شعری از رضا مقصدی: درین کابوس، مرا بنواز ای رنگین‌ترین آواز!

دوشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۸ برابر با ۱۵ آپریل ۲۰۱۹


چه باید گفت با جانان؟
چه باید گفت با باران ِ سیلا سیل؟
چه باید گفت با خَیل ِ خراب ِ خانه بر دوشان ِ خوزستان؟
ویا آن شهر وُ دیگر، شهر.

کدامین دست، باید از سرود ِ سرد ِ چشم ِ کودکان ِ درد بنویسد؟
ویا از زاری وُ بیزاری ِ آن مادران ِ پای، تا سَر، گِل.
وغمگین‌خوان‌ترین مردان ِ دریاوار ِ خونین‌دل.
کدامین چشم، باید تا بگرید بر چنین افسوس؟
کدامین خشم باید تا فرو ریزانَد ،از بنیاد–
دریغ وُ درد وُ شیون را
درین کابوس.

چراغی در فراسوی دلم افروختم در این شب ِ تاریک.
که ره را از مسیر ِ چاه ، بشناسم.
و جاپای ِ قدم‌های ترا ای آه ِ بی‌پایان!
ازین ویرانسرا تا سرزمین ِماه، بشناسم.
و بنوازم تمام ِ آرزوهای درخشان را–
که با ما همچنان با مهربانی، دوستی دارند.

مرا بنواز ای دنیای شاد ِ شعر ِ شورانگیز!
که با من با سلام ِ چشم‌های دختر ِ عاشق، گذر کردی.
مرا بنواز ای رنگین‌ترین آواز!
اگرچه چشم ِ غمگین ِ مرا همواره، تَر کردی.

۲۱ فروردین ۱۳۹۸

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=153288