«حشدالشعبی» و «فاطمیون» بخشی از یک ایدئولوژی اشغالگر و ضدایرانی

دوشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۸ برابر با ۱۵ آپریل ۲۰۱۹


حنیف حیدرنژاد – نیروهای «حشدالشعبی» عراق و نیروی اصلی آن به نام «حرکت النجباء» و نیروی افغانستانی «فاطمیون» زیرمجموعه‌ای از سپاه «قدس» وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند که توسط این سپاه ایجاد و سازماندهی شده و آموزش دیده‌اند و در سال‌های گذشته در عملیات مختلف در عراق و سوریه به همراه سپاه شرکت داشته‌اند.

این نیروها در چهارچوب ایدئولوژی شیعی که خود را فراملّی تعریف می‌کند، خود را بخشی از «امت» اسلام که رهبرش در حال حاضر علی خامنه‌ای است می‌دانند. ایده‌آل آنها ایجاد حکومت اسلامی و ریختن خون کافران تا «ظهور مهدی موعد» است. همه اینها را از سپاه آموزش گرفته و آماده‌اند برای حفظ نظام جمهوری اسلامی هر کسی را سرکوب و دستگیر کرده و در صورت نیاز خونش را بر زمین بریزند. این نیروها، نیروهای امدادی برای کمک به سیل‌زدگان نیستند بلکه نیروهای تروریستی هستند که تخصص‌شان ایجاد رعب و وحشت و در صورت لزوم کشتن آدم‌هاست.  ورود علنی آنها به خاک ایران در چند روز گذشته زیر پوشش کمک به سیل‌زدگان و تبلیغ گسترده رسانه‌های رژیم در این مورد به دستور مقامات درجه یک نظام بوده و باید آن را بخشی از سناریوی ترساندن مردم دانست. مردم تا آنجا از نظام و تمام نهادهایش خشمگین هستند که مسئولین درجه یک رژیم حتی جرأت حضور در بین آنها را ندارند. رهبران نظام به اندازه کافی سپاهی و بسیجی برای فرستادن به مراکزی که نیازمند کمک هستند، در اختیار دارند، اما هیچ اقدامی‌ نمی‌کنند. آنجا که پای سرکوب اعتراضات به میان بیاید، رژیم با تمام قوا و در لایه‌های مختلف نیروهایش را سازماندهی و با تجهیزات کافی به میدان ارسال می‌کند. اما آنجا که مردم نیاز به کمک دارند، از هر گونه کمک موثر خودداری می‌کند. رهبران نظام خوب می‌دانند که پس از فرو نشستن سیل، تازه انواع مشکلات جدید سربلند خواهند کرد: بازسازی همه‌ی ویرانه‌ها، تعمیر زیرساخت‌های مربوط به آب و فاظلاب و گاز و برق و جاده‌ها و پل‌ها و مدارس و… هم نیاز به سرمایه دارد و هم نیاز به تجهیزات و هم نیاز به نیروی متخصص و مهمتر از همه نیاز به اراده سیاسی که بخواهد این مشکلات را برطرف کند، که البته نظام حاکم اصلا چنین اراده‌ای ندارد. از این رو خوب می‌دانند که با گرم  شدن هوا و شیوع انواع بیماری، موج اعتراضات مردم بالا خواهد گرفت. از همین روست که از حالا با وارد کردن نیروهای «حشد‌الشعبی» و «فاطمیون» که دیگر در سوریه نیازی به آنها نیست، مردم را می‌ترسانند تا اعتراضات مردمی‌ را در نطفه خفه کنند.

موسی غضنفرآبادی، رییس دادگاه‌‌های انقلاب تهران، چندی قبل در جمع طلاب مدرسه علمیه «معصومیه» گفته بود: «اگر ما انقلاب را یاری نکنیم، حشدالشعبی عراقی، فاطمیون افغان، زینبیون پاکستانی و حوثی‌های یمنی خواهند آمد و انقلاب را یاری خواهند کرد.»

این زمینه‌سازی‌ها نشان از آن دارد که رهبری نظام جمهوری اسلامی دیگر روی نیروهای خودش هم در سرکوب مردم نمی‌تواند کاملا حساب کند و ترجیح می‌دهد پیشاپیش بطور علنی «مزدوران» خارجی‌اش را به صحنه سرکوب مردم بکشاند تا در شرایط بحرانی آمادگی بالاتری داشته باشد. این رژیم همانقدر که در مدیریت بحران‌های طبیعی و اجتماعی درمانده است، در «مدیریت» سرکوب سابقه طولانی داشته و خوب می‌داند چطور در این صحنه باید از قبل «پیشگیری‌های لازم» را طراحی کند.

ایدئولوژی اشغالگر و نیروهایش

نیروهای خارجی سرکوبگرِ وابسته به سپاه، بخشی از یک ایدئولوژی اشغالگرند که بیش از ۱۴۰۰ سال است ایران را به تسخیر خود در آورده است.  برای رهایی از نظام حاکم و ایدئولوژی ضدایرانی آن، مردم ایران چاره‌ای جز اتحاد و همبستگی ندارند. آن زمان که لازم  شود دفاع از خود در مقابل نیروی متجاوز امری است ناگزیر و البته قابل درک. وقتی رژیم حاکم همه راه‌ها و منافذ نفس کشیدن مردم  برای تغییر مسالمت‌آمیز را مسدود کرده و وقتی دغدغه مردم روزمرگی و تلاش برای زنده ماندن است، راهی جز رودرویی  بین مردم با نیروهای سرکوبگر آن باقی نمی‌ماند. این را خشم مردم در تظاهرات سال‌های گذشته نشان داده است. به نظر می‌رسد، این بار با سیلِ گسترده و تخریب و آسیب‌های زیربنایی باقی مانده از آن و در حالی که مردم اعتماد به این نظام و نهادهایش را به میزان بسیار زیاد از دست داده‌اند، یک درگیری گسترده و سراسری دیگر بین مردم و کلیت نظام اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. مزدوران تروریست و خارجی اگر بخواهند خود را سپرِ بلای نظام کنند، کار را برای مردم در دفاع از خود ساده‌تر خواهند کرد: «مشروعیت دفاع از خود در برابر نیروی متجاوز خارجی».

چندی قبل یکی از کارگزاران نظام در یک پیام توییتری هشدار داده بود که اگر قرار باشد نظام برود، ایران را به یک «زمین سوخته» تبدیل خواهند کرد.

مردم ایران چاره‌ای ندارند تا قبل از آنکه همه چیز را از دست داده و حاکمان ضدایرانی، کشور را کاملا غارت کرده یا به یک زمین سوخته تبدیل کنند، در دفاع از کرامت انسانی و هویت ایرانی خویش و نیز در دفاع از حق یکی زندگی شرافتمندانه برای خود و فرزندانشان و برای نجات ایران و آنچه از آن هنوز باقی مانده است، با تمام وجود در مقابل این نظام ضدانسانی و ضدایرانی و ایدئولوژی اشغالگر و مزدوران خارجی‌اش ایستاده و اتحاد و همبستگی خود را هرچه بیشتر تقویت کنند.
http://www.hanifhidarnejad.com/Hidarnejad/

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=153151

یک دیدگاه

  1. صدام در لباسى ديگر براى تحقير ايرانيان

    حشدالشعبى صدام در لباس دیگرى است. صدام از قادسیه سخن گفت.
    بعد از حمله اعراب مردم ایران با تحقیر روز افزون اعراب مهاجم روبرو شدند. آنان برخلاف قول برابرى، با ایرانیان مسلمان شده بعنوان انسان پست برخورد مى کردند. تاریخ مى نویسد، حتى پس از واقعه کربلا و در حمله به کوفه براى انتقام خون حسین، سپاهیان ایرانى مورد تحقیر قرا مى گرفتند.
    امروز ورود حشدالشعبى تنها براى سرکوب مردم ایران نیست. این تحقیر ایرانیان است. این حمله دوباره صدام است و این همان قادسیه است.
    آیا ایرانیان دوباره شکست مى خورند؟
    آیا تاریخ دوباره تکرار مىشود؟

Comments are closed.