تارا بیگلری – دو سال برنامهریزی و ۵ سال مسافرت تلاشی بود که نجمیه باتمانقلیچ داشته و به انتشار آخرین کتاب آشپزی او انجامیده. کتاب او با عنوان «آشپزی در ایران، دستور پختهای محلی و رازهای آشپزخانه» در ۷۲۸ صفحه تلاش سخت او را برای نگاهی دقیق به صدها دستور پخت موجود در سراسر کشور نمایان میکند.
نجمیه به همه ۳۱ استان ایران، از تپههای بلوچستان تا جلگه خوزستان، سفر کرده تا غذاهای محلی را امتحان کند و ماهی را با ماهیگیرها و ظرافتهای محلی طبخ کند.
او به تازگی گفتگویی با Politics and Prose در واشنگتن داشته و توضیحاتی در مورد کتابش داده است. گفتگویی که میتواند برای همه سنین جذاب باشد و البته در حالی انجام شده که دهها نفر تماشاگر آن بودند.
او در این مصاحبه میگوید: «در ایران غذاهای هر منطقه مزه خاص خودش را دارد و بهترین بخش ماجرا این است که آنها از یکدیگر چیز زیادی نمیدانند.»
نجمیه در کتاب توضیح داده است که دلایل مختلفی برای جشن گرفتن در سراسر استانهای ایران وجود دارد؛ مثلا در کرمان چیدن پسته، در یزد برداشت انار و در خراسان زعفران. این سبزیجات، میوهها یا محصولات در غذای محلی خودشان متداولتر هستند و همین موضوع موجب تنوع بزرگی در آشپزی ایران شده است.
نجمیه در تهران زاده و بزرگ شده. وی همیشه آشپزی را عاشقانه دوست داشت. اما مادر او تا زمانی که دانشگاه را تمام نکرد اجازه نداد آشپزی کند. او تازه از آن سن و سال فوت و فن آشپزی را از مادر، خاله و مادربزرگش یاد گرفت و همه اینها را در جریان این گفتگوی دوستانه نقل میکند.
پس از انقلاب ۱۳۵۷، نجمیه به فرانسه مهاجرت کرد. او در فرانسه دستور پختن غذاهایی را که بلد بود همراه با تجربهاش با همسایه فرانسویاش که بهترین راتاتوییهای شهر را میپخت مبادله کرد.
نجمیه با خنده تعریف میکند که «یک هفته زمان برد تا همسایه فرانسوی یک دستور غذا را برایم ترجمه کند!» آنجا بود که او نخستین کتاب آشپزیاش را با نام «آشپزی ایرانی من» (Ma Cuisine d’Iran) چاپ کرد.
موفقیت نجمیه در انتشار کتابهای آشپزی کلاسیک به ویژه کتاب «نوش جون» او را به شهرت رساند. یوتام اتوننگی سرآشپز مشهور میگوید این اثر برای او شهرتی با عنوان «الهه پخت و پز ایرانی» به ارمغان آورد.
کتابهای او در مورد آشپزی و طبخ غذا در کشورهای مسیر راه ابریشم صحبت میکنند. کتاب او در زمینه بررسی جایگاه شراب در فرهنگ ایرانی و ایتالیایی و مشترکات دو فرهنگ و گیاهخواری در رژیم غذایی ایران جوایز بسیاری را برای نجمیه به ارمغان آورده و موجب شده او در انستیتو کالیناری آمریکا در ایالت کالیفرنیا تدریس کند.
علاقه او به سفر به استانهای مختلف ایران و یادگیری دست اول از مادربزرگها و صاحبان آشپزخانه محلی و تمایل او برای «به اشتراک گذاشتن سفره و مزه طعم واقعی در ایران» نجمیه را به نوشتن تازهترین کتاب آشپزیاش رهنمون شد.
این کتاب شامل صدها دستور پخت غذا همراه با عکس و تصاویری از مردم و مناظر محلی است. در لابلای کتاب نجمیه حکایاتی را نیز نقل میکند. مانند اینکه چطور برخی روستاییان برای درختی که مرده است مراسم سوگواری برگزار میکنند، یا چگونه او با راهنمایی خانوادهای در کردستان تمام روز آشپزی میکرده و یا اینکه چگونه زیر درخت انجیر روی یک قالی غذا میخوردهاند.
در کتاب آشپزی در ایران، نویسنده به جزئیات خاصی درباره تغییرات طعم در هر منطقه میپردازد: برای مثال شرح میدهد که چگونه پنکیکهای زعفران در خراسان معتدل هستند و در عوض غذاهایی با کدو تنبل در مناطق سردتر مانند همدان بیشتر است.
او در گفتگویش همچنین گفت «آنچه قلبم را بیشتر از هر چیزی متأثر کرده زنان ایرانی بودهاند. آنها در دانشگاه، در مزارع چای و بیشههای وحشی و صف نان و در حال بافندگی و ریسندگی در بازار و همه جا حضور دارند.»
پس از گفتگو با Politics and Prose که با عکسهایی در کنار کتاب آشپزی همراه بود، نجمیه با پرسشهای مختلف شرکتکنندگان روبرو شد؛ از چه وسایل آشپزی استفاده میکردند؛ چگونگی استفاده از لیمو خشک و چرا ژله یک ظرف معمولی دسر در بسیاری از نقاط ایران است؟ شب که نزدیکتر میشد، شرکتکنندگان ایرانی و غیرایرانی همگی در حال و هوای پخت و پز ایرانی بودند.
*منبع: کیهان لایف
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن