«پاسداری از منافع ملی از موضع ضعف ممکن نیست»
(رضا پهلوی)
خانم ها و آقایان محترم،
در تاریخ ۱۱ فوریه ۱۹۷۹ برابربا ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ خورشیدی، دکترین اشتباه ایالات متحده آمریکا و کشورهای حمایت کننده اروپایی آن باعث ایجاد فاجعه‌ای بسیار دردناک در کشور ما ایران شد که خود در تاریخ بشریت نظیر نداشت.
سیاست غرب بر این منوال بود که می‌بایستی دولت آینده ایران (جمهوری اسلامی) نیروهای مذهب شیعه را با سیاست روز ادغام کرده و تمام جامعه یران را بر علیه خطر تهاجم روسیه شوروی به وسیله ایجاد «کمربند سبز» منطقه مجهز و حفظ کند. استراتژی اشتباه غرب، راهکاری بدون در نظر گرفتن حقوق بین‌الملل کشورها و وجدان بشردوستانه بود که به عمد در راه رسیدن به منافع سیاسی و مادی خود طرح کرده بود. این خلاف همان راهکار تجربه شده‌ای بود که خود بیش از سیصد سال کوشش و خونریزی‌های بی‌شمار موفق شده بود به وسیله جدایی دین از سیاست و یا سکولاریسم و آوردن شیوه حکومت دمکراسی از فساد اخلاقی و جنایات دین مسیحیت جدا کند و اروپا را به مدنیت امروزی در آورد.
کشور های غربی در راه این هدف از تدین و اعتقادات ژرف ملت ایران به الهیات سوء استفاده کرده، حکومت ملاخمینی را از دهکده نوفل لوشاتو در فرانسه پشتیبانی کرده و به حرکت انداختند که باعث واژگونی نظام دو هزار و پانصد ساله پادشاهی و تخریب فرهنگ و هویت جامعه نوپاخاسته و مدرن ایران گشت. امروز بعد از چهل سال تحمیل این واقعه شوم تاریخی به ملت ایران، نظام جمهوری اسلامی که بر پایه ادغام دین با سیاست بنا شده، نتایجی از حکومت ننگین خود در ایران به جای گذاشته که همه شما به خوبی از آن آگاهید، زیرا که ما ایرانیان از همان روز نخست حاکمیت این نظام هر روزه این جنایات و نقص حقوق بشر را که منجر به دها هزار کشته و مهاجرت حداقل هفت میلیون ایرانی و زندانی سیصد هزار زندانی سیاسی مخالف این نظام و بی‌خانمان شدن صدها هزار تن دیگر به شما سران دولت‌های اروپایی و سازمان ملل و دیگر سازمان‌های دیگر حقوق بشری اطلاع دادیم که تا به امروز واکنش جدی و مفیدی از شما در این راستا انجام نشده و مسلما سفارت‌های شما نیز این جنایات را به شما گزارش و تائید کرده‌اند.
استراتژی مذهبی– سیاسی جمهوری اسلامی بر چند اصل تخریب اتکا دارد:
۱ – جهانبینی مذهبی به خاطر فلسفه جهانشمولی خویش، تخریب و تحریف تاریخ، جهان‌نگری ایرانی، فرهنگ و هنر، سنت‌ها و جشن‌های ملی و هویت ایرانیان را نفی می‌کند. لذا چاره‌ای جز سرکوب شدید ملت ایران ندارد.
۲ – استراتژی جمهوری اسلامی در پناه دین و روحانیت قدرت‌یابی محض است که به برپا کردن امپراتوری شیعه در جهان بر ضد غرب و کشورهای عربی و توسعه نژادپرستی اسلامی و ایجاد تروریسم برای از بین بردن نظام‌های دمکراسی و تضعیف قدرت‌های غربی می‌انجامد.
۳ – پیوستن به سیاست‌های کشور روسیه برای تحکیم قدرت خود و کوشش برای دوقطبی کردن روسیه در برابر آمریکا.
این شمه کوتاهی از اندیشیدن جمهوری اسلامی است که در زادگاه «فرهنگ‌زای» ما ایران به زور جای داده شده و از یک ملت ثروتمند به معنی واقعی یک ملت فقیر، گرسنه و خسته به جای گذاشته.
اکنون این ملت صلح جو و فروتن روی سخنش با شماست. شمایی که با ادعای انساندوستی، رعایت حقوق بشر و حقوق حیوانات و جانداران خود را در جهان مشهور کرده‌اید، چگونه است که شما از چنین رژیم ترس و وحشت و به تمام معنی خونخوار که ایران کهن را تصرف و به خاک و خون کشانده و غرور ملتش را پایمال کرده و مزدوران شستشو شده مغزی‌اش کشور های عراق و سوریه و لبنان و یمن را با سلاح‌های مرگبار خودش با خاک یکسان نموده و هزاران هزار مردم بیچاره و بی‌پناه این کشور ها را آواره، بی‌خانمان و کشته و به این هم اکتفا نکرده و اضافه بر همه قصد دارد شهرهای زیبای شما را با بمب‌های تروریستی خود بلرزاند، حمایت سیاسی، اقتصادی و معنوی می‌نمایید؟!
قوانین حقوق بشر را ما ایرانیان در ۲۵۰۰ سال پیش در جوامع‌مان وضع و اجرا می‌کردیم. استوانه حقوق بشر کوروش بزرگ هم‌اکنون در گالری سازمان ملل متحد در نیویورک قابل رؤیت و صلح‌دوستی و بشردوستی انسان‌های ایرانی را معرف است. قصیده شاعر بزرگ ما سعدی بر سردر سازمان ملل مضمون زیر را دارا است. بنی‌آدم اعضای یک پیکرند، که در آفرینش ز یک گوهرند. شما به خاطر منافع خود تمام ارثیه‌های دیگران را زیر پا می‌گذارید و آنها را تروریست می‌شناسید. هر بار در چهل سال گذشته ما جنایت و نقض حقوق بشر را در کشورمان به اطلاع شما رساندیم، شما به آن وقعی نگذاشتید و یا به استناد اینکه جمهوری اسلامی قرارداد برجام را درست اجرا می‌کند پایمال کردن حقوق بشر را به زیر فرش کشاندید. آیا وقت آن نرسیده که مروری بر تفکرات خود بکنید و متوجه شوید که ایرانیان کاملا از سیاست‌های پر از تضاد شما آگاهند و نسل فرهیخته ایران دیگر حاضر نیستند بیشتر از این به خاطر منفعت‌جویی‌های شما قربانی بدهند؟ آیا وقت آن نرسیده که از هراس بی‌جای خود درباره مردم ایران که آنها را با تروریست‌ها و مزدوران جمهوری اسلامی یکی می‌دانید بپرهیزید و آنها را با این جانیان تاریخ در یک کفه ترازو قرار ندهید؟ این نظام به اصطلاح روحانی اما به کلی فاسد امروز بعد از چهل سال آزمایش خود را داده و خود به خود در حال واژگونی است. مردم ایران از این زجر و محنت بزرگ تاریخی خویش خسته شده‌اند و به دنبال هویت خویش هستند. این روزها در بیش از صد شهر بزرگ و روستاهای کوچک ایران مانند قم، مشهد، شیراز، اصفهان، اهواز، کرج و تهران فریاد انزجار از دین و حکومت به گوش می‌رسد که فریاد می‌کشند: «رضاشاه ما را ببخش و به خانه برگرد». این خیزش روز به روز بیشتر می‌شود و این نظام به زودی بر افکنده می‌گردد و دیگر هیچ نیرویی قادر به مهار و جلوگیری آن نیست.
پارلمان اروپا و سران دولت‌های اروپایی باید بدانند که ملت ایران به دنبال فرهنگ و هویت از دست رفته خویش است. پشتیبانی شما از چنین رژیمی راه آینده ملت ایران را مسدود و سالیانی به عقب می‌اندازد که نتیجه‌اش کشتار بی‌جای ملت بی‌گناه و مهاجرت این مردم به دیار شما است. با رسیدن هر چه زودتر ایرانیان به ارزش‌های گذشته خود سراسر آسیای میانه آرامش خود را باز خواهد یافت و ایران به دامان روسیه نخواهد افتاد. نسل فرهیخته ایران که به دنبال صلح و آرامش است حاضر به چشم‌پوشی گذشته است، اما اجازه نمی‌دهد که این خطاها دوباره تکرار شوند. بعد از برکناری این رژیم ایرانیان خواهند دید که در چهل سال گذشته کدام کشورها دوست و وفادار ایران بوده‌اند و مردم زجردیده را کمک کرده‌اند تا به آزادی برسند.
امروز شاخص اصلی هویت ایرانی ما نماد دو هزار و پانصد ساله پادشاهی «شاهزاده رضا پهلوی» از یک سلسله ایرانساز و کاملا ایرانی، ده‌ها اقوام اصیل و قدیمی که هر کدام بیش از سه هزار سال در این آب و خاک در کنار هم با صلح و خوشی زندگی کرده‌اند، پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان ایران، درفش کاویانی که در طول تاریخ شاخص مرگ هزاران جانباز در راه آزادی و استقلال ایران بوده‌اند، فردوسی بزرگ حماسه‌سرای ایرانی که با شاهنامه خویش ناجی فرهنگ پارسی و راهنمای آزادی برای همه ایرانیان است. این پایه‌های هویتی در ایدئولوژی‌های پوسیده دیگر نیستند و فرهنگ بینش و منش ایرانی را معرف نیستند.
پارلمان اروپا و سران کشورهای اروپایی باید بدانند که ما برای نظام حکومتی ایران آینده یک کشور کاملا مدرن با سیستم دمکراسی و سکولاریسم در نظر داریم که دارای یک حکومت مستقل بدون وابستگی به دیگران، با رعایت کامل حقوق انسان‌ها باشد. ما در آینده با کشوری بزرگ و ثروتمند با کشوری که دمکراسی خواهد بود دارای توانایی برای جذب سرمایه‌های بزرگ شما هستیم و تجارت و سرمایه‌های شما را ضمانت می‌کنیم. پس دیگر هیچگونه نگرانی برای سران دولت‌های شما و پارلمان اروپا نباید باشد. با این داده‌ها بهتر نیست که شما گرامیان تمام نیروی خود را پشت یک ملت صلح‌جو و آزادیخواه بگذارید و هشتاد و پنج میلیون انسان ایرانی را قربانی طرفداری از یک رژیم تروریستی ننگ و نکبت نکنید؟!
پاینده ایران
امان بیداربخت
✌?✌?درود بر شما شاهـزاده رضا پهـلوى رهـبر ملى فرهـنگى و معنوى