پیش از قرن بیستم نیز رقابت قدرت‌های بزرگ برای سلطه بر منابع استعماری همواره جریان داشته؛ اما در چارچوب امکانات آن زمان که تکنولوژی ارتباطات و افکار عمومی در آن نقشی نمی‌توانست داشته باشد.
قرن بیستم با دو جنگ بزرگ اول و دوم که هر دو را دو انقلاب ارتجاعی در آغاز و پایانش همراهی میکردند، طی شد و به پایان رسید. انقلاب اکتبر که یک «طبقه حزبی» فاسد و سرکوبگر را بجای تزاریسم نشاند همان اندازه ارتجاعی بود که انقلاب اسلامی در ایران که نه «مستضعفان» بلکه «طبقه انگلی» روحانیت مرتجع و اراذل و اوباش مدافع آن را به قدرت رساند. اما بدشانسی انقلاب اسلامی این بود که در پایان قرن بیستم اتفاق افتاد آنهم نه در یک جامعه فئودالی و پر از تضادهای طبقاتی مانند روسیه بلکه در ایرانی که با یک طبقه متوسط رو به رشد بر بستر شکوفایی اقتصادی که رو به جلو داشت!
ایدئولوژی‌های آن قرن (کمونیسم، نازیسم، فاشیسم، بنیادگرایی اسلامی) همواره پیشبرنده‌ی سیاست‌هایی بوده‌اند که بتوانند منافع ناپایدار حاملان این عقاید را تأمین، تحکیم و حفظ کنند. اتحاد شوروی پس از هفتاد سال فرو پاشید؛ نازیسم همدست فاشیسم از مرزهای خود که پیشتر نرفت هیچ، سرزمین زادگاهش، آلمان، دو تکه شد! و اقمار «شوروی» پس از چهل سال نه تنها هر کدام در مدار دموکراسی و لیبرالیسم به گردش در آمدند بلکه قوه گریز از مرکز آنها را بیش از پیش به سوی «راست» سوق می‌دهد! قوه‌ای که اروپا را دستخوش مثلث افراط کرده: راست، چپ، مذهبی!
چین و «زردهای سرخ»اش چه در قرن بیستم و چه امروز حکایت دیگری دارند. روسیه اما زیرکانه ریزه‌خواران اسلامی را در کنار چپ‌های بی‌مایه‌ای مانند چاوز و مادورو زیر بال و پر گرفته اگرچه در سرکوب اسلامیست‌های خودش در چچن هیچ پروایی ندارد.
همان سرشت ارتجاعی که «اکتبر» و «بهمن» را بهم پیوند می‌زد، امروز روسیه و حکومت اسلامی در ایران را به دولت چپگرای ونزوئلا متصل می‌کند. آیا در ونزوئلا راهی آسانتر و مسئولانه‌تر از برگزاری یک انتخابات آزاد وجود دارد؟! چرا روسیه و کوبای نحیف سنگ‌اندازی می‌کنند و جمهوری اسلامی و دلبستگانش نگران تغییر دولت در آنجا هستند؟! بی‌تردید نه برای مردم ونزوئلا بلکه برای منافع خودشان که مناسبات با آمریکا در آن نقش محوری بازی می‌کند.
اگرچه برخلاف ونزوئلا، نمی‌توان مدعی شد برگزاری انتخابات آزاد در شرایط امروز ایران، آسانترین و مسئولانه‌ترین راه است، اما نقش روسیه و هوادارانش در سرنوشت ایران همانست که در ونزوئلا بازی می‌کنند: دفاع از انقلاب‌های ارتجاعی و دولت‌های سرکوبگر در برابر اراده مردم برای انتخابات آزاد و سرنگونی حکومت‌های مرتجع و تحقق دموکراسی و لیبرالیسم!
الاهه بقراط
روس و انگلیس و اروپای رو به زوال میدانند که اگر شیر خفته ایران بیدار گردد مجالی برای این شغالان و کفتاران نخواهد ماند. به امید نابودی هر چه زودتر روس و انگلیس پرستان و برآمدن ایراندوستان حقیقی.
خواهشأ کامنت‌های املای لاتین را منتشر نکنید
امریکا افغانستان را از چنگ روس‌ها درآورد، روسیه هم به تلافی، «ایران را برداشت»۔
This man is a Russian spy who is trying to save USSR, Marxism and blame their fundamentalist ally political Islam as the devil. What could Mullahs do if there was not Russian Marxists, Russia, and China full support for Mullahs? Interesting they call Russia and China a Secular regime. Such a bullshit is not found anywhere in the world. How could an ideological regime be called Secular? These are Russian agents who call Saddam, Assad, Qaddafi, Milosevic , Pol pot, Kim as Secular too. They want to remove Mullahs and put other version of Russian puppet and fundamentalism in power to continue anti-. Americanism, and anti-Israel agenda for Russian interests. But Iranians have made it clear they don’t want this type of Russian dictatorship secular as well, when they say ” Let Syria goes think about Iranians”, Death to Russia, and they lie when they say our enemy is America, It is here in Iran. They don’t want Maduru or Castro as well, When they say : Rest in peace Reza Shah
اگر یک جو تعهد به سکولاریسم در دول چین وروسیه بود، الان زودتر از غرب باید به جاعش ایران حمله نظامی میکردند. چینی ها و روس ها بیشتر در معرض خطر هستند و البته در نهایت سم مهلت جاعشی همه جهان مسموم خواهد کرد با این مماشات ۴۰ ساله. امسال را با حمله نظامی، سال نابودی این موجود ضد بشری (جاعش ایران) کنید.
از عجایب روزگار است یعنی کمدی-تراژدی جهان سیاست است!، که سکولارترین رژیم جهان (چین کمونیست) حامی ضد سکولارترین نظام در جهان (جاعش ایران) است. این جهان اسیر دیوانگی سیاست است.
روسیه دارد مار پرورش می دهد در آستینش!، یعنی از جاعش ایران حمایت می کند که صراحتا دارد تفکر آخرالزمانی شیعی تبلیغ می کند و اعلام نابودی همه ادیان و فرهنگها و تمدنهای جهان دارد، دهها میلیون مسلمان زاده روسی آماده جاعشی یا داعشی شدن تحت تاثیر حکومت ایران هستند.
جالب اینجاست که همه چپ های ایران از توده ای و فدایی تا احزاب کمونیستی که دو نفر عضو دارند این همه در مورد امپریالیسم امریکا زوزه می‌کشند ولی امان از یک کلمه بر علیه کشتار روس‌ها در سوریه و دخالت در ونزمیلا و غیره
٣)
شک نکنید آنان که امروز بهر بهانه اى به شاه فقید و شاهزاده نازنین ما به بهانه طرفدارى از دموکراسى ناب مى تازند و آرمانى فرا زمانى دارند، با همه نیت پاکى که دارند و با وجودیکه انسان هاى خوب و شایسته اى هستند، پس از کسب قدرت به این قافله شوروى ها و جمهورى اسلامى ها خواهند پیوست.
این همان خطرى است که من از آن بیمناکم. ایران توان تجربه نو و آزموده نشده دیگرى را ندارد.
٢)
انقلابیون انقلاب اکتبر و انقلابیون انقلاب اسلامى هر دو در خلاف جریان تاریخ قدم برداشتند. تضاد آن ها با تاریخ( تضاد آرمان و زمان) آنان را ابتدا مجبور به در اختیار گرفتن قدرت اجتماعى براى خود و سپس به سرکوب کشاند که نتیجه اى جز نابودى کشور نداشت.
تحمیل تاریخ است که دو آرمان کاملاً متضاد در دو سوى تاریخ ( آرمان کمونیستى (در سوى آینده بسیار دور و آرزوى همیشگى بشریت )؟و آرمان اسلام ناب (در سوى گذشته بسیار دور بشریت که کنار گذاشته شده است) در کنار هم نشسته و هم پیمان هستند.
١)
این هنر بانو بقراط در نوشتارهاى کوتاه و نافذ مرا شگفت زده مى کند و من حتى در کامنت ها با همه تلاش قادر نیستم چنین کوتاه بنویسم.
من با بانو بقراط در سرنوشت هایى که شوروى و جمهورى اسلامى و بطور کلى کمونیست ها و سیاسیون اسلامى رقم زدند، موافقم. ولى اگر درست فهمیده باشم در این نوشتار بانو بقراط بیان مى کند که در آغاز و قبل از قدرت گرفتن نیز کمونیست هاى شوروى و انقلابیون اسلامى ایران بدنبال فساد بودند.
بنظرم این نظر نتیجه خطرناکى براى ما دارد و به ما مى گوید که کسانى که نیت بد داشتند، کار بد کردند. این ساده نگرى سیاسى است و یکى از عواملى است که انقلاب اسلامى را دامن زد.
This is the best evidence for secretary Pompeo and John Bolton to see how American enemies have penetrated deep in Western Democracy and their job is exactly bringing down America, Israel, and NATO members or change them to fit in Putin’s Euro-Asia strategy. Radio Zamaneh which is run by a former Pro-Russian Marxist Terrorist organization member , Nikfar, is only interested in any News that reflects Russian interests, and all Dictators that America is facing from North Korea, Terrorist Organizations, Mullahs, Assad, to Castro, Maduro, Milosevic, Saddam, Qaddafi, Assad. I restate one more time my suggestion to put sanctions on Russia instead of small tugs , and deport all Pro-Russian Marxists who openly or indirectly promote Russian interests and Marxism delusional ideology
نوشتار کوتاه ولی بسیار با ارزش است. قرن ۲۱ متفاوت با قبل است و تغییرات هم متفاوت. امکانات ارتباط جمعی راه را بر همه چیز خواهان بسیار تنگ و باریک کرده است.
بزودی شاهد بیداری ایرانیان و درک این نکته ازسوی آنان خواهیم بود: ایرانیان وطن پرست تنها منجیان ایران توانند بود و باید که دردمان را خود درمان کنیم
مطمئن باشید رژیم روسیه هم چندان دوام نمی آورد. خودش مستأصل است
دیوار پوشالی کمونیست که فرو ریخت مردم شاهد ان شدند که این استالین خلقی و سایر سردمداران کمونیست که اتفاقا در ایران هم فداییانی مثل حزب توده داشتند چه زندگی اشرفی داشتند کاخ ماکسیم گورگی این سرمایه دار نویسنده برای کارگران که اگه امروز هم به شوروی بروید میبینید , کلکسیون ماشین های اشرافی استالین واستراحتگاه های کنار دریای سیاه و قصر استالین در آنجا و,,,,,حالا این پوتین و سیر همدستانش دیگر نه پنهانی که آشکار مشغول ثروت اندوزی در پناه بمب های اتمی هستند و ترجیح میدهند با نوکرانی مثل ونزولا و اسد و خامنه ای همچنان باج گیری و ثروت اندوزی کنند بیشتر میلیونر های روسی در جهان غرب همین کمونیست های سابق هستند .
فعلا که متاسفانه این روسیه کمونیست ملعونه که در ایران و ونزوئلا برگ برنده رو از دست امریکا قاپیده!