در آمریکا چه خبر است؟ از بدو روی کار آمدن دولت ترامپ، دموکرات‌ها بسیج شدند تا رئیس جمهور حزب رقیب و دولت‌اش را به پرسش و نقد بکشند و توشه برای انتخابات بعدی بیاندوزند. اگر بجای جمهوریخواهان، دمکرات‌ها پیروز می‌شدند نیز همین می‌بود. در رقابت دو حزب بر سر منابع سیاسی جهت حفظ منابع اقتصادی، همیشه چنین بوده است.
در جمهوری اسلامی چه خبر است؟ توافق اتمی (برجام) که در ژوئیه ۲۰۱۵ در وین به دست آمد، در همان دو سالی هم که اوباما هنوز در قدرت بود، دستاوردی جز سفرهای سیاسی و تفاهم‌های اقتصادی (و نه قرارداد) که آن هم عمدتا به بازار مصرف هشتاد میلیونی ایران نظر داشت و نه سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های کشور، به مرحله اجرا نرسید. آیا برجام در صورت روی کار آمدن دموکرات‌ها در آمریکا به فرجام می‌رسید؟ قطعا جمهوری اسلامی مشکلات کنونی را نمی‌داشت اما بر مشکلات طرفین دیگر برجام افزوده می‌شد! از یکسو عدم سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی یکی از مهمترین دلایل وضعیت نابسامانی اقتصاد کشور است و برجام یک توافق «اتمی» و برای کاهش تحریم‌ها بوده و نه یک توافق «اقتصادی» جهت گشودن راه‌های سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی که بنا به سرشت سرمایه، به امنیت و تضمین سودآوری نیاز دارد! از سوی دیگر هر آنچه از کاهش تحریم‌ها نصیب کشور می‌شد، قطعا در سیاستهای تخریبی و گسترش گروه‌های شبه‌نظامی و جنگ‌های نیابتی هزینه می‌شد!
بیرون رفتن آمریکا از برجام در هشتم ماه مه ۲۰۱۸ و تشدید تحریم‌های کمرشکن، ، به همراه حملات اسرائیل به پایگاه‌های سپاه پاسداران و گروه‌های شبه‌نظامی در سوریه، در طول کمتر از یک سال، جیب‌های رژیم ایران را خالی و منطقه را نسبتا آرام کرد بدون آنکه موشک‌پرانی‌های گروه‌های وابسته به حکومت ایران خلل مهمی در آن به وجود بیاورد.
امروز در خود نظام هم کسی باور ندارد که اگر دونالد ترامپ در انتخابات بعدی پیروز نشود، دمکرات‌هایی که سر کار خواهند آمد، سیاست دیگری در پیش بگیرند! آنها برای پیروزی در برابر ترامپ که اعراب و اسرائیل را متحد، اروپا را ساکت، و روسیه و چین را بی‌اعتنا کرده، (گذشته از بهبود اقتصاد در خود آمریکا) می‌بایست وعده‌ی بیشتری به رأی‌دهندگان داخلی و متحدان خارجی بدهند!
اینک، جمهوری اسلامی زیر شعار توخالی «استقلال» چشم به سیاستهای «شیطان بزرگ» دوخته و سرنوشتش در رقابت احزاب آن رقم زده می‌شود.
طرفداران و لابیگرانش در بازی مرگ و زندگی بر سر بودجه‌های میلیونی به ایفای نقش مشغول‌اند و بجای تلاش برای تغییرات بنیادین، به ایرانیان تبعیدی و مخالفان دمکراتِ حکومت دینی حمله میکنند.
برخی مخالفان نیز مانند جمهوری اسلامی و لابیگرانش، امیدوارند از رقابت‌های نفتی و تسلیحاتی دمکرات‌ها و جمهوریخواهان بهره‌برداری شخصی و گروهی کنند.
اما سرنوشت مردم ایران به دست خودشان است. آنها هستند که سیاست کشورهای قدرتمند در رابطه با جمهوری اسلامی را تعیین میکنند. همانگونه که ریشه‌های مماشات غرب با رژیم ارتجاعی ایران را باید در انتخابات استصوابی و اصرار نظام در «مشارکت پرشور و فعال» مردم جستجو کرد، اینک نیز باید تلاش کرد تا صدا و رأی مردم ایران در اعتصابات و اعتراضات و تظاهرات، و ابراز وجود تمام‌قد علیه وضعیت موجود، سیاست‌‌ها را رقم بزند.
الاهه بقراط
دموکرات های آمریکا خیانتکارتر و نالایق تر از تصوری هستند که دارید کسانی که صبح تا شب دارند دروغ پراکنی میکنند و برجام نیم بند با منافع نداشته اش را به مردم آمریکا و ایران فروختند و باز هم همین روش را ادامه خواهند داد، سیاست آنها در قبال جمهوری اسلامی همان سیاست حمایت از اسلام سیاسی شیعه است. اوج دموکرات گری آنها در قامت اوباما ظاهر شد که در عمل فقط یک زبان چرب و نرم داشت و لاغیر نه سیاست منسجم خارجی و نه داخلی با این روند دموکرات ها اگر بر سر کار باشند چین به زودی از اقتصاد آمریکا پیشی خواهد گرفت و در سیاست خارجی هم دولت های چیگرای دیکتاتوری مانند جمهوری اسلامی و روسیه بیش از پیش در کشورها نفوذ میکنند و جنگ و آشوب به راه می اندازند
من با تحلیل خانم بقراط که ملت ایران خود سرنوشت خود را رقم می زنند کاملاً موافقم اما برای انجام آن و ظهور نتیجه آن شرایط جهانی هم بسیار مهم است که خوشبختانه در حال حاضر آمریکا و جهان به اصطلاح غرب با ملت ایران همراهند.
“اما سرنوشت مردم ایران به دست خودشان است. آنها هستند که سیاست کشورهای قدرتمند در رابطه با جمهوری اسلامی را تعیین میکنند. همانگونه که ریشه‌های مماشات غرب با رژیم ارتجاعی ایران را باید در انتخابات استصوابی و اصرار نظام در مشارکت پرشور و فعال» مردم جستجو کرد، اینک نیز باید تلاش کرد تا صدا و رأی مردم ایران در اعتصابات و اعتراضات و تظاهرات، و ابراز وجود تمام‌قد علیه وضعیت موجود، سیاست‌‌ها را رقم بزند.
الاهه بقراط”
تکرار این سخنان ساده، مهم و موثر است. این سخنان را به هزاران زبان و شیوه باید گفت تا در باور همگان بنشیند.
بنظرم مشکل اصلى ایران و ایرانى آزادى هاى اجتماعى و اقتصادى است و این دو با هیچ توافقى بدست نمى آید.
وظیفه هیچ کشورى نیست که این دو را براى ایران فراهم کند.
ما این دو را در قبل از ۵٧ داشتیم و از دست دادیم.
وظیفه آزادى هاى سیاسى صیانت از این دو بخش آزادى است.
حتى اگر جمهورى اسلامى به توافقى برسد بدون تامین پایدار دو بخش آزادى هاى اجتماعى و اقتصادى هزینه مشارکت براى ایران زیاد مى شود و میزان این هزینه بستگى به میزان تهدید در این دو زمینه دارد.
سپاس از خانم بقراط عزیز.
اما ارائه ی این تحلیل های (جسارتا!) نیم بند به درد کسی نمیخورد. بهتر است نگاهمان را به عمق ببریم: توصیف دقیق از شرایط موجود و ارائه ی راهکار.
تکرار هر روزه ی آنچه همه میدانند فقط ما را در وضعیت کنونی نگاه می دارد. ما برای عبور از این شرایط نیاز به گام های بلند داریم.
۲-حالا وظیفه ماست در خارج هرچه سریعتر در احتماعات اعتراضی با شعار سراسری ملی برای سرنگونی رژیم اخوندی پاسخ هموطنان داخل را بدهیم و با خواسته انان همصدا شویم . شعار اتحاد سراسری ملی . ( جنگ جنگ جنگ نمی خواهیم … شاه باید بر گردد . شاه باید برگردد . ) رضاه شاه روحت شاد .
۱-در حنبش ( رای – من – کو -) این ایرانیان داخل کشور بودند که مشوق ایرانیان خارج کشور شدند و سراسر اروپا و امریکا هر روز و در هر فرصتی برای خواسته مردم ٬ تظاهرات چشمگیر جهانی بر پا کردند . البته باحمایت اصلاح طلبان و بی بی سی و در نهایت به مردم و ملت ایران خیانت کردند . حالا از دی ماه ۹۶ اینبار این ملت ایران بدونه حمایت هیچ گروهی اصلاح طلب . اصول گرا با شعار دیگه تمام ماجرا . رضاه شاه روحت شاد . رضاه شاه روحت شاد. در سراسر ایران خواسته خود را به گوش هموطنان غربت زده خارج نشین و جهانیان رساندند .
فقط از خودتان بپرسید چرا در ایران که ملت ان امریکا و اسرائیل را دوست و متحد و مقتدی خود می دانند چه گونه امریکا ستیزی و اسرائیل ستیزی و دشمنی با فرهنگ لیبرال دموکراسی غرب از بوق های رژیم و اپوزیسیون ان در داخل و خارج کشور کاملا هماهنگ با سیاست های تجاوزکارانه روسیه به گوش میرسد؟ چرا همه جناح های این رژیم و اپوزیسیون انحصار طلب ان که همه رسانه ها را اشغال کرده اند ، در امریکا ستیزی و دشمنی با جهان متمدن و پیشرفته و توسعه و لیبرال دموکراسی و بازار ازاد اینقدر هماهنگ هستند ؟
و مورد انتقاد های دسته جمعی ( به تعبیر امریکایی ها لینچ سیاسی )واقع شوند . ولی کسانی که پشت پرده با توده ایها و روسیه هستند (حتی اگر هنوز نقاب ملی گرایی ، ملی مذهبی ، خط امام ، …. دارند) باید از هر نوع انتقاد و حمله ای مصون باشند . مثل بر قعی ، اشکوری ، خوئینیها ، بهزاد نبوی ، لاریجانی ، محتشمی پور ، … . به عبارت ساده تر هر سر نخی که دمش به روسیه و حزب توده و فدایی میرسد بایستی حفاظت اطلاعاتی شود تا اینها بتوانند تاریخ و اخبار را همزمان وارونه به نفع روسیه نشان دهند .
فقط از خودتان بپرسید چرا در ایران که ملت ان امریکا و اسرائیل را دوست و متحد و مقتدی خود می دانند چه گونه امریکا ستیزی و اسرائیل ستیزی و دشمنی با فرهنگ لیبرال دموکراسی غرب از بوق های رژیم و اپوزیسیون ان
۳) تولید و پخش اخبار و مقالات دروغ به منظور دستکاری تاریخ و وارونه نشان دادن حقایق امروز در جهان به گونه ای که روسیه و روس مداران در ان از تیر انتقاد و پرسش پنهان مانده و نقش منفی و مخرب و امپریالیستی روسیه پنهان و یا وارونه ( اتش نشان و کمک به صلح و دشمن داعش و دوست و حامی منتقدین به سیاست های امریکا ) نشان داده شود. اپوزیسیون غیر روسی مخصوصا انهایی که علاوه بر افشاگری مارکسیست های روسی و روسیه در قبل، الان هم مواضع اینها را زیر سوال میبرند (وچه انهایی که با ماموریت از همین فرقه تبهکار نقاب مثلا غربگرایی ، یا با نگاه کمی مثبت به امریکا و اسرائیل زده اند مثل فرخ نگه دار ، امیر احمدی ، تقی زاده..) بایستی سانسور ، ترور شخصیت ، و مورد انتقاد های دسته جمعی
و دو دسته اصلاح طلب روسی و اصول گرای روسی ساختند و یک پلیس بد ” بز گر ” به نام ارزشی روسی ، هم در دولت های فقاهت روسی (چپ و راست و بنفش و ارزشی) نفوذ کردند ، هم رفتند تو اپوزیسیون ان به نام اتحاد جمهوری خواهان ، هم رفتند داخل سلطنت طلبان به نام بختیاریست ، همه جا بدلی درست کردند ، همه اما با یک هدف ، یک برنامه ، یک سبک سیاسی مشخص
۱) امریکا ستیزی ، دشمنی با اسرائیل ، دشمنی با دموکراسی لیبرال و توسعه پایدار از طریق بازار ازاد
۲) لاپوشانی کثافت کاریهای روسیه ، حزب توده ، سیاه کلیست ها ، رژیم های ساخت شوروی و مورد حمایت روسیه
۳) تولید و پخش اخبار و مقالات دروغ به منظور دستکاری تاریخ و وارونه نشان دادن حقایق امروز در جهان به گونه ای
در روسیه چه خبر است ?
روزگاری کمونیست ها ، استالینیست ها ، لنینیست ها بودند و دنباله روده انها حزب توده ، هم مصدق را سرنگون کردند (برای نفت و گاز شمال ) همراه و همکار و همدست امریکا و انگلیس ، هم در دولت شاه خزیدند ، هم شاه را تک حزبی کردند ، هم خمینی را انقلابی خواندند ، هم با خمینی و رفسنجانی و خوئینیها و خلخالی رفتند تو رختخواب ، هم نوزاد مارکسیست اسلامی درست کردند ، هم تروریست های انها در کردستان و ترکمن صحرا و … بلوا کردند ،اشغال سفارت امریکا و مراکش ( فدایی ها اولین بار)علیه لیبرال های مذهبی و ملیون ، هم عده ای سیاه کلیست درست کردند انداختند به جان شاه و چند تا ژاندارم . سپاه را به سلاح سنگین مجهز کردند و هم بازی بد و بدتر را ابداع کردند
مردم محافظه کار ایران تنها در یک صورت برمی خیزند. با نا امیدی کامل از مماشات با حکومتد استبدادی تروریستی جمهوری اسلامی تنها آماده می شوند اما به یک شوک محک نیاز دارند .باید امریکا حکومت ایران را با یک حرکت محکم کیش بترساند و به شدت تحقیر کند .آن حرکت چیست نمی دانیم اما غرب باید یک سیلی جانانه به رهبر وقیح انقلاب و وحوش تروریست نظام بزند.
۳- ما این فرمان مسولیت پذیری شاهزاده ایران را با دل و جان میپذیریم اما متقابلا از تشکیلات ققنوس انتظار داریم مسولیت این طرح را به عهده بگیرند و از همه احزاب و اشخاص و گروهها در خواست مشارکت بکنند . زیر یک شعار ویک پلاکارد . ( جنگ جنگ جنگ نمیخوا هیم … شاه باید برگردد . شاه باید برگردد .) برقرار باد حکومت شاهنشاهی سکولار دموکرات در ایران . درود بر شاهزاده و سازمان نو بنیاد ققنوس . رضاه شاه روحت شاد .
۲-شاید در اولین روزها تعداد چشمگیری نباشند ولی در عصر اینتر نت با پخش تصاویر این حرکت و خواسته موج عظیمی زیر شعار ( شاه باید برگردد . شاه باید برگردد . ) حتما ایجاد خواهد شد . میز مذاکره پنهان و اشکار با امریکا بدونه حضور رهبر مخالفان قدرتمند رژیم اخوندی – شاهزاده رضاه پهلوی ضد جنگ مورد تایید ملت ایران نمی باشد . در این شانس تاریخی که رژیم در همه زمینه ها به ۹۰٪ فلجی رسیده نباید منتظر نشست . تابستان داغ بهترین فرصت رابرای تظاهرات سراسری ایجاد میکند . چه در خارج و چه در داخل .
۱-ضرورت امروز ما ایرانیان در خواست تظاهرات گسترده ایرانیان خارج کشور از تشکیلات ققنوس میباشد تا هم اینکه همبستگی و اتحاد همه رابه خارج و داخل نشان بدهیم و هم مشوق و پشتیبان مردم مبارز داخل باشیم . همانگونه که اصلاح طلبان در تظاهرات سراسری ( رای من کو ) اینکار را در سراسر جهان به نمایش گذاشتند ولی در نهایت به ملت و مملکت خیانت کردند . اینبار باید همه احزاب و گروه ها متفق القول با پلاکادر واحد ٬ ( جنگ جنگ جنگ نمیخواهیم … شاه باید بر گردد . شاه باید برگردد . ) سراسر اروپا و امریکا را به صحنه ضد حکومت اخوندی و ضد جنگ و درخواست حکومت شاهنشاهی سکولار دموکرات تبدیل کنیم ٬