جمهوری اسلامی با این جهان‌بینی زاده شده که همه جهان، بجز بخش اندکی، دشمن آنست و باید در برابر همه مقاومت کند! حال آنکه دشمن اصلی این رژیم همین جهان‌بینی اوست! بر اساس این نگرش است که رژیم اسلامی ایران استراتژی و تاکتیک‌های خود را تعیین کرده؛ از اعدام و ترور تا «جنگ جنگ تا پیروزی» و جام زهر؛ از برنامه مخفی اتمی تا «نرمش قهرمانانه»؛ از برنامه‌های موشکی و حمایت از تروریسم و جنگ‌های نیابتی و نقض ۴۰ساله‌ی حقوق فردی و اجتماعی شهروندان تا «نگاه به شرق» و سیاست «اقتصاد مقاومتی» به امید تغییرات در کاخ سپید!
بی‌اعتنایی مبالغه‌آمیز زمامداران جمهوری اسلامی به مشکلات و مطالبات اخیر مردم، نخست متکی به امید آنان به پیروزی قاطع حزب دمکرات در انتخابات میاندوره‌ای سنا و مجلس نمایندگان آمریکا بود که ناکام ماند. حالا به این خیال هستند که با تحمل «دو سال اقتصاد مقاومتی»، حزب دمکرات به کاخ سپید اسباب‌کشی کرده و بحران تحریم‌های کمرشکن نیز مانند دیگر بحران‌ها که همگی ناشی از ساختار و سرشت نظام هستند، پشت سر گذاشته خواهد شد! این نکته از نگاه جبری و ایدئولوژیک نظام سرچشمه می‌گیرد که ماندگاری خود را یک امر محتوم تاریخی می‌شمارد.
گذشته از اینکه نظامی که شعارهای پوشالی «استقلال»اش گوش فلک را کر می‌کرد، سرنوشت‌اش را به تصمیمات و تغییرات کاخ سپید گره زده، این «تدبیر و امید» در رابطه با آمریکا زمانی ممکن است که عوامل تحقق آن موجود باشد از جمله سه عامل زیر:
یک، «اقتصاد مقاومتی»، اگر اصلا وجود داشته باشد، می‌بایست مبتنی بر حداقلی از مناسبات رایج اقتصادی باشد. چرخه‌ی تولید اما مدت‌هاست که از حرکت بازمانده و اقتصاد ایران به مناسبات انگلی، وارداتی، رانتی کاهش یافته، بخش خصوصی نابود شده و بخش دولتی ناتوان و دستمزدبگیران به شدت ناراضی و معترض هستند. خیل عظیم بیکاران که جای خود دارد.
دو، فشار چندبرابری «اقتصاد مقاومتی» را نه گروه‌های مافیایی حاکم بلکه همین دستمزدبگیران و بیکاران باید تحمل کنند آنهم در حالی که کمر معیشتی جامعه بدون «اقتصاد مقاومتی» نیز کاملا شکسته است.
سه، مهمترین عامل اما مردم ایران و آمریکا هستند! از یکسو امید بستن به کاخ سپید برای روی کار آمدن دمکرات‌ها هیچ تضمینی ندارد زیرا رأی‌دهندگان آمریکا اگر از سیاست‌های داخلی ترامپ به ویژه در بخش اقتصادی راضی باشند، دلیلی ندارد که وی را دوباره انتخاب نکنند! از سوی دیگر مردم ایران از دی‌ماه ۹۶ در تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی بارها اعلام کرده‌اند که این نظام را نمی‌خواهند! آنها به امید کدام آینده باید «اقتصاد مقاومتی» و فشارهای کمرشکن را از جمله از سوی خود جمهوری اسلامی تحمل کنند؟! آنهم در حالی که زمامداران نظام مدت‌هاست از فساد می‌گویند و به پولشویی اعتراف می‌کنند و از سقوط و «براندازی» و «ریخته شدن در دریا» و «آخوندکشی» و… ابراز نگرانی می‌کنند؟!
ما در یک فرصت تاریخی دیگر بسر میبریم.
الاهه بقراط
تمام توان و ذخیره ارزی و چاپ پول بدون پشتوانه را گذاشتند در میان که ضمن زدودن تاثیر روانی تحریم ها شاید با وقت گذرانی از این مرحله هم عبور کنند ریختن دویست هزار تومان در ماه به حساب بازنشتگان و کارکنان دولت ( یک قوطی رب گوجه فرنگی ۱۹۰۰۰ نوزده هزار تومان شده و شیر ۱۱ هزار تومان ) نه تنها دردی از این جماعت دوا نمیکند که بر تورم موجود میافزاید .
هوطن آزاده و گرامی خانم بقراط ، سالهاست نوشته های موشکافانه و منطقی شما را دنبال میکنم . همانطوری که بواقع در شروع نوشته به جهان بینی فرقه شیعه درایران اشاره نمودید ، بد نیست که به واکاوی چهل ساله این فرومایگان بطور سیستماتیک در بی هویت کردن جامعه ایرانی از درون با ابزارهای گوناگون نیز توجه گردد ! ملتی که روزگاری از یک غرور و شخصیت نسبی برخوردار بودند امروز در اثر طاعون بی هویتی ملی به قهقرا سقوط نموده اند ، و تبدیل به عروسک خیمه شب بازی اهریمن زاده های فرقه حاکم گردیده اند . نگاهی به کردار و گفتار و پندار مثلا الیتهای هنری، روشنفکران و اندیشه وران این نظام بیاندازیم تا به عمق این لجنزار ولایی پی برده شود !
درود بر خانم بقراط مثل هـمیشه گویا و مفید
ولى چرا برخى هـنوز جمهـورى فساد اسلامى را دوست میدارند ؟!؟!؟
ایا ایران و سرنوشت ایرانیان برایشان مهـم نیست ؟!؟!
یا ما در قادسیه دوم بسر میبریم ؟!؟!
درود بر شیر بانو؛ سرکار خانم بقراط!
بنظر می رسد، ولی فقیه روانشناسی قناعت پیشگی، تقدیر گرایی، آخر الزمان محوری و موعود ایسم شیعیان مقیم ایران را خوب بلد است. اکثریت شیعیان در انتظار هستند که سرانجام بوی بهبود ز اوضاع جهان خواهد آمد و شرایط شعب ابی طالب کنونی به سر خواهد آمد، یا با معجزه و عنایت ویژه عج، یا نرمش قهرمانانه ۲، یا انتخاب یک رییس جمهور شیعه دیگر در آمریکا، یا مردن این ولی فقیه و انتخاب یک ولی فقیه سکولار و لیبرال و دموکرات و خندان، یا قدرت گرفتن اصلاح طلبان، یا حتی کودتای سپاه، …….
I am pretty sure this golden time will NOT vanish without having the fruit.
The next 2-3 months is bringing fresh air for the deprived iranians.