دومین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده پدیده شاندیز روز دوشنبه ۲۳ اردیبهشتماه با حضور متهمان و وکلای آنها، دادستان عمومی و انقلاب مرکز خراسان رضوی، مستشاران دادگاه، نمایندگان ادارات و سازمانها و جمعی از نمایندگان شاکیان برگزار شد.
در این پرونده ۲۲ متهم با اتهام «اخلال در نظام اقتصادی و مشارکت در کلاهبرداری از طریق فروش اوراق موسوم به سهام پدیده» محاکمه میشوند. همچنین در این پرونده چندین متهم دیگر نیز وجود دارند.
نخستین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده پدیده شاندیز نیز روز یکشنبه ۲۲ اردیبهشتماه برگزار شد که در این جلسه، نماینده دادستان کیفرخواست صادر شده برای متهمان را خواند.
نماینده دادستان عمومی و انقلاب مشهد گفت: مشارکت در کلاهبرداری از طریق تبلیغات گسترده و خرید و فروش اوراق موسوم به سهام پدیده، تصاحب و حیف و میل اموال مردم و ارائه گزارش خلاف واقع تنها بخشهایی از تخلفات متهمان طبق کیفرخواست صادره از سوی دادسرای عمومی و انقلاب مشهد است.
قاضی پرونده نیز در ادامه افزوده است: «گزارشهای متعددی توسط نهادهای امنیتی، سازمان بازرسی کل کشور و دیگر دستگاههای مسئول در خصوص تخلفات متهمان به ویژه اقدامات متقلبانه آنها که با تبلیغات گسترده و اغواگرانه همراه بوده تهیه و در پرونده موجود میباشد که تقدیم دادگاه شده است.»
در دومین جلسه دادگاه پرونده پدیده شاندیز که روز دوشنبه ۲۳ اردیبهشتماه برگزار شد نیز ۲۲ متهم این پرونده حضور داشتند.
عدم رعایت الزامات قانونی، عدم توجه به تذکرات قانونی صادر شده توسط سازمانهای مسئول، عدم دریافت تمامی مجوزهای لازم قانونی، عدم رعایت حقوق سهامداران، تبلیغات گسترده و اغواگرانه منجر به بروز مشکلات متعدد برای شهروندان و سهامداران، عدم تمکین در برابر تعهدات داده شده، ارائه دلایل غیر واقعی و واهی برای توجیه اقدامات خلاف قانون، تغییر گسترده کاربری اراضی، عدم رعایت حقوق بیت المال از جمله مواردی بود که توسط نمایندگان ستاد تدبیر استانداری خراسان رضوی، سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی، سازمان امور اراضی کشور و سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی به عنوان بخشی از تخلفات متهمان پرونده شرکت پدیده شاندیز در صحن علنی دادگاه مطرح شد.
این پرونده در ۱۰۰ جلد تنظیم شده و گفته شده است که پیگیریهای قانونی درباره تخلفات احتمالی برخی مسئولان در قبال این شرکت همچنان ادامه دارد. این بدان معناست که ممکن است بر تعداد متهمان پرونده افزوده شود.
فعالیت شرکت پدیده شاندیز که ۱۳۰ هزار سهامدار دارد چند سال پیش در پی مطرح شدن تخلفات گسترده در فروش سهام، تغییر غیرمجاز کاربری زمینهای کشاورزی، دریافت نکردن گواهی پایان کار و دیگر تخلفات مدیران این شرکت، با دستور مراجع قضایی متوقف شد. در ابتدا دفاتر فروش و عرضه سهام شرکت با حکم دادستانی خراسان رضوی بسته و بعد از مدتی فعالیتهای کل پروژه متوقف شد.
هزاران سهامدار این شرکت با پلمپ شدن دفاتر و پروژههای این شرکت اعتراضاتی را با تجمع در مقابل نهادها و سازمانهای دولتی برگزار کردند. حجم شاکیان و ناراضایتی سهامداران آنقدر گسترده بود که ستادی به عنوان «ستاد تدبیر» در خراسان رضوی تشکیل شد و مقامات استان مدعی شدند اقداماتی برای راهاندازی دوباره و سر و سامان دادن به وضعیت شرکت پدیده شاندیز صورت گرفته است.
در این میان البته مدیرعامل جدید گروه شرکتهای پدیده شاندیز مهرماه پارسال اعلام کرد ۴۵ شرکت پیمانکاری و مشاور جزء و کل برای ساخت و تکمیل پروژههای شرکت با این مجموعه قرارداد بستند.
همچنین ادعا میشود که گروه شرکتهای پدیده در قالب شش شرکت اصلی و دو موسسه وابسته در حال فعالیت است و دو سایت اصلی اداری و پروژه گردشگری در شهر شاندیز خراسان رضوی و جزیره کیش استان هرمزگان دارد و بطور میانگین دو هزار نفر در بخشهای مختلف این پروژه در شهر شاندیز مشغول کار هستند. با این وجود مالباختگان این موسسه که با تحت تأثیر قرار گرفتن تبلیغاتی که از صدا و سیمای جمهوری اسلامی و روزنامههای رسمی پخش میشد، سهام آن را خریداری کردند همچنان بلاتکلیف به سر میبرند.
حالا این پرونده که باید با چرخدستی حمل شود به یکی دیگر از پروندههای خبرساز فساد اقتصادی تبدیل شده است و جمهوری اسلامی با برگزاری دادگاه علنی سعی دارد چهرهای مقبول از خود به نمایش بگذارد.
سلطان این پرونده کیست؟
محسن پهلوان مقدم متهم اصلی این پرونده است. محسن پهلوان مقدم متولد مشهد است و بطور جد اندر جد به کار بنّایی مشغول بودهاند.
با همه این تفاسیر اما یک پرسش اساسی اینست که یک بنّا از خانوادهای متوسط چطور در ایران که زیر دست مافیاهای جمهوری اسلامی است به یکی از غولهای بازرگانی در ایران تبدیل میشود؟
واقعیت اینست که محسن پهلوان مقدم در پی رانتی که از طریق دوستی با ناصر واعظ طبسی، پسر آیتالله واعظ طبسی تولیت پیشین آستان قدس داشته، توانسته است پلههای ترقی را صد تا یکی بپیماید. ناصر واعظ طبسی یکی از آقازادههای فاسد و البته پرنفوذ است که خبرهای غیررسمی درباره فساد اقتصادی و تخلفات مافیاییاش وجود دارد.
محسن پهلوان مقدم با رانتی که در دوستی با ناصر واعظ طبسی کسب کرد توانست با فرمانداران و استاندار خراسان رضوی ارتباطات نزدیکی برقرار کند و به سرمایهداری نوکیسه در استان خراسان تبدیل شود و سپس سرمایهگذاریهای هنگفتی در تهران و کیش و افغانستان انجام دهد. او در حالی که در حال ساختن شهری در کنار مشهد بود، مورد غضب دستگاه قضایی جمهوری اسلامی قرار گرفت و پروژههای او که چندی پیش از بازداشت پهلوان مقدم از سوی برخی مقامات «افتخار ملی» توصیف میشدند حالا به عنوان مایه «فساد و تخلف» معرفی میشوند.
شرکت پدیده بهمن ۱۳۸۳ با نام «شرکت سرمایهگذاری کاوشگران سهام» ثبت و در سال ۸۷ تغییر به «شرکت توسعه بینالمللی صنعت گردشگری پدیده شاندیز» تغییر نام داد. ۷۳ درصد سهام این شرکت متعلق به خانواده پهلوان مقدم است.
این شرکت عظیم هفت زیرمجموعه بزرگ دارد: «شرکت ابنیه و ساختمان پدیده شاندیز»، «پدیده پارسیان توس»، «بینالمللی کیش»، «تجارت الکترونیکی پدیده کیش»، «آریا دوام ساز شرق»، «شهربازی پدیده شاندیز» و «باشگاه فرهنگی ورزشی پدیده»
محسن پهلوان مقدم همچنین ۴۰ درصد سهام ابومسلم خراسان را در اختیار داشت و امتیاز تیم مس سرچشمه کرمان را نیز خرید و این تیم را با نام پدیده شاندیز راهی لیگ دسته یک کشور کرد.
محسن پهلوان مقدم در گفتگویی که تیرماه ۱۳۹۲ و پیش از بازداشت با «زندگی ایدهآل» داشته گفته است کاشیکاریهای حرم امام رضا و بقعه خواجهربیع، کار پدربزرگش بوده است.
به گفته محسن پهلوان مقدم، داستان موسسه پدیده شاندیز از رستوران شاندیز مشهد شروع شده است: «در تمام مدتی که در کار ساخت و ساز بودم، هرچند روز یک مرتبه به رستوران شاندیز سر میزدم. چون بهترین جایی بود که میتوانستیم در مشهد غذا بخوریم. این رفتو آمدها باعث شد ما یک کار مشارکتی را آغاز کنیم؛ سال ۱۳۷۶ بود که با همکاری یکی از رستورانهای زنجیرهای شاندیز، رستوران شاندیز خیابان جردن تهران را برپا کردیم … بازی تبلیغات را از گروه ارمغان بهزیستی یاد گرفتم؛ برگههایی را با ۲۰۰ تومان به مردم میفروختند تا در قرعهکشیجایزههای نقدی شرکت کنند.در واقع کاغذ میفروختند به مردم. یک تیم بازرگانی فرانسوی هم پشت ماجرا بود… با این تیم بازرگانی دیدار کردم، پیشنهاد کردند برای افتتاح رستوران شاندیز در جردن تبلیغ کنم … در افغانستان رستوران را افتتاح کردم، پاتوقی شد برای وزیران افغانستان. حتی حامد کرزای هم، برای یک وعده به رستوران ما آمد. از همه مهمتر چیزی که برای سفارت ایران هم غیرقابل پیشبینی بود، حضور زلمای خلیلزاد سفیر وقت ایالات متحده آمریکا در رستوران ما بود … تمام حق انحصاری بیلبوردهای تبلیغاتی افغانستان را به مدت ۲۰ سال از حامد کرزای گرفتم … شروع کردم به ساختمانسازی. چند مجتمع را کلنگ زدم. البته دراین مدت، آستان قدس رضوی هم، در افغانستان سرمایهگذاری کرد و شریک ما شد … اما داستان پدیده شاندیز. یک روز دریکی از باغهایم در شاندیز نشسته بودم. جمعی از دوستان بودیم و شهردار شاندیز هم بود. او من را دعوت کرد که فردای آن روز به دفتر شهردار بروم. روز بعد شهردار شاندیز به من گفت یکی از پارکهای شاندیز، تبدیل شده به پاتوق معتادان. از من خواهش کرد در این پارک سرمایهگذاری کنم … باز هم بمباران تبلیغاتی را آغاز کردم. در ایران، رستورانی نداریم که با این ظرفیت رقابت کند. در دنیا هم فقط رستورانی در دمشق سوریه ساخته شده که ظرفیت آن ۶ هزار نفر است. البته ما در پدیده شاندیز در یک وعده، ۸ هزار غذا دادیم، این رکورد در هیچ جای دنیا ثبت نشده.»
جالب اینجاست که این «سلطان» دستپروده جمهوری اسلامی مانند دیگر سلاطین روابطی با همه طیفها و جناحها داشته و به نظر میرسد سبیل همگی را بهموقع چرب کرده است. برای نمونه کلنگ پروژه گردشگری- تفریحی پهلوان مقدم در شاندیز با حضور معاون احمدینژاد و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری زده شد.
در مراسم افتتاح مجموعه توریستی تفریحی پدیده شاندیز در کیش که بزرگترین رستوران سرپوشیده جهان به شمار میرود محمود صلاحی استاندار پیشین خراسان رضوی و عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سردار حمید فهیمیراد فرمانده انتظامی استان خراسان رضوی به کیش سفر کردند.
مهدی هاشمی رفسنجانی در سفر به مشهد در سال ۱۳۹۲ به همراه ناصر طبسی از پروژهی «پدیده شاندیز» بازدید و هر دو حمایت خود را از پهلوان مقدم اعلام کردند.
۲- اگر فقر و گرسنگی را که آزمایش الله مدینه از آنها است تحمل کنند و مومئنان مناسبی باشند نه تنها در بهشت الله تازیان زمین مجانی،خوراک مجانی بلکه از رابطه جنسی بی پایان با زنان لخت الله نیز بهره مند خواهند شد و خود سرزمین ثروتمندی را که هزاران سال در مقابل سخت ترین شرایط همچنان پابرجا مانده بود آنچنان غارت و ویران کرده اند که در تاریخ معاصر جهان مشابه ای وجود ندارد.
۱-دیکتاتورها وقتی در تنگنا قرار میگیرند سعی میکنند با وانمود کردن به مبارزه با فساد در سطوح پایین تر و به شکل سطحی خود را مبرا از فساد و تبهکاری نشان دهند تا واکنش لایه هایی از جامعه را با چنین فریبی خنثی کنند. حکومت مافیایی حاکم بر ایران در طول تاریخ ایران و ملل دیگر جهان از فاسدترین و جنایتکارترین حکومت ها بوده است. به لایه های پایین جامعه خصوصا لایه هایی که آگاهی شان بشدت محدود شده است تلقین میکنند که..
بیچاره آدم نخبه و کارآفرینیه ولی مثل تمام مردم ایران چون مرز قانونی و اخلاقی برای هیچی وجود نداره، یه کارایی کرده که الان براش دردسر شده. اگه محیط سالم بود همچنان آدم موفقی بود و این وضعیت هم براش پیش نمیومد.