احمد زیدآبادی روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب به تازگی در یادداشتی جنجالی با عنوان «براندازان نجاتبخش اصلاحطلبان» مدعی شده ظهور و بروز براندازان پس از تظاهرات دیماه سال ۱۳۹۶، به شکلگیری لشکری سایبری از هتاکی و فحاشی محدود شده که با زبان اهانتآمیز خود، به تر و خشک و حاضر و غایب و گناهکار و بیگناه رحم نمیکنند.
او در بخشی از این یادداشت ادعا کرده است که براندازان هنوز ظهور نکرده، رو به افول و تباهی گذاشتند و این خود فرصتی طلایی در اختیار اصلاحطلبانِ به فساد نیالوده گذاشته است تا به بازسازی و اعاده اعتبار خود در جامعه بیاندیشند!
زیدآبادی همچنین مینویسد، براندازان لشکری هستند که گویی فقط با زبان هتاکی و فحاشی آشنایند و از همان خرده مدنیت و فرهنگی که طی این سالها در سطوح مختلف جامعهی ایرانی شکل گرفته، به کلی بیبهرهاند.
احمد زیدآبادی در این یادداشت به اندازهای تهاجمی و بدون استناد و استدلال است که برخی از مخاطبان شک کردهاند که مبادا نویسندهی آن وی نباشد!
این یادداشت با واکنشهای مختلفی در رسانهها و شبکههای اجتماعی روبرو شد. به عنوان مثال اصلاحطلبان به شدت از آن استقبال کردند. روزنامه اعتماد حتی تیتر اول خود در روز دوشنبه ۲۶ شهریور را به این موضوع اختصاص داد و در گزارشی با عنوان «فحاشی به مثابه سیاستورزی» به برخورد چند ماه اخیر اصلاحطلبها با طیف براندازان پرداخت. مجید انصاری عضو مجمع روحانیون مبارز در این باره به اعتماد گفته «مدتی است اتهامزنی و فحاشی علیه جریان اصلاحات به صورت سازمان یافته و پرحجم از سوی عوامل ضدانقلاب و برانداز که بعضا دستشان به خون مردم بیگناه این کشور آلوده است، افزایش یافته است.»
عمار ملکی استاد دانشگاه تیلبرگ از منتقدین این نامه زیدآبادی نکاتی را در بارهی یادداشت عجیب وی یادآوری کرده است.
او در ابتدا به «متانت» و «آرامش» زیدآبادی اشاره میکند و میگوید او را فردی با استدلال دانسته و ابتدا که یادداشت را خوانده مشکوک بوده که آیا واقعاً این نوشتهها به قلم احمد زیدآبادی است یا خیر!
ملکی نوشته احمدزیدآبادی یک روزنامه نگار منصف و گزیدهنویس بوده و همواره درباره مستند بودن سخنان خود وسواس داشته است و همانطور که خودش نوشته در توییتر فعالیت ندارد و به واسطه دیدن چند عکس احتمالا گزینشی از صفحات توییتر، به یک مسئله خاص عمومیت داده است؛ به احتمال زیاد آنهایی که برای او خبر بردهاند منصف و بیطرف نبودهاند.
ملکی با اشاره به اینکه تجریه بسیاری در برخورد با «براندازان فحاش» دارد مینویسد: «میتوانم بگویم که برخلاف تصور احمد زیدآبادی اکثریت آنها که خود را برانداز میدانند، فحاش و لمپن و خشونتگرا نیستند بلکه دشنامدهندگان تنها اقلیت بسیار کوچکی از براندازان هستند و «براندازان مدنی» بخش بزرگتری از براندازان را تشکیل میدهند.»
ممکن است مردم دشنامدهندگان را به دروغگویان ترجیح دهند
وی در ادامه نوشته: من برخلاف احمد زیدآبادی فکر میکنم با ادامه روند موجود، «براندازان (افراطی) نجاتبخش اصلاحطلبان (استمرارطلبان)» نخواهند شد بلکه اتفاقاً برعکس آن اتفاق میافتد؛ یعنی در تحلیل نهایی و در روز واقعه، عدم وجود یک آلترناتیو به غیر از استمرارطلبان، باعث محبوبیت براندازان افراطی میان مردم خواهد شد چرا که آنها به عنوان تنها آلترناتیو در برابر طرفداران نظام معرفی میشوند.»
ملکی در بخش دیگری از یادداشت خود آورده است: «یقینا اگر «براندازان فحاش» دست بالا را در شبکههای اجتماعی پیدا کنند، ممکن است بخشی از مردم بار دیگر به سمت اصلاحطلبان کشیده شوند، اما از سوی دیگر احساس فریبخوردگی بخش بزرگتری از مردم توسط اصلاحطلبان، ممکن است باعث شود که مردم دشنامدهندگان را به دروغگویان ترجیح دهند.»
یادداشت زیدآبادی در شبکههای اجتماعی با واکنشهای مختلفی روبرو شد که همچنان ادامه دارد. کامران ایازی زندانی سیاسی سابق در توییترش با هشتگ (#احمد_زیدآبادی) به کنایه نوشته: «یک مامور حفاظت بود در رجایی شهر، خیلی مودب و متشخص، یک بار همراهم بود تا دادگاه، باور کنید «تو» به من نگفت، بفرمایید، جنابعالی، خواهش میکنم …ایشان چهارپایهکش گوهردشت بود و میگفتند موقع اجرای حکم هم همینقدر مودب است: بفرمایید بالا، لطفا اون طنابو … سپاسگزارم.»
حسن شریعتمداری فعال سیاسی در توییتی به این موضوع واکنش نشان داده و نوشته «فضاى توییتر را سالم نگه دارید، و مودبانه و همراه با منطق و استدلال بنویسید تا بر شما خرده نگیرند. آنکس که منطق دارد نیازى به ناسزا ندارد.»
احمد زیدآبادی به درستی به فحاشی و ناسزاگوییها انتقاد کرده اما خواسته یا ناخواسته بدون انصاف و با غرضورزی و جانبداری، مقصران پدیدهی زشت فحاشی را براندازان معرفی کرده و آن را به تظاهرات اعتراضی دیماه سال ۱۳۹۶ ربط داده است. حال آنکه فحاشی و هتاکی یک پدیدهی فرهنگی است و مرزبندی سیاسی و جناحی ندارد. این ناهنجاری طیف وسیعی از جامعه را در بر میگیرد، از کوچه و بازار گرفته تا مدرسه و دانشگاه، از محیطهای ورزشی گرفته تا مراکز فرهنگی و اداری و طوقی نیست که بتوان اختصاصی به گردن یک جریان بخصوص سیاسی یا اجتماعی انداخت. اتفاقاً اگر قرار باشد به بررسی جامعه شناختی این پدیدهی زشت پرداخته شود باید به سراغ دلایل و عوامل این آسیب رفت. مثلاً دست روی عملکرد مسئولان فرهنگی و تربیتی جمهوری اسلامی گذاشت: نظام آموزش و پرورش یا وزارت فرهنگ و ارشاد آن هم از نوع «اسلامی» چه کرده است که نتیجهاش فحاش، آن هم «برانداز» است؟! نقش دولتهای رنگارنگ و نهادهای فرهنگی مربوطه چه بوده است؟ آیا رسانهها و در صدر آنها صدا و سیمای رژیم نقشی در پرورش «فحاش» آن هم از نوع «برانداز» نداشته است؟!
زیدآبادی که خود از اصلاحطلبان بوده و هست ظاهراً به دنبال آنست که از آب گلآلود برای جریان اصلاحطلبی ماهی بگیرد. آن هم در حالی که به تازگی عباراتی مانند «خفه شو، بتمرگ پفیوز» الفاظی است که علی مطهری تیرماه سال ۱۳۸۹ در مجلس شورای اسلامی هنگام نطق در صحن علنی خطاب به مهدی کوچکزاده دیگر نماینده مجلس میگوید و بگومگوی آنها از رسانههای سراسری پخش میشود.
از این نمونهها کم نیست. همین مطهری اخیراً در حاشیه یک سخنرانی با زبان زشت و توهینآمیز یکی از منتقدین خود را «احمق» و «نادان» خطاب میکند. این نماینده مجلس زیر سایه پدرش مرتضی مطهری که به او لقب «معلم اخلاق» دادهاند پرورش پیدا کرده و سالها در فراکسیون فرهنگی مجلس عضویت دارد، با این همه زبان و بیانش آلوده به فحاشی و توهین است! اگر قرار باشد با عینک مغرضانه زیدآبادی به پدیده فحاشی نگاه کنیم باید گفت مطهری با این سطح شعور و ادب چه جایی در لیست امید اصلاحطلبان دارد؟! مجلس شورای اسلامی چه جایی است که امثال او عضو هیات رییسه آن و نایب رئیساش هستند؟!
در نمونههای دیگر میتوان الفاظی چون «مرتیکه»، «کثافت»، «احمق» را شنید که در جریان جلسه استیضاح مسعود کرباسیان وزیر پیشین اقتصاد (چهارم شهریور ۱۳۹۷) مهرداد بائوج لاهوتی نماینده لنگرود و عبدالرضا عزیزی نماینده شیروان حوالهای یکدیگر کردند.
https://www.youtube.com/watch?v=hwD3x8nxUVc
احمد علمالهدی امام جمعه مشهد و نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی از تریبون رسمی مخالفان ولایت فقیه را بزغاله و گوساله مینامد.
توهینها و استفاده از الفاظ رکیک نه فقط از تریبون مجلس و نماز جمعه و راهپیماییهای حکومتی در جریان است بلکه بستهی کامل آن را در میان مداحان حکومت دینی که ظاهرا پرچمداران فرهنگ و مذهب نظام هستند باید جستجو کرد. سرآمد آنها حاج منصور ارضی و سعید حدادیان دو مداح نزدیک به بیت رهبری هستند.
حدادیان خطاب به احمدینژاد و مشایی: «گندم کجا رو خوردی که عورتت زده بیرون…»!
شاید لازم باشد کمی هم از فضای سیاسی دور شد. آیا زیدآبادی در چهار دهه گذشته پا به استادیوم «آزادی» گذاشته؟ «السلام و علیک یا برج میلاد این کیروش …. دیشب…» دستپخت برخی از هواداران پرسپولیس خطاب به کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی است.
https://www.youtube.com/watch?v=hXyhE_eG7Bs
برخی از تماشاگران استقلال هم گرفتار این آفت هستند:
https://youtu.be/VEXeZjm4ayY
خلاصه، فحاش خواندن «براندازان» برای تخطئه کردن آنها، ترفند کثیفی است؛ آن هم در حالی که رهبران و جناحین نظام و مقامات رژیم به بیادبی و هتاکی معروفند و در میان هواداران و دلبستگان جمهوری اسلامی نیز فحاش و هتاک کم نیست. بگذریم از اینکه یک سر فحاشیها به ارتش سایبری نظام میرسد تا به اسم همهی نیروهای منتقد و مخالف به دروغگویی و هتاکی علیه دیگران بپردازند.
خطاب به اصلاح طلبان، از جمله زیدآبادی!
شما اعمال شنیع توضیح داده شده در کامنت دوستان را که مرتکب شدهاید، مشکل نمیدانید، اما اگر مردم برای تجاوز شما به هست و نیستشان اعتراض کنند، فحاش هستند؟
این حجم از بیحیایی را احتمالاً فقط در شماها میتوان یافت! شماها و برادران دوقلویتان (با اصولگرایان) بیرون آمده از یک تخم مار هستید!!!
آنهائیکه میخواهند اسلام را «اصلاح » بکنند درحقیقت میخواهند مردم را گول بزنند ؛ اصلاح یک «دین» که خود را «الهی» واحکامش را«کلام خدا» میداند چه معنی دارد؟
در رژیم دزدان وقاچاقچیان منظور ازشعار «اصلاح» جابجا کردن افراد در پُستهای نان وآب داردولتی است
دو نفر که با هم درگیر میشوند آنکه ضعیف و کم زور هست بعلت عدم قدرت پاسخ فیزیکی دست به سنگ و چماق میبرد در شرایطی که در آن هستیم که دسترسی به اینانی که بما زور میگویند و ثروت ما را چپاول میکنند نداریم چکاری جز انتقاد و فحاشی به این دزدان و چپاولگران میتوانیم داشته باشیم حالا میخواهد درست و منطقی باشد یا نه انتظار دارید خیلی محترمانه به این چپاولگران که اختلاس میکنند و این ملت بیچاره را حتا در معرض کمبود دارو قرار میدهند محترمانه مورد تفقد قرار بدهیم که انگ بی نزاکتی بما زده نشود آقا به اطراف خودنگاهی بیاندازید ببینید چقدر با این الفاظ از خود پذیرایی میکنند!نا گفته نماند ارتش سایبری شما آغاز کننده این روش ناپسند است که با فحاشی دیگران را تحریک به بدزبانی میکنند!
به این اخبار توجه نکنید دوستان. این ها معلوم الحال اند و فقط به دنبال فضاسازی اند. این افراد مصداقِ بارزِ تیری در تاریکی اند. اما مردم دیگر گوششان به این حرف ها بدهکار نیست. زیدآبادی و ملکی اصلاح طلب اند و باید پاسخ گوی عملکرد خود و همکاری با رژیم فاشیست ج.ا باشند؛ همین. بقیه اش داستان است و ما از این داستان ها زیاد شنیده ایم.
وقتی کفگیر نظام مقدس به ته دیگ خورده .حال یک دفعه از موجوداتی که به قول آقا اندک آبروی داشتن استفاده میکنند برای حفظ این موجود که سرطان در رگ و پی آن ریشه دوانده. اصلاح طلبی جانی مثل جلایی پور که به مردم لقب کرکس و لاشخور میدهد دشنامگو نیست .در آخر آقای زید آبادی مرا یاد شعر معروف ابر و مه خورشید وفلک در کارند انداختی .ولی برای نجات این بیمار رو به موت با تهمت و القابی که زیبنده رهبر گرامیتان سید علی هست راه نجاتی پیدا نخواهید کرد .و خوشحالم که یک به یک پته همه دلسوزان متقلب روی آب خواهد افتاد و ملت ایران در فردای سرنگونی سره را از ناسره جدا خواهند کرد و آن روز چه خجسته روزی خواهد بود .
آقای زیدآبادی، محجور درگاه ولایت فقیهی است که فرد لواط کاری را زیر دامن خود مخفی کرده است. به شخصه ترجیحم یک فرد فحاش است تا محجور درگاه حامی یک لواط کار!
از سوی دیگر، اصلاح طلبان در چهل سال گذشته در تمام جنایات این نظام سهیم و شریک بودهاند، اگر نگوییم بیش از اصولگرایان، دستکم به اندازه اصولگرایان در غارت و حیف و میل منابع کشور دست داشته اند. اگر مردم به این جماعت دزد و شارلاتان و جنایتکار فحاشی نکنند، پس چه باید بکنند، نقل و شیرینی میان آنها پخش کنند، بگویند دستتان درد نکند دزدید، بردید، کشتید، سوزاندید، نسل سوخته به جای گذاردید!
این اصلاحطلبان مردم را چه فرض کردهاند. با چه زبانی بگوییم چشم دیدنتان را نداریم؟
جالب است که این آقایان فاشیست- اسلامیست صحبت از مدنیت و فرهنگ میکنند. دو واژهای که با اسلام در ضدیت ۱۸۰ درجه ای هستند.
نماد بزرگ «فرهنگ و مدنیت اسلامی» آیتالله علمالهدی است که طبق موازین مدنیت pimp خوانده میشود،
لاریجانی قاضیالقضات است که جزو بزرگترین دزدان مافیایی تاریخ است
خامنهای ۹۵ میلیارد دلاری است
شیخ حسن دروغگو است…
….
کسانی که با فرهنگ بیفرهنگیشان نصف جمعیت ایران را در گونی پیچیدهاند، باید هم دم از تمدن بزنند.
به امثال زید آبادی
وقتی در رژیمی که اساسش بر مبنای خودی های همه چیز فروش و یا غیر خودی مخالف ،گوش شنیدن نیست باید به گروهی از مردم حق داد تا با حداقل اعتراض آن هم بصورت اعتراضات تند برای لحظه ای
خودش رو تخلیه کنه.
بینهایت علاقمندم که ببینم این ملیجکان درگاه هنگام درماندگی و فقر و نا امیدی تا کجا لسان در کام میکشند و آداب رو رعایت میکنند. از آقای آمار ملکی بابت مقاله روشنگرتان سپاسگزارم
اصلاح طلبان در این بیست سال با حفظ این نظام همه چیز را از مردم ایران گرفتند حتی دختران یرانی را در تمام منطقه بی ابرو کردند و کک شان هم نمی گزد.
همین اقای زید ابادی از بخشیدن سهم ایران در دریای کاسپین علنا در رادیوفردا حمایت کرد. دشنام به این افراد مرا هم خوشحال می کند
اولا این اقای عمار ملکی سعی دارد خود را مخالف این نظام نشان دهد ولی ته ته تحلیل هایش بنفع اصلاح طلبان است. اول که نظرشان را با حمد و سنای احمد زیدابادی شروع می کند تا به خواننده القا کند حق با ایشان است بعد انتقادی ضعیف به ایشان می کند و بعد دوتا به نعل می زند و دوتا به میخ …
تا انجایی که من در میان مردم هستم همه چنان درگیر مشکلات اقتصادی و بیماری های جسمی و روانی و بدختی هستند که بخاطر دشنام دادن به طرفداران این نظام نه تنها نارحت نمی شوند بلکه خوشحال نیز می شوند.
تا جایی که بنده با جامعه ایران آشنایی دارم، این فحاشی و کاربرد واژه های مستهجن بر انداز و غیر بر انداز نمی شناسد، بلکه امری نسبتا فراگیر است. معمولا ما ایرانیان تحمل چندانی در برابر انتقاد یا نظرات مخالف نداریم. این یک مشکل بزرگ ملی است.