تغییر گفتمان سیاسی از استمرار به براندازی

شنبه ۱ تیر ۱۳۹۸ برابر با ۲۲ ژوئن ۲۰۱۹


بارزترین نشانه‌های روشن تغییر، یک‌بار ده سال پیش در «جنبش سبز»، به ویژه در پایتخت، دیده شد که رهبرانش نه با وعده‌ی «اصلاح» بلکه با شعار «تغییر» آمدند و البته منظورشان، استمرار به شکلی دیگر بود. بار دیگر، دو سال پیش در آبان و آذر ۹۶ به ویژه در شهرها و شهرستان‌ها بود که در دی‌ ۹۶ به اوج رسید و «تغییر» را در شعارهای ملموس عینیت بخشید: اصلاح‌طلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا! پشت به دشمن، رو به میهن! دشمن ما همینجاست، بیخود میگن آمریکاست! شعارهایی در ستایش پهلویها مسیر این تمایل را بیشتر مشخص کرده است: بازسازی کشور و تلاش برای تولدی دیگر! تولد یک ایران نوین که در آن دموکراسی و سکولاریسم و حقوق بشر، می‌بایست بنیاد قانون اساسی آینده‌ را تشکیل دهد.

در این میان حرکت‌های به شدت سرکوب شده مانند جنش زنان و دانشجویان در دهه‌ی هفتاد و هشتاد خورشیدی را نباید از قلم انداخت. جنبش پوشش اختیاری علیه حجاب اجباری را نیز که زنان حاملان اصلی آن هستند نباید فراموش کرد.

تغییر گفتمان سیاسی از «اصلاح‌طلبی»، که در حقیقت ابزاری برای حفظ قدرت انحصاری در دست گروه‌های مافیایی رژیم بوده است، به «براندازی»، یک گام بزرگ به پیش برای نیروهای مدافع دموکراسی نه تنها در ایران بلکه در منطقه و جهان است. این تغییر البته به زیان حاکمان ایران و رژیم‌های مشابه در منطقه و همچنین آن قدرت‌های جهانی است که در تمام این سال‌ها از «استمرار» جمهوری اسلامی و در نتیجه از «تحریم» و فضای بی‌ثباتی و جنگ‌افروزی سود برده‌اند. اما تاریخ ثابت کرده است، سرنوشت هر کشوری به دست مردمان آن است! قطب‌نمای منطقه و جهان نیز به اجبار با خواسته‌ها و نتایج عملکرد مردم کشورها تنظیم می‌شود.

به یاد بیاوریم که استمرارطلبی غالب بر جامعه سیاسی ایران و یکه‌تازی استمرارطلبان حتا در خارج کشور، مفاهیمی چون «سقوط»، «سرنگونی» و «براندازی» را به چنان «تابو»یی تبدیل کرده بود که بجای آن از عناوین مستعار مانند «انحلال» و «برکناری» و… استفاده می‌شد. امروز اما خود علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی و جناحین و بال‌های نظام‌اش، در میان اینهمه واژه‌های مشابه برای عبور از رژیم اسلامی، حادترین آنها را به کار می‌برند: براندازی!

البته زمامداران نظام «براندازی» را در چارچوب قضایی و همچنین درک ناقص و ایدئولوژیک خود، یک جرم امنیتی تلقی می‌کنند و ایرانیانی را که خواهان براندازی و جایگزینی‌ آن با نظامی متکی بر حق حاکمیت مردم و حقوق اولیه و شهروندی هستند، دستگیر و مجازات می‌کنند. اما براندازی حکومت‌های ضدمردمی نه «جرم» بلکه یک روند تاریخی است.

کسانی که در تمام سال‌های گذشته به امید واهی «اصلاح»‌ و «تغییر» و «تحول» در انتخابات استصوابی شرکت کردند، در عمل به زیر پا گذاشتن حقوق خود رأی داده‌اند! هیچ حکومت ضدبشری نمی‌پرسد آیا خواهان تبعیض هستید و یا می‌خواهید حقوق شما توسط ما زیر پا گذاشته شود! بلکه یک نظام حقوقی که تبعیض و نقض حقوق شهروندان در آن قانونی شده، بر پا می‌دارد تا آرای شهروندان نتواند هیچ خللی بر آن وارد کند! مشارکت در «انتخابات» چنین نظام‌هایی جز تایید و همکاری برای نقض حقوق خود نیست! با توجه به تجربیات کشورهای دیگر شاید نیازی به ۴۰ سال تجربه نبود تا به این حقیقت آشکار پی برد! با اینهمه، تغییر گفتمان استمرار به براندازی را که خود جمهوری اسلامی نیز خطر آن را جدی گرفته است، می‌بایست دستاوردی ارزشمند دانست که به بهایی بسیار سنگین به دست آمده و نباید آن را که ضرورت دوران گذار است به هدر داد.
الاهه بقراط

[کیهان لندن شماره ۲۱۶]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=160063

38 دیدگاه‌

  1. یه ایرانی

    ما گفتیم جواب نمی دیم این دیگه می خواد با بهانه های توهمی آزادی بیانمونم بزنه. مجبورم خلف وعده کنم. ضمنا دلاور ادب پارسی، “کشور ایران” کشور زائد هست. ایران که نمی تونه آبنبات باشه. کشوره. شما جدا نویسی نمی کنی. وند (پیش یا پس) های زبونت رو جدا نمی کنی قدرت واژه سازی پیدا کنه. شرط می بندم اصلا نمی دونی این چیزا چیه. فقط فن رامین پرهامی. کم آوردی. یه آدم همه چیزش درست نیست. پرهام هم ساختار سیاسی پیشنهادی اش درست نیست. حالا هی بزن به کوچه علی چپ و دستور زبان و فلان.

  2. یک ایرانی

    زبان رسمی یک کشور چیزی نیست که هرکس هر جور که دلش خواست آنرا دست کاری بکند و کسی هم به آن اعتراض ننماید. در کدام کشورجهان دیده شده که یک نشریهٔ معتبرملی نوشته های پراز غلطهای دستورزبانی را در صفحات خود چاپ کند؟
    از روزنامهٔ معتبر«کیهان لندن» چنین رفتارغیرمسئولانه نسبت به زبان رسمی کشورایران قابل فهم نیست.

  3. یه ایرانی

    من مقایسه ای بین زبان فارسی و دموکراسی نکردم. گفتم اصل بحث ما اون چیزی که راجع بهش حرف داریم می زنیم ساختار سیاسیه. نه دستور زبان. کلاس زبان فارسی در بقلیه. اشتباه تشریف آوردین. و از اونجایی که بنده سالهاست از مهد کودک فارغ التحصیل شدم دیگه جوابی به این دست کامنت ها نخواهم داد.

  4. به«یه ایرانی»

    شما زبان فارسی را دست کم نگیرید ، آنچه که هویت ایرانی را دراین هزاروچهارصد سال ، سالهای سیاه تسلط اسلام وعرب براین سرزمین اهورائی ، حفظ کرده همین زبان فارسی است که شما وامثال تان کمر به سلاخی آن بسته اید و بقول خودتان آنرا درمقایسه با هدف رسیدن به «دموکراسی» نا چیز میشمارید.

  5. یه ایرانی

    وقتی زور آدم به منطق کسی نرسه دست آویز قرار دادن چیزای دیگه عادیه. قابل درکه. اونم از طرف کسی که املای سوم ابتدایی بهش بدن فکر نکنم بالا تر از ۱۴-۱۵ بگیره. گرفتاریم کلا. بحث ساختار سیاسی شده طرف پیله کرده به محاوره و رسمی نوشتن. محاوره رو هم نمی شناخت از من گرفت. نوشته بود “حرف زدن محلی در گوشه ای از ایران”. این نه محلیه نه لهجه. محاوره عادی رایج ایرانه. فکر کندن ریشه خامنوف باشه که مملکت و زیر و رو کرده. فکر دموکراسی و ساختار درست باش که آینده ایرانه و نباید تباه بشه. هی… گرفتاریم وجدانا.

  6. یه ایرانی

    حالا این همه اصل منطق حرف رو ول کردی دو دستی چسبیدی به املا و انشا؟ ما اینجوری حرف می زنیم. شما ناراحتی؟ جور دیگه حرف بزن. واژه ای هم مچاله نشده. با ایرانی معمولی حرف بزنی همینه. نوشته رسمی چیز دیگه است. کامنته دیگه. شما از اصل محتوای حرف ایرادی داری بگو نداری بیخیال دستور زبان شو. من نه ادعای شکسپیر بودن دارم نه کاری به این چیزا. خود شما جدا نویسی که باعث واژه سازی و قدرت زبان میشه رو رعایت نمی کنی. “اینکه”. می خوای ۱۰۰ تا ایراد بنی اسرائیلی از ۲ خط کامنتت بکشم بیرون؟ محتوا رو چیزی به ذهنت میاد بگو.

  7. به«یه ایرانی»

    قواعد را قواید نوشتن یک اشتباه املایی است ولی شما بگفتهٔ خودتان عمدأ در نوشته هایتان واژه ها را مچاله میکنید وازنظر «دستورزبان» غلط مینویسید بخیال اینکه « اینطور نوشتن باعث صمیمیت میشه».
    خوش به حالتان اگرفکرمیکنید که سلاخی زبان فارسی «توکارسیاسی » افرادی را دور شما جمع خواهد کرد.

  8. یه ایرانی

    محاوره نوشتن باعث صمیمیت میشه. تو کار سیاسی باید بتونی افراد رو دور خودت جمع کنی. صمیمیت و راستی برای هدف مشترک می تونه این کار رو انجام بده. باید فصل مشترک داشت: ایران، دموکراسی، حقوق بشر. صمیمیت و راستی داشت تا همه کنار هم باشیم نه رو به روی هم. فریدون فرخزاد هم تو میتینگ هاش تلاش داشت صمیمیت رو بیاره و دوستی تا اگه چماقی داریم تو سر جمهوری اسلامی بزنیم نه همدیگه. منتهی بدون تخطی از سه اصل بنیادینی که گفتم. طرق خودش “قواعد” رو قواید نوشته بعد به محاوره نوشتن من گیر داده.

  9. به«یه ایرانی»

    پاسخ شما در بارهٔ نوشته هایتان که :« سرمقاله واشنگتن پست که نمی نویسم. عمدا هم محاوره ای می نویسم » سوال بر انگیزاست.
    آیا «محاوره ای» نوشتن معنای خاصی برایتان دارد؟

  10. ناشناس

    آنوقت کی نان و اجاره نانطلبان ساکن اروپا و کانادا جیره خور آخوند ایرانخور را بدهد

  11. یه ایرانی

    راستی یه چیزی یادم رفت. بازگشت شاهنشاهی برای ما آرزو نیست که بر جوانان عیب نیست. برای ما هدفه. بهش هم میرسیم.

  12. یه ایرانی

    نمونه دم دستی تر مثالش هم همین رضا شاه دوم خود ماست. الان که ایرانی به بند اومده و گرفتار شده یه خاندان داریم که خیالمون راحته به ایران و ایرانی خیانت نمی کنه. از ته قلبش ایران رو دوست داره. میشه با اطمینان خاطر دور شاهنشاه جمع شد و از پیر و جوون تا شهری و روستایی بهش اعتماد کنه برای نجات ایران. این خیلی مهمه. ولی اگه تصمیم گیر سیاسی بود و مثلا حق بیمه رو تعیین کرده بود یا سن بازنشستگی یه عده بالاخره باهاش مشکل پیدا می کردن. شاه سمبولیک خوبه. ضامن اطمینان کشوره. جاوید شاه. جاوید پهلوی. پاینده ایران.

  13. یه ایرانی

    جواب دوست ناشناس دیگه در باب نقش پادشاه: سمبل اتحاد ملی است و در موقع بروز بحران کمک بسیار بزرگ به یکپارچگی کشور و حفاظت از دموکراسی است. کسی که توان جمع کردن یه ملت پشت خودش رو داره و چون کار سیاسی نکرده و بالاتر از این بازی های روزمره بوده، کسی مخالفت چندانی باهاش نداره. اتفاقا از بروز دیکتاتوری و قبضه کل قدرت توسط یک یا دو حزب جلوگیری میکنه. تو اکثر اون کشورها چون همه چی آرومه و کارها به روال درست میره جلو شاه نیازی نداره کاری انجام بده. بحرانی نیست. مثال اسپانیای شما هم نمونه عملی است.

  14. یه ایرانی

    به اونی که ایراد دستور زبان گرفته و گویا منطق حرف من رو نتونسته زیر سوال ببره. دوست عزیز دارم کامنت میذارم و محاوره ای می نویسم نه رسمی. سرمقاله واشنگتن پست که نمی نویسم. عمدا هم محاوره ای می نویسم.

  15. ناشناس

    شناخت + مسولیت پذیری = کنترل بر همه امور . چرا براندازان و مخالفان حکومت ٬ کنترل بر امور تشکیل جبهه متحد سرنگونی دشمن خود را ندارند ؟ اشکال کار کجاست ٬ کمبود شناخت از دشمن خود یا ناتوانی در متحد شدن ٬ یا درک نکردن مسولیت پذیری و مسولیت پذیر بودن . به هر حال از این فرمول نمیتواند بیرون باشد . اگر مقاله ای برای پیدا کردن هر کدام از این کمبود ها نوشته شود ٬ ما را به شفاف سازی نزدیکتر میکند . البته با در نظر داشتن جلب منفت ملی ایران و دفع ضرر ازان در چهار چوب منشور حقوق بشر جهانی . رضا شاه روحت شاد .

  16. ناشناس

    بر جوانان عیب نیست . یه ایرانی ٬ اتش به حق بازگشت شاهنشاهی در دل دارد و پر از هیجان میباشد . حال من از ایشان سوالی دارم ٬ ایا پادهشاهان ٬ دانمارک ٬ نروژ ٬ اسپانیا ٬ هلند ٬ بلژیک ٬ ژاپن ٬ انگلیس که همگی حکومتی سکولار دموکرات پادهشاهی می باشند . نقش شاه و خاندان سلطنتی چیست و کدامین می باشد . مثلا سال ۲۰۱۷ در اسپانیا جدایی طلبان کاتالینا مملکت و دولت را با تظاهرات کاملا فلج کرده بودند اما در نهایت پادشاه جوان اسپانیا با نقش پدر ملت و اسپانیا و حفظ منافع ملی وارد میدان شد و غایله را با حمایت ملت و اتحادیه اروپا به پایان رسانید .

  17. به «به ایرانی»

    جناب شما پیش ازاینکه به کیهان لندن درمورد اینکه چه بنویسد وچه ننویسد راه نشان دهید اول خودتان درنوشته های خود قواید «دستورزبان » فارسی را رعایت بکنید. نوشتن جمله ای چون : « اگه کسی خواست دیکتاتور بشه هم نتونه» شیوهٔ حرف زدن «محلی» درگوشه ای ازایران است ونه نوشتن دریک روزنامهٔ فارسی زبان. مچاله کردن واژه های زبان فارسی نشانهٔ «مُدرن» بودن نیست

  18. یه ایرانی

    راستی املای عتبات شما هم اشتباه دوست با مطالعه من. ضمنا اگه ایران یه روزی تو شاخص انسانی و توسعه جامعه و محیط زیست به جایی رسید که بهش شد بگی دانمارک آسیا باید کلاهمون رو هفت متر پرت کنیم بالا. یه کم بررسی کنید ببینید دانمارک به کجا رسیده. آلمان و فرانسه آرزوی دانمارک شدن دارند و نتونستند. ضریب نفوذ تحصیلات بهداشت سلامت روانی. غوغا کردند. کاش ایران بشه دانمارک آسیا یا سوئد آسیا. اگه شدیم حسابه. ضمنا دانمارک منابع طبیعی چندانی هم نداره. کی میشه دانمارک؟ دلش خوشه.

  19. یه ایرانی

    پایانی: پس ریشه آخوند شیعه چه پرهام بگه چه نگه باید زده بشه. کودتای مصدق علیه شاه رو من از پرهام بهتر توضیح میدم. اساس حرفش که ساختار سیاسی آینده است غلط و خطرناکه حتی برای خود خاندان شاهنشاهی ایران. ساختار سیاسی و قانون اساسی شوخی بردار نیست. نباید اختراع کنی از خودت. چون اگه اشتباه داشته باشی یه ملت نابود میشه. برگ یه گلدون خراب نمیشه. ۸۵ میلیون ایرانی طرف کاره. نه یه کاکتوس و گیاه. باید از اون چیزی که کار کرده و جواب داده استفاده کنی. برای کشور ما شاهنشاهی دموکراتیک خوبه. کلی هم موارد اجرا شده و جواب داده در جهان داره. کپی می کنیم.

  20. یه ایرانی

    ادامه ۲٫ ریشه کن کردن دستگاه روحانیت شیعه چیزی نیست که فقط پرهام بگه. خواست عمومیه. چون این ها مجرمند. تبلیغ سپاه کردند. تبلیغ کشتار تو سوریه کردند. تبلیغ صیغه زن ایرانی برای حشد الوحشی کردند. مجرمند. یا لباس پلید رو از تنشون در میارن و برای جرایمشون به دادگاه برن و محکوم بشن. یا امتناع از این کار هم موجب تبعید میشه. یه جزیره تو آفریقا می خریم (کاملا عملیه خیلی از ثروتمندا دارن) زندان مردونه. فقط برای آخوندا. از جزایری که استرالیا پناهجو نگه میداره بدتر. از عتبات که اختیارش با یه دولت دیگه اس خیلی بهتره.

  21. یه ایرانی

    ادامه ۲٫ میشه براش شاه پاپوش دوخت انداختش گوشه حبس خانگی یه بچه ۱۵ ساله رو کرد شاه. نخست وزیر بشه قیم ارتش. کل قوه اجرایی هم دستشه. پرهام دیکتاتور نوظهور ایران. حالا بیا درستش کن. جمهوری چی های ایران هم اون چیزی که من دیدم عده ای فرصت طلب هستند که می خوان جمهوری اسلامی رو غیر اسلامی ادامه بدن و چپاول ایران توسط اروپا ادامه پیدا کنه. و اساسا جمهوری در کشور چند قومی و همین طور جامعه مدنی ضعیف ختم به دیکتاتوری میشه. ایران یه بلیط مونده ته جیبش. رضا پهلوی. نباید خراب کنیم.

  22. یه ایرانی

    ادامه. پرچم و پول ابزار غربی نبوده. خودمون داشتیم. از داشته خودمون استفاده می کنیم. فقط اسم پول ایران به نظرم بشه پهلوی بهتره. یا تاج. تومان و ریال برام جالب نیست ولی در اختیار کل ملت ایرانه. بحث هم سر این نیست که پرهام از بیخ بده. اما ساختار سیاسی پیشنهادی اش که اساس همه چیزه خطرناکه و باگ بسیار داره. پادشاهی که انتخابی باشه چرا قدرت نداره؟ شاه قدرت نداره چون موروثیه. میشه من درآوردی. امکان داره از ضعف جامعه استفاده کنی انتخابات رو جهت بدی شاه رو بزنی زمین.

  23. یه ایرانی

    جواب اون ناشناس که به من جواب داده: ۱- دستگاه روحانیت شیعی باید از ایران جمع بشه. شکی نیست. کار درستیه تصویب قانون عینا از یکی از دموکراسی هایی که کار کرده ایراداش بیرون زده و کسی توان دیکتاتور سازی توش نداره. دموکراسی ابزار غربی برای تحت حاکمیت مردم داشتن دولت مدرن هست و بر انسان گرایی استواره. ابزار غربیه! نمیشه دست برد توش گند زد بهش. نتیجه اش میشه مشروطه و دین مقدس و متمم و این چیزا. نمیشه ماشین از آمریکا وارد کنی توش جای بنزین زغال بندازی.

  24. ظرف و محتوى

    درست است که ظرف مؤید محتوى بطور کلى نیست و مثال هاى بانو بقراط گرامى کاملاً درست است.
    ولى ظرف و محتوى هر دو بشدت وابسته به موقعیت هاى زمانى و مکانى است.
    تعیین هر دو این ها بعهده مردم ایران است و این ناگزیر است و نه حتماً مطلوب و شانس در آن نقش مهمى دارد.
    ولى از نظر مفهوم باید در باره آن هابحث شود تا غبارهایى را که روشنفکران فرا افکن بر ذهن افراد تحصیل کرده نشانده اند، پاک کرد.
    یکى از این فرا افکنى ها سر داشتن نظام شاهنشاهى است که گویا ریاست جمهورى سر ندارد. در حالیکه هر نظامى سر دارد و قدرت سر در هر نظامى بسیار زیاد است. میزان محدود بودن این قدرت نه تنها به محتواى نظام بلکه به سران قدرتمند نظام بخصوص در مراحل اول تکوین یک نظام وابسته است.

  25. ناشناس

    جناب ( یه ایرانی ) چرا از سخنان پرهام از اینکه میگوید اسلام و فقه و تمام دارو دسته اش باید برای همیشه از ازندگی مردم و سرزمین ایران بیرون شوند و به همان اطبات خود برگردند انگشت نمی گذارید ؟ به ٬ یه ایرانی ٬ که فارسی مینویسی . اصلا چطوره که قانون اساسی ننویسم و یکی از بهترینهای جهان مثل دانمارک یا نروژ را بدونه پسوند اسلامی یا ایرانی تصویب کنیم و قصه تمام ٬ درضمن به جای پرچم و پول نشان و نام کشور را هم دانمارک اسیا بگذاریم ٬ وای چی میشه ٬ محشره بخدا ٬ مگه نه بچه ها .

  26. یه ایرانی

    شریعتمداری همه کاره آخوندا بود. ولی چون خمینی رادیکال حرف می زد و داد و بیداد می کرد یه دفعه همه چی رفت سمت اون. در نتیجه یه قانون اساسی دموکراتیک و ترجیح شدید پادشاهی داشته باشیم مدرن و برای آینده. مشروطه مال صد سال پیشه. اگه پرهام هم حاضر به کار تو سیستم دموکراتیک هست اوکی. ولی اگه نه باید با جدیت جلوی سیستم پیشنهادی من درآوردی وایساد. قانون اساسی های دموکراتیک پادشاهی در جهان بسیاره. نیازی به اختراع نیست. خیلی ممنون. ببخشید طولانی شد. امیدوارم خو سردبیر محترم بخونن چون توانش رو دارن دیدگاه ما رو هم به اشتراک بذارن.

  27. یه ایرانی

    سخن پایانی: پادشاهی بهتره. چون یه آدم دموکراسی خواه راس و در قله هست به نام رضا شاه دوم. خیال آدم راحته. فقط باید یه قانون اساسی تقریبا کپی دانمارک سوئد نروژ هلند بلژیک داشت. نه پسوند ایرانی می خواد نه اسلامی نه هیچ. همه پادشاهی های دموکراتیک و تمیزی هستند. دوستان خطر پرهام جدیه چون رادیکال حرف میزنه و مثل توده ای ها صدای گیرا و فریبنده داره. الان هر کی رادیکال ضد آخوند باشه تو ایران رای داره. نشه مثل داستان خمینی شریعتمداری. پدربزرگ من می گفت خمینی رو هیچ کس نمیشناخت.

  28. یه ایرانی

    تو جمهوری هم دیکتاتوری راه انداختن عین آب خوردنه و اتفاقا درباره ایران من طرفداران جمهوری بی منطق و چپ بسیار میبینم خطرش از پادشاهی به نظر من صد برابر بیشتره. باید با اینا بشینی حرف بزنی تا بدونی. میشه عین جمهوری اسلامی تو شهرستان ها زمین دولتی و سهام گاوداری و غیره بین افراد با نفوذ با قبیله هایی که جمعیت زیاد دارن پخش کرد. تو شهر های بزرگ هم به بهانه خدمات اجتماعی و عدالت و غیره یه فریب درست کرد با پخش غذا و کارت اینترنت و غیره (شوخی نیست این) رای جمع کرد. در نهایت پول به نیروی نظامی و چماق تو سر مردم.

  29. یه ایرانی

    ادامه: اونوقت به نظر شما اساسا کشوری که دو تا انقلاب کرده و یه جنگ ۸ ساله با عراق دیده و ۴۰ سال چکش بکش داشته مردمش اصلا نای مقابله با یه دیکتاتوری جدید داره؟؟ این فکر مثل خوره به ون آدم میفته. تنها امید من برای آینده ایران پادشاهی پهلویه. حالا یه نفر بخواد بیاد خرابش کنه. از قضا این جناب پرهام اعتقاد چندانی به دموکراسی هم نداره به بهانه همسایه های ایران! خوب دیوار میکشیم! مثل ترامپ و عضو ناتو میشیم. دلیل نداره اصل دموکراسی رو تو خود ایران به خطر بندازه.

  30. یه ایرانی

    دلیل مخالفت من با پرهام و نگرانی من: ۱- میگه پادشاه با رای مردم تعیین شه. ۲- مدت پادشاهی با رای مردم باشه. ۳- نخست وزیر مقتدر! (خدا به خیر کنه) و شاه بدون قدرت.
    این یه باگ گنده داره. اگه این آقا شد نخست وزیر مقتدر و با ائتلاف با یه حزب دیگه تمام قدرت رو تو دست گرفت و باز مثل همین دیکتاتوری های غیر مذهبی پول زیاد ریخت زیر دست نیروی نظامی و زد تو سر ملت و گفت “قانون پادشاهه! نه پادشاه قانون” که همیشه می گه. و رضا شاه دوم رو داد دستگیر کردند و انداخت تو حصر خونگی. چه خاکی تو سرمون کنیم؟

  31. یه ایرانی

    خواهش سوم من از خانوم بقراط:
    ۳- لطفا مطمئن بشید و کمک کنید این جا بیفته که قانون اساسی بعدی باید قانون اساسی باشه که تو یکی از ۱۰ دموکراسی برتر دنیا عملا کار کرده باشه و اختراع یه فرد دیگه نباشه دوباره گرفتار یه چیز من درآوردی نشیم. من از وقتی دیدگاه رامین پرهام رو خوندم فعالیتم برای تبلیغ براندازی نصف شده. دستم به کار نمیره. توضیح می دم چرا. همین پایین. طولانیه برای یه کامنت.

  32. یه ایرانی

    با سپاس فراوان از خانوم بقراط که سردبیر یه پلتفرمی شدن که حقیقتا به دنبال آزادی ایرانه. تنها جایی که حقیقتا نظرات براندازان رو چاپ میکنه و شخص بنده احساس آزادی بیان دارم. فقط سه تا خواهش دارم:
    ۱- آموزش فرهنگ دموکراتیک از طریق مقالات و غیره که اگه کسی خواست دیکتاتور بشه هم نتونه. یعنی زور جامعه به هر نیرویی بچربه و توان بروز دیکتاتور رو از هر کسی صلب کنه.
    ۲- گسترش تبلیغ کیهان لندن که جانشین رسانه های دولت های خارجی بشه برای مردم ایران.
    اما خواهش سوم که هم مهمتره برام هم طولانی تره

  33. یه ایرانی

    اصولا یه قانون اساسی می خوای بر پایه دو چیز ۱- دموکراسی ۲- حقوق بشر. فرقی بین پادشاهی و جمهوری نیست ای بسا در جوامع با جامعه مدنی ضعیف پادشاهی بهتر باشه. تنها یک کشور نفتی دموکراتیک در جهان هست. نروژ! پادشاهی است نه جمهوری. اما باید قانون اساسی درستی داشت و فرهنگ دموکراسی رو آموزش داد که حتی اگه کسی خواست دیکتاتوری کنه توانش رو نداشته باشه.

  34. عسگرآقا

    آیا ما ایرانیان رابطه انسانی خوبی با جانداران ضعیف تر از خود داریم ؟

    نمی بینید جباریت و انسان خواری ملایان شیعه اسلامی را ؟! گویا توده ها ولینعمت آنان بودند!؟ تحلیل روانشناختی شخصیت و رفتار خودکامگان و دیکتاتوران تاریخ، نشان داده که آنها به خودی خود، خود کامه و جبار نمی شوند بلکه آنها حاصل رفتار توده هایی هستند که خلق و خوی جباریت بخشی از وجود آنهاست ( مثلا: خمینی عزیزم، بگو تا خون بریزم ! ) برای آن که خودکامگی و استبداد برای همیشه از جامعه ای رخت بربندد باید روحیه خودکامگی مردمان از بین برود… جانا روا مدار که گدا معتبر شود…

  35. ناشناس

    خانم الهه بقراط سردبیرمحترم کیهان

    اپوزیسیون هیچ کشوری مانند اپوزیسیون مردم ایران، به مردم سرگردان در کویر شباهت ندارد مردمی که از تشنگی زجر وبدبختی وفلاکت می‌کشند اما حاضر نیستند هم‌فکری کنند,راه وچاره ای پیداکنند هرکس سازخودش رامی زند

  36. ناشناس

    چرا در دی ماه ۹۶ مردم در سراسر ایران فریاد میزدند ٬ رضا شاه روحت شاد …
    شعار رضا شاه روحت شاد به تنهایی سکولار بودن و جدایی دین از سیاست و امنیت و مدرن سازی و ابادی و ازادی و توسعه را با خود دارد .
    حال ٬ با تجربه تلخ و شیرین از مشروطه تا به امروز و خطا های سیاسی و اجتماعی وفرهنگی که از انها اموخته ایم ٬ باید با برگرداندن حکومت شاهنشاهی به ایران و نوشتن قانون اساسی مشروطه نوین پادهشاهی سکولار دموکرات پارلمانی ٬ شرکت بکنیم و ان را میسر کنیم . تنها پادزهر نجات کشور از الودگی کشنده این سم ٬ مارکسیست اسلامیست جعلی و حفظ تمامیت ایران . شاه باید برگردد میباشد . رضاه شاه روحت شاد .

  37. ١٣

    تنهـا با سرنگونى ج ا است که میشود ایران مدرن و پیشرفته را تصور کرد
    زنده و جاوید باد سلسله پهـلوى ✌?

  38. ناشناس

    درود برخانم بقراط،

    پرسش: به نظر شما آیا ما میتوانیم یک سیستمِ پادشاهیِ سکولار دموکرات داشته باشیم؟ به عبارت دیگر، آیا میتوان پادشاهی را با سکولاریسم و دموکراسی، در قالب یک نظام، جمع کرد؟

    سپاس

Comments are closed.