رژیم ایران در تنگنای ماهیت نظام و شروط بقای آن

جمعه ۱۳ مهر ۱۳۹۷ برابر با ۰۵ اکتبر ۲۰۱۸


رفتار رژیم ایران را نمی‌توان از ماهیت حقیقی آن جدا کرد چرا که این ماهیت طی چند دهه گذشته پوشش ایدئولوژیک و سیاسی برای رفتار ژئوپلیتیک تهران در محیط اطراف خود فراهم کرده تا از طریق آن بتواند در امور داخلی همسایگانش دخالت کند. مداخله‎ای که به مرور زمان به رفتاری توسعه‌طلبانه تبدیل شده و در سال‌های اخیر به اوج خود رسیده است بطوری که تهران توانست حاکمیت و استقلال سیاسی را از ۴ پایتخت عربی به نفع خود سلب کند و در راستای تحقق طرح‌های جاه‌طلبانه‌ با هدف تاسیس امپراتوری اسلامی شیعی برای تحکیم حضور خود در سواحل دریای مدیترانه و دریای سرخ به کار بگیرد. میان رفتار توسعه‌طلبانه و ماهیت رژیم ایران  که خود بر اساس اصول توسعه‌طلبی دائم پایه‌ریزی شده، ارتباطی عمیق وجود دارد که امکان تفکیک آن وجود ندارد. جمهوری اسلامی توسعه‌طلبی خارج از مرزها را جوهر و اساس مشروعیت خود در داخل ایران می‌داند.

سیدعلی خامنه‌ای، دونالد ترامپ

رژیم اسلامی از زمان تاسیس با حفظ این معادله پیچیده و با پوشش دینی- مذهبی که از ماهیت ایدئولوژیک و ساختار فکری‌ آن نشأت گرفته، توانست به رفتار جاه‌طلبانه خود در منطقه ادامه دهد و از فشارهای برخی کشورهای غربی به‌خصوص آمریکا جان سالم به در ببرد.

رژیم جمهوری اسلامی با استفاده از دو عامل مهم توانست تا این لحظه به حیات سیاسی خود ادامه دهد؛ این دوعامل عبارتند از:

اول: موقعیت جغرافیایی مهم  کشور ایران
دوم: هویت دینی- مذهبی رژیم جمهوری اسلامی

رژیم تهران امکانات و موقعیت عظیم کشوری چون  ایران و عامل هویت دینی- مذهبی را که در منطقه خاورمیانه زمینه و ریشه‌ تاریخی دارد برای پیشبرد اهداف توسعه‌طلبانه و نشر اندیشه افراط‌گرایی خود به کار گرفت؛ البته فراموش نکنیم که اشتباهات فاحش ایالات متحده آمریکا  پس از رویدادهای ۱۱ سبتامبر ۲۰۰۱ تا امضای توافق اتمی توسط اوباما با رژیم اسلامی در سال ۲۰۱۵ که در آن هیچگونه حد و مرزی یا قید و شرطی برای منع خرابکاری و توسعه‌طلبی و مداخله‌گری‌های جمهوری اسلامی گنجانده نشد، کمک بزرگی به افرایش رفتارهای سبعانه جمهوری اسلامی کرد.

جمهوری اسلامی تا پیش از روی کار آمدن دونالد ترامپ و خروج وی از توافق اتمی بر این باور بود که مطالبات برخی کشورها از تهران برای متوقف کردن توسعه‌طلبی‌هایش در منطقه به بخشی از روایت‌های تاریخی گذشته تبدیل شده است به همین دلیل با شتاب برنامه‎های خود را در منطقه‎ای که پر از تغییرات ناگهانی است ادامه داد. جمهوری اسلامی از عقب‌نشینی دولت اوباما از منطقه خاورمیانه و عدم دخالت در سوریه بی‌نهایت استفاده کرد. مقامات تهران در تحلیل از دولت ترامپ بر این باور بودند که دولت وی نمی‌تواند خلاء حضوری آمریکا در منطقه را که توسط دولت اوباما به وجود آمده بود بار دیگر پر کند به همین دلیل به سیاست جنگ در سوریه، یمن، عراق و لبنان ادامه دادند.  در این میان کشورهای اروپایی پس از توافق اتمی با استقبال گرم از روابط اقصادی و سیاسی، جمهوری اسلامی را در آغوش گرم خود پذیرفتند. جامعه بین‌المللی قبل از ترامپ از تمام رفتارهای ایران چشم‌پوشی کرد. چشم‌پوشی غرب باعث شد تا ایران روند دمکراسی در عراق را تخریب کند، به اختلاف و جنگ داخلی در یمن دامن بزند و به کمک حزب‌الله و رژیم اسد صدها هزار سوریه را کشته و میلیون‌ها تن را آواره کند. رفتار رژیم ایران در یمن و حمایت از کودتای شبه‌نظامیان حوثی علیه دولت قانونی و اشغال صنعا توسط یک گروه فرقه‌گرای افراطی با واکنش تند سعودی و کشورهای عربی روبر شد و به تنش در منطقه دامن زد اما با روی کار آمدن دنالد ترامپ این معادلات بهم خورد و تصمیم بازگشت آمریکا به ایفای نقش در سوریه ، عراق و یمن و شروع فشارهای سیاسی بر تهران باعث قیام مردم ایران در اواخر سال گذشته و اوایل سال جاری شد. سیاست‌های افراطی جمهوری اسلامی نه تنها باعث نابودی زیربنای اقتصادی ایران شد بلکه حتی از نظر امنیتی نیز هجوم مسلحانه یک گروه وابسته به داعش در اهواز که به کشته و زخمی شدن بیش از ۹۰ نفر منجر شد نشان داد، امنیتی که جمهوری اسلامی از آن صحبت می‌کند نیز متزلزل و ضعیف است.

اکنون نگرانی مقامات تهران از پیامدهای پس از نوامبر ۲۰۱۸ همزمان با آغاز تحریم‌های کمرشکن آمریکا بیشتر شده به ویژه آنکه حملات مسلحانه در اهواز شکنندگی سیستم امنیتی رژیم اسلامی را نشان داد. ایران کشور پهناوری است و امتداد مرزهای نیمه‌باز آن از ترکمنستان گرفته تا افغانستان و پاکستان به آسانی می‌تواند گذرگاهی برای هسته‌های زیرزمینی گروه‌های افراطی و سازمان‌های جدایی‌طلب باشد بطوری که کنترل این مرزها بسیار دشوار است. به همین دلیل احتمالا رژیم جمهوری اسلامی در مرحله آتی مناطق مرزی را به شدت سرکوب خواهد کرد.

حمله مسلحانه در اهواز نشان داد که ایران از خشونت‌های محیط اطراف خود در امان نخواهد بود به ویژه  آنکه تبعیض‌های قومی و مذهبی اعمال شده علیه مناطق اقوام ایرانی زمینه مساعدی برای افراط‌گرایی و تندروی و اقدامات خشونت‌آمیز قومی و مذهبی به وجود آورده است.

شکی نیست که شکاف‌های استراتژیک در توافقنامه پیشین هسته‌ای تهران این اجازه را به تهران داد تا به رفتار خود در منطقه ادامه دهد اما اکنون دولت ترامپ رژیم تهران را در برابر مجموعه‎ای از پیش‌شرط‌ها قرار داده است؛ شرایط جدید نه تنها رفتار حکومت ایران را با جدیت زیر سئوال برده و مانع ادامه آن در منطقه شده بلکه به مرزهای فراتری رفته و بقای رژیم جمهوری را نیز به چالش کشیده است.

برایان هوک نماینده ویژه ایالات متحده آمریکا برای بررسی پرونده اتمی رژیم جمهوری اسلامی ایران، اخیرا در مصاحبه‎ای گفته است: واشنگتن تلاش دارد تا قرارداد اتمی جدیدی بر اساس و شرایط ۱۲گانه‌ای که از سوی مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا، در ماه مه ۲۰۱۸مطرح شد با ایران امضا کند.

برای قانونگذاران ایالات متحده آمریکا شرایط توافقنامه‌ای که کنگره آن را تایید کند با توافقنامه‌ای که ریاست جمهوری تایید کند بسیار متفاوت است . آنچه کنگره تصویب و امضا کند یک توافقنامه بلندمدت قانونی و غیرقابل تغییر است اما آنچه فقط ریاست جمهوری امضا کند تابع خلق و خوی سیاسی کسی خواهد بود که زمام امور را در کاخ سفید به دست گیرد. بنابراین رژیم ایران اکنون در برابر میدانی از «مین قانونگذاری»‌ در واشنگتن قرار گرفته و برای عبور از این «میدان مین»  باید از لابی‎های مراکز قدرت که بر تصمیمات اعضای کنگره تاثیری زیادی دارند، بگذرد. مسئله‌ای که رژیم ایران را مجبور خواهد کرد تا این بار در پرونده هسته‌ای، برنامه‌های موشک بالستیک، رفتارش در منطقه و همچنین مداخله و توسعه‌طلبی‌اش در منطقه بازنگری کند و به صورت علنی و آشکار به ایالات متحده آمریکا امتیاز بدهد.

اگر مقامات تهران به چنین شرایطی تن بدهند در واقع به هویت و ماهیت رژیم لطمه سنگینی وارد خواهند کرد چرا که چنین رژیمی با حفظ این هویت است که تا کنون بقای خود را توجیه و حفظ کرده است.

*منبع: شرق‌الاوسط
*نویسنده: مصطفی فحص
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=132144

2 دیدگاه‌

  1. ذره بین

    نظر نویسنده عرب این مقاله در این مجله عربی در باره مسببین واقعی ماجرای اهواز که از دید او افراطیون سنی داعشی هستند و نه خود رژیم و تاکید بر خطر تجزیه ایران و جدایی طلبی اقوام برای من ایرانی جای تامل بسیار دارد.

  2. حلقه بسته

    چین بین ایدئولوژی و اقتصاد، دومی را «انتخاب» کرد. ایران «مجبور است» بپذیرد. دنیا صبر نمی کند که اسب ایدئولوژی تا ابد یکه تازی کند. مبتلا به بیماری مسری نمی تواند بگوید من به درک، پس کاری به من نداشته باشید.

Comments are closed.