردن با آمریکا) هنوز به این دولت نیاز دارد. آوردن یک دولت جدید در عمل نقشی بازی نمیکند چون در هر صورت از «رهبر» دستور میگیرد. مگر اینکه برکناری دولت با هدف برکناری «رهبر» صورت بگیرد.
خامنهای سپس به مسائل خارجی پرداخت و درباره مذاکره با آمریکا گفت: «تأکید میکنیم جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد». این جملات او تیتر اول اغلب روزنامههای ایران شد.
نکته قابل ملاحظهای که او در این بخش مطرح کرد این بود که گفت آمریکاییها مسئله جنگ را صریحاً مطرح نمیکنند اما درصددند با اشاره و کنایه، «شبح جنگ» را ایجاد و بزرگ کنند تا ملت ایران و یا «ترسوها» را بترسانند. این در حالیست که به احتمال جنگ و «سوریهای شدن» اتفاقا از سوی استمرارطلبان دامن زده میشود!
خامنهای که یکی از بیادبترین چهرههای سیاسی جهان است با اشاره به اینکه مسئولان آمریکایی در ماههای اخیر وقیحتر و بیادبتر شدهاند، گفت: « آنها قبلاً نیز ادب سیاسی و دیپلماتیک را در حرفهایشان رعایت نمی کردند اما مسئولان کنونی رژیم امریکا به گونهای وقیح و بیشرم و بیادب با دنیا حرف میزنند که انگار حیا را کاملاً از آنها گرفتهاند.»
وی با اشاره به اینکه «ما مثل گذشته هیچ وقت شروع کننده جنگ نخواهیم بود» گفت: «آمریکاییها هم حمله را آغاز نمیکنند چون میدانند که صد درصد به ضررشان تمام خواهد شد زیرا جمهوری اسلامی و ملت ایران ثابت کردهاند به هر متعرّضی، ضربه بزرگتری وارد خواهد کرد.»
فرمول مذاکره به سبک آمریکاییها
خامنهای در این بخش از سخنان خود به تشریح سیاستهای واشنگتن پرداخت و از «فرمول مذاکره به سبک آمریکاییها» حرف زد و گفت: «آنها اولاً اهداف اصلی را کاملاً مشخص میکنند البته همه این اهداف را اعلام نمیکنند اما در طول مذاکرات با دبه و چانهزنی، همه اهداف را پیگیری میکنند. نکته دوم اینکه آمریکاییها از این اهداف اصلی یک قدم عقب نمینشیند. آمریکاییها در مذاکرات، با الفاظ ظاهراً اطمینانبخش فقط وعده میدهند اما از طرف مقابل امتیازات نقد میخواهند و وعده نمیپذیرند. این واقعیت را ما در برجام تجربه کردیم همچنانکه در مذاکره با کره شمالی هم آمریکاییها همین روش را در پیش گرفتهاند. هر جای مذاکره اگر طرف مقابل از دادن امتیاز نقد امتناع کند، آمریکاییها آنچنان هیاهوی تبلیغاتی و رسانهای در جهان راه میاندازند که معمولاً طرف مقابل کم میآورد و دچار انفعال میشود. آنها پس از مذاکرات نیز به راحتی زیر وعدهها میزنند و به آنها عمل نمیکنند.»
وی پس از این مقدمه خواست نظام جمهوری اسلامی را از جنس دیگری غیر از مثلا کره شمالی نشان دهد و گفت: «به کدام دلیل باید با رژیم زورگوی متقلبی که اینگونه مذاکره می کند، پشت میز گفتگو نشست؟» او گفت «با توجه به فرمول آمریکاییها در مذاکره، هر دولتی در جهان با آنها مذاکره کند، دچار مشکل میشود مگر جهتگیریهایش با واشنگتن یکی باشد که البته دولت فعلی آمریکا حتی به اروپاییها هم زور میگوید.» این در حالیست که ده سال مذاکره اتمی در دولتهای خاتمی و احمدینژاد با سه کشور اروپایی انگلیس و فرانسه و آلمان به جایی نرسید و سرانجام همه به این نتیجه رسیدند که تا آمریکا در مذاکرات نباشد هیچ توافقی به دست نمیآید. «نرمش قهرمانانه»ی علی خامنهای به خاطر مذاکره با آمریکا بود! حالا معلوم نیست این لاف و گزاف برای چیست آن هم در حالی که از این سو و آن سو خبرهایی از مذاکرات و رفت و آمدهای مخفی درز کرده است! از قرار معلوم خامنهای مخالف مذاکرات علنی و در برابر چشمان مردم است!
اعتراف ناخواسته به نداشتن اقتدار
خامنهای در اینجا مانند یک استراتژیست کارکشته که معلوم نیست از درون «بیت رهبری» و از روی مخدّه چگونه به این مهارت رسیده است گفت: «ما فقط وقتی میتوانیم وارد بازی خطرناک مذاکره با آمریکا شویم که از لحاظ اقتصادی و سیاسی و فرهنگی به اقتدار مورد نظرمان برسیم و فشارها و هوچیگریهای او نتواند در ما تأثیر بگذارد اما در حال حاضر مذاکره قطعاً به ضرر ما تمام میشود و ممنوع است.» اقتداری که در حال حاضر به اعتراف خامنهای، جمهوری اسلامی ندارد!
خامنهای ردای افتخار شباهت خود به خمینی را نیز پوشید و با ضمیر جمع «ما» تاکید کرد «امام راحل عظیمالشأن هم مذاکره با آمریکا را تا وقتی این رژیم آدم نشود ممنوع کرده بود ما هم بر همین نکته تأکید میکنیم»!
او سپس بین دولتهای آمریکا تفاوت گذاشت و ادامه داد حتی اگر به فرض محال قرار بود با آمریکاییها مذاکرهای کنیم «قطعاً با دولت فعلی هرگز مذاکره نمیکردیم».
رهبر جمهوری اسلامی، آمریکا را یک «رژیم زورگو و پرتوقع» دانست و تاکید کرد گفتگو با آنها «وسیلهای برای رفع یا کاهش دشمنی آنها نیست بلکه دادن ابزاری به آمریکا است که با آن میتواند بیشتر و بهتر اعمال دشمنی کند و اهداف خود را پی بگیرد.»
وی در توهمی باورنکردنی وعده داد «به توفیق الهی و هوشیاری مسئولان و مردم، آمریکا در جنگ اقتصادی نیز شکست خواهد خورد»!
او سیاست اخیر دولتمردان آمریکا در حرف زدن با مردم ایران «ترفند» و «فریب» دانست و مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا را «عقبمانده ذهنی» نامید که «به ملت ایران میگویند پولِ شما را در سوریه خرج میکند در حالی که رییس او [ترامپ] اذعان کرده که آمریکا هفت تریلیون دلار در منطقه خرج کرده اما هیچ چیزی عایدشان نشده است.» خامنهای تاکید کرد «ما به دو کشور دوست یعنی سوریه و عراق در مقابل تهدیدات آمریکا و سعودیها کمک کردهایم که این کمکها نوعی مبادله بین دولتهای دوست است.»
وعدههای الهی
او سرانجام به پایان سخنرانی طولانی خود رسید و بار دیگر با اشاره به سخنان روحالله خمینی در بارهی «دست قدرت خدا بر سر ملت ایران و نظام اسلامی است» ادعا کرد «ما هم این دست قدرتمند خدا را احساس میکنیم، قدرتی که در ایمان ملت متجلی است.»
ادامه
با وجود اینکه خودش یک مدتی ریس جمهور بود , عدم اطلاعات اقتصادیش را میشه کمی قبول کرد و میتونه گردن این و اون بیاندازه. ولی این پیرمرد سردسته شیعیان نه تنها ایران بلکه
تمام دنیاست وسصت وچند سالی دراین زمینه تجربه داره. وضیفه اش دراین مقام ترویج صداقت و
اسلام است که هردو, متاسفانه به شکست انجامیده اند بنا براعتراف خودش فساد رو به ازدیاد است و آنطور که شایع است بیشترمردم ایران یا بی دین شده اند یا به ادیان دیگرپیوسته اند و یا اینکه بدست نوکرانش کشته شده اند. با شصت و اندی سال تجربه ملایی , این واقعا کمال بی عرزگی این شخص را ثابت میکنه و نشان دهنده عدم اطلاعاتش در رشته تخصصیش هم است
پیرمرد بدبخت. بقول اگلیسیها, یک عده ای پیرتر و عاقلتر میشوند ولی یک عده ای دیگر, مثل این پیرمرد , فقط پیرتر میشوند
سرکای ? » سرمایه
کم کم دارم شاخ درمیارم 😐
این چی مصرف میکنه!!!
، بخای اثار مخرب این فرقه رو لیست کنی چند تا کتاب باید بنویسی از خرابیا و جنایتاشون
چرا دنیا سکوت کرده بغیر از امریکا؟! چون امریکا گدا گشنه ی باج خواهی از این اخوندای کثیف نیست، این کشورایی که اخوندا میگن دوست مان و حامی یه مشت سیاست مدارن که فقط منافع ملی رو میشناسن، اما ترامپ ثابت کرد ابرقدرت دنیاست و نیازی به ریا کاری نداره و خواهان صلح جهانی جهانیه. اینهمه دیکتاتور تو تاریخ وجود داشتن و دنیا متحد شدن تا این هیولاهارو ناپدید کنن اما ببینید چقدر این نظام از سرکایه کشور خرج کشورای دیگه میکنه که فقط از نظامشون حمایت بشه، لعنت به همشون
سید علی خامنه ای یک جنایتکار جنگی ، ناقض فاحش حقوق بشر ، عامل شکنجه ، گروگان گیری ،اعدام ،قتل ،ترور ،انفجار بمب و مواد منفجره ،اختلاس ،احتکار و هزاران جرم و جنایت دیگر در چهل سال اخیر است . آیا ما خود بجز نشستن و کلید زدن و فرستادن تصویر و گلایه و فریاد ، چه کرده ا یم . در میان اینهمه گوینده و خواننده و مفسر ین سیاسی و خبر کسی برای محکومیت این تمساح تریاکی حتی یک کلمه بر زبان نمی آورد ؟ بخش حقوق بشر سازمان ملل را با نامه ها ،تماس ها ، تلفن ها و شکایت ها آگاه کنید . این جاهل قاتل لیاقت مردن در بیت و کاخ را ندارد ، تکرار دادگاه نورمبرگ را تقاضا می کنیم !
چیزی که مشخصه وقتی ایشان آمریکا را “پرتوقع و زورگو” می نامند نیک می دانند که اگر پای میز مذاکره با آمریکا بنشینند این بار نه یک جام زهر بلکه جام های زهر زیادی مانند حقوق بشر و آزادی بیان و آزادی حجاب و …. را باید بنوشند. بهیمن خاطر مذاکره را ممنوع اعلام کرد…
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت / دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور
محاکمه ات خواهیم کرد علی جان! نگران نباش.
مملکته داریم؟! مملکت امام زمان(عج) را بخشیدند به کفار روس، اونوقت داد می زنند؛ مهـــــــــــــــــــــــــــــــدی بیا، مهـــــــــــــــــــــــــــــــــدی بیا ! مملکته داریم؟ ببخشید داشتیم!!