شب طولانی طنز در لندن

یکشنبه ۶ آبان ۱۳۹۷ برابر با ۲۸ اکتبر ۲۰۱۸


(+عکس) چندی پیش برنامه‌ی «شب طنز» توسط «انجمن سخن» در لندن در تالار برونای دانشکده‌ی پژوهش‌های آفریقایی و شرقی دانشگاه لندن (SOAS) برگزار شد.

برنامه با تک‌نوازی سنتور دکتر پیمان حیدریان آغاز شد. پیمان حیدریان که مجّدانه در بسیاری از برنامه‌های فرهنگی جامعه ایرانی لندن حضور دارد و با نوای موسیقی خود فضای برنامه‌ها را تلطیف می‌کند، دارای مدارک آکادمیک در حیطه موسیقی و آواشناسی است.

پیمان حیدریان

سپس صبا انصاری مسئول «انجمن سخن» به اطلاع حاضران رساند که انجمن بیش از دو سال است روی این برنامه و بخش‌های مختلف آن مطالعه و کار می‌کند. تدارک برنامه هم به دنبال آخرین جلسه‌ی عمومی‌ و پیوستن شماری از نیروهای جوان در یک سال گذشته شتاب و فشردگی بیشتری یافت و به مرحله‌ی اجرا رسید.

صبا انصاری

صبا انصاری افزود که هدف از برگزاری این برنامه، مانند دیگر برنامه‌های این انجمن، آگاه کردنِ عموم از پژوهش‌هایِ ایرانیان، به ویژه پژوهشگران جوان، در مورد مسائل ایران و در این مورد مشخص، طنز درایران، است. وی سپس از محمود فرجامی، طنزپرداز، ‌دعوت کرد که اداره برنامه را به عهده بگیرد. محمود فرجامی که یکی از مدیران انجمن جهانی طنزنویسان ایران است تِز دکترای خود را در مورد «انگیزه‌های طنز سیاسی در ایران» نوشته است.

محمود فرجامی‌ در همان ابتدا با اشاره به کراواتی که به او داده بودند که بزند (که آشکارا قرابت چندانی با آن نداشت) گفت که گفته‌اند این کراوات قرار است  کنترل‌کننده‌ی زبانش باشد. او هم در جواب گفته چیزی که قرار است کنترل‌کننده زبان باشد طناب دار است ولی حالا متوجه شده که با روش‌های نوین، ظریف و زیرکانه از جمله  کراوت هم می‌شود آدم‌ها را کنترل کرد. هرچند محمود فرجامی مانند هزاران هزار ایرانی ‌ دیگر در ایران اقامت ندارد ولی خودش را بیشتر «داخل کشوری» می‌داند و در صحبت‌هایش در این برنامه‌ی طنز از دوگانه‌ی درونمرزی و برونمرزی استفاده می‌کرد. به گفته‌ی وی در دوران سلطه‌ی رسانه‌های همگانی و تلویزیون‌هایِ ماهواره‌ای و  شبکه‌های اجتماعی و فرآیند جهانی شدن که سیاره‌ی ما را به قول مارشال مک لوهان به سوی «دهکده جهانی» پیش می‌برد، فاصله‌ی درون و برونمرز نیز کمتر و کمتر و ارتباط بین آن دو بیشتر شده ولی بُعد مسافت، حضور فیزیکی  و زندگی در بسترهایی اجتماعی مختلف، هنوز باعث تفاوت‌هایِ ظریفِ فرهنگی و ارزشی می‌شود. از جمله، میزان استقبال از برخی طنزها و شوخی‌ها در ایران و خارج می‌تواند متفاوت باشد.

محمود فرجامی

فرجامی‌ در ادامه اطلاع داد که نمایشگاهی متشکل از برخی آثار کامبیز درمبخش طنزپرداز تصویری و نیز چند کاریکاتوراز نشریات طنز قدیمی نیز ‌در سالن انتظار برپاست. او از حاضران دعوت کرد از این نمایشگاه که پنج نسخه از آخرین کتابِ طرح‌های کامبیز درمبخش با امضای طراح نیز در آن موجود است دیدن کنند. درآمد حاصل از فروش کتاب‌های درمبخش بدون کم و کاست به دست خود هنرمند می‌رسد.

در معرفی سخنران اولین قسمت برنامه، محمود فرجامی ‌چنین گفت: «اگر برای طنزپژوهی در ایران پدری در نظر بگیریم قطعاً و یقیناً دکتر حسن جوادی شایسته‌ی آن است. دست‌کم ۵۰ سال در این زمینه تحقیق کرده. یکی از کارهای مهم وی کتابی است به انگلیسی با عنوان Satire in Persian Literature.

فرجامی‌افزود، از آنجا که دکتر جوادی از هموطنان آذربایجانی است در زمینه‌ی ادبیات مشروطه که به شدت تحت تاثیر ادبیات طنز قفقاز ترک‌زبان قرار داشت نیز دانش عمیقی دارد. سخنرانی ایشان در مورد نشریه «ملانصرالدین» است که اولین نشریه تاثیرگذاری است که در کنار ترکی آذری دارای قسمت روسی و گاهی فارسی نیز بود. هرچند که این نشریه ایرانی نبود ولی به ایران و زبان فارسی بهای زیادی می‌داد. طنرنویسان بزرگ ایرانی مانند صوراسرافیل و دهخدا از پرورش‌یافتگان این نشریه هستند.

ملانصرالدین

اگرچه کیفیت ارتباط اسکایپی با دکتر جوادی که از واشنگتن در این برنامه شرکت می‌کرد چندان خوب نبود ولی بخش‌ عمده صحبت وی درباره تاریخچه این نشریه بود که توسط جلیل‌محمد قلی‌زاده در سال ۱۹۰۶ در تفلیس اننتشار آن را آغاز کرد. با روی کار آمدن بلشویک‌ها در روسیه قلی‌زاده کارش را از ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۱ به تبریز منتقل کرد و سرانجام از ۱۹۲۱ تا ۱۹۳۱ در باکو ادامه داد.

قسمت بعدی برنامه سخنرانی دکتر سیاوش رنجبر دائمی ‌در مورد نشریه فکاهی «چلنگر» بود. دکتر رنجبر دائمی سخنرانی مختصری همراه با ماتریال تصویری آماده کرده بود که اطلاعات مفیدی در اختیار حاضران قرار می‌داد. سخنران تصریح نمود که «چلنگر» آشکارا یک نشریه سیاسی متعلق به حزب توده بود. «چلنگر» که محمدعلی افراشته می‌گرداند در نشریه کوتاه‌عمر «آهنگر» از منوچهر محجوبی ادامه یافت.

چلنگر

در معرفی قسمت بعدی محمود فرجامی ‌گفت که نشریه «اصغرآقا» از هادی خرسندی ادامه دهنده‌ی راهی است که با نشریاتی مانند «چلنگر» و «آهنگر» در طنز ایرانی شروع شده و به دلیل شرایط داخلی ایران در فردای انقلاب در خارج از کشور ابتدا به صورت چاپی و امروزه در فضای مجازی منتشر می‌شود.

ابراهیم هرندی سخنران قسمت بعدی برنامه در مورد نشریه «اصغر‌آقا» سخن گفت و فرازهایی از فیلم بلندی را که بیش از ۳۰ سال پیش با تصویربرداری آدوم صابونچیان در گفتگو با‌ هادی خرسندی تهیه شده بود نشان داد. وی سپس ضمن برشماری ویژگی‌های نشریه «اصغرآقا» خاطرنشان کرد که واژه «طنز» را برای این ساخته‌اند که آثار کسانی مانند دهخدا را از «لیچارگویی»‌ها و «مزه‌پراکنی»‌های  افرادی مانند آسیدعباس فرات، مهدی سهیلی، ابراهیم صهبا و نویسندگان صفحه‌های شوخی و سرگرمی‌های ‌روزنامه‌ها جدا کنند.

هرندی افزود «نوخواهی، نوجویی و مبارزه با کهنه‌پرستی فرهنگی را باید بنیادی‌ترین ویژگی طنز فارسی دانست». او گفت آثارِ بزرگانی مانندِ علی اکبر دهخدا، ایرج میرزا، جمالزاده، صادق هدایت، ایرجِ پزشکزاد، منوچهر محجوبی و‌هادی خرسندی را از آن رو طنز می‌خوانند که ویژگیِ مشترک همه‌ی آنها، بار‌ور بودن از چشم‌اندازِ مدرن و ستیزِ هماره با کوته‌بینی، خشک‌اندیشی و واپسگرایی پاسدارانِ سنّت‌های دست و پا گیرِ تاریخی است».

فوتبالیست شبیه خمینی از حسن کریم‌زاده

قسمت بعدی برنامه را مسعود بهنود عهده‌دار بود که با نمایش کاریکاتورها و طرح نشریات فکاهی از زمان صوراسرافیل تا امروز نشان داد که چگونه روحانیت سنتی و محافل مذهبی نسبت به این هنر حساسیت زیادی داشته‌اند. سخنران بر کاریکاتور فوتبالیست سال‌های اول انقلاب تاکید کرد که به دلیل شباهت به چهره خمینی رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی، طراح جوان آن، حسن کریم‌زاده، مورد غضب واقع شد و تاوانش را دید. بهنود ادامه داد که اکنون یکی از سیاه‌ترین دوره‌ها برای کاریکاتوریست‌های داخل ایران است که فراتر از زندانی کردن آنها رفته است. بجز کسانی که زیرک بوده و تحت حمایت سردبیران و صاحب امتیازهای قوی قرار گرفته‌اند، اکثریت کاریکارتوریست‌ها بیکار شده‌اند. بیشتر نشریات ترجیح می‌دهند کاریکاتورهای فرنگی بگذارند. این هم دردسرش کمتر است زیرا گرفتاری  زندان و این حرف‌ها پیش نمی‌آید و هم خرج کمتری دارد. در عمل بیشتر کاریکاتوریست‌ها به دنبال ارائه‌ی آثار خود در نمایشگاه‌های خارجی هستند یعنی همان چیزی که برای سینمای ایران نیز اتفاق افتاده است. کاریکاتوریست‌های ایرانی به دنبال مخاطب خارجی هستند و باید گفت که در این زمینه موفق هم شده‌اند. بهنود در پایان از کاریکاتوری صحبت کرد که به حساسیت قومی‌ آذربایجانی‌ها در ایران دامن زده بود.

سپس یک فیلم مستند حاوی اطلاعات مفیدی درباره‌ی کامبیز درمبخش که توسط مریم عرفان مجری برنامه‌ی «تماشا» در  «بی‌بی‌سی فارسی» تهیه شده بود به نمایش درآمد.

در بخش دوم برنامه گفتگویی بین محمود فرجامی ‌و فرشید منافی که گوینده‌ی طنز در رادیوی «فردا» مستقر در پراگ است انجام شد که بیشتر در مورد ظرایف این حرفه بود.

علی عظیمی

سپس علی عظیمی ‌موزیسین و ترانه‌سرا و خواننده محبوب روی صحنه رفت و همراه با توضیح انگیزه و ظرایف کار خود دو ترانه با همراهی گیتارش اجرا کرد.

هادی خرسندی

پایان‌بخش برنامه‌ی «شب طنز» استندآپ کمدی ‌هادی خرسندی بود که البته با توجه به طولانی بودن برنامه، وقت زیادی برای آن  باقی نماند. خرسندی چند قطعه از کارهایی را که قبلاً هم از او دیده بودیم اجرا کرد که این نیز نشان می‌داد که هرچند جذابیت موضوع جای خود را دارد ولی شاید مهمتر از آن شیوه‌ی اجرای روی صحنه است که خرسندی همواره در آن موفق بوده است.

در آخر شاید تکرار این نکته‌ی مکرر خالی از فایده نباشد که برنامه‌گزاران از روی حسن نیت حجم برنامه‌های فرهنگی خود را زیاد می‌کنند ولی در عمل موجب خستگی حاضران می‌شوند. آنها از یاد می‌برند که توجه مردم بر موضوعات جدی حدی دارد. این برنامه نیز که حدود چهار ساعت طول کشید آشکارا طولانی بود.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=134633