حسن روحانی روز دوشنبه، ۲۳ مهرماه، با گروهی از کارشناسان، اساتید و فعالان اقتصادی دیدار کرد.
آنطور که روزنامه دولتی ایران نوشت از هیات دولت محمود واعظی رییسدفتر روحانی، محمد نهاوندیان معاون اقتصادی، باقر نوبخت رییس سازمان برنامه و بودجه، عبدالناصر همتی رییس بانک مرکزی و مجید تخت روانچی معاون سیاسی دفتر روحانی به همراه علی ربیعی وزیر معزول اقتصاد که به عنوان «مسئول فضای گفتگوی اجتماعی» منصوب شده در این جلسه حاضر بودند.
۲۶ نفر از فعالان و صاحبنظران اقتصادی نیز در این جلسه حاضر شدند از جمله حسین عبده تبریزی مشاور وزیر راه و از موسسان بانک اقتصاد نوین (اسپانسر پیشین روزنامه سرمایه نزدیک به حزب مشارکت)، احمد توکلی نماینده پیشین مجلس عضو کمیسیون اقتصادی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، سعید لیلاز قائم مقام غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، سید محمد صادقالحسینی، سیدفرشاد فاطمی، محسن رنانی و دیگران.
«نکاتی» که اقتصاددانان به روحانی در این جلسه پشت درهای بسته گفتند منتشر نشد چون در این جلسه هیچ خبرنگاری حق ورود نداشت.
صادقالحسینی در مورد آنچه در جلسه گذشت گفته «فضای جلسه انتقادی بود… اقتصاددانها ضمن تحلیل شرایط فعلی، نکاتی را که میتواند در این برهه از زمان مفید باشد مطرح کردند… اشتباهات دولت، وزرا و سیاستهای اقتصادی مطرح شد… رئیسجمهوری نیز برخی از این ایرادات را قبول کردند و برخی را وارد ندانستند.»
احمد توکلی در گفتگو با اعتمادآنلاین گفته «بعضی از صحبتهای روحانی از منطق قانعکننده برخوردار بود؛ برخی هم منطقی بود اما قانعکننده نبود.»
روزنامه جوان نزدیک به سپاه در گزارش خود در این باره نوشته که روحانی با چند اقتصاددان جلسه میگذارد «نه برای اینکه آنها دلشان برای سخنان رییسجمهور تنگ شده بود، برای اینکه او و مردم، پیشنهادات اقتصاددانان را بشنوند اما خبر منتشره از این نشست فقط اظهارات رییس جمهور است!»
جوان در ادامه مینویسد، مسعود نیلی مشاور اقتصادی روحانی و معاون اول اسحاق جهانگیری که مسئول کارهای اقتصادی دولت هستند، در جلسه غایباند. منتقدان هم نیامدهاند. از حامیان دولت هم، شاخصها نیامدهاند. یعنی تقریباً هیچ! شاید اینکه سعید لیلاز در پاسخ به پرسش یک خبرنگار که چه خبر از جلسه، گفته است: «بهتر است خفهخون بگیریم» معنیاش این نیست که «قرار است چیزی نگوییم» بلکه معنی واضحتر آن این است: «چیزی نیست که بگوییم.»
در شرایط بحرانی نیستیم!
روحانی در بخشی از صحبتهای خود که از جنس ادعاهای محمود احمدینژاد در دوران ریاست جمهوری بود به «جنگ روانی و اقتصادی دشمنان علیه ملت ایران» اشاره کرده و گفته «ما در شرایط بحرانی نیستیم اما شرایط، عادی نیز نیست.»
او مدعی شده دولت طرحهای گستردهای برای مقابله با جنگ روانی و اقتصادی دشمنان و رفع مشکلات دارد اما در عین حال اقتصاد کشور از گذشته با بیمارهای مزمنی مواجه بوده که بروز برخی مشکلات و مسائل، باعث میشود عوارض آن بیمارهای مزمن، تشدید و آثارش بیشتر در جامعه لمس شود.
روحانی ادعا کرده «این دوران بهرغم دشواریهای آن، سپری خواهد شد و با برنامهریزیهای دقیقی که انجام شده، امریکا در بلندمدت قادر نیست به سیاستهای ضدایرانی خود ادامه دهد» اما فراموش کردن در سختترین شرایط اقتصادی که پیش روی مردم قرار دارد وزارتخانههای کار و اقتصاد وزیر ندارند، وزارتخانههای راه و صنعت بلاتکلیف هستند و وزرای آن استعفا دادهاند و استیضاح وزیر کشاورزی نیز کلید خورده و اتفاقاً در حوزه تمام این وزارتخانهها بحران به شدت رو به افزایش است.
اعتصاب معلمان و کامیونداران، ادامه تجمعات غارتشدگان مؤسسات مالی و اعتباری، اعتراضات کارگری، تورم و گرانی افسار گسیخته و رکود و کاهش شدید تولید وضعیتی است که روحانی ادعا میکند بحران نیستند. به این سلسله واماندگیها باید تحریمها را نیز اضافه کرد.
تضمین تولید به صفر رسیده
روزنامه جهان صنعت در گزارشی با عنوان «نسخههای بینتیجه دولت» نوشته «بارها از سوی دولت نسخههای زیادی برای درمان تولید پیچیده شده ولی جالب اینجاست که این بخش استراتژی کشور هنوز بیمار است و رنج میبرد. بستههای حمایتی، وامهای کمبهره، توسعه تکنولوژی و... تمام این موارد که در یک نگاه از سیاست حمایتی کشورهای توسعهیافته و صنعتی تقلید میکند تنها به عنوان یک خبر و شاید هم یک ابلاغیه به دستگاهها روی کاغذ باقی مانده و تولیدکنندگان را سرگردانتر و گرفتارتر از گذشته کرده است. سرمایهگذاران تمایلی برای ورود به بخشهای مختلف تولید کشور ندارند چراکه نبود سیاستهای حمایت از تولید تضمین ادامه حیات این بخش را به هیچ رسانده است.»
روزنامه کیهان چاپ تهران نیز نوشته «در شرایط جنگ اقتصادی دولت متولی اصلی اقتصاد و معیشت کشور» محسوب میگردد، اما رفتارش با «بحرانی که در آن قرار داریم» همخوانی ندارد.
در پیشبینی اینکه نتیجهی جلسهی دولت با اقتصاددانان در پشت درهای بسته چه خواهد بود کافیست به ترکیب جلسه نگاه کرد. همانهایی که از عوامل تاثیرگذار در ایجاد بحران بوده و هستند، گرد هم نشستند و از اقتصاددانان عمدتا وابسته که بخشی از آنها نیز در پیدایش وضعیت کنونی نقش داشتهاند، با همدیگر به چارهاندیشی پرداختهاند! هنوز مهر برکناری علی ربیعی وزیر معزول اقتصاد که به دلیل بیکفایتی استیضاح شد خشک نشده، از وی به عنوان یکی از طرفین مشاوره درباره بحران اقتصادی دعوت شده تا در این جلسه حاضر شود! فردی مانند سعید لیلاز نیز که از اعضای اصلیترین حزب اصلاحطلبان به عنوان یک تشکیلات شریک سپاه پاسداران در حمل اسلحه و نیرو به سوریه است نیز در آن حضور بهم رسانده تا در پایان بگوید که در نتیجهی این جلسه چیزی جز «خفهخون» [خفقان] نمیتوان گفت.
خب عزیزم حرص و جوش نداره و طوری هم نیست، شما خودت همین الان چرا یک » مطلبی در خصوص وضعیت مخالفین و گروه و جناح ها و سیاسیون مخالف ملاها …« از جمله مثلا مجاهدین بصورت مقاله یا کامنت و مستند نمی نویسی؟
۳۹ years has passed and this regime shows no ears for listenig.I conclude that there is NO WILL to tacle any of these peoblems.Don’t waste your time with these tugs.
TIME TO CHANGE THE REGIME.
وضعیت اقتصاد امروز جامعه کم و بیش متاثر از نظرات همین اقتصاد دانان بی مایه و کار نابلد گرد امده دور حسن کلید ساز میباشد .
کم کم اقا دونالد لطف و محبت خود را قبل از تاریخ ۱۳ ابان ماه نسبت به حکومت ملاها شروع نموده و امروز بیست شرکت اقتصادی حکومت اخوندی را تحریم نموده است.
وزارت خزانه داری امریکا شرکتهایی چون فولاد مبارکه اصفهان و تراکتور سازی تبریز و بانکهایی چون ملت و پارسیان و مهر اقتصاد و….را مورد لطف و عنایت خود قرار داده است .باید منتظر بود و دید که اقای روحانی پس از شروع کامل تحریم ها همچنان معتقد به بی تاثیر بودن تحریمها بر اقتصاد کشور و زندگی مردم خواهد بود ؟
میفرمایید که چرا در مورد مخالفین مطلبی گفته نمیشود . به نظرم نویسندگان گرامی و……..هم درگیر همان وضعیتی هستند که خود اپوزیسیون سالهاست بدان مبتلاست ؟!!! مشکل از سرچشمه و…. است .
مثلا در مورد افراد و جریانات و….داخل کشور تقریبا هر روز گزارش و خبر از طرف خارج نشینان بیان و منتشر میگردد. اما تا کنون نسبت به هزاران نفری از فرزندان مسئولین و اخوندهای حکومتی و اقازاده ها و…..که در همسایگی اشان در خارج از کشور قرار دارند چیزی شنیده و خوانده اید ؟! نه فکر نکنم …….
برای کمک به این رویه به استحضار گرامیان میرساند که امروز در سایتهای داخلی گزارش واشنگتن تایمز در خصوص فرزندان حکومتیان از جمله لاریجانی و ابتکار و نوبخت و فریدون و…..مطلبی اورده شده است ؟!!!!
چرا عمده مقالات و مطالب اورده شده فقط در مورد سخنان و گفته های حکومتیان ولایت فقیه و بخصوص دولت روحانی و اصلاح طلبان است ؟ حتی یک مورد ( عرض شد یک مورد ) هم بیاد ندارم که مطلبی در خصوص وضعیت مخالفین و گروه و جناح ها و سیاسیون مخالف ملاها نوشته شده باشد!
مردم داخل کشور حق ندارند که از اوضاع و احوال خارج نشینان مدعی رهبریت مطلع شوند ؟ و بفهمند که به چه دلیل انها نمیتوانند با یکدیگر متحد شوند ؟ و از دلایل اصلی و واقعی این وضعیت اگاه شوند ؟!!!
از دلایل مهم و اصلی عدم توسعه و فراگیر شدن و شکست اعتصابات و اعتراضات داخلی شرایط حاکم بر رهبران مخالف حکومت اخوندی است . اینرا باور ندارید و به اهمیت ان واقف نیستید ؟!!!