مجید محمدی – «فراکسیون امید» مجلس یا اعضای اصلاحطلب مجلس پس از قرار گرفتن نام سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی توسط دولت آمریکا با یک طرح سه فوریتی خواستار به گروگان گرفتن سربازان آمریکایی توسط جهادیها شدند. این طرح به صراحت یک طرح تروریستی و علیه منافع و امنیت ملی ایالات متحده است و تنظیمکنندگان آن دشمن این کشور هستند. بنا به این طرح «جمهوری اسلامی ایران، رژیم ایالات آمریکا را دولت حامی تروریسم و فرماندهی مرکزی آمریکا موسوم به «سنتکام» و تمام نیروهای وابسته به آن را گروه تروریستی میداند و این حق را به نیروهای مسلح تمامی کشورهای دنیا خصوصاً ارتشهای آزادیبخش و جهادی میدهد که در برخورد با نیروهای نظامی و امنیتی ایالات متحده آمریکا در منطقه غرب آسیا اقدام متقابل نظامی نموده و در صورت دستگیری آنها را جهت محاکمه به کشور جمهوری اسلامی ایران تحویل دهند. همچنین کلیه پایگاهها و اموال و داراییهای ایالات متحده آمریکا و همپیمانانش در منطقه غرب آسیا فاقد مصونیت تلقی میشود و مصادره و تصاحب آنها حق مسلم کشورهای منطقه دانسته میشود.»
از آنجا که هیچ دولتی به مبلّغان تروریسم علیه خود جایزه نمیدهد، زمان اخراج همهی اصلاحطلبان و لابیگران آنها از نهادهای دولتی آمریکایی به ویژه وزارت خارجه، وزارت دفاع، خزانهداری، صدای آمریکا و رادیو فردا فرا رسیده است.
همپیمانی دولتمردان آمریکایی با اصلاحطلبان
از سال ۲۰۰۳ سیاست دولت بوش و بعد دولت اوباما در برابر ایران بدین سمت رفت که باید از جناح اصلاحطلب (به گمان این دو دولت، میانهرو) حمایت کرد تا با قدرت گرفتن بیشتر باعث تغییر رفتار دولت جمهوری اسلامی در میانمدت و درازمدت شوند. این سیاست چنان در ۱۳ سال بعد بر برنامههای وزارت خارجه و دفاع و دستگاههای امنیتی و وزارت خزانهداری حاکم بود که:
۱) سیلی از اصلاحطلبان به کار در وزارتخانهها و رسانههایی که سالانه دهها میلیون دلار برای آمریکا هزینه دارند جذب شدند.
۲) برنامههای آموزشی آنلاین به تقویت دیدگاههای اصلاحطلبان مثل قدرت بخشیدن به جامعهی مدنی (عمدتا با گفتمان اصلاحطلبی) و مشارکت سیاسی در نظام موجود و اصلاحات تدریجی معطوف شد و کسانی که راه براندازی یا زبان براندازی داشتند (مثل اظهار شباهت داعش و جمهوری اسلامی) به حاشیه رانده شدند.
۳) برنامههای آموزشی حضوری در منطقه (امارات و ترکیه) به تربیت نیروهای اصلاحطلب جهت سازماندهی و مدافعه اختصاص یافت.
۴) به سیلی از ایرانیان (از جمله اعضای خانوادهی مقامات) برای ورود به آمریکا ویزا و پناهندگی داده میشد که بیشتر آنها ادعای اصلاحطلبی داشتند.
۵) در برنامههای مرتبط به کارزارها از کارزارهای اصلاحطلبان به عنوان تنها رقیب حکومت حمایت شد.
این تقدم و اولویت اصلاحطلبان تا حدی برای مسئولان وزارت خارجه و دیگر دستگاههای دولتی در آمریکا و اروپا روشن بود که کسی مثل ظریف برای قانع ساختن مقامات وزارت خارجهی آمریکا جهت باقی ماندن در برجام استدلال میکند که اگر از برجام بیرون بیایید اصلاحطلبان یا میانهروها تضعیف میشوند (چه جنایت عظیمی!) او میدانست تا چه حد اصلاحطلبان و لابی آنها عزیزدردانهی سیاستمداران و رسانههای غربی هستند که چنین استدلالی را مطرح میکرد.
سیاستی دیگر
این سیاست در ابتدای سال ۲۰۱۷ با روی کار آمدن دولت ترامپ تغییر یافت چون ترامپ و همکارانی که بعدا (نه ابتدای کار) بدو پیوستند به درستی بر این باور بودند که رقابت جناحها در ایران بازی حکومتی برای سر کار گذاشتن مردم ایران در حوزهی دمکراسی، و در سطح بینالملل معلق گذاشتن سیاستهای مهارکننده با امید قدرت گرفتن «میانهروها»ست.
دولت ترامپ سیاست فوق را کنار گذاشت و از برجام خارج شد. اما در دو سال و نیم اول دولت ترامپ غیر از ممنوع کردن ورود سیلوار ایرانیان به ایالات متحده و تحریم سپاه هنوز برنامههای آموزشی- رسانهای دولتهای بوش و اوباما با همان سازماندهی و بودجه و کادر دارد اجرا میشود بدون هیچگونه تغییر. اصلاحطلبان و لابی آنها اکثر این منابع را در اختیار دارند.
سیاست قبلی حدود شانزده سال است که دنبال شده و صدها میلیون دلار برای مردم آمریکا هزینه داشته اما نتیجهای برای تغییر رفتار رژیم و بالا بردن ضریب امنیتی کشورهای غربی نداشته است. نتیجهی آن:
۱) برای حکومت، اصولگرا شدن اصلاحطلبان در داخل و تشدید غم غربت اصلاحطلبان خارج برای نظام.
۲) برای نیروهای اصلاحطلب گرفتن شغل در نهادهای آمریکایی و رسانههای فارسیزبان دولت آمریکا به عنوان بنگاه کاریابی و مهاجرت بیهزینه و آسان.
۳) برای معدودی از مترجمان و نویسندگان ایرانی منبع کسب درآمد بسیار اندک از فعالیتهای آموزشی بوده است (بخشهای بزرگ کیک را گیرندگان گرنتها یا همان دریافتکنندگان بودجههای اعطایی میبرند و نه کادر آموزشی).
بلندگوهای رسمی نظام
اصلاح طلبانی که با تابلوی آشکار فعال سیاسی از مواضع اصلاحطلبان در دو دههی اخیر دفاع کردهاند امروز بلندگو و بوق کسانی به شمار میآیند که تروریسم علیه ایالات متحده را رسما تبلیغ می کنند. آنها حتی اگر در مواردی منتقد روحانیون و شخص خامنهای بودهاند یا با مداخلهی سپاه در اقتصاد مخالفت کردهاند با سیاستهای هستهای، موشکی و دخالتهای منطقهای سپاه (که محور اقدامات ایالات متحده علیه سپاه است) هیچگاه مشکلی نداشتهاند. آنها حتی با مداخلهی نظامی آمریکا در سوریه و لیبی مخالف بودند اما در مورد مداخلهی جمهوری اسلامی در سوریه سکوت پیشه کردند. حتی یکی از اصلاحطلبانی که با صدای آمریکا یا رادیو فردا کار میکردهاند با موجودیت سپاه که از روز اول یک نهاد تروریستی بوده مخالفتی نداشته است. دولت اوباما و چپها چون اسلامگرایان را متحد خود میدانند در دورهای اینها را به بخشی از جریان معمول رسانهای تحت حمایت خود تبدیل کردند اما آنها بنا به گفتمان ضدآمریکایی خود همیشه دشمن این کشور بودهاند و سیاستهای موجود دولت ترامپ امروز این دشمنی را آشکار ساخته است.
چرا اخراج؟
حتی اگر تغییر سیاست یک دولت با تغییر رئیس آن را مبنای تغییر برنامه و کادر اجرای آن برنامهها ندانیم (که البته باید چنین دانست) اصلاحطلبان ایرانی هیچگاه نمیتوانستند متحد دولت آمریکا باشند، به چهار دلیل:
۱) سیاست اسرائیلستیزی آنها با سیاست حمایت ایالات متحده از اسرائیل در تضاد است.
۲) وفاداری اصلاحطلبان به انقلاب سال ۵۷ و مبانی نظام جمهوری اسلامی (تصور مذهبی بودن مردم و بیرون کشیدن یک حکومت فرقهگرای دینی از آن) با مبانی سیاست خارجی آمریکا که دولت دینی را عامل بیثباتی در منطقه میداند سازگار نخواهد شد؛ این سازگاری حتی در دوران اوباما که چپترین دولت دمکراتها در دوران اخیر بوده متحقق نشد.
۳) تصور ایالات متحده به عنوان استکبار و استعمارگر و نیروی شرّ در عالم.
۴) ستیز تاریخی با تمدن غربی و مؤلفههای آن مثل فردگرایی، آزادی ذهنی و بدنی زنان، و آزادی همجنسگرایان.
چه کسانی باید اخراج شوند؟
دو موضعگیری نهادهای اصلاحطلب در دو سال اخیر تاریخی بوده است:
۱) بیانیهی «مجمع روحانیون مبارز» بعد از اعتراضات دی ۹۶ و خواستار شدن سرکوب مردم توسط نهادهای امنیتی و نظامی
۲) ماده واحدهی «فراکسیون امید» در ترغیب و تشویق تروریسم علیه نیروهای نظامی آمریکا پس از تحریم سپاه.
کسانی که با این دو موضع همراهی داشتهاند قطعا جایی در نهادهای دولتی و حمایت شده از سوی دولت آمریکا ندارند.
این موضوع را بدین ترتیب می توان صورتبندی کرد که آندسته از اصلاحطلبانی که مواضع خود را با «مجمع روحانیون مبارز» و «فراکسیون امید» هماهنگ می کنند، خط سیاسی خود را از خاتمی و «بنیاد باران» و طیف گروههای اصلاحطلب میگیرند (مبلّغاند تا تحلیلگر و گزارشگر) و مدافع شرکت در انتخابات برای رای دادن به اعضای «فراکسیون امید» بودهاند جایی در نهادهای آمریکایی ندارند. آنها بعید است که خود به دلیل این نوع موضعگیریها کارهای خود را رها کنند و این مهم به مقامات بالاتر- اگر خود چپگرا نباشند- واگذار می شود که عذر آنها را بخواهند. وقتی نهضت آزادی و نیروهای ملی- مذهبی همانند توطئهاندیشان سپاهی و علی خامنهای داعش را برساختهی ایالات متحده و دولت آمریکا را تروریست میدانند هواداران آن بر اساس کدام اصل اخلاقی در رسانههایی که بودجهشان توسط دولت آمریکا تامین میشود کار کرده و از دولت آمریکا حقوق دریافت میکنند؟ مدیرانی که با فعالان اصلاحطلب همفکر بودهاند یا میخواهند همچنان آنها را در کنار خود داشته باشند در اخراج اولویت دارند. ادامهی کار آنها مثل استخدام اعضای حزب نازی یا طرفداران فاشیسم در نهادهای آمریکایی در دوران جنگ جهانی دوم است. اشتباهی که از زمان بوش و اوباما آغاز شد و بر اساس آن، اصلاحطلبان به همپیمانان آمریکا تبدیل شدند هر چه زودتر باید تصحیح شود.
این مطالب بابد به گوش دولت مردان آمریکا برسد .?
این جماعت که به اسم اصلاح طلب فعالیت می کنند، بسیار پلید تر از آن گروه جنایتکار به اصطلاح اصول گرا هستند. شاید این جماعت چاسوس دوگانه هستند و برای سازمان های جاسوسی غرب هم کار می کنند. البته متاسفانه برخی گروه های به اصطلاح چپ که از چپ های اروپا پیروی می کنند، عاشق این جماعت پلید و هر نوع صدای ضد امریکایی و ضد هم پیمانان امریکا(عربستان و اسرائیل) هستند . با تاسف این جماعت کنترل مدیای غالب دنیا را در دست دارند که کار ملت ایران را خیلی مشکل کرده است.
از نظر سهم در قدرت و اقتصاد تفاوت هایى بین دو جناح آمریکا هست ولى از نظر امنیت سرمایه هر دو نگاه یکسانى دارند. غرب براى آزادى ایران رفیق نیمه راهى است و البته این خوب است بشرطى که ما دانا باشیم و در این بازى نقش خود را خوب ایفا کنیم. باور کنید اگر نقش خود را خوب ایفا نکنیم همین آقاى ترامپ به اصلاح طلبان راضى مى شود.
۴-درک ابعاد فاجعه امیز ۹۰ هزار مسجد( آثار مخرب بیابانگردهای جنایتکار ) و تکثیر افکار و سنت آنان توسط کتاب آنان مشگل است اما ۱۴۰۰ سال زندگی در تاریکی بسیار ژرفی که برای ایرانیان و سایر ملل بوجود آوردند و چهل سال اخیر و جنایت های باورنکردنی و هولناک اسلامگرایان در ایران به انسان نشان میدهد که او فقط ذهن است.باید هوشمندانه با تمام عناصری که مانع تکامل آگاهی انسانها میشوند مبارزه کرد تا انسانها بتوانند مسیر تکاملی آگاهی خود را براحتی طی کنند.
۳-وقتی به اسلامگرایان حاکم بر ایران ،القاعده،داعش توجه و تمرکز میکنیم از بیرحمی و ابعاد عظیم تبهکاری آنان بسیار حیرت میکنیم ولی فراموش نکنیم که مغز این جنایتکاران مطلقاً طبیعی نیست و ذهن آنان بطور کامل توسط ایدئولوژی وحشی های ۱۴۰۰ سال قبل شکل گرفته است و این بسیار وحشتناک است زیرا مغز و ذهن انسان بشدت شرطی پذیر و شکل پذیر است. از اینرو شرایط و محیط برای رشد ذهنی کودکان مناسب،انسانی و بدون کوچکترین شستشوی مغزی باشد.
۲-دانش اینک بما نشان داده است که وقت زیادی را در مقابل تلویزیون سپری کردن باعث کوچک شدن مغز و حتی میتواند باعث زوال عقل شود.دانش بما ثابت کرده است که مواد مخدر و مشروبات الکلی به مغز صدمات بسیار جدی و پیامد زوال عقل را در پی دارند. بدون تردید ایدئولوژیها و دینها خصوصاُ اسلام اثرات مخربی بر مغز دارند. اما عصب شناسان و دانشمندان نخواستند یا نتوانستند در این رابطه تحقیقات لازم را انجام دهند. شاید بزودی در آینده اینکار انجام گیرد و رابطه ایدئولوژیها یا دین با اعمال خشونت آمیز انسانها و یا جنایت هایی که آنها علیه بشریت انجام میدهند روشن شود زیرا انسان ذهن است.
۱-شاید بیش از هزار سال است که انسانهای خردمندی چون مورتی،لائوتسه،مولانا،بودا و بسیاری دیگر به این حقیقت رسیدند که انسان ذهن است. ذهن از کودکی،از محیطی که کودک در آن رشد میکند ،از ایدئولوژیها و بسیار فرایندهای دیگر شکل میگیرد. چندی قبل وقتی سروش دباغ از آن جنایتکار بزرگ بعنوان انسانی دانا و خردمند نام برد(آیا تبهکار خردمند وجود دارد) او را بصورت ذهن ندیدند. انسانی که مغز او از کودکی به باورهای و سنت بیابانگردهای وحشی و جنایتکار آلوده و اکنون بطور کامل شخصیت او شده است. بزرگترین قربانی این افراد فرزندان آنان هستند که از کودکی مورد شستشوی مغزی قرار گرفته و چون خود آنان میشوند.
۲ حال آنکه کشتار در بوسنی و سایر مکان ها در یوگسلاوی سابق بدست صرب ها و یک پاک سازی نژادی علیه اقوام غیر اسلاوی بود که با تحت سکوت دوول اروپایی از جمله آلمان بلژیک هلند و همکاران سابق پوتین، که امروز در جرگه همیاران نظام آخوندی قرار دارند انجام گردید که بار دیگر در سوریه با کمک پوتین تکرار گردید. و نیرویی که به آن در یوگسلاوی با عملیات نظامی خاتمه بخشید همان ایالات متحده آمریکا بود که این فرقه ادعای دشمنی با آنرا دارند.
نظری که در رادیو فردا انتشارش با اشکال مواجه یا با تاخیر مواجه میگردد : گواه که دروغگو حافظه کوچکی دارد که قادر به یکدست نمودن و اقرار خود با حقایق روشن نمیباشد از اینرو سعید قاسمی در صدد پوشاندن دروغ خود با دروغ دیگر است، از جمله اینکه اعمال خود و فرقه تبهکار خود را نجات مسلمین و بی گناهان بدست آمریکا و غربی ها قلمداد نموده در صدد فریب اذهان عمومی میباشد
باید سایتهای انیستاگرام و تویتر و تلگرام را زیر فشار رسانه ای ایمیل قرارداد تا صفحه همه نمایندگانی که در مجلس اخوندی لباس تروریستی سپاه را پوشیده اند مسدود کنند همچنین شرکتهای مخابراتی که برای پخش ماهواره ای برنامه اخوندی کمک به انها میکنند . وگرنه اتهام همکاری با تروریست جهانی شامل انها می شود .
خیلی مقاله جالبی است. البته مشهور است که آمریکا حکومت قانون است و با توصیه این و آن کسی را نمیشود مجازات کرد. خوب است انتقاد از رژیم فقه انتقاد به رویه و روحیه آن همراه باشد. کاش نویسنده توصیه میکرد که افراد میتوانند شکایت کنند. من خودم یک چماقدار دوره انقلاب فرهنگی در شیراز را میشناسم که بعدا رفت توی دستگاه امنیتی. او الان در آمریکاست. میشود از اینجور افراد را پیدا میکنیم و شکایت کنیم طبق قانون.
امیدوارم تلاش روشنگرانه جنابعالی و بقیه همکاران وطن پرست شما در کیهان لندن منجر به تسویه رسانه ها از عناصر فرصت طلب جمهوری اسلامی در خارخ از کشور گردد. با درود و سپاس
استراتژی جدید بخش دوم:
با در نظر گرفتن که مقالات فوق که در فهرست پر خواننده ترین مطالب قرار داشتند و تجربیات روزهای قبل در موارد مشابه قبلی میبینم نظرات انتقادی بنده، بدون در بر داشتن لحن توهبن آمیز و تهمت در بیشتر مواقع یا حذف یا با تاخیر بیش از ۲۴ ساعت کمی قبل یا بعد از بایگانی مطلب انتشار پیدا کرده که از نظر کاربران دیگر در حد امکان پوشیده بماند و از انعکاس به موقع آن جهت تنویر افکار عمومی جلوگیری گردد بدون اینکه در صورت نظارت از سوی مقامات مربوطه سندی مبنی بر دستکاری و گزینشی انتشار نظرات مخالف قابل استناد نباشد. در حالیکه نسبت تعداد اندک نظرات منتشر شده و عنوان همزمان پر خواننده ترین خود موید اعمال این شگرد عدم تحمل نظرات از طرق ریا کارا نه میباشد.
محمدی مقاله روشنگرانه جنابعالی در مورد دستهای جمهوری اسلامی در سازمانهای دولتی و مافیای رسانهای آن در رسانه های خارجی کاملاً مشهود و محسوس میباشد
استراتژی جدید مهره های رسانه ای اصلاح طلب در رادیو فردا جهت سرپوش گذاردن و اعمال حذف نظرات کاربران مخالف جمهوری اسلامی بخش اول:
بنده در مورد دو مقاله در تاریخ چهارشنبه ، ۱۷ آوریل ۲۰۱۹ – ۲۸ فروردین ۱۳۹۸
۱ سپاه پاسداران از هلال احمر استفاده پوششی میکند؟،
از رضا حقیقت نژاد، همه نظرات (۶۰) و
۲ واکنش سپاه و دولت به گفته های سعید قاسمی: «شخصی و فاقد اعتبار»؛ «پاس گل به دشمن» همه نظرات (۳۴) که تا ۱۶:۳۰ دقیقه به وقت اروپا که در فهرست پر خواننده ترین مطالب قرار داشتند در حدود ساعت ۱۴:۳۰ به وقت اروپا ارسال نمودم،
سعید قاسمی از فرماندهان بازنشسته سپاه، در روزهای اخیر در گفتوگو با برنامه اینترنتی «رو در رو» گفت: «در بوسنی در قلب اروپا اتفاقاتی افتاد. با القاعدهایها با هم بودیم. استیلشان را از ما گرفتند… مجاهدین از سرتاسر دنیا آمدند و یک اتفاق جدید رقم خورد!
سپاه پاسداران در پوشش امدادگران هلال احمر!! در جریان جنگ بالکان و بوسنی اقدام به آموزش نظامی گروهی از مسلمانان بوسنیایی میکرده و حتی در دورهای #سپاه با سازمان «القاعده» کار کرده و یگانهای جهادی مسلمان
متشکل شدند!
ریس مجلس و روحانی:سیل برای ما نعمت است!ما همه خسارات را پرداخت میکنیم !!!
خانم مجری بی بی سی در مصاحبه ای سوال کرد آیا این سیل نمیتواند ایجاد شغل کند؟!!!
این در حالیست که دولت هزاران میلیارد بدهی دارد و بدون پشتوانه اسکناس چاپ میکند و تروریستهای خارجی را برای سرکوب سیلزدگان وارد کشور میکند و فاجعه اخیر دهها کارخانه و صدها مزرعه و هزارها شغل را نابود کرده!!!
افراد نفوذی رژیم ایران چه در آمریکا و چه در اروپا به مانند جاسوسانی هستند که قصدی جز اعمال سیاست رژیم اسلامی که همان فریب غرب و دزدی اطلاعاتی هست را ندارند باید سریع با آنها برخورد بشود.
به امید موفقیت همه ایرانی دوستان واقعی.
مثل همیشه شما خوب به هدف زدید و خصوصا در مورد نایاک و امیر احمدی که از افراد و سازمانهای لابی ج ا هستند با تشکر از شما جناب محمدی
از همان اول یعنی ۲ خرداد ۷۶ از این اصلاح طلبان بدم می آمد.نه ملی هستند نه طرفدار غرب هستند نه باورهای مذهبی محکمی دارند نه هیچگونه شهامتی برای پیشبرد امور سیاسی.یک مشت وراج یک مشت طومار نویس بیانیه امضا کن یک مشت بزدل سیاسی.من نمیدانم آمریکا تا کی میخواهد روی این چوبهای دو سر طلا سرمایه گذاری کند.تا کی اعتبار دانشگاه ها و اندیشکده ها به کمک این جماعت حزب باد لطمه خواهد دید.
اقای محمدی درود بر شرفت. خوب خرخره این جماعت اصحاب رسانه را یک تنه گرفته اید و ولکن شان نیستید. ممنون که حرف دل مردم ایران را می زنید و این مافیای رسانه ای(به سر کردگی بریتانیا) را رسوا می کنید
۴= دفاع امروزه آنها از قاتل سلیمانی همان نشان دادن عکس خمینی توسط این فرومایاگان در ماه در سال ۵۷ است و همچنان تکیه بر ناآگاهی ملت داشته و مبرا کردن خود از افتضاح سال ۵۷ . از این منظر است که باور دارم دفاع امریکا از اصلاح طلبان و شو خانم مادلین البرایت و عشوه خریدن معجون هایی
مثل احمدینژاد و ظریف توسط اتحادیه اروپا و امریکا نشان از سیاست غلط آنها نمیدهد بلکه میهن دوستی عمیق آنها و تعهد آنها به منافع کشورشان میباشد با اینهمه کاش آرزوی ما و جناب محمدی این میهن دوست عزیز برآورده و امریکا بساط این مهره های کارچاق کن رژیم را بر هم بریزد .
۳= در این میانه اگر دقت کنید شاهزاده رضا پهلوی که امروزه میهن دوست ترین سیاستمدار ایرانیست آگاهانه هشدار داد ایشان که امروزه خار چشم دشمنان ایران است و بعد از شعار کشور که شاه نداره حساب کتاب نداره امید ایرانیان میهن دوست است بشدت زیر ضربات خودفروختگان سایبری رژیم و به ویژه همین اصلاح طلبان میباشد این نکته را سریعا یاد آوری کردند ولی آیا گروه های دیگر هم اینگونه رفتار کردند جواب نه است و آنها سعی میکنند گناه این حرکت احمقانه سال ۵۷ خود را از ملا به گردن رژیم شاه بیاندازند ولی باز اینقدر ابله هستند که نمیدانند ….
۲= این ایدولوژیست هاه سالها بودپی فرصت میگشتندو با اشتباه تاریخی ملتی احساساتی و بی تعمق و بعضا روشنفکر نما های بی پشتوانه فکری و چپ های آرتیست خود نما که خود را در نقش چه گوارا میدیدند و پادشاهان آگاه پهلوی دست آنها کوتاه نموده بودند بر سر کار آمدند و میبینیم که چهل سال است تمام منافع کشور را یا به تاراج بردند یا در اختیار سپاهیان مزدور خود چه در ایران و چه در کشورهای دیگر قرار داردند که هم ایدولوژی ابلهانه خود را که متعلق به قرون گذشته است را صادر کنند هم در مواقع خطر این مزدوران را به سرکوب داخلی بیاورند
۱= من به شخصه به روسای جمهور کشور های اروپائی و امریکا احترام میگذارم به ویژه به تمام روسای جمهور امریکا و آنها را میهن پرست جدی میدانم که هر کار میکنند در جهت منافع کشور های خودشان هست . اگر روزی اصلاح طلبان را حمایت کردند صرفا استفاده های فراوانی بردند امروزه هم اگر تقابلی وجود دارد به جهت به خطر افتادن اسراییل و منافع امریکا مقابل اروپا است که البته بسیار هم محق هستند. اشکال از دولتمردان دزد حاکم بر ایران است که کوچکترین بوئی از میهن دوستی و منافع کشور نبرده و همه چیز را در خدمت ایدولوژی ابلهانه خود قرار داده اند …
– علی لاریجانی در مجلس لباس پاسداری پوشیده و عربده مرگ بر امریکا سر میدهد و دخترش در امریکا درس و کار دارد و…..
– حساب اینستاگرام نفراتی از ته داران ( سرداران ) تروریستی سپاه در روز گذشته بسته میشود در حالی که سایت سیدعلی گدا خامنه ای و بقیه سران حکومت باز و فعال است .
– مردم میگویند مرکز فتنه و فساد حکومت که رادیو تلویزیون است را تحریم کنید ،که بی خیال و ملاها در روز گذشته دو شبکه ۲۴ ساعته برای کشورهای افریقایی و کشور سوریه را افتتاح میکنند و از ماهواره های غربی برنامه هایشان را ارسال میکنند !
امثال ما و بسیاری از مردم داخل کشور از این وضعیت بلاتکلیفی سرگشته و مبهوت هستند و بدین دلیل قدمی از قدم برای تغییر شرایط بر نمیدارند ؟!!!
رسیدن به عمق مسائل و شناخت همه جانبه اتفاقات امری است سخت و برای امثال ما گیج کننده .
با این حال برداشتی سطحی از شرایط امری است که بر اساس ان اظهار نظر میکنیم و کسانی چون ما که از داخل کشور دستی از دور بر اتش داریم ، حکایتی است جالب :
دسته اول – فکر نیوز های شناخته شده چون اقایان موسویان و مهاجرانی و گنجی و بهنود و سروش و …….که بازارشان در ان دیار گرم است.
دسته دوم – بسیجی های کرواتی چون اقایان امیر احمدی و نایاک و ان جوان بی ادب در رودست و ………که تلاششان تمامی ندارد و بسیار هم پر رو تشریف دارند .
دسته سوم – اقا زاده ها و حرامزاده ها و مامورین امنیتی و …که لشگری وسیع و پر تعداد در خارج از کشور دارند که با باندها و شبکه های جاسوسی غربی متصل هستند .