جمشید عنبرستانی – اوضاع و احوال اقتصادی مردم ایران بسیار اسفناک است تا حدی که برادر به برادر رحم نمیکند و مردم به هر شکلی که بتوانند به دنبال سر کیسه کردن یکدیگرند. وزیر و وکیل و مدیران بیوجدان واعضای خانوادههای محترمشان که دارای «ژن خوب» هستند نیز مشغول رانتخواری و اختلاسهای نجومی میباشند. به فقر کشیدن مردم از ابتدا سیاست کلیدی رژیم منحوس آخوندی بود که با رواج دادن گسترده اعتیاد در میان قشر جوان و حتی دانشگاهی که طبق گزارشهای خود حکومت اعتیاد در بچههای دبستانی هم دیده شده که این عمق یک فاجعه ملی را نشان میدهد، توانست با تثبیت و گسترش فقر و اعتیاد در سطح وسیعی از مردم و جامعه با موفقیت سیاست غیرانسانی خود را عملی سازد. فقر و پیامدهای ناشی از آن باعث درگیر شدن مردم نگونبخت با بدبختیهایشان میشود و ارادهی اعتراض به مسئولان مملکت را به حداقل میرساند و سطح انتظارات مردم گرفتار هم به حداقل خواستهها تنزل پیدا میکند.
تازه به دوران رسیدهها و بچه پولدارها هم که والدینشان با همدستی و شراکت با حکومتیان و وابستگان آن در چپاول ثروت ملت و رانتخواری و اختلاس، به امنیت و ثروت بادآورده دست پیدا کردهاند نیز با افتخار میگویند ما کار خودمان را میکنیم و آنجور که دوست داریم زندگی میکنیم کاری هم به سیاست و حکومت نداریم و آنها هم کاری به کار ما ندارند! اما همین قشر زالوصفت در سرکوب مردم و نمایش انتخابات شرکت گسترده دارند و سنگ تمام میگذارند چون بودن آنها با موجودیت رژیم گره خورده است. همین تازه به دوران رسیدهها هستند که در ماه محرم بر در و پیکر ماشینهای میلیاردی خود «یا حسین» مینویسند و با آن شکل و شمایل عجیب خود جملگی دختر و پسر شب احیا قرآن سر میگیرند (ریا و نیرنگبازی به سبک آخوندی). بسیاری از سلبریتیها هم گوی سبقت را در وقاحت و فرومایگی از آخوند و تازه به دوران رسیدهها ربودهاند.
در دوران درخشان پهلوی، مرد و زن در انتخاب پوشش آزاد بودند، کسی از دیگری نمیپرسید دین و مذهبت چیست، تحصیلات رایگان، تغذیه رایگان در مدارس، بیمه و خدمات درمانی، لذت و برخورداری آزادانه از منابع و امکانات طبیعی مانند جنگل و دشت و دریا برای تفریح و استراحت کردن. دیسکو و کاباره برای گذراندن ساعاتی خوش، آمار بسیار پایین بیکاری و بسیاری چیزهای مثبت دیگر که کشور ما را به عنوان کشوری توسعه یافته، محترم و مهماندوست و مردمی مهربان و با فرهنگ به جهان خارج معرفی کرده بود. در دوران حکومت شاه فقید مردم به هیچ عنوان نگران آینده خود و فرزندانشان نبودند و یا پدری نگران تهیهی نیازمندیهای خانوادهاش نبود که ممکن است با دست خالی و بدون نان و غذا برای خانواده به خانه برود.
هشتاد درصد جمعیت کنونی ایران را متولدین یا کودکان بعد از فاجعهی ۵۷ تشکیل میدهد و بسیاری از اینها از تاریخ و فرهنگ دور و نزدیک کشور خود اطلاعات و درک درستی ندارند و در پس ذهن آنها محملات و اکاذیبی است که آخوندها و مزدورانش به هر شکلی جا انداخته و پروراندهاند. در این دوران سخت و پیچیدهی کشورمان که چیزهایی به نام اعتماد و ازخودگذشتگی وغیرت نایاب است چگونه میتوان حرکتی بزرگ و ملی را که ارکان اصلی آن همین سه فاکتور اعتماد، ازخودگذشتگی و غیرت ملیست برای مقابله با حکومت روضهخوانها شکل داد.ایا آن حداقل شجاعان و وطنپرستان غیرتمندی که با ازخودگذشتگی در دیماه ۹۶ خیابانهای شهرها را به تصرف خود درآوردند دوباره با اعتماد و انتظار از پیوستن آن اکثریت خاموش به کف خیابانها خواهند آمد؟ آخوندها و پاسداران که جنگ را نعمت و راهکاری برای نجات خود از وضعیت کنونی و خطرناک داخلی میدانند و به تصور اینکه با شروع کردن یک جنگ محدود و همزمان با التماس از اروپا و روسیه و چین برای پادرمیانی برای آتشبس، بتوانند با حضور این قدرتها با مظلومنمایی به دور میز مذاکره با آمریکا بنشینند و به توافقی که از فشار تحریمها کاسته و بقای حکومت ملایان را تضمین کند دست یابند.
اما هیچ ضمانتی که جنگ احتمالی، محدود و سریعا به آتشبس برسد وجود ندارد. اگر نیروهای نظامی ایران متحمل ضربه شدید شود و کارآیی خود را از دست بدهد یک فرصت طلایی برای تجزیهطلبان خواهد بود که نیت شوم خود را با کمک استعمارگران به اجرا بگذارند چون نه یک نیروی نظامی مقتدر برای سرکوب مقابل خود دارند و نه ملت غیرتمندی که اعتنایی کند. واگذاری دریای شمال به روسها و دریای جنوب به چینیها بهترین گواه از بیتفاوتی ملت به یکپارچگی کشور است.
شمارش معکوس برای سقوط حکومت آخوندها توسط آمریکا آغاز شده و اگر ملت ایران از لاک ترس و بیتفاوتی خود بیرون نیاید و دست پیش نگیرد برای به زیر کشیدن حکومت اهریمنی جمهوری اسلامی، خطر فروپاشی و تجزیه، کشور را بیش از پیش تهدید میکند. ملت ایران مسئول هر آنچه پیش آید است.
( توضیح نویسنده مقاله )
جناب اقای بشر از اینکه مطالب بنده را میخوانید بسیار سپاسگزام. در خصوص برداشتهای سراسر اشتباه شما از مطالب و تهمت های ناروایی که نابخردانه و مغرضانه متوجه بنده کرده اید و نحوه برخورد داعشی شما میتوانم تشخیص دهم که شما مبتلا به اختلالات روحی و روانی مذمن و پریشانحالی شدیدی هستید و اکیدا به عنوان یک هموطن البته اگر ایرانی هستید توصیه میکنم به یک روانپزشک حاذق مراجعه کنید.
این نویسنده با استفاده از خلا ناشی از سترونی و تنبلی شناختی و معرفتی در رسانه های فارسی زبان، جملات در هم و بر هم و بعضا متناقض و بی ربط وسفسطه آمیزی را هر از چند گاهی منتشر می کند. موضعش مشخص نیست،گاهی مردم ایران را مسئول همه نکبت و فلاکت موجود می داند و گاهی توطئه بیگانگان را عامل اصلی و مردم ایران را تا حد گوسفندان فاقد اراده پایین می کشد. به پاراگراف یکی به آخر نگاه کنید. ایده ایی فاشیستی تر از این امکان ندارد. یکپارچگی و عدم تجزیه ایران را منوط به وجود نیروی های نظامی سرکوبگر وجنایتکار می داند. کشوری که یکپارچگی اش فقط با زور وستم و تبهکاری و فاشیسم و جنایت و بی شرفی حفظ می شود، همان بهتر که تجزیه شده و به بیت الخلا تاریخ افکنده شود!!