جمهوری اسلامی در این روزها شباهت به کینگکنگ، گوریل معروف فیلمهای آمریکایی، دارد که مشت «اقتدار» بر سینه میکوبد و با آن هیکل بزرگ و مشکلآفرین، پریشان از اینکه به کجا پناه ببرد، هر آنچه سر راهش است، تخریب میکند و چون از خرد نیز بهرهای ندارد، سرانجام به دام کسانی میافتد که برای شکار وی بسیج شدهاند.
بعد از اینکه رهبران جمهوری اسلامی با رفتارشان کاسه صبر آمریکا و رئیسجمهورش را لبریز کردند، حالا خواسته یا ناخواسته دارند اروپا را نیز مجبور می کنند سیاست صبر و تحمل را کنار گذاشته و به فکر اقدامات اساسیتر برای مقابله با اشکال مختلف ماجراجوییهای خرابکارانهی آن، از جمله «کشتی آزاری» بیافتد.
دونالد ترامپ که بارها و بارها گفته و اصرار ورزیده بود که تنها هدفش از خروج از برجام و فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی، کشاندن علی خامنهای بر سر میز مذاکره است، در خاتمهی دیداری که اخیرا در واشنگتن با نخست وزیر پاکستان، عمران خان، داشت گفت: «برایم سختتر میشود که بخواهم با ایران مذاکره و توافق بکنم چون رفتار خیلی بدی دارند». رئیس جمهور آمریکا در ادامه هشداری نیز داد و افزود: «ما آماده مواجهه با بدترین وضعیت ممکن نیز هستیم و کاملا آمادگی داریم، البته دست از تعقلگرایی برنخواهیم داشت.»
ناوگان اروپایی در راه خلیج فارس؟
حمله به چند نفتکش و گروگانگیری دو کشتی در آبهای خلیج فارس و تنگه هرمز که نفت به مقصد کشورهای اروپایی و ژاپن حمل میکردند، اروپا را وادار ساخت با نگاهی جدیتر به رفتار و ماجراجویی جمهوری اسلامی بیاندازد. پیشنهاد تشکیل یک ناوگان نظامی اروپایی برای ضمانت تردد آزاد کشتیهای تجاری در خلیج فارس و تنگه هرمز، که جرمی هانت، وزیر خارجه سابق بریتانیا در پارلمان این کشور مطرح کرده بود، بر خلاف پیشنهاد مشابهی از سوی آمریکا، توانست بلافاصله توافق فرانسه، ایتالیا و دانمارک را به دست آورد. آلمان نیز اعلام کرد نگاهی مثبت به این طرح دارد.
احتمال تشکیل این ناوگان دریایی اروپایی و حضور آن در خلیج فارس و تنگه هرمز بیش از حضور ناوگان آمریکایی باعث نگرانی رهبران جمهوری اسلامی است. در حالی که برای بخشی از افکار عمومی منطقه، به ویژه در داخل ایران درگیری با ناوگان آمریکایی میتواند توجیهی داشته باشد، ولی درگیر شدن با نیروهایی که تحت فرماندهی آمریکا عمل نمیکنند، به سختی میتواند توجیه شود. بیدلیل نیست که در روزهای گذشته حسن روحانی و محمدجواد ظریف بارها تکرار کردهاند که به دنبال تنش با کشورهای اروپایی نیستند. کشورهایی چون فرانسه، دانمارک، ایتالیا و یا آلمان، برخلاف آمریکا، در فهرست «دشمنان» جمهوری اسلامی قرار ندارند و درگیری احتمالی با آنها در خلیج فارس و یا تنگه هرمز، انزوای کنونی جمهوری اسلامی را در سطح منطقهای و بینالمللی به صورت گستردهای افزایش خواهد داد.
صبر اروپا نیز رو به پایان است
البته جناحهای موسوم به تندرو نیز، اگر در جمهوری اسلامی اصلا جناح معتدلی هم وجود داشته باشد، نگران آمدن ناوگان دریایی اروپایی به آبهای خلیج فارس هستند، اگرچه این واهمه را با زبان تهاجمی بیان میکنند. حسین دهقان وزیر پیشین دفاع و مشاور کنونی علی خامنهای، میگوید «هرگونه تغییر در وضعیت تنگه هرمز ممکن است پای رویاروییهای خطرناکی را باز کند». در اولین «جنگ نفتکشها» در اواخر جنگ ایران و عراق که بسیاری از کشورهای اروپایی در آبهای خلیج فارس و تنگه هرمز حضور نظامی داشتند، جمهوری اسلامی تمام تلاش خود را به کار گرفت تا مرتکب اشتباهی نشود که به درگیری بیانجامد. این روزها شرایط در مقایسه با آن زمان به مراتب حساستر است. برخلاف آن سالها جمهوری اسلامی تنها میتواند بر حمایت بخش اندکی از مردم در صورت بروز جنگ دوم نفتکشها حساب کند. در منطقه نیز از حمایت و همبستگی هیچ کشوری برخوردار نیست.
جمهوری اسلامی امروز تنها درگیر بحران «کشتیآزاری» نیست. توافق هستهای ژوییه سال ۲۰۱۵ نیز بر لبه تیغ قرار دارد. یک مقام نزدیک به جوزپ بوررل، کاندیدای جانشینی فدریکا موگرینی در مقام مسئول ارشد سیاست خارجی و امنیت اتحادیه اروپا، به کیهان لندن میگوید: «کافی است ایران یکی دیگر از تهدیدهای خود مبنی بر زیرپا گذاشتن مفاد برجام را عمی کند، مثلا غلظت غنیسازی را تا ۲۰ درصد بالا ببرد؛ در این صورت مکانیسم ماشه مندرج در بند ۲۷ توافق هستهای فعال خواهد شد. اروپا اگرچه مخالف خروج یکطرفه آمریکا از برجام است، ولی حاضر نیست تسلیم تهدیدهای ایران بشود و واکنش نشان خواهد داد. صبر ما در مقابل خودسریهای حکومت جمهوری اسلامی رو به پایان است.»
مرگ ناگهانی یوکیا آمانو مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز میتواند در سرنوشت پرونده هستهای جمهوری اسلامی تاثیر بگذارد، اگرچه با انتخاب کرنل فروتا، دیپلمات رومانیایی، به عنوان مدیرکل موقت، با توجه به حمایت سرسخت او از برجام، حداقل در چند ماه آینده شاهد تغییری نخواهیم بود. عدم انتخاب مری آلیس هیوارد آمریکایی به عنوان جانشین موقت یوکیا آمانو، حکایت از این امر دارد که شورای حکام آژانس بینالمللی انرزی اتمی در حال حاضر خواهان بررسی مجدد برنامه هستهای جمهوری اسلامی در این شرایط حساس و پر تنش نیست. کرنل فروتا در دوران گفتگوهای هستهای که در سال ۲۰۱۵ به برجام انجامید، یکی از از اعضای هیات اروپایی مذاکرهکنندگان بود.
موضع بریتانیا تغییر خواهد کرد؟
انتخاب بوریس جانسون به ریاست دولت در بریتانیا نیز به گفته برخی ناظران میتواند مواضع این کشور نسبت به جمهوری اسلامی را تشدید کند، درحالی که با توجه به گفتههای او در جریان کارزار انتخاباتی، چنین انتظاری بسیار خوشبینانه است. بوریس جانسون با هدف تکمیل روند خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا قبل از ۳۱ اکتبر، با یا بدون توافق، از سوی اعضای حزب محافظهکار انتخاب شده است. چند روز قبل از پایان رایگیری در حزب محافظه کار بارها بوریس جانسون اعلام کرده بود که خود را متعهد به باقی ماندن در برجام میداند و برایش قابل تصور نیست که بریتانیا در صورت بروز جنگی بین آمریکا با ایران نقشی در آن به عهده گیرد. بوریس جانسون در اولین حضورش در پارلمان به عنوان نخست وزیر با لحن تندی، جرمی کوربین رهبر حزب کارگر، را متهم به «حمایت از ملاهای تهران» کرد و گفت او برای حضور در برنامههای «پرستیوی» (شبکه انگلیسی زبان جمهوری اسلامی) پول گرفته است. بوریس جانسون احتمالا خبر نداشت که ۲۴ ساعت قبل از به دست گرفته ریاست دولت، پدرش در گفتگو با همین شبکه تلویزیونی گفته بود پسرش «به دنبال روابط بسیار خوب با ایران» است و «مشکل نفتکشها را مثل آب خوردن حل خواهد کرد» در حالی که تا رفع توقیف نفتکش ایرانی در جبلالطارق مشکل به نظر میرسد جمهوری اسلامی نفتکش بریتانیایی گروگان گرفته شده را آزاد کند.
اظهارات استنلی جانسون، پدر نخست وزیر کنونی، خشم بسیاری از مخالفان او را برانگیخت. آنها صحبت از «سوتی دیپلماتیک خانواده جانسون» و «سیاستگذاری پدر برای پسر با استفاده از یک شبکه تلویزیونی غیربریتانیایی» میکنند. از جمله «سوتی»های خود بوریس جانسون میتوان از صحبتهای او زمانی که وزیر خارجه بود یاد کرد که در اشاره به پرونده نازنین زاغری گفته بود این زن ایرانی- بریتانیایی به عنوان استاد روزنامهنگاری به ایران سفر کرده بود، در حالیکه خانواده نازنین زاغری همیشه تاکید داشتند که هدف سفر او بازدید از خانواده در ایام نوروز بوده است. قوه قضائیه جمهوری اسلامی از این سخنان بوریس جانسون به عنوان مدرک جرمی علیه نازنین زاغری استفاده کرد. در نهایت بوریس جانسون مجبور شد در پارلمان به خاطر این سوتی رسما پوزش بخواهد. همچنین دومینیک راب، وزیر خارجه جدید انگلیس هم برخلاف انتظار بسیاری که تصور میکردند به خاطر یهودی بودن بلافاصله مواضع سختی علیه جمهوری اسلامی اتخاذ خواهد کرد، در اشاره به بحران نفتکشها گفت «موضوع بسیار حساسی است و هیچ تصمیم شتابزدهای نخواهم گرفت.»
آخرین مشتهای هیولای اسلامی
آیا در شرایط کنونی غرب در مقابل جمهوری اسلامی اگر نه به ائتلاف، دستکم به عملکردی هماهنگ روی خواهد آورد؟ این مهمترین پرسشی است که تحلیلگران بینالمللی مطرح میکنند. برخی معتقدند تا انتخابات آینده ریاست جمهوری در آمریکا که ۲۰ نوامبر سال آینده میلادی برگزار خواهد شد، اگر اتفاق خاصی نیافتد، تغییر محسوسی در سیاستهای کج دار و مریز کنونی دیده نخواهد شد. هیچکس قصد آغاز جنگی با جمهوری اسلامی را ندارد. جمهوری اسلامی نیز تا زمانی که بتواند فشار تحریمها را تحمل کند و از داخل نیز با شرایط اضطراری روبرو نشود، به دنبال جنگ نخواهد بود. خطر جنگ زمانی افزایش خواهد یافت که جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور چنان تحت فشار قرار گیرد که برای نجات خود مجبور شود چون گوریلی که در محاصره قرار گرفته، به هر آنچه در دسترس است حمله کند. شواهد نشان میدهد همانطور که کینگکنگ معروف فیلمها به زنجیر کشیده شد، هیولای فرسودهی جمهوری اسلامی نیز به سرنوشت مشابهی دچار خواهد شد و مردم بر پیکر بیجان آن به رقص و شادی خواهند پرداخت.
احمد رأفت
حکومت اقلیت که دوچه ولله بی شرمانه انرا مشروعیت می بخشد نظام ایده ال سوسیالیستی است . اما در سمت غرب انهایی که این چپ ها دیکتاتور و فاشیست می خوانند به محض از دست دادن مشروعیت قدرت را ترک میکنند . حتی اگر به نظر انها مردم اشتباه کرده باشند . شاهنشاه اریامهر یکی از این رژیم ها است . او نخواست به قیمت کشتار مردم بماند ، لویی هم همین طور . اما در دو انقلاب مشابه دو دیکتاتور ادمکش ، ناپلئون و پوتین افسرانی بودند که از ناتوانی حکومت در به توپ بستن مردم افسوس می خوردند و اگر قدرتی داشتند در فرانسه و المان کشتار می کردند مثل سوریه ! مردم ایران رژیم های ساخته روس و عروسک های انها به سادگی نمیروند . به همین دلیل خامنه ای پوتین را انتخاب کرده .
http://www.iran-emrooz.net/index.php/politic2/80202/
انقلاب آلمان شرقی قیام اکثریت بود یا جنبش اقلیت؟
دویچه وله فارسی
چپ و حمایت از کشتار جمعی حتی در المان
ببینید چه گونه دوچه ولله تاسف می خورد چرا حزب کمونیست المان که در برابر انقلاب مردم المان شرقی اعتبار و مشروعیت خود را از دست داده بود اقدام به کشتار ۷۰ هزار نفر تظاهرات کننده نزد. حماقت و فاشیسم و خونخواری در نظام های سوسیآلیستی روسی و بعثی های ساخت انها دقیق ریشه در ایدیولوژی شبه مذهبی مارکسیسم لنینیسم دارد . حالا می شود فهمید چرا اسد و مادورو از کشتار هیچ ابایی ندارند. حکومت اقلیت که دوچه ولله بی شرمانه انرا مشروعیت می بخشد نظام ایده ال سوسیالیستی است .
شاید آقای ناشناس ندانند که سالها آمریکا از طالبان حمایت میکرد و هیاتهای طالبان به آمریکا سفر میکردند و علنی با مقامات این کشور گفتگو میکردند. تئوری «کمربند سبز» یا تقویت افراطیون مسلمان از کاخ سفید ترشح کرد و نه دولتهای اروپائی. زمانی بسراغ طالبان رفتند که دیگر نیروئی قابل استفاده نبودند.
مقاله مجید محمدی کیهان لندن بخوبی از نقش و تسامح ابرقدرتهای سکولار در مواجهه با ج.ا. پرده برداشته و سوال منطقی کرده فرق ج.ا. ایران با طالبان و داعش چیست که ۴۰ سال مماشات میکنند بر برخورد با آن؟!
هر بار پرچم یک حکومت دیکتاتوری بالا میرود و سرود ایدئولوژیک آن (به دروغ ملی) خواننده میشود به اندازه هزاران ساعت کار تبلیغاتی است و بلکه مؤتر. مثل این میماند به داعشیها اجازه دهند درالمیپک تیم ملی بیاورند و با پرچم سیاهشان به تمام جهان سکولار فحش بدهند!
ورزش قهرمانی از بدو تولد ابزاری در دست دیکتاتوری شبه توتالیتر نژادستیز و ناقض بدیهیات حقوق بشر بوده از آلمان نازی تا ج.ا.
هر چند منافع اقتصادی سرمایه داری گره خورده به منافع تبلیغاتی ورزش قهرمانی.
اما دیکتاتوریها سوءاستفاده میکنند در تخدیر و تحمیق توده مردم.
سران حکومت ایران و هیات حماس در مذاکرات روزهای اخیر موضعگیری مشترکی نیز علیه طرح صلح آمریکایی، موسوم به «سازش قرن» گرفته و آن را «خیانتی محکوم به شکست» نامیدند!!.
حکومت ایران در حالی به گفته صالح العاروری برای تداوم «هر نوع کمک» به حماس «ابراز آمادگی عملی» کرده!! که شرایط اقتصادی، به گفته حسن روحانی «از دوران جنگ با عراق سختتر است».
مردم ایران در بسیاری از تظاهرات سالهای اخیر گفتهاند که با دادن بیتالمال ایرانیان به فلسطینیان و سایر بیگانگان مخالف هستند.
حیف بیچاره کینگ کنگ.
آقای آرش آرامش حقوقدان و کارشناس امنیت ملی مقیم امریکا ۲-۳ هفته پیش در برنامه صفحه ۲ آخر هفته (https://www.youtube.com/watch?v=Ywaf2tLjdh8 ) بخصوص دقیقه ۱۰ تنها راه تغییر رژیم (دقت بفرمایید نه تغییر رفتار) را به روشنی بیان فرمودند و متاسفانه راه های دیگر بازی بیش نیست.
«کینگ کنگ اسلامی» ؛ گویا ترین نامی که براستی برازندهٔ این جانورخونخوار بنام جمهوری اسلامی است که مانند یک «فسیل زنده» ازژرفای تاریخ ادیان سامی بیرون آمده وبکشورما مسلط شده است.
روزی که جمهوری اسلامی برود تا یک سال فقط رقص و پایکوبی خواهیم داشت.
سیاست همیشه مانند سکه دورو دارد واقعا به هیچکدوم از این رویدادها نمیتوان با نگاه واقع کرایانه نگریست همیشه انطور که پیش بینی می کنیم نمیشود چون ما دستهای پشت پرده را هرگز نمیبینیم
ادامه
و همچنین تغییرات شگرف دهه های اخیر، نه تنها کشور ایران بلکه دیگر کشورهای مشابه نیز برای غربیها کم اهمیت تر و تاثیرگذاری اینگونه کشورها در روابط و نظم بین بین الملل ضعیف تر از پیش شده است. دغدغه جهان پیشرفته، تنها معطوف به مهار این کینگ کنگ پوشالی ومریض و پر سر و صداست واینکه وضعیت دولت-ملت ایران در داخل چگونه است،کمترین اهمیتی برای آنان ندارد.به قول فیلسوف و مورخ شهیر اسراییلی، نوحا یوال هراری، کشورهای ضعیف و عقب مانده مرتبا ضعیف تر و بی ربط تر more irrelevant می شوند.
بنظرم مقاله خوب آقای رافت از یک دیدگاه مهم،که اغلب نادیده گرفته می شود، نیز قابل بررسی است و آن اینکه در تحلیل وقایع کنونی، می توان فراتر از رژیم کنونی نگریست وکلیت رابطه دولت- ملت ایران با دولت-ملتهای دیگر وهمچنین جایگاه کشور ایران در جهان و نظم بین الملل را مورد کنکاش فرار داد. آنچه مسلم است فاصله کشور ایران و دیگر کشورهای عقب مانده با کشورهای پیشرفته، مرتبا در حال افزایش است. اگر ایران و برخی کشورهای خاورمیانه بدلایل ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک و منابع فسیلی، زمانی برای کشورهای پیشرفته و بطور کلی تمدن غرب از اهمیت اندکی برخوردار بودند، اکنون بدلیل عمیق تر شدن وبیشتر شدن شکاف اقتصادی و فرهنگی و تمدنی و علمی بین این دو جهان
از انگلستان نباید انتظار زیادی داشت کما اینکه خودش بوجود آورنده شیعه در ایران و حامی شیعه سیاسی است و خطر آخوندهای دست پرده خود را که حالا با روسیه هم کاسه شده اند هنوز درک نمیکند سایر کشورهای اروپایی هم بیشتر سرشون به کار خودشون است اگر بخوان موضع سیاسی هم بگیرن معمولا به نفع جمهوری اسلامی است! و در طول تاریخ چهل ساله جمهوری اسلامی همیشه در مقابل تهدیدها و گروگان گیری های آن کوتاه آمده اند (به جای دادن یک پاسخ محکم و قاطع). مردم ایران اگر از این رژیم خسته شده اند (که شده اند) در درجه اول باید به خودشون اتکا کنن سپس به کمک جمهوری خواهان آمریکا (نه دموکراتها) و سایر کشورها