مدیرعامل بنیاد روبرت بوش: دموکراسی یعنی اینکه مردم در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت داده شوند

- در دموکراسی هیچ چیز بی بدیل نیست و حقیقت نه در انحصار دولت است و نه در انحصار اپوزیسیون. آنچه دموکراسی را به خطر انداخته این است که ما داریم عادت می‌کنیم از قواعد دموکراتیک سلب قدرت کنیم.

جمعه ۱۶ آذر ۱۳۹۷ برابر با ۰۷ دسامبر ۲۰۱۸


بنیاد روبرت بوش یکی از بزرگترین تامین‌کنندگان مالی جامعه مدنی آلمان است. این بنیاد هم از پروژه‌های  کوچک پشتیبانی می‌کند، هم  بودجه برنامه‌های تربیت مربی برای مدارس فنی و حرفه‌ای را می‌پردازد و هم برنامه‌های کمک مالی برای تقویت بنیه‌های اجتماعی آفریقا دارد. روبرت بوش صنعتگر معروف آلمانی بنیانگذار شرکت و کارخانجات معروف «بوش» است که در میانه‌ی جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۲ در شهر اشتوتگارت در جنوب آلمان درگذشت.

در حال حاضر یوآخیم روگال، ۵۹ ساله، مدیرعامل بنیاد روبروت بوش است که کارشناس تاریخ و مسائل شرق اروپاست. او که معمولا تن به مصاحبه‌ی مطبوعاتی نمی‌دهد، این بار درست یک روز پیش از تشکیل کنگره حزب دموکرات مسیحی برای گزینش جانشین آنگلا مرکل در مقام رهبری حزب، در گفتگویی با روزنامه معتبر «زوددویچه تسایتونگ» از غفلت‌های دولت، ضعف‌های دولت مرکل و جای خالی سیاست اتحادیه اروپا برای شرق این قاره سخنانی کمتر شنیده شده گفته است.

یوآخیم روگال Foto: Bjoern Haenssler; Bosch Foundation

روگال از مشکلاتی سخن می‌گوید که در حال ناتوان کردن جامعه‌ی آلمان است. او نسبت به آینده دموکراسی ناامید است و باور دارد که مردم نسبت به  سیاست موجود بی‌اعتماد شده‌اند.

در آغاز مصاحبه خبرنگار زوددویچه تسایتونگ می‌گوید: «فضا در آلمان خوب نیست. صداها خشن شده‌اند، احزاب مردمی‌در انتخابات باخت سنگینی را تجربه کرده‌اند و همسایگان با نگرانی به برلین نگاه می‌کنند. آلمان از چه رنج می‌برد»؟

یوآخیم روگال در پاسخ می‌گوید: «مشکل در اعتماد است. اعتماد به حکومت، نهادهای وابسته به آن، احزاب و دولت به شدت کاهش یافته است. دیگر کسی باور ندارد که اینها در موقعیتی هستند که بتوانند مشکلات را حل کنند.»

یوآخیم روگال با اشاره به  پیمان مهاجرت سازمان ملل متحد، که به تازگی در آلمان و اروپا جنجال به پا کرده، می‌گوید: «از سال ۲۰۱۵ مهاجرت و هموندی مهاجران به دو موضوع مهم تبدیل شده. همه می‌دانند که این قضیه فقط مربوط به آلمان نیست، بلکه مسئله اروپا و جهان است. پس بی‌تردید برای این مشکل یک توافق بین‌المللی می‌بایست وجود داشته باشد. چرا پیمان مهاجرت سازمان ملل را با همه سود و زیان‌هایش زودتر به بحث همگانی نگذاشتند؟ از نظر من این یک غفلت بزرگ بود و یک مثال برای اینکه چرا بسیاری از آدم‌ها دیگر اعتماد ندارند که سیاستمداران به فکر تحقق منافع آنها باشند.»

در دموکراسی هیچ چیز بی‌بدیل نیست

خبرنگار از مدیرعامل بنیاد بوش می‌پرسد: «در این مملکت چه خبر است؟ اینکه بحث‌ها ترمز بشوند همیشه وجود داشته. شما اما از سلب اعتماد عمومی‌صحبت می‌کنید و این حس را ایجاد می‌کنید که انگار قرار است در مورد همه چیز در غیاب ما تصمیم‌گیری شود؟»

روگال می‌گوید: «اگر بشود خانم مرکل را به یک چیز متهم کرد، این است که او اغلب به تنهایی تصمیم می‌گیرد. تصمیماتی که نه در پارلمان به‌اندازه کافی مورد بحث قرار می‌گیرند و نه بر سر آنها با همسایگان توافق حاصل می‌شود. حتی ممکن است که تصمیمات او درست باشند، اما این روش غلط است.»

تاریخ‌شناس آلمانی راه درست را در این می‌داند که موضوعات مهم به موقع به بحث گذاشه شوند، منافع و علائق مختلف روشن شوند، امکان بحث و گفتگو به وجود بیاید و بعد تصمیم‌گیری شود. او می‌گوید: «دموکراسی یعنی همین! ما نیازی به حزب، صدراعظم و دولتی نداریم که تصمیم‌هایی بگیرند که احتمالا همه را غافلگیر کنند.»

رایشتاگ؛ محل پارلمان آلمان

این کارشناس مسائل شرق اروپا از اینکه بحث درباره مسائل بزرگ ملی و جهانی برخلاف گذشته امروز بیشتر در حلقه‌های کوچک نزدیک به قدرت مرکزی محدود می‌ماند، ابراز نگرانی می‌کند و می‌گوید: «ما در گذشته درباره مسائل مهمی‌مثل مسلح شدن مجدد آلمان پس از جنگ، تجهیزات دفاعی و پیمان‌های شرق [پیمان ورشو و پیمان مسکو] بحث‌های عظیمی‌ داشتیم. قطعا این بحث‌ها برای خیلی‌ها سرگرم‌کننده نبود، اما در پایان به یک سازش قابل قبول برای اکثریت می‌رسیدیم. امروز اغلب کسی به دنبال سازش نمی‌رود، بلکه توضیح داده می‌شود که راه حل ما بدیلی ندارد. به نظر من این بی‌معناترین واژه در سیاست است. در دموکراسی هیچ چیز نمی‌تواند بی‌بدیل باشد.

فرصت سوخته در وحدت دو آلمان

وی در پاسخ به این پرسش که «آیا فکر می‌کنید سیاستمداران راحت‌طلب شده‌اند؟» می‌گوید: «من معتقدم که ما در آلمان قدیم فرهنگ گفتگوی بسیار خوبی داشتیم. فکر می‌کنم در زمان وحدت دو آلمان فرصت خوبی را از دست دادیم. به نظر من خوب می‌بود یک قانون اساسی مشترک می‌نوشتیم که به تاسیس یک شورای پارلمانی شرق و غرب می‌انجامید.» خبرنگار با تعجب می‌پرسد: «یعنی حکایت بی‌بدیلی در سیاست با وحدت دو آلمان آغاز شده؟!»

مورخ آلمانی ضمن تاکید بر اینکه وحدت دو آلمان یکی از درخشانترین لحظه‌های زندگی او بوده و همواره از آن خوشحال است، توضیح می‌دهد: «ما این فرصت را از دست دادیم که برای آلمان جدید و متحد بر روی یک قانون اساسی جدید کار کنیم. بجایش مردم شرق آلمان را به مردم غرب اضافه کردیم. گشایش مرزها به روی پناهجویان در سال ۲۰۱۵ نیز به لحاظ اخلاقی و سیاسی درست بود، اما اینکه آن را یک موقعیت عادی و معمولی قلمداد کنیم غلط بود.»

پیامدهای ماندگار سیاست پناهندگی آنگلا مرکل

خبرنگار در ادامه می‌پرسد: «اینکه صدراعظم گفت ما «موفق می‌شویم» یک پیام درست بود یا غلط؟» یوآخیم روگال می‌گوید: «ما موفق می‌شویم، یک شعار قدرتمند سیاسی بود. اما او نگفت که کشور دقیقا در چه چیزی باید موفق بشود؟ فقط پذیرش پناهجویان با سقفی روی سر؟ دور کردن فشار از مرزها؟ یا اینکه مسئله بر سر ادغام موفقیت‌آمیز مهاجران در جامعه است؟ ایجاد یک جامعه آلمانی جدید که هنوز هم کسی نمی‌داند روزی چه شکلی خواهد داشت؟ ما با نتایج آن تصمیم ده‌ها سال درگیر خواهیم بود. هم با موفقیت‌هایش و هم با شکاف در جامعه آلمان و رشد پوپولیسم.»

آنگلا مرکل صدراعظم آلمان روز ۷ دسامبر ۲۰۱۸ در کنگره حزب دمکرات مسیحی با انتخاب دبیرکل جدید این حزب پس از هجده سال از مقام دبیرکلی کنار می‌رود

دبیرکل بنیاد روبروت بوش در عین حال ابراز اطمینان می‌کند که جامعه‌ای مثل آلمان از پس این مشکل برخواهد آمد. او می‌گوید: «مردم آماده قربانی دادن هستند اگر به آنها به روشنی توضیح داده شود که هدف سفر کجا است، نه اینکه مشکلات را کوچکتر از آنچه هستند وانمود کنند. کوچک وانمود کردن مشکلات جامعه سبب می‌شود مردم فکر کنند که جدی گرفته نمی‌شوند».

خطری که دموکراسی را تهدید می‌کند

در دنباله این بحث، خبرنگار به این پرسش می‌رسد که: «چرا سیاست میل دارد که زیاد توضیح ندهد، بلکه به سرعت تصمیم بگیرد؟» روگال در پاسخ می‌گوید: «به دلیل این محاسبه غلط که رأی‌دهندگان تاب حقایق سخت را ندارند. اما من معتقدم مردم بسیار هوشمندتر از آن هستند که سیاستمداران تصور می‌کند. چیزهای پیچیده را باید به‌موقع به بحث همگانی گذاشت. البته در این صورت کار برای دولت کمی‌سخت‌تر می‌شود و ممکن است بیشتر هم طول بکشد. اما دموکراسی همین است! مشارکت در تصمیم‌گیری حق همه شهروندان است».

در بخشی دیگر از گفتگو مورخ آلمانی درباره دموکراسی توضیح می‌دهد: «در دموکراسی نه دولت حقیقت را در انحصار دارد و نه اپوزیسیون». وی به این پرسش که آیا دموکراسی را در خطر می‌بیند یا نه می‌گوید: «بله، زیرا ما داریم عادت می‌کنیم قدرتِ قواعدِ دموکراتیک را سلب کنیم».

بخش پایانی این گفتگو به نقش و جایگاه آلمان در اتحادیه اروپا می‌پردازد. خبرنگار از مدیرعامل بنیاد روبرت بوش می‌پرسد: «آیا آلمان می‌داند در اتحادیه اروپا چه می‌خواهد؟»

یوآخیم روگال پاسخ می‌دهد: «ما در این‌باره بحث نمی‌کنیم. رئیس جمهور فرانسه در زمینه تعمیق اتحادیه اروپا پیشگام بود، اما در اینجا واکنش چندانی ندیدیم و بحث بنیادینی درباره آن آغاز نشد. همچنین تصمیم خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا سبب این بحث نشد که اروپا در آینده چگونه باید باشد. اینجا بیشتر به سناریوهای مجازات بریتانیایی‌ها فکر می‌کنند. انگار که باید هشدار داده می‌شد که خروج از این اتحادیه دردناکتر از آن است که کسی شهامت انجام آن را داشته باشد.» وی درباره «ریزش اتحادیه اروپا» می‌گوید: «اگر این اتحادیه آنقدر جذابیت ندارد که اعضایش بخواهند در آن بمانند، پس یک روند غلطی دارد پیش می‌رود!»

پرچم آلمان نماد وحدت کشور میزبان و مهاجران

فرانک والتر اشتاین مایر رئیس جمهور آلمان روز نهم نوامبر امسال به مناسبت سالروز «شب کریستال» که سرآغاز کشتار یهودیان در آلمان بود با اشاره به سه رنگ پرچم این کشور* گفته بود: «ما هرگز اجازه نداریم این رنگ‌ها را تسلیم تحقیرکنندگان آزادی کنیم بلکه می‌بایست به ارزش‌هایی که در پای آنها ایستاده‌ایم افتخار کنیم: سیاه و سرخ و طلایی. اینها یعنی دموکراسی و قانون و آزادی!»

خبرنگار زوددویچه تسایتونگ در پایان گفتگو نظر مدیرعامل بنیاد بوش را درباره این سخن رئیس جمهور آلمان می‌پرسد. او می‌گوید: «این دقیقا نظر من است. ما باید این نمادهای دموکراتیک سیاه و سرخ و طلایی را که به دوران انقلاب مارس ۱۸۴۸ باز می‌گردند، در کنار مفاهیمی مثل وطن حفظ کنیم. اینها می‌توانند برای مردم جامعه میزبان و همچنین مهاجران شاخص هویتی ایجاد کنند زیرا هر کسی با هر ملیتی می‌تواند خود را به این رنگ‌ها و نمادها متعلق بداند. اینها مانند آمریکا در آلمان هم نشانه تعلق همگانی باشند. نشانه یک جامعه دموکراتیک، آزاد و روادار که بتوانیم به آن افتخار کنیم.»

*راستگرایان می‌کوشند پرچم آلمان را به نماد ناسیونالیسم کور و بیگانه‌ستیزی تبدیل کنند.

*منبع: زوددویچه تسایتونگ
*ترجمه و تنظیم: جواد طالعی

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=139200

یک دیدگاه

  1. ناشناس

    خبرنگار به این پرسش می‌رسد که: «چرا سیاست میل دارد که زیاد توضیح ندهد، بلکه به سرعت تصمیم بگیرد؟ روگال در پاسخ می‌گوید: به دلیل این محاسبه غلط که رأی‌دهندگان تاب حقایق سخت را ندارند. اما من معتقدم مردم بسیار هوشمندتر از آن هستند که سیاستمداران تصور می‌کند. چیزهای پیچیده را باید به‌موقع به بحث همگانی گذاشت. البته در این صورت کار برای دولت کمی‌سخت‌تر می‌شود و ممکن است بیشتر هم طول بکشد. اما دموکراسی همین است! مشارکت در تصمیم‌گیری حق همه شهروندان است.
    نکات جالبی دارد.

Comments are closed.