ژیلا مساعد شاعر ایرانی ساکن سوئد به عضویت آکادمی ادبیات نوبل در آمد. این نخستین‌بار است که یک شاعر و نویسنده ایرانی به عضویت مهمترین آکادمی ادبی جهان در می‌آید.
آکادمی سوئد که مسئولیت اهدای جایزه ادبیات نوبل را به عهده دارد، روز جمعه ۵ اکتبر ۲۰۱۸، ژیلا مساعد شاعر ایرانی- سوئدی را به عنوان عضو جدید این آکادمی معرفی کرد. مساعد، شاعر ۷۰ ساله، در تهران متولد شده و از سال ۱۹۸۶ در سوئد زندگی میکند. او به زبان سوئدی و فارسی اشعار خود را می‌سراید.
سال گذشته در پی رسوایی جنسی آکادمی ادبیات نوبل اهدای این جایزه یک سال به تعویق افتاد.
۸ نفر از ۱۸ عضو این آکادمی، به علت شکاف عمیق داخلی و نحوه مدیریت نادرست در ارتباط با ژان کلود آرنوی عکاس فرانسوی که اخیرا به تجاوز محکوم شده، استعفا دادند.
این برای اولین‌بار در طول ۷۰ سال است که اهدای این جایزه یک سال به تاخیر افتاده است.
بر اساس سنت آکادمی نوبل ادبیات، اعضای این آکادمی ثابت باقی می‌ماندند ولی پس از این وقایع، کارل گوستاو شانزدهمین پادشاه سوئد که ریاست این آکادمی را بر عهده دارد، اساسنامه را اصلاح کرد و امکان جایگزینی برای افراد مستعفی را فراهم آورد.
کارل گوستاو پادشاه سوئد در بیانیه خود آورده: «انتخاب دو عضو جدید اتفاق مثبتی است. امیدوارم که برای آکادمی سوئد فرصتی برای بازسازی اعتماد مؤسسه فراهم شود و اکنون آکادمی می‌تواند وظیفه مهم خود را ادامه دهد.»
ژیلا مساعد به خبرگزاری تی تی سوئد گفته که: «نوشته‌های من در کشورم مورد قدردانی قرار نگرفتند ولی میهن دوم من، یکی از بهترین جایگاه‌های ادبی را به خاطر آنچه می‌نویسم، به من اهدا کرده است.»
او جایگزین کریستین اکمان نویسندۀ سوئدی شده است که در سال ۱۹۸۹ به عضویت خود در این آکادمی به دلیل مخالفت با فتوای خمینی رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی علیه سلمان رشدی نویسنده رمان «آیات شیطانی» خاتمه داد.
از ژیلا مساعد تا کنون ۵ اثر به زبان سوئدی منتشرشده است. این شاعر اشعارش به زبان فارسی را در صفحه فیسبوک خود بازخوانی میکند.
ایشان در مام وطنش مورد قدردانی قرار نگرفت است و به همین دلیل مام وطن را ترک کرد. به مدت ۳۲ سال در سوئد زندگی می کند. سوئد به او شهرت و احترام و اعتبار داد.
خب در این گزارش کوتاه تناقضات شگرفی وجود دارد. کسی که فقط بخاطر عدم قدردانی، مام وطن را ترک میکند و در جایی دیگر به شهرت و اعتبار می رسد، چرا کماکان می گوید ایران وطن اولش است؟ این اول بودن صرفا بدلیل تقدم زمانی است یا بار احساسی نیز دارد؟ اگر بار عاطفی آن می چربد، چرا بر نمی گردد به مام وطن؟ ضمنا نظرش در مورد فتوای قتل سلمان رشدی و‌کشتار اعراب سوری توسط شیعیان مقیم مام وطنش چیست؟؟؟!!!!!!!!