خون مُرسی از خون چه کسانی رنگین‌تر است؟

یکشنبه ۲ تیر ۱۳۹۸ برابر با ۲۳ ژوئن ۲۰۱۹


منوچهر تقوی بیات – در فرهنگ ایران کشتن مردم به هیچ روی و به هیچ بهانه‌ای پذیرفتنی نیست. فردوسی توسی اندیشمند بزرگ ایرانی نیز در بیش از هزار سال پیش گفته است که:

مَکُش مورکی را که روزی کَش است
که او نیز جان دارد و جان خَوش است

سعدی نیز گفته‌ی فردوسی را به گونه‌ای دیگر آراسته و گفته است:

میازار موری که دانه‌کش است
که جان دارد و جان شیرین خَوش است

این به آن معناست که از نگاه فردوسی و فرهنگ ایرانی شکنجه، آزار و کشتن مردم ناروا و ناپذیرفتنی است تا جایی که فردوسی در داستان رستم و سهراب کشتن هر ناشناسی چون سهراب را کشتن فرزند می‌داند و رستم را برای چنین کاری بسیار سرزنش و بی‌آبرو می‌کند. بگذریم از آنکه برخی از هم‌میهنان ما با یدک کشیدن پاژنامه‌های دهان پرکن دکتر و پروفسور، بدون آنکه دریافت درستی از فرهنگ ایرانی و فردوسی داشته باشند، گفتار فردوسی را با دانش ناچیز خود می‌سنجند و هر ناروایی را به فردوسی می‌چسبانند بی‌آنکه از ژرفای اندیشه و فلسفه‌ی فردوسی آگاهی داشته باشند. سیاوش کسرایی شاعر میهن‌دوست روز گار ما مانند بسیاری از سرایندگان فرهنگ پارسی و ایرانی، همین سخنان فردوسی و سعدی را با دریافت درست از فرهنگ پارسی چنین سروده است «… اما من غمین گل‌های یاد کس را پرپر نمی‌کنم من مرگ هیچ عزیزی را باور نمی‌کنم…»

من هم بر پایه‌ی آموخته‌هایم از فرهنگ ایرانی و آنچه در بالا گفتم، مرگ مردم را نمی‌پسندم. از نگاه من نیز هر کسی عزیز و گرامی‌ است و کشتن او ناروا و ستم است. مرگ محمد مُرسی رهبر اخوان‌المسلمین و رییس جمهور پیشین مصر هم مرگ گونه‌ای از مردم است. من اما اخوان‌المسلمین را هم مانند فداییان اسلام ضد اسلامی و ضد انسانی می‌دانم. با کنکاش و ژرف‌نگری در تاریخ خاورمیانه و ایران، با جنایت‌ها و خیانت‌هایی که اینگونه مسلمین انجام داده‌اند، درمی‌یابیم که واژه‌های اخوان(برادران)، مسلم، فدایی و اسلام را بر ضد مردم و بر ضد اسلام به کار برده‌اند. کشتن مردم با هر بهانه‌ای، کشتن است و کشتن، ددمنشی و ضد زندگانی و ضد مردمی‌است. نواب صفوی، خلیل طهماسبی، خمینی، خامنه‌ای، مُرسی و این گونه کسان به راستی ناکسان و دشمن مردمانند. داوری دین و آیین مُرسی و کسانی مانند او کار من نیست اما بر پایه‌ی آنچه دیده‌ام و آزموده‌ام به باور من، مُرسی نه به راستی مسلم بود و نه به راستی از برادران مسلمین بود. ما نباید مسلم بودن مُرسی را راستین بدانیم و نه برادری‌اش را با مسلمان‌ها و انسان‌ها باور کنیم. مُرسی هم گونه‌ای نامسلمان مانند خمینی بود. امروز دیگر مسلمان‌های راستین بر پایه‌ی ستم‌ها، دروغ‌ها و مردمکشی‌های خمینی و خامنه‌ای و دیگر آخوندها باید دانسته باشند که چرا او مسلم نبود و ما نباید او را انسان و از مردم بدانیم. گفتار و کردار و شیوه‌ی اندیشه‌ی مُرسی هم نشان داده است که او هم‌کیش خمینی و یا خامنه‌ای بوده است. به هر روی کشتن کسی چون مُرسی هم نادرست و نارواست.

اما چرا ناگهان خون مُرسی از خون مردمان مصر و مردمان رنجدیده و آزاده جهان ارزشمندتر و گرانبها‌تر شده است؟  همه می‌دانند که پیش از مرگ مُرسی و پس از مرگ او میلیون‌ها جوان آزادیخواه و مردم دوست را در زندان‌های سراسر جهان کشته‌اند و می‌کشند، کسی از سیاستمداران جهان به روی خود نیاورده و سخنی در پشتیبانی از آنها نگفته است اما اکنون که مُرسی مرده یا کشته شده است، برخی از سیاستمداران جهان، مرگ او را طبیعی ندانسته‌اند. رجب اردُگان رییس جمهور ترکیه مُرسی را شهید نامید و دیکتاتورهای مصر را درباره‌ی کشته شدن او مسئول دانسته و می‌گوید که باور نمی‌کند که مُرسی به مرگ طبیعی مرده است. روپرت کول ویل سخنگوی کمیته حقوق بشرسازمان ملل متحد می‌گوید، همه‌ی مرگ‌های ناگهانی که در زندان‌ها رخ می‌دهد باید از سوی یک سازمان مستقل بی‌طرف بررسی شود، البته اگر چنین کاری را سازمان ملل انجام دهد بسیار ارزشمند و خجسته است. اگر سازمان ملل قتل‌های سیاسی را ممنوع کند و یا دادگاهی برای رسیدگی به چنین مرگ‌هایی برپا کند پسندیده و دادگسترانه است.

آیا دستگاه حقوق بشر سازمان ملل و آقای روپرت کول ویل از مرگ دلخراش جوان ۲۱ ساله علیرضا شیرمحمدعلی که گناهش نوشتن در فضای مجازی بوده، خبر دارند و آیا درباره‌ی او سخنی گفته‌اند. مرگ مُرسی به هر شیوه و به هر روی در برابر چشم جهانیان، سیاستمداران، دستگاه‌های سخن‌پراکنی، در بهترین بیمارستان‌ها و زیر نظر پزشکان و در آرامش انجام گرفته است. اما علیرضا شیرمحمدعلی را دو چاقوکش آدمکش پیشینه‌دار در برابر چشم خونخوارترین زندانبان‌ها و در فضایی دهشتناک کشته‌اند و بیمارستان و پزشکی هم در کار نبوده است. این کارها برای آن است که فضای زندان‌ها راترسناک‌تر کنند تا زندانیان از ترس نتوانند از حقوق خود دفاع کنند و کسی در جهان از مرگ آنان با خبر نشود. خبرنگاران، آزادیخواهان ایران، دوستان و پدر ومادر علیرضا اگر گلوی خود را هم با فریاد و شیون پاره کنند صدایشان به کمیته‌ی حقوق بشر سازمان ملل نخواهد رسید. تازه اگر برسد چه خواهد شد؟ آیا مگر نسرین ستوده که کاری بجز دفاع از حقوق بشر نکرده چه سرنوشتی دارد؟ جان نسرین ستوده سال‌هاست که در خطر است و همه‌ی جهانیان و دستگاه‌های حقوق بشر هم از آن خبر دارند. نسرین ستوده و علیرضا شیرمحمدعلی نیز مانند هزاران هزار زندانی جمهوری اسلامی و میلیون‌ها ایرانی اسیر و همچنان محکوم به مرگ هستند و حقوق بشر نیز کارش تماشا کردن و گهگاهی سخن‌های پریشان گفتن است.
استکهلم

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=160466

3 دیدگاه‌

  1. بشر

    از سویی دیگر با ارجاع به چند بیت شعر فرموده اند که کشتن مردم در فرهنگ ایران پذیرفتنی نیست. پس خمینی و خامنه ایی و سپاهیان و دیگر جنایتکاران، از نظر ایشان نه تنها مسلمان نیستند بلکه ایرانی هم نیستند. انوشیروان عادل و زرتشتی چطور که هزاران مزدکی را اعدام کرد؟ بنظرم، ایشان تعریفی گزینشی و خیالپردازانه از اسلام و فرهنگ ایران دارند. تشیع اثنی عشری بخش مهمی از فرهنگ مسلط بر این سرزمین است. البته ممکن است ایشان آن را توطئه بیگانگان ، موجودات فضایی، اعراب و غیره بدانند که برای به لجن کشیدن مردمان آریایی نژاد و نیک پندار و نیک گفتار و نیک کردار به ایران تحمیل کرده اند!!!

  2. بشر

    کاش در مقاله ایی، نویسنده محترم توضیح دهند که چرا نواب صفوی، خمینی، خامنه ایی ، مرسی و شاید روشنفکران دینی و همچنین اعضای داعش و القاعده را مسلمان نمی دانند. لابد جمهوری اسلامی ایران هم از نظر ایشان اسلامی نیست. اصولا تعریف مسلمان و اسلام چیست؟ کدام اقدام خمینی و خامنه ایی خارج از اسلام است که ایشان فتوای نامسلمانی آنان را صادر کرده است؟
    ضمنا رهبران مصر را دیکتاتور خوانده اند. از جمعیت ۹۵ میلیونی مصر، حدودا ۱۸ میلیون مسیحی قبطی و بسیاری از جمعیت مسلمانش، بطور بالقوه بمبهای انتحاری هستند. اگر رهبران مصر لیبرال دموکرات از نوع اسکاندیناوی بودند، آیا نباید انتظار می رفت که بعد از هولوکاست ارامنه، هولوکاست قبطیان نیز بوقوع می پیوست؟

  3. ناشناس

    جانوران انسان نما ٬ مثل نواب صفوی ٬ خمینی ٬ خلخالی ٬ چه گوارا ٬ استالین ٬ خامنه ای ٬ محمد مرسی٬ و قاشق چی و انواع اقسام اخوانی و مارکسیست اسلامیون ٬ همگی ملات آش شله قلمکار دست پخت عمه جان بی بی سی و دایی جان پوتین روسی ترکمانچایی میباشند . عمو سام امپریالیست هم با یک بسته تخمه و اجیل سرگرم تماشای دیدن فیلم سریالی ٬ اکشن روسی انگلیسی . قسمت اول سرنگونی طالبان . دوم سرنگونی صدام . سوم به درک واصل شدن بن لادن . چهارم سرنگونی قذافی . قسمت اخر یک کمی طولانی شده ٬ مونده بشار اسد و حکومت مارکسیست اسلامی اخوندی . البته کاخ سفید به علت کمبود تخمه و اجیل فعلا انتراکت یا استراحت میان پرده را اعلام کرده .

Comments are closed.