گفتمان عادی‌سازی جمهوری اسلامی در رسانه‌های فارسی‌زبان خارج کشور

سه شنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۷ برابر با ۱۶ اکتبر ۲۰۱۸


مجید محمدی – بزرگترین جفایی که اصلاح‌طلبان و استمرارطلبان به مردم ایران کردند تلاش برای تضمین تداوم این نظام برای دو دهه نبود (چون بدون آنها نیز ممکن بود رژیم ادامه‌ی حیات دهد). بزرگترین جفای آنها عادی‌سازی رژیم نکبت و فلاکت در ایران بوده است.

رییسی، روحانی، علوی و خامنه‎ای

آنها با استفاده از زبانِ دوره‌ی گذار در دنیا «اصلاح‌خواهی ایرانیان» را به جای «اصلاح‌پذیری نظام» فروختند و ایران را کشوری در حال تجربه‌ی دمکراسی و توسعه و بسط نهادهای مدنی معرفی کردند. آنها از همان تعابیری برای توصیف رویدادهای ایران استفاده کردند که در جوامع عادی استفاده می‌شود در حالی که نه ساختارهای حقوقی و نه دنیای واقعی در ایران چنین ویژگی‌ای داشته است. هم رژیم همیشه یک رژیم یاغی بوده و هم جامعه‌ی ایران یک جامعه‌ی غیرعادی.

استمرارطلبان و دنباله‌های آنها در خارج کشور برای تحکیم جای پای خود در قدرت، خود را در سمت سرکوب‌شدگان معرفی کردند گرچه همواره در سمت بقای رژیم قرار داشته‌اند. در رسانه‌ها و بوق‌های تبلیغاتی، جناح چپ رژیم، دمکرات و طرفدار حقوق بشر و حاکمیت قانون معرفی شد در حالی که اینها دروغ‌های بزرگی برای تداوم رژیم نکبت بودند. یک نمونه‌ی بسیار درخشان این موضوع معرفی عطاءالله مهاجرانی در بی‌بی‌سی فارسی به عنوان فردی اصلاح‌طلب است در حالی که وی هم از فتوای قتل سلمان رشدی حمایت کرده، هم از وفادارترین پیروان خامنه‌ای است و هم در دوره‌‌ی وزارتش عامل سانسور و حذف بوده است. ‌

خبرنگاران، مجریان و تحلیلگران رسانه‌های فارسی‌زبان خارج کشور هر روز با استفاده از زبان «عادی‌سازی» به مردم ایران دروغ می‌گویند یا واقعیات را چنان که باید نمی‌گویند. شما وقتی اسم «بی‌مو» را بگذاری «زلفعلی» و اسم «رکود» را بگذاری «رونق» دیگر شایسته‌ی گزارش‌دهی نیستی!

گفتمان رسانه‌های دولتی فارسی‌زبان خارج کشور تخدیرکننده است چون افراد تصور می‌کنند که این پیام‌ها در فضای دمکراتیک و باز تولید می‌شود در حالی که رسانه‌های دولتی فارسی‌زبان به صورت بوق تبلیغاتی در چارچوب گفتمان یکی از جناح‌های درون رژیم کار می‌کنند. البته می‌توانند در جامعه‌ی آزاد این کار را نکنند اما برای خشنود ساختن مقامات (آنهم توسط خبرنویسانی که یک عمر کارشان سانسور بوده و بدین موضوع عادت دارند) به طرف آنها غش می‌کنند و غیرحرفه‌ای بودن خود را با برانداز نبودن توجیه می‌نمایند. زبان سیاسی تحت گفتمان اصلاح‌طلبی در ایران به گونه‌ای شکل گرفته که با یک رژیم یاغی، اقتدارگرا و تمامیت‌خواه به صورت یک رژیم عادی و شبه‌دمکراتیک رفتار می‌شود.

مکارم شیرازی مرجع تقلید ۹۲ ساله که مثل همه مراجع تقلید تا پایان عمر بازنشسته نخواهد شد

همه‌ی کسانی که در رسانه‌های فارسی‌زبان خارج کشور فعالیت دارند روزی باید از خواب بیدار شده و فرایندها و رخدادهای درون ایران را چنان بنامند که واقعا هستند. این از ضروریات کار حرفه‌ای آنانست. اما همچنان به عادی‌سازی رژیم تمامیت‌خواه و یاغی ادامه می‌دهند. برای شروع فاصله‌گیری از عادی‌سازی اولین گام استفاده از واژگانی دیگر است.

عضو مجلس بجای نماینده

در ایران نمایندگی، نماینده یا نماینده‌ی مردم وجود ندارد چون دمکراسی وجود ندارد. حتی یک اِپسیلُن آن وجود ندارد و با وجود نظارت استصوابی تمرین دمکراسی یک فکاهی مسخره است. مجلس در ایران محلی برای جمع شدن گروهی برای تبدیل منویات قشر حاکم به قانون است اما چنین جمعی حتما پارلمان به معنای امروزین آن نیست. بدون آزادی‌های چهارگانه (بیان، رسانه‌ها، تشکل‌ها و مجامع) تمرین دمکراسی ممکن نیست همانطور که بدون استخر یا دریاچه‌ی آرام نمی‌توان تمرین شنا کرد. اگر آزادی رسانه‌ها و بیان وجود می‌داشت امروز کارکنان رادیو فردا و بی‌بی‌سی فارسی و صدای آمریکا (که اعضای مجلس را نماینده نام می‌دهند) در ایران مشغول کار می‌بودند.

بیعت بجای انتخابات

در ایران انتخابات به معنی رایج کلمه وجود ندارد. با وجود نظارت استصوابی و پرونده‌سازی برای شهروندان با سیصدهزار ناظر بسیجی و اخراج نامزد پذیرفته شده در چارچوب تنگ شورای نگهبان نام بردن از این رخداد به عنوان انتخابات تنها جهل و نادانی گزارش‌دهنده را اثبات می‌کند. نام این رویداد بیعت است اما معلوم نیست چرا گزارشگران و خبرنویسان از نام واقعی برای رویداد استفاده نمی‌کنند.

شعارهای انتخاباتی که در دل زمان پوسید و از آن هیچ نماند

وقتی شما صدهزار بار بگویی انتخابات کم‌کم مردم باور می‌کنند که در ایران انتخابات وجود دارد. اگر در ذهنشان هم این سوال پیش بیاید که «چه انتخابی» یکی از میهمانان اصلاح‌طلب رسانه‌های فارسی‌زبان به آنها جواب می‌دهد که انتخابات در هیچ کجای دنیا بدون نقص و اشکال نیست! مشکل آن است که این پدیده اصولا انتخابات نیست تا ناقص باشد.

رهبر جمهوری اسلامی بجای آیت‌الله خامنه‌ای

همه‌ی آنانی که سیاست در ایران را برای چهار دهه دنبال کرده‌اند می‌دانند که خامنه‌ای پس از مرگ خمینی یک شبه توسط دستگاه تبلیغاتی حکومت آیت‌الله نامیده شد. این عنوان خامنه‌ای را به عنوان یک فقیه و رهبر مذهبی به ایرانیان و دنیا معرفی می‌کند در حالی که وی هیچکدام از اینها نبوده است. برخی سیاستمداران بی‌خرد غربی از خامنه‌ای به عنوان رهبر مذهبی ایران یاد می‌‍کنند. همچنین رسانه‌های غربی رفتاری را که مثلا با رهبر کره‌ی شمالی دارند با خامنه‌ای ندارند به همین دلیل که وی را رهبر دینی تصور می‌کنند. جای این پرسش باقی است که چرا رسانه‌های فارسی‌زبان خارج کشور خود را مقلد دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی می‌دانند و اگر هستند چرا وی را بلافاصله بعد از ذکر نامش «ولی امر مسلمین جهان» نمی‌نامند یا چرا دیگر دروغ‌ها یا تبلیغات آنها را تکرار نمی‌کنند. خامنه‌ای رهبر رژیم جمهوری اسلامی است نه رهبر ایران یا مرجع تقلید یا نشانه‌ی خدا. کلمات معنی دارند و نباید آنها را بدون ملاحظه به کار برد.

بوق تبلیغاتی بجای رسانه

ما در ایران رسانه نداریم تا افرادی بتوانند از «رسانه‌ی داخل کشور» سخن بگویند. تمام مطالبی که در رسانه‌های فارسی‌زبان خارج کشور تحت عنوان گزارش یا مرور «رسانه»های داخل کشور عرضه می‌شود بر یک غفلت یا فریب متکی است: اینکه در ایران رسانه وجود دارد. در ایران ما یک دستگاه تبلیغاتی عظیم داریم که با سیاست‌های سه‌گانه‌ی «هدایتی، نظارتی و حمایتی» (چماق و هویج) اداره می‌شود. بوق‌های تبلیغاتی یا کاملا حکومتی و دولتی هستند (رادیو و تلویزیون، سازمان‌های بزرگ مطبوعاتی و نشر، اکثر وبسایت‌ها)، یا کارگزار حکومت‌اند با رانت‌هایی که دریافت می‌کنند (برخی روزنامه‌ها و وبسایت‌ها و خبرگزاری‌ها) یا اگر خصوصی هستند آنقدر تهدید و پاداش برایشان هست که مطابق «میل» رفتار کنند. گروهی معدود نیز که مطابق میل رفتار نکنند بسته می‌شوند یا مدام تهدیداتی دریافت می‌کنند.

ایران، رژیم، حکومت، دولت

در رسانه‌های فارسی‌زبان مدام میان این چهار تعبیر خلط می‌شود. خبرنویسان هیچ تصوری از تفاوت میان این تعابیر ندارند و مدام یکی را به جای دیگری به کار می‌برند. به عنوان نمونه از ایران‌هراسی سخن می‌گویند در حالی که کسی از کشور ایران نمی‌ترسد بلکه ترس‌ها از رژیم جمهوری اسلامی یا حکومت خامنه‌ای یا دولت احمدی‌نژاد بوده است؛ یا سخنان مقامات خارجی را در مورد ایران نقل می‌کنند بدون توجه به اینکه آن مقام خارجی دارد از دولت یا حکومت سخن می‌گوید و نه ایران و مردم ایران. از نکاتی که به شدت به روند عادی‌سازی کمک کرده این بوده که از رژیم یا حکومت با عنوان ایران یاد شده است در حالی که اینها با هم یکی نیستند. همچنین نام هراس از ایدئولوژی رژیم یا رفتار آن را گذاشته‌اند اسلام‌هراسی یا ایران‌هراسی. مشکل امروز در دنیا آن است که افکار عمومی و جامعه‌ی جهانی به اندازه‌ای که باید خطر اسلامگرایی و حکومت‌های اسلامگرا را درک نکرده و جدی نگرفته است. مردم دنیا نیز به اندازه‌ای که باید «اسلامگرایی هراسی» یا «ملاهراسی» ندارند.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=132701

11 دیدگاه‌

  1. حالا چرا تو دنبال ان چند مهره کوچک افتاده ای و روسیه و مارکسیست های روسی و امکانات و تبلیغات انها راندیده میگیری

    حالا چرا تو دنبال ان چند مهره کوچک افتاده ای و روسیه با این همه قدرت و چپاول و نفوذ و مارکسیست های پر نفوذ روسی و امکانات و تبلیغات انها و اظهار اعتماد مطلق خامنه ای و روحانی و سپاه به روسیه راندیده میگیری خود نشان از رواج این سراب مارکسیستی روسی در پس زمینه ذهنی همه ایرانی ها است اگرشبهه بخشی از همین سناریوی روسی گری بودن وسط نباشد. بیل زنی؟ باغچه این همکاران استراتژیک ملاها را بیل بزن
    ۱)توده ایها و فدایی ها و کمونیست کارگری و راه کارگر و اتحاد جمهوری خواهان و مشروطه خواهان قلابی بختیاریست و سکولار ساندنیست کارگر کش و سوسیالیست روسی مصدقی وسازمانهای تروریستی مارکسیستی روسی کرد و عرب

  2. حالا چرا تو دنبال ان چند مهره کوچک افتاده ای و روسیه و مارکسیست های روسی و امکانات و تبلیغات انها راندیده میگیری

    از کانون نویسندگان تا رسانه های داخلی در داخل گرفته تا روزنامه نگاران و فعالین سیاسی مارکسیست روسی مستقر در غرب و رسانه های فارسی زبان در خارج و کرسی های دانشگاهی غربی اشغال شده و بخش اعظم اپوزیسیون )همه با ان چندنفر در این همکاری تنگاتنگ با ملاهای ضد امریکا و ضد اسراییل و باج دهنده و سرسپرده به روسیه و دایه عربهای فاشیست روسی و تروریست های ضد امریکا از هیچ تلاشی فروگذاری نکرده و اپوزیسیون سرنگونی طلب را برای رژیم سربریده و سانسور کرده اند. (نمونه رضا پهلوی ٬ بنی صدر٬ مجاهدین )حالا چرا تو دنبال ان چند مهره کوچک افتاده ای و روسیه با این همه قدرت و چپاول و نفوذ و مارکسیست های پر نفوذ روسی

  3. حالا چرا تو دنبال ان چند مهره کوچک افتاده ای و روسیه و مارکسیست های روسی و امکانات و تبلیغات انها راندیده میگیری

    کاش فقط اسهال طلبان و موسوی چی ها و ملی مضحکی ها بودند که این رژیم عقب مانده اصلاح ناپذیر متکی به روسیه و چین واسد باز ونزویلایی حزب الله پرور حماسی ضد اسراییل و هتاک به امریکا و اروپا را اصلاح پذیر و در حال تغییر و دارای دو جناح بد و خوب و بد و بدتر معرفی و مردم رافریب میدادند. کاش فقط مهاجرانی و بهنود و گنجی ونگه دار و ارجمند و علیجانی و تریتا مشکل مملکت ما بودند. کیست که نداند اینها کیسه بوکس و اسکیپ گوت یا بز گر این رژیم مورد حمایت سنگین روسیه و مارکسیست های روسی اشکار (از کیانوری تا زرافشان و عمویی و نیکفر تا عوامل مارکسیست روسی پنهان مستقر در سازمانهای امنیتی و قضایی و نظامی و رهبری و دولت و مجلس ٬ از کانون نویسندگان تا رسانه های داخلی

  4. ذره بین

    مقاله ای بسیار عمیق و اندیشمندانه از جناب محمدی. سپاس از ایشان

  5. ناشناس

    خواهشا به این رژیم پوسیده و ضعیف و ناکارآمد علی گدا نگویید “جمهوری اسلامی”! اینان دقیقا مصداق بارز “دیکتاتوری غیراسلامی”هستند.کشورهایی مانند مالزی و اندونزی نماد یک جمهوریت اسلامی می باشند.باور بفرمایید احدی بیش از متدینین و اسلام دوستان از این رژیم و ایادی دله دزد آن آزرده و ناامید نیستند

  6. دانیال

    جناب محمدی اشاره ظریف و دقیقی نموده اند که مشکل امروز در دنیا آن است که افکار عمومی و جامعه‌ی جهانی به اندازه‌ای که باید خطر را درک نکرده اند و مهم تر آنکه بعضی از سردمداران غربی نه تنها خطر را درک نکرده اند بلکه در تله تطمیع نیز افتاده اند و بخاطر منافع شخصی و فردی خطر آن را با دست خود بیشتر توسعه میدهند. بعید بنظر نمیرسد سنگی که جان کری و اوباما در ظاهر بخاطر حفظ برجام به سینه میزنند جزء تعهد نانوشته ای باشد که در زمان چرب شدن سبیل های البته نداشته شان با دلارهای میلیاردی داده اند ، ولی خوب وفای بعهد در همه جای دنیا صفت خوبیست ، ولی ممکن است روزی اثرات این همراهی حتی تا پشت در اتاق خواب این حضرات هم برسد و خوابشان را آشفته نماید.

  7. فرهاد

    هر چیزی که به رژیم دیکتاتور و کارهاش مربوط میشه نباید با پسوند نابم ایران همراه باشه, این رژیم اخوندی به اسم ایران ابرو برای مردم و کشور نگزاشته ,نمیدونم چطور همچین موجوداتی اجازه پیدا کردن فقط با دروغایی که به مردم گفتنو میگن همون عوام فریبیه مردم ساده تونستن چهل سال حکومت کنن !!!! ممنون میشم در یک مقاله توضیح بدید, درکش سخته سرکوبگر ترین دیکتاتورای عالم به ایران حکومت کنن, یعنی اگه شخصی مثل ترامپ رییس جمهور نمیشد تا اینهارو رسوا کنه تا وقتی که ایران دیگه غیر قابل زندگی بشه حکومت میکردن

  8. عسگرآقا

    شب کُند منسوخ شغل روز را…دان جمادی آن خردافروز را ! (مولوی)

    » ما یک حکومت به آخوندها بدهکاریم. یعنی باید قدرت سیاسی به دست روحانیون بیفتند تا بعد ملت ایران دیگر دل از شعائر خرافه آمیز در قالب تشیع صفوی برکند « روانش شاد کسروی که از روی خرد گفت و راه گریز را هم نا ممکن!…عطا الله وزیر ارشاد عمود بیضه شکسته تشیع عزیز ، دست کم کم هم بمانند دونالد زن باره نصرانی غیرت نیاورد که مهریه زنانش را ” عندالمطالبه ” حلال بپردازد و هیهات و ال… از اینگونه است سرنوشت …برهنه های لمپن خلقی که به ” انگلس ” پناه برده اما بکار بساز و بفروشی و… مشغول!!

  9. آزادیخواه

    ادامه،
    امثال مهاجرانی و فرخ نگهدار بعلت کم سوادی و عدم آشنایی با زبان شاید تنها بتوانند شیعیان سنتی مقیم ایران را تحت تاثیر قرار بدهند، اما فاشیستها و شارلاتانهایی نظیر حمید دباشی، شیرین هانتر، هوشنگ امیر احمدی، ولی نصر،فرید ذکریا و غیره در محافل دانشگاهی و سیاسی آمریکا برای خلافت شیعه لابیگری می کنند.

  10. آزادیخواه

    نفوذ اطلاعاتی، مالی،امنیتی، معنوی و ایدئولوژیک خلافت شیعه تنها مختص رسانه های فارسی زبان برون مرزی نیست. در رسانه های غربی طیف چپ از نیویورک تایمز و واشنگتن پست و هافینگتن پست تا سی ان ان و الجزیره ، محافل آکادمیک و اندیشکده ها نظیر شورای روابط خارجی و حتی انستیتو بروکینگز ،دانشگاههای به اصطلاح پیشرو نظیر کلمبیا که تبدیل به پایگاه یهود ستیزان و اسراییل ستیزان شده اند،نیز می توان سمپاتی و همدلی با خلافت شیعه را مشاهده کرد.

  11. saeed

    Dear Mr.Mohammadi
    Thanks a million for bringing the matter to everyone’s attention.
    You know that the regime is spending millions of dollars to keep the people busy out of Iran and giving them false information about all the facts .Misleading is the game and they had 39 years to practice it.

Comments are closed.